شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، روشهاي تامين مالي براي كسبوكارها در حال توسعه است. هر روز گزينههاي نويني پيش روي كارآفرينان قرار ميگيرد كه با تصميمگيري صحيح، ميتوانند برنامههاي خود را عملياتي كنند. امروز ديگر، تنها روش تامين مالي براي بنگاهها، دريافت وام از بانك نيست. اينترنت و ابزارهاي مختلف ارتباطي، دسترسي بنگاهداران و سرمايهداران را به يكديگر به مراتب سادهتر كردهاند. اما بهعنوان يك مدير، چگونه ميتوانيد تصميم بگيريد، كدام روش تامين مالي براي شما بهترين و موثرترين روش است؟ به همان اندازه كه روشهاي مختلفي براي تامين مالي به وجود ميآيند، به همان اندازه نيز تخصصهاي لازم براي بهرهگيري و بهكارگيري آنها پيچيدهتر ميشوند. براي راهاندازي يك كسبوكار، ايده و افراد مناسب به همان اندازه مهم هستند كه سرمايه اوليه. اگر شما ايده خيلي خوبي داشته باشيد و حتي تيمي را تشكيل دهيد كه تخصصهاي لازم براي به اجرا درآوردن ايده را نيز داشته باشند، اما نتوانيد سرمايه مورد نيازتان را تامين كنيد، در نهايت ايدهتان بيشتر از يك ايده نخواهد ماند.
اما نداشتن سرمايه به معناي تمام شدن ماجرا نيست، بلكه ميتواند آغازي هيجانانگيز باشد. پول و سرمايهاي را كه در دنيا وجود دارد نبايد دست كم بگيريد. بيرون از شركت شما افراد بسياري هستند كه پساندازي دارند. در بسياري از موارد، پول اين افراد در حساب بانكي آنهاست، تنها به اين دليل كه راه بهتري براي سرمايهگذاري آن پيدا نكردهاند. نميتوان انتظار داشت كه هر كس خود كارآفرين باشد و به راهاندازي كسبوكار شخصياش اقدام كند. خيلي اوقات سرمايههاي موجود تنها پسانداز افراد نيستند، بلكه ميتوانند صندوقهاي سرمايهگذاري باشند يا سرمايه افرادي كه خود به ايجاد يك كسبوكار علاقهاي ندارند، بلكه تنها مايلند پول خود را به كسبوكاري كه در آن شانس رشد ميبينند، بسپارند.
ارزش كل بازارهاي بورس دنيا تقريبا ۷۰ تريليون دلار برآورد ميشود. به عبارتي، اين ميزان سرمايه به جاي آنكه خود مستقيما به تشكيل كسبوكاري اختصاص داده شود، در كسبوكار ديگران سرمايهگذاري ميشود. به علاوه، با توجه به ظهور روشهاي جديد براي تامين مالي، ديگر شركتها نبايد لزوما به بانكها مراجعه كنند يا حتما در بورس اوراق بهادار ثبت شده باشند تا شانس تامين سرمايهشان بالا رود. براي مثال صندوقهاي سرمايهگذاري جسورانه (Venture Capital) يكي از ابزارهاي تامين مالي براي شركتهاي نوپا و استارتآپها هستند. موسسه KMPG تخمين ميزند كه در سال ۲۰۱۶ ميلادي، معادل ۱۲۷ ميليارد دلار سرمايهگذاري از طريق صندوقهاي سرمايهگذاري جسورانه صورت گرفته است. از اين ميزان، نزديك به ۴۰ ميليارد دلار سرمايهگذاري در كشورهاي آسيايي محقق شده است. از ديگر روشهاي نوين جذب سرمايه براي شركتهاي كوچك، سرمايهگذاريهاي جمعي (Crowdfunding) هستند. در سال ۲۰۱۵، در دنيا ۳۴ ميليارد دلار سرمايه از اين طريق جمعآوري شده است. واضح است كه اگر به دنبال تامين مالي از طريق سرمايه سايرين هستيد، بايد بتوانيد افراد را براي اين منظور قانع كنيد. طبيعتا هيچ فردي پول خود را نشناخته و بدون بررسي به كسي نميدهد. همانطور كه براي راهاندازي شركت به افراد متخصص نياز است، براي تامين سرمايه هم تخصص آن لازم است. بياييد اين تصوير را در شكل بسازيم. شركت خود را يك جزيره فرض كنيد. سرمايهگذاران مختلفي اطراف اين جزيره حضور دارند. براي اينكه بتوانيد اين سرمايهگذاران و پولهايشان را به جزيره خودتان بياوريد به يك راه ارتباطي نياز داريد. اين راه را يك پل تصور كنيد. هرچه پلي كه ميسازيد، پهنتر و مستحكمتر باشد، سرمايهگذاران بيشتري با سرمايههاي سنگينتري ميتوانند به جزيره شركت شما راه يابند. اما يك نكته را فراموش نكنيد: هركه بامش بيش، برفش بيشتر. هرچه پلي كه ميسازيد بزرگتر باشد، هزينههاي نگهداري آن بيشتر ميشود و به افراد بيشتري با تخصصهاي بهتر نياز داريد. راه ارتباطي ميان شركتها و سرمايهگذاران، همان چيزي است كه در دنيا با اصطلاح «ارتباط با سرمايهگذاران» (Investor Relation) شناخته ميشود.
اگر بخواهيم با خودمان صادق باشيم، بايد بگوييم، اين مفهوم در ميان شركتهاي ايراني تقريبا ناشناخته مانده يا بد شناخته شده است. وقتي به سايت بسياري از شركتهاي ثبت شده در بورسهاي كشور سر بزنيم، در بخش «ارتباط با سرمايهگذاران» آنها بيشتر از يك صفحه كه در آن اطلاعات محدودي از قيمت سهام ذكر شده است، چيزي دستگيرمان نميشود.اين آن چيزي نيست كه در خارج از ايران باعث شده است، سرمايهگذاري در شركتها تا اين اندازه مورد توجه قرار بگيرد. اين دو مثال را در نظر بگيريد؛ خودتان را يك سرمايهگذار بالقوه فرض كنيد كه به دنبال بهترين گزينه براي سرمايهگذاري است.
حال با يك شركت روبهرو ميشويد كه به شما پيشنهاد سرمايهگذاري و خريد سهامش را ميدهد. در وبسايت اين شركت اطلاعات خاصي درباره محصولاتشان نمييابيد. خبري از توضيح استراتژيهاي شركت و برنامههاي درازمدت آنها نيست (صادقانه، جملات كليشهاي را توضيح فرض نكنيم). سابقه حرفهاي مديران يا ذكر نشده يا به شدت مختصر است. صورتهاي مالي به گزارشهاي قابل فهم سريع بدل نشدهاند و گزارشهايي از عملكرد شركت در چند سال اخير نيست. دست آخر، براي تماس با هياتمديره نيز راهي پيش پايتان قرار داده نشده است. در مثال دوم، شركتي را فرض كنيد كه گزارشهايي شفاف و قابل فهم ارائه ميكند و اهداف خود را كاملا دقيق بيان كرده است. اين شركت محصولاتش را دستهبندي و اولويتهاي خود را در سالهاي آتي معرفي كرده است. عملكرد شركت اظهار شده و نقاط ضعف در صورت وجود توجيه شدهاند. اعضاي هياتمديره نه تنها معرفي شدهاند، بلكه تيمي با عنوان «ارتباط با سرمايهگذاران» معرفي شده كه به عنوان «پل ارتباطي» ميان اعضاي هياتمديره و سرمايهگذاران ايفاي نقش ميكند. اگر شما علاقه به سرمايهگذاري داشته باشيد، به سراغ كدام يك از اين شركتها ميرويد؟ جذب سرمايهگذار، كار آساني نيست. اما نگهداري سرمايهگذاران ميتواند از آن هم سختتر باشد. آنچه در اختيار ما است، راههاي رفته بسياري است كه هر يك ميتواند درسي باشد. نمونههاي موفقي به اين هدف دست يافتهاند. در اين مقاله سعي كرديم تا اهميت ايجاد ارتباط با سرمايهگذاران را توضيح دهيم. در اين مجموعه مقالات برآنيم تا مديران شركتها، چه نوپا و استارتآپ و چه بزرگ و بورسي را با روشهاي نوين تامين مالي و ابزارهاي لازم براي اجرا و حفظ آن آشنا كنيم.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره 4023