شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : توجه به نيازهاي كارمندان، ابزار موفقيت سازمان
شنبه، 9 اردیبهشت 1396 - 05:56 کد خبر:29214
در كتاب هاي تاريخ هميشه مطالبي هست كه نشان مي دهد از همان زمان ها از انسان استفاده هاي ابزاري حيرت آوري مي شده است. براي مثال در ساخت اهرام ثلاثه معروف كه در ذهن بيشتر ما يك تصوير ذهني كلي شكل گرفته است، آن هم تصويري كه شامل تعدادي آدم نيمه برهنه طناب روي دوش است؛ آدم هايي كه سنگي غول پيكر را مي كشند و در كنار آنها هم فردي با شلاق ايستاده و مرتب به اين بندگان خدا زور مي گويد.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، در كتاب هاي تاريخ هميشه مطالبي هست كه نشان مي دهد از همان زمان ها از انسان استفاده هاي ابزاري حيرت آوري مي شده است. براي مثال در ساخت اهرام ثلاثه معروف كه در ذهن بيشتر ما يك تصوير ذهني كلي شكل گرفته است، آن هم تصويري كه شامل تعدادي آدم نيمه برهنه طناب روي دوش است؛ آدم هايي كه سنگي غول پيكر را مي كشند و در كنار آنها هم فردي با شلاق ايستاده و مرتب به اين بندگان خدا زور مي گويد.

اما اين چه مفهومي دارد؟ اين يعني در اين دوره از تاريخ تنها قرار بوده از نيروي فيزيكي اين افراد استفاده كنند و اگر كسي ناتوان يا مريض مي شد ديگر معلوم نبود چه آينده اي در انتظارش خواهد بود. تنها مزد در قبال اين حجم كار هم پيشنهاد خوراكي هاي روزانه به شكل جيره اي بوده كه از مرگ كارگران پيشگيري كند.

به اينكه چنين سيستمي در بعضي مناطق هنوز هم رواج دارد يا خير، كاري نداريم. به تكامل و پيشرفت دانش و به كارگيري آن در اين زمينه ها هم كاري نداريم. چون اكنون ديگر روبات ها بسياري از كارهاي انسان را انجام مي دهند و هوش مصنوعي هم كه روزبه روز پيشرفت مي كند و كامل تر مي شود و در نتيجه ديگر كسي با شلاق بالاي سر فردي نمي ايستد تا كار كند. در واقع هدف استفاده از انسان براي كار، بعدها با پيشرفته شدن و مدرن شدن و البته بالاتر رفتن سطح فرهنگ جامعه بشري تغيير كرد. به شكلي كه ديگر به انسان صرفاً به شكل يك بازوي كار نگاه نمي كردند؛ بازويي كه براي تأمين نيازهاي اوليه مثل خورد و خوراكش مجبور به كار كردن باشد.

از هرم مزلو تا هرم هاي امروزي تر

وقتي اسم تأمين نيازهاي اوليه به ميان مي آيد، ممكن است بسياري از افراد به هرم معروف سلسله مراتب نيازهاي آبراهام مازلو  (نظريه پرداز مديريت) كه نيازهاي انسان را دسته بندي مي كند فكر كنند؛ هرمي كه معتقد است برآورده شدن يا نشدن اين نيازها مي تواند باعث رخدادهاي اساسي در انسان باشد، زيرا همانطور كه اشاره شد شكل شماتيك اين نيازها را به صورت يك هرم نشان مي دهد كه از فضايي وسيع از پايين ترين سطح شروع مي شود، طبقه بندي منظمي كه در نهايت در بالاي هرم به اوج خود مي رسد و اين ترتيب هاي ساختاري باعث مي شود شكلي مهم خلق شود؛ شكلي زيبا و كامل و نه يك شكل ناقص و بي قواره.

اين هرم در مورد نيازهاي انسان هم به همين شكل از اساسي ترين نيازهاي ما كه همان نيازهاي اوليه براي زيستن مثل خوردن، خوابيدن، غريزه جنسي و... شروع مي شود و پله پله با برطرف شدن و ارضاي اين نيازها به رشد و تعالي مي رسد. در واقع اگر نيازهاي اوليه ارضا نشوند انگيزه اي براي برطرف كردن بقيه نيازها وجود نخواهد داشت.

 مديران هم بايد بتوانند از اين نظريه به درستي بهره ببرند. اين نظريه به مديران نسبت به نيازهاي كاركنانشان بينش مي دهد و به آنها كمك مي كند تا بدانند كاركنان به چه چيزهايي به عنوان پاداش كار و ارضاي نيازهايشان بها مي دهند.

به طور خلاصه و شماتيك اگر يك هرم را در نظر بگيريم، قسمت پايين مربوط به نيازهاي ضروري و اوليه انسان است و طبقه دوم مربوط به نيازهاي تأمين امنيت شناخته مي شود؛ نيازهايي شامل مواردي مثل تأمين جاني، دوري از وحشت، عدم محروميت از نيازهاي اساسي و در كل نياز به حفاظت از خود در حال و آينده. طبقه سوم اين هرم مربوط به نيازهاي اجتماعي يا همان احساس تعلق و محبت داشتن است كه با ذات انسان به عنوان يك موجود اجتماعي كه نياز به برقراري ارتباط با ديگران دارد مطابقت دارد.

پس از نيازهاي اجتماعي، در طبقه چهارم به نيازي به نام احترام مي رسيم.

اين بسيار مهم است كه در وهله اول بايد به خود احترام بگذاريم و سپس شأن و منزلتي براي ديگر انسان ها قائل شويم.

در بالا و قله اين هرم و پس از ارضا و برطرف شدن نيازهاي پيشين مي رسيم به خودشكوفايي. اينجا جايي است كه انسان مي تواند استعدادهاي پنهانش را شكوفا كند و آن را در راستاي رسيدن به تعالي به كار ببرد. به قول مازلو « آنچه انسان مي تواند باشد، بايد بشود».

حالا اين نيازهايي كه گفتيم را اگر بخواهيم در قالب سازمان يا محل كارمان مطرح كنيم همان پرداخت حقوق و مزايا و امكانات در كنار امنيت شغلي و جنبه هاي حمايتي سازمانتان از شما است كه با برطرف شدن اين نيازها حس تعلق داشتن به يك گروه يا تيم در سازمان مي تواند حس بسيار خوبي به افراد بدهد و همچنين احترام و حرمتي كه براي يكديگر در محل كار قائل مي شويم باعث مي شود رفته رفته استعدادهاي نهان و بالقوه ما شكوفا شوند و با ذهن باز بتوانيم براي رسيدن به هدف سازمانمان نقش پررنگ و باارزشي داشته باشيم.

البته ناگفته نماند اين سلسله مراتب نيازهايي كه مطرح شد لزوما براي انگيزش كاري طراحي نشده اند، اما مي توانيم نتيجه بگيريم كه با برطرف شدن و ارضاي اين نيازها، براي افراد ايجاد انگيزه كاري در سازمان مي شود و هرچه نيازهاي كاركنان طبق طبقات گفته شده بيشتر و بهتر برطرف شود براي خود سازمان هم جنبه هاي مثبتي دارد كه باعث تعهد كاري كاركنان و ايجاد خلاقيت و رشد بيشتر سازمان مي شود. در هفته هاي آينده در مورد روند پيشرفت و جهت دهي نيروهاي سازماني بيشتر صحبت خواهيم كرد.

 

منبع: فرصت امروز