شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، نقش بيبديل رهبري در موفقيت و ناكامي سازمانها امروزه به اين باور بنيادين تبديل شده است كه خصوصيات رفتاري آنها به سازمان ديكته ميشود. در اين بين وجود اعتماد به نفس در دانش كاركرد رهبري يك مولفه كليدي است و طي زمان تكوين مييابد. تعبير فرانسيس بيكن با عنوان «دانش قدرت ميآورد» بسيار بديهي است و نيازي به اثبات ندارد. ما از مدرسه، كار و زندگي فهميدهايم كه تخصص، موقعيت ما را شاخصتر ميكند و براي ما نفوذ، قدرت و آوازه ميآورد. منزلت و بزرگي ما از طريق ظهور دانش تحقق مييابد.
در دهههاي گذشته پيشرفت و توسعه اقتصادي، دگرگوني بياماني در جهت خدمات و توليدات داشته است. امروزه در بسياري كشورها دستيابي به سطح خاصي از تحصيلات رسمي، ميانگين درآمد را از طريق دسترسي به فرصتهاي شغلي بيشتر افزايش ميدهد و سطوح بالاتر تحصيلات بهطور مستقيم به خروجيهاي سالمتر و طولانيتر ميانجامد. منزلت و قدرتي كه از طريق دانش و تخصص بروز ميكند ميتواند اهميت و ارزش بيشتري را در ما ايجاد كند. در واقع به ما اعتماد به نفس بيشتري ميدهد.
ما در جستوجو و رشد موقعيتهايي هستيم كه با موفقيت همراه است و دانش امكان اين بلند پروازيها را در ما تقويت ميكند. اشتياق ما براي كسب دانش پيوسته از سوي سازمانهايي كه لياقت و شايستگي و تجربه را اصل قرار ميدهند تقويت ميشود. عملكرد ما مطابق معيارهاي خاصي ارزشگذاري ميشود و با ميزان ترفيع و ديگر پاداشها مرتبط است و گمان شايسته بودن را به يقين تبديل ميكند. پاداشهايي كه ما به واسطه دانش بهدست ميآوريم تنها پاداشهاي خارجي نيستند، آنها در ذهن ما محصور شدهاند. مطالعات اخير در زمينه روان شناسي نشان داده است اعتماد يكي از كليدهايي است كه براي بهينه يادگرفتن وظايف به آن نياز داريم و به واسطه دانش به آن دست مييابيم. ديويد راك خاطر نشان كرده تهديداتي كه به واسطه عدم اعتماد در ما به وجود ميآيد، به معني ضربات فيزيكي دردناك است كه تمام شاكله وجودي ما را آزار ميدهد. تحقيق ديگري روي تاثير عدم اطمينان بر مغز مورد بررسي قرار گرفته است. حتي درصد كمي از عدم اطمينان، پاسخي همراه با خطا در مغز ايجاد ميكند و وقتي با عدم اطمينانهاي زياد زندگي كنيم مغز ما هميشه در جستوجوي پاسخ است.جستوجوي حريصانه افراد در تعقيب و يادگيري دانش در تمامي اشكال آن بهدليل خارقالعادگي آن است و اين حاكي از آن است كه دانش براي ما پاداش، احترام، ترفيع، ثروت، سلامتي و اعتماد به نفس بيشتر به همراه دارد.
رهبراني با اعتماد به نفس بالا
دانيل كالفان ميگويد: «رهبران حرفهاي با اعتماد به نفس بالا معتقدند كه تخصص لازم را دارند، مانند يك متخصص عمل ميكنند و شبيه يك متخصص به نظر ميرسند. در صورتيكه شما ممكن است به خود يادآوري كنيد آنها در خيالي باطل به سر ميبرند.»يك تيم تحقيقاتي به رهبري كارون اندرسون، از مدرسه بازرگاني دانشگاه كاليفرنيا، براي بررسي و شناخت افراد با اعتماد به نفس از 234 دانشجوي MBA در ابتداي ترم خواست از بين يكسري اسامي ساختگي (ماكسي ميليان دي، راب اسپير، گاليله لووانو) افرادي را كه ميشناختند شناسايي كنند. آنها همراه با اسامي ساختگي تعدادي از اسامي واقعي نيز آوردند و به اين نتيجه رسيدند آن دسته از دانشجوياني كه اسامي ساختگي را با قاطعيت تاييد كردهاند، داراي اعتماد به نفس بيشتري هستند و بيش از آنچه كه به واقع نشان ميدادند توانمند بودند.
همچنين يك بررسي ديگر در آخر ترم نشان داد آن دسته از افرادي كه اعتماد به نفس بالاي يكساني داشتند در بين همگروههاي خود موقعيتهاي اجتماعي بالاتري را نيز كسب كردند. آنها در بين همسالان خود دليلي براي احترام، تمايل به تحسين شدن، پذيرفته شدن و بهطور معمول تاثيرگذارتر بودن در تصميمات گروهي شدند.احساس واقعي اعتماد به نفس براي رهبري سازمانها همراه با لياقت براي رشد و شكوفايي در جهان امري حياتي است. نبود اعتماد به نفس واقعي منجر به عدم احترام در محل كار و روابط ضعيف ميشود و ميتواند پيامدهاي منفي براي سلامت روان و كيفيت زندگي سازمان داشته باشد. تحقيقات اندرسون نشان ميدهد رهبراني با اعتماد به نفس بالا آنها را به جذب موفقيت و دسترسي به زمينههاي مورد انتخابشان متمايل ميكند و پيروزي بر مشكلات پيشرو و برنده شدن آنها احتمال بيشتري دارد.
اعتماد به نفس واقع بينانه خوب است، ولي احتمال مغرور شدن را در ما ميپروراند. در جايي كه ما بهطور نادرست چيزي را درك ميكنيم و قضاوت و توانايي هايمان را به صورت مثبت ارزيابي ميكنيم، بعد انحراف از اعتماد به نفس بالاست. بيش از 50 سال تحقيق نشان داده است افراد به طورذاتي خودشان را تقريبا از همه نظر در«ميانگين بالا» از هر چيز ردهبندي ميكنند. براي مثال، رهبران كسبوكار معتقدند شركت آنها احتمال بيشتري براي موفقيت از ديگر شركتهاي حاضر در صنعت دارد. تحقيقات همچنين نشان ميدهد حدود 94 درصد استادان دانشگاه گفتهاند ميانگين بالايي از كاركردن را نسبت به ديگر استادان دارند. با وجود اين معايب پنهان، اعتماد به نفس بالا به علت مزاياي اجتماعي كه دارد همچنان مرسوم است. براي مثال، در عرصه سياست هم رايدهندگان سياستمداران با اعتماد به نفس بالا را بيشتر مورد تاييد قرار ميدهند. پس مدعيان سياست براي رهبري و برنده شدن در انتخاب متوجه ميشوند نيازمند ابزار اعتماد به نفس بالاتري نسبت به حريفان خود در صحنه رقابت هستند.مديراني كه بر مجموع دانش و تخصص خود تكيه ميكنند، بايد نسبت به طعمه قرارگرفتن در مقابل معايب اعتماد به نفس و افرادي كه براي مشورت به آنها تكيه ميكنند، هوشيار باشند.
سخنان ثبت شده هراكليتوس بيش از 2500 سال قبل همچنان امروز درست به نظر ميرسند؛ اگرچه بهطور معمول چيزهايي درجهان هنوز نيازمند شناخت هستند، اما افرادي وجود دارند كه چنان متخصصانه رفتار ميكنند كه گويي بيمنطقي آنها هم شكلي از دانش است. 6 راهكاري كه به رهبران كمك ميكند تا اعتماد به نفس خود را بهبود دهند، عبارت است از:
1) ارزيابي منصفانهاي از خودتان داشته باشيد
بين غرور و اعتماد به نفس تفاوت وجود دارد؛ غرور زماني است كه شما در مورد خودتان دست به بزرگنمايي بزنيد، درحاليكه اعتماد به نفس به معناي باور داشتن به توانايي خود در انجام كارها است. به عبارت ديگر اعتماد به نفس از طريق تلاش فراوان به دست ميآيد و آنهايي كه اين ويژگي را دارند، افرادي خودآگاهند. به ياد داشته باشيد هنگامي كه اعتماد به نفس شما از تواناييتان فراتر رود، دچار خودبزرگبيني خواهيد شد. بنابراين بين اين دو تفاوت قائل شويد. بايد ارزيابي دقيق و صادقانهاي از خود و تواناييهايتان داشته باشيد. اگر هنوز نقاط ضعفي در شما وجود دارد، براي بهبود آنها برنامهريزي و راهي پيدا كنيد تا اثرات منفيشان را به حداقل برسانيد.
2) توانايي نه گفتن را داشته باشيد
تحقيقات انجام شده در دانشگاه كاليفرنيا نشان داد هر چقدر نه گفتن برايتان دشوارتر باشد، احتمال اينكه به اضطراب و حتي افسردگي دچار شويد، بيشتر ميشود و همه اين عوامل باعث كاهش اعتماد به نفس در شما خواهند شد. افرادي كه اعتماد به نفس بالايي دارند به خوبي ميدانند كه «نه» گفتن، به نفع آنها است.
3) ارتباط خوبي برقرار كنيد
يك ارتباط پرتنش با افراد تيم و مديران ارشد ميتواند اعتماد به نفس افراد باهوش را نيز تخريب كند. البته با وجود انتقاد آنها از عملكرد شما يا تضعيف روحيه مشاركتتان در تيم، حفظ اعتماد به نفس دشوار است، اما باز هم تلاش كنيد آن را از دست ندهيد. همواره سعي كنيد نقاطي را كه باعث سوءتفاهم شده و ارتباط شما را خراب كرده بيابيد و در جهت رفع آن تلاش كنيد. اگر به هيچ وجه نتوانستيد اين ارتباط را درست كنيد، وقتش فرا رسيده است كه به دنبال شغل ديگري باشيد.
4) به دنبال پيروزيهاي كوچك باشيد
افرادي كه اعتماد به نفس دارند همواره خود را به چالش ميكشند و در برابر ديگران روحيهاي رقابتي دارند؛ هرچند تلاششان به موفقيتهاي كوچك ختم شود. گفتني است پيروزيهاي كوچك ميتوانند سبب ايجاد گيرندههاي آندروژني جديدي در مغز شوند كه باعث به وجود آمدن روحيه قدرداني و افزايش انگيزه خواهد شد. اين افزايش تعداد گيرندههاي آندروژني باعث اثربخشي بيشتر هورمون تستسترون شده و در نتيجه اعتماد به نفس و اشتياقتان براي مواجهه با چالشهاي پيش رو بيشتر خواهد شد. بهخاطر داشته باشيد وقتي موفقيتهاي كوچكي را پشت سر هم طي كرده باشيد، اين افزايش اعتماد به نفس براي مدتي طولاني با شما خواهد بود.
5) مشاوران راهنما براي خودتان پيدا كنيد
هيچكس به اندازه شخص باتجربه و باهوشي كه راه صحيح را نشانتان دهد و شما را تشويق كند، نميتواند باعث افزايش اعتماد به نفس در شما شود. در واقع، يك حامي خوب مانند آيينه عمل ميكند و ديدگاهي به شما ميدهد كه بايد براي باور به خود آن را مد نظر داشته باشيد. بنابراين استفاده از مشاوران خوب به شما اعتماد به نفس خوبي خواهد داد.
6) قاطعانه صحبت كنيد
داشتن روحيه پرخاشگري نشاندهنده اعتماد به نفس نيست، بلكه زورگويي و استبداد شما را نشان ميدهد. هنگامي كه خودتان را باور نداشته باشيد، بهراحتي و بدون اينكه بخواهيد با قلدري ديگران را تهديد ميكنيد. سعي كنيد در اظهار نظرهاي خود، بدون اينكه تهاجمي عمل كنيد و شخصيت ديگران را زير سوال ببريد، قاطعانه سخن گفتن را تمرين كنيد. بهخاطر داشته باشيد هيچگاه نميتوانيد بدون اينكه روي خودتان كنترل داشته باشيد، اعتماد به نفستان را افزايش دهيد. در ادامه اين مجموعه شما را با نكات ديگري از آنچه استراتژيستها بايد بدانند آشنا خواهيم كرد. سهشنبهها با ما باشيد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره 3996