• بحران بدهي حكومتي اروپا ممكن است مانع از بهبود اوضاع جهاني شود، و اقدامات رياضتي منتج از آن در يونان، پرتغال، اسپانيا، ايرلند و ساير كشورها خبر از بحران احتمالي اجتماعي ميدهد.
• بيكاري گستردۀ جوانان موجب شورشهايي در جهان عرب شده، و تجديد رژيمهاي منطقه به احتمال قوي قادر به تأمين رضايت مردم براي ايجاد تغييرات نخواهد بود.
• ترس از امنيت هستهاي بعد از رويداد مصيبتبار در ژاپن ممكن است براي امر انرژي تميزتر و پايدارتر اسفبار باشد.
• درگيريهاي فعلي در پاكستان، افغانستان، ليبي، يمن و سرزمينهاي فلسطيني (كه معدودي از موارد ذكر شده در صفحات اول است) همچنان بغرنج مانده است.
• تهديدات وخيم مانند تغييرات آب و هوايي و تحولات افريقا، اگرچه به صفحات بعدي روزنامهها و وبلاگها تنزل يافته، اما چون رهبران كشورها درگير ساير مسائل هستند، همچنان به وخامت خود باقي مانده است.
تعجبي ندارد كه تريبون اقتصاد جهاني، طبق اظهارات مدير ارشد اجرائياش، كلاوس شواب Klaus Schwab، در تريبيون جهاني روابط عمومي در سال 2010، فهرستي از 80 "تهديد" عمدۀ جهاني را تهيه كرده است.
دكتر شواب در خطابۀ مزبور به نكتۀ ديگري نيز اشاره كرد كه به خاطرم باقي ماند: دولت ها نميتوانند كار را به تنهايي انجام دهند. مؤسسات و نظامهاي سنتي نميتوانند به آساني با اين ميزان پيچيدگي فعلي و سرعت تغييرات مقابله نمايند؛ بنابراين، اين معضلات مستلزم مشاركت كل جامعۀ افراد ذينفع است. به اين علت او بر اين باور است كه نقش ارتباطات بسيار حياتي و حساس است.
ايدۀ اصلي قديمي است: هر سازماني داراي ارباب رجوع و افراد ذينفع است؛ قوت روابط مزبور سبب تقويت حُسن شهرت سازمان ميشود؛ حُسن شهرت تعيين كنندۀ اصلي ارزش است.
ايدۀ جديدتر – ايدهاي كه به كار امروز اتحاديۀ جهاني حيات ميبخشد – اين است كه نقش افراد ذينفع تغيير كرده است. افراد ذينفع از سازمان توقع شفافيت بيشتر، همراه با نقشي فعال در مشخص كردن اهداف و تعيين راههاي گزارش نتايج دارند. بنابراين فرصت جديد استفاده از ارتباطات براي همكاري با افراد ذينفع در پيگيري موفقيت امروز و پايداري و بقاي فردا است.
اين بدان معني است كه:
• دولتها بايد شركتها، سازمانهاي غيردولتي (انجياو) و شهروندان عادي را در كار خود مشاركت دهند – فرايندهاي خود را متحول سازند تا مشاركت بيشتر را ميسر سازند.
• شركت ها در كسب موفقيت خود، بايد جوابگويي "در سطح خُرد" را نه صرفاً در مقابل افراد سهامداران، بلكه در مقابل كليه افراد ذينفع ثابت كنند. آنها بايد در به عهده گرفتن امور گستردهتر در "سطح كلان" كه بر جوامع و دنياي ما تأثير ميگذارد با دولت ها مشاركت داشته باشند.
• كليه سازمان ها – اعم از دولتي و خصوصي – مسئوليت و فرصت دارند كه از مجموعۀ حيرتآور شبكۀ ارزشهاي اجتماعي، تجاري و غيره براي حصول تقارن بيشتر در ارتباطات با مخاطبان خود – يعني مبادلۀ اطلاعات و ايدهها جهت بهبود محصولات و خدمات خود، و تقويت پايداري آنها – استفاده كنند.
نياز به روابط عمومي براي مصالح عمومي – يعني كمك به حصول بهبود اقتصادي، آزادي سياسي، پيشرفت فني و عدالت اجتماعي – هرگز به شدت امروز نبوده است.
ركود جهاني به ما يادآوري كرد كه هرگز بدين حد داراي روابط متقابل نبودهايم. عملاً كليه مسائل داراي دو بُعد محلي و جهاني است؛ و وقتي كه ملتها و جوامع با هم كار كنند (همانطور كه كشورهاي گروه 20 در سال 2008 انجام دادند)، تغيير صورت ميگيرد.
براي عوامل ارتباط، اين به معناي ارتقاء حرفۀ ما است. همچنان كه در بازار با هم رقابت ميكنيم، بايد براي آن كه محل بازار به محلي اخلاقيتر، پايدارتر و منصفانهتر تبديل شود، همكاري داشته باشيم.
با ارتقاء استانداردها، تبادل دانش، تقويت ارتباطات صنعتي و حمايت از روابط عمومي جهت مصالح عمومي ميتوانيم به اين هدف دست يابيم.
اينها اهدافي هستند كه هيأت اتحاديۀ جهاني جديد ما بدان متعهد است – و شما دربارۀ كار ما در صفحات اين خبرنامه بيشتر خواهيد شنيد. در سال هاي پرهيجان آينده منتظر بازخورد شما و همچنين همكاري با شما هستيم.
دانيل تيش، داراي اعتبارنامۀ روابط عمومي APR، FCPRS - رئيس اسبق اتّحاديّۀ جهاني براي روابط عمومي و مديريت ارتباطات
منبع مرجع: شارا (شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران)