شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، اين روزها سرويسهاي اسنپ و تپسي در ايران سر و صداي زيادي به پا كردهاند و حداقل اكثر تهرانيها با اين سرويس آشنايي دارند و اپليكيشن آن را در گوشي خود نصب كردهاند. به نظر ميرسد ديگر پيشرفت موجهاي تكنولوژي و كسبوكارهاي فناورانه اجتنابناپذير است. اسنپ و تپسي مدل مشابه سرويس همسفري آنلاين اوبر است كه در بيش از 536 شهر جهان فعاليت دارد. اما چرا اين نوع سرويسها و سرويسهاي مشابه با اقبال عمومي مواجه ميشوند و چگونه توانستهاند در صنعت خود تحول ايجاد كنند؟ با نگاهي به صنايع سنتي در ايالات متحده آمريكا، واضح است كه بسياري از آنها قديمي و حتي خستهكننده هستند. اما مشتريان همچنان به استفاده از آنها ادامه ميدهند؛ چرا كه هيچ جايگزين عملي وجود ندارد. اما در اين ميان زماني كه شركتي جذاب، مدرن و نو توسعه مييابد، همه چيز تغيير ميكند.
كلمه «اختلال» بهطور گستردهاي در چرخههاي كارآفريني بد بهكار رفته است. طي اين سالها، كارآفرينان نوآوري را با اختلال اشتباه گرفتهاند و گرچه اختلال قطعا نوآوري بسيار زيادي را دربرميگيرد؛ اما آنها خيلي مشابه نيستند. گرچه اختلال با ارائه چيزهاي جديد به مشتريان، يك صنعت را بهطور كامل تغيير ميدهد، نوآوري صرفا يك ارزش موجود را بهتر، ارزانتر يا سريعتر ميسازد.اختلالگران هميشه وارد بازارها ميشوند. برخي نسبت به سايرين پرجلوهتر هستند؛ اما همه آنها روزي به ايجاد اين تاثير پايان ميدهند. به لطف نفوذ اقتصاد اينترنتي و تكثير تكنولوژيهاي جديد، در حال حاضر در حال تجربه اختلال بيشتري نسبت به حالت عادي هستيم. در اينجا نگاه سريعي به سه مورد مطالعاتي و درسهايي كه ميتوان از موفقيت آنها آموخت مياندازيم.
1. Purple : زماني كه به صنعت تشك نگاه ميكنيم، به نظر كهنه و ايمن ميآيد. مشتريان بهطور كلي به يك فروشگاه ميروند، روي چندين تشك دراز ميكشند، تشكي كه با آن احساس راحتي بيشتري دارند را انتخاب ميكنند و به اين صورت خريد خود را انجام ميدهند. اما جدا از ظهور Tempur-Pedic در اوايل دهه 2000 ميلادي، تغيير چندان زيادي در اين صنعت رخ نداده بود؛ تا اينكه ظهور پرپل داستان را به كلي عوض كرد.
توني و تري پيرس، دو برادري هستند كه اين صنعت كهنه را زيرورو كردند. آنها تشكي با بالشهايي با تكنولوژي بالا طراحي كردهاند كه هم براي راحتي به اندازه كافي نرم و هم براي قرار گرفتن مناسب راستاي ستون فقرات به اندازه كافي محكم است؛ ضمن اينكه با قيمت مقرون به صرفه نيز ارائه ميشود. مدل كسبوكاري كه اين دو برادر استفاده ميكنند، شوكهاي بزرگي به صنعت وارد ميكند. بهجاي دادن مجوز تكنولوژي تشك خود به توليدكنندگان يا فروش به مغازههاي خردهفروشي، پرپل مدل تجارت الكترونيكي «مستقيم به مصرفكننده» را انتخاب كرده است. اين امر هزينههاي مرتبط با حق امتياز، سودهاي توليدكنندگان، اضافه بهاي توزيعكننده، عمدهفروش، خردهفروش و كارمزدهاي فروش را از بين ميبرد. اين مدل همچنين راحتي بسياري به همراه دارد. مشتريان ميتوانند اين تشك را بخرند و براي 100 شب آنها را امتحان كنند. اگر پس از چند ماه آنها تشك موردنظر را دوست نداشتند، بازپرداخت انجام خواهد شد و تشك پس گرفته خواهد شد. تصور خريد يك تشك آنلاين چيزي است كه ساير بازيگران صنعت هرگز تصور نميكردند ايده خوبي باشد. اما پرپل به لطف قيمتهاي پايين و گارانتي بازگشت پول، توانسته است بر اين مساله فائق بيايد و شكوفا شود.
2. اوبر: در شهرهاي بزرگ در ايالات متحده آمريكا، تاكسيها همواره جزو كالاهاي اساسي بودهاند. زماني كه نياز داريد سريعا خود را به جايي برسانيد اما اتومبيلي در اختيار نداريد، اين تاكسيهاي زرد هميشه بهترين دوست شما بودهاند. اما به لطف اوبر اين رويه سريعا در حال تغيير است. همانطور كه ميدانيد، اوبر سرويسي است كه به مردم اين اجازه را ميدهد تا با فشار يك دكمه يك اتومبيل به مقصد دلخواه در اختيار داشته باشند. اين رانندگان افراد معيني هستند كه از وسيله نقليه خودشان استفاده ميكنند و درصدي از كرايه را براي خود برميدارند. اوبر با ارائه خدمات ارزانتر، آسانتر و مدرنتر، صنعت حملونقل را دگرگون كرده است. برخلاف صدا كردن يك تاكسي از پيادهرو، دست كردن در جيبتان براي چند دلار و سپس بحث در مورد مقدار كرايه، شما به سادگي يك دكمه را در يك اپليكيشن فشار ميدهيد و اتومبيل موردنظر به ارزانترين و راحتترين شكل ممكن در اختيار شما قرار ميگيرد. همه پرداختها از طريق همان اپليكيشن صورت ميگيرد و بنابراين به سادگي در تاكسي سوار و پياده ميشويد. همانطور كه اوبر نشان داده است، مردم سادگي و شخصيسازي را دوست دارند. اگر ميتوانيد فرآيندي كه قديمي شده است را انتخاب كنيد و آن را مدرن و تكنولوژيك كنيد، ميتوانيد تفاوت بزرگي ايجاد كنيد. و اگر بتوانيد همزمان آن را براي مشتري ارزانتر كنيد، شانس موفقيت شما به شدت افزايش خواهد يافت.
3. Airbnb: در نهايت، نگاهي به Airbnb مياندازيم. سرويسي كه به مالكان اجازه ميدهد تا خانهها و آپارتمانهاي خود را با قيمت كم و براي كوتاهمدت به مستاجران اجاره دهند. اين پلتفرم آنلاين در حال ايجاد يك شكاف بزرگ در صنعت هتلداري است و مثالي براي اين نكته است كه چگونه اينترنت ميتواند تغييرات بزرگي در توازن قدرت ايجاد كند. بسته به اينكه از چه كسي سوال بپرسيد، Airbnb در هر كجا از 10 ميليارد تا 5/ 25 ميليارد ارزشگذاري شده است كه نشاندهنده اين است كه سرمايهگذاران آن جو گبيا، برايان چسكي و ناتان بلچارزيك مسير درستي را در پيش گرفتهاند. زماني كه به Airbnb و اوبر نگاه ميكنيد واضح است كه بسياري از اختلالگران امروز بر جنبه اجتماعي مصرفگرايي تمركز ميكنند. براي مصرفكننده امروز خريد يك محصول يا خدمات از يك شخص در مقابل يك برند بزرگ شركتي به مراتب جذابتر است. Airbnb با ارتباط دادن افراد با يكديگر اين امر را ميسر ميسازد. اين جنبه اشتراكي چيزي است كه به اين شركت اجازه داده است تا سريعا رشد كند.
فرصتهاي بسيار زيادي وجود دارد كه نوآوري مفيد خواهد بود. بهبود كيفيت يك محصول، پايين آوردن قيمت يا كارآتر كردن محصول هميشه فرصتهاي ماندگاري را براي ورود به يك بازار موجود و موفق شدن ايجاد خواهد كرد. گرچه اگر شما واقعا بخواهيد يك برند عظيم ايجاد كنيد، آنگاه اختلال بايد هدف اصلي شما باشد. همانطور كه ميتوانيد در اين سه مثال ببينيد، اختلال در يك صنعت براي هر كسبوكاري متفاوت به نظر ميرسد. با شناسايي فرصتها و افزايش منابع در دسترس، شايد شما نيز بتوانيد اختلالگر بزرگ بعدي در صنعت خودتان باشيد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره 4000