شارا- با توجه به گسترش تكنولوژيهاي ارتباطي، به نظر ميرسد كه شكل روزنامهنگاري جهشي پيدا كرده است و از روزنامهنگاري سنتي كه تنها با چاپ ممكن بود، به روزنامهنگاري الكترونيك در فضاي مجازي تبديل شده است. انديشمندان حوزههاي ارتباطي معتقدند كه هرچند حضور ابزارهاي ارتباطي نوين باعث ميشود كه شكل روزنامهنگاري از سنتي به الكترونيك تبديل شود، اما باعث از بين رفتن آن نوع سنتي خود نميشود. اين مسئله ميتواند كاربران جديدي را به خود جذب كند، اما مخاطبان نوع سنتي خود را همچنان حفظ ميكند. دكتر «سيد وحيد عقيلي»دكتراي علوم ارتباطات اجتماعي، دانشيار ارتباطات گروه آموزشي ارتباطات دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي و با ۲۰ سال سابقهي كار مطبوعاتي است. ايشان ۱۲ سال در روزنامهي تهرانتايمز مشغول به فعاليت و ۵ سال نيز سردبير مجلهي رسانه بودهاند. دكتر عقيلي هماكنون عضو هيئتعلمي دانشگاه آزاد واحد تهران مركزي نيز هستند. در باب روزنامهنگاري الكترونيك و تفاوتش با نوع سنتي آن، با ايشان به گفتوگو نشستهايم..
.
مفهوم روزنامهنگاري الكترونيك را تبيين بفرماييد.
روزنامهنگاري الكترونيك نوعي روزنامهنگاري است كه با پيدايش تكنولوژيهاي اينترنتي به وجود آمده است؛ يعني رسانهاي است كه ذات تعاملي دارد و به وسيلهي آن، فرستنده و گيرنده به طور برابر، به صورت همزمان و همچنين در يك زمان ميتوانند به ارسال و دريافت پيام بپردازند. با به وجود آمدن اينترنت به عنوان غنيترين تكنولوژيهاي ارتباطي، نوع جديدي از روزنامهنگاري به عنوان روزنامهنگاري الكترونيكي يا روزنامهنگاري اينترنتي به وجود آمد. اين روزنامهنگاري تفاوتهاي ماهوي، نقاط اشتراك و افتراقي با نوع روزنامهنگاري سنتي دارد. به هر صورت، اين پديده در دنيا و در كشور ما با فاصلهي كمي شروع شده است و جوانان و روزنامهنگاران و قشرهاي جوانتر در ردههاي سني بين ۱۸ تا ۲۵ سال و بالاتر، استقبال زيادي از آن ميكنند. به همين علت است كه روزنامهنگاري الكترونيك چالشهايي را در حوزهي روزنامهنگاري سنتي به وجود آورده است..
.
روزنامهنگاري الكترونيك با روزنامهنگاري سنتي تفاوت ماهوي دارد، اما برخي از افراد معتقدند كه روزنامهنگاري الكترونيك در ادامهي همان روزنامهنگاري سنتي است؟ شما اين مسئله را چطور تبيين ميكنيد؟.
بله درست است. اما بحث توليدكنندهي خبر، مديريت و جنبههايي كه از نظر توليد محتوا تسهيل شده است در روزنامهنگاري الكترونيك با روزنامهنگاري سنتي متفاوت است. در ردههاي بعدي، روزنامهنگاري شهروندي به وجود آمد كه آن هم يك نوع روزنامهنگاري بر پيكرهي اينترنت است و از لحاظ توليد محتوا با روزنامهنگاري سنتي متفاوت است. بحث ديگر كه بسيار مهم است بخش مالكيت و محتواست. مالكيت روزنامههاي سنتي در تمام دنيا (البته در غرب شايد كمتر، ولي در جوامع در حال توسعه بيشتر) از نوع روزنامهنگاري الزامي است و بر نوع روزنامهنگاري دولتي و حكومتي تأكيد ميكند و در حقيقت، مالكيت دولتي دارد.
البته در كشورهايي كه مالكيت روزنامهها خصوصي است نيز نوعي نظارت دولتي و حكومتي بر عرصهي فعاليت روزنامهنگاران وجود دارد، اما بسياري از اين موارد در روزنامهنگاري الكترونيك كاهش پيدا كرده است. هنگامي كه به بحث روزنامهنگاري شهروندي ميپردازيد، متوجه ميشويد كه در اين روزنامهنگاري تغييرات زيادي به وجود آمده است. از نظر تاريخ روزنامهنگاري و بررسي مراحل و در واقع تكنولوژيهايي كه روزنامهنگاري را دچار تغيير و تحول كرده است، همه در يك راستا قرار دارند؛ ولي ما همهي اينها را روزنامهنگاري تلقي ميكنيم. در هر صورت، در زمينهي مؤلفههاي مالكيت، محتوا، دوسويه بودن، توليد خبر، محتواي خبر، برجستهسازي و دروازهباني خبر، روزنامهنگاري سنتي با روزنامهنگاري الكترونيك تفاوتهايي وجود دارد..
.
تفاوتهاي روزنامهنگاري سنتي با روزنامهنگاري الكترونيك را بيان كرديد، حال آيا روزنامهنگاري الكترونيك با روزنامهنگاري شهروندي نيز متفاوت است؟.
بله تفاوت دارند. روزنامهنگاري شهروندي يا «Civil Journalism» در واقع يك نام جديدتري از روزنامهنگاري الكترونيك است؛ يعني تمام بخشهاي توليد خبر، نگاه و اولويت خبري و همچنين برجستهسازي و دروازهباني آن خبر، از زبان گيرندگان پيام است. در واقع خود گيرندگان پيام، توليدكنندهي پيام هم ميشوند. در بحث نظريهي برجستهسازي در نگاه سنتي، صاحبان روزنامهها و مطبوعات سنتي تعيين ميكردند كه تكليف روز جامعه چيست، چه اخباري بايد از دروازه خارج شود، چه اخباري بايد برجستهسازي شود و چه چيزهايي در اولويت قرار گيرند. در اصل چه اخباري چاپ شوند و چه اخباري چاپ نشوند. گويي در روزنامهنگاري شهروندي، همهي اينها تغيير كرده است.
اين خود شهروندان هستند كه نيازها، باورها و خواستههايشان را به صورت خبر، بيان خبر، تفسير خبر يا تبيين يك واقعه براي خودشان ميگويند. به عبارت ديگر، اگر ما بخواهيم جهت اين نوع روزنامهنگاري را در نظر بگيريم، در نوع سنتي ارتباطات، حتي در مديريت از بالا به پايين (عمودي) است. در روزنامهنگاري شهروندي، ارتباطات بيشتر افقي، يعني در سطح است. بنابراين از نظر مديريت، مالكيت، جهت، طول و عرض جغرافيايي و ارتباطات، اين دو روزنامهنگاري با هم متفاوت هستند..
.
روزنامهنگاري سايبر يا روزنامهنگاري آنلاين با هم متفاوت هستند يا صرفاً واژههاي آنها با هم متفاوت است؟.
تمام اين واژهها (آنلاين، سايبر يا برخط) يك مشخصه دارند و آن اين است كه در فضا، كانال يا مجرايي با اسم فضاي سايبر انجام ميشوند. چون فضاي سايبر فضايي است كه در واقع در يك فضاي مجازي در حال فعاليت است. فضاي مجازي به معناي لامكان بودن و لازمان بودن است. در واقع نه مكان داريد و نه زمان. روزنامههاي سنتي ترتيب انتشارشان صبح يا بعدازظهر است و در مواقعي كه يك خبر فوريت دارد، چاپ نيمروزي نيز داريم، اما در آنها امكان ذخيرهسازي، جستوجو يا رجوع به آرشيو وجود ندارد.
به هر ترتيب، اين نوع روزنامهنگاري مزايايي دارد كه روزنامهنگاري الكترونيك ندارد و برعكس. البته اگر به ياد داشته باشيد، در مورد نظريهي استفاده و خشنودي، اين نظريه در زماني كه ارتباطات آنلاين شكل ميگيرد، اساس را بر آن ميگذارد كه شروعكنندهي يك كنش ارتباطي، مخاطب است؛ يعني مخاطب كنش را شروع ميكند و سپس به سراغ اخبار، پيامدها و آنچه براي او ايجاد رضايت ميكند، ميرود. به عبارت ديگر، مخاطب سراغ فلان مسئله يا موضوع در حوزهي سياسي، فرهنگي، اجتماعي، هنري، ورزشي ميرود و تنها به آن مسئله علاقه دارد، بنابراين در انتخاب موضوعات مختار است و ميتواند به باقي بحثها ورود نكند. مثلاً به يك سايت مراجعه ميكنيد و از آن سايت وارد درگاهي ميشويد و سپس از زيرمجموعههاي موجود در آن، وارد جزئياتي ميشويد كه بدانها نياز داريد و همچنين براي شما ايجاد رضايت ميكند.
در روزنامههاي سنتي شما بايد كل ۲۴ ساعت را ميخوانديد و ميخريديد و دنبال يك خبر بوديد تا پيدايش كنيد. ممكن بود آن خبر ريز باشد و مجبور شويد كل صفحه را مطالعه كنيد تا به خبري كه ميخواهيد برسيد. در حوزهي روزنامهنگاري پخش، مثلاً ۳۰ سال پيش، در بخشهاي خبري تلويزيون، يك بخش خبري ۹ شب داشتيم و راديو يك پخش خبري ساعت ۲ داشت. شما مجبور بوديد همهي اخبار را گوش كنيد تا به آن چيزي كه علاقه داريد، برسيد. اما در حال حاضر اين گونه نيست. شما به جايي كه مراجعه ميكنيد و زماني كه مراجعه ميكنيد، آنچه را كه برايتان ايجاد رضايت ميكند، انتخاب ميكنيد. بنابراين شما ديگر مقيد به اينكه همهي اخبار را گوش دهيد نيستيد. اجباري نداريد كه تمام بخشها را بخوانيد تا به مطلب مورد نظر خود دست يابيد؛ بلكه شما ميتوانيد انتخاب كنيد، شما به نوعي گزينشگر هستيد؛ يعني به صورت «Selective» عمل ميكنيد. همان طور كه ميبينيد، تفاوت زيادي وجود دارد. بنابراين روزنامهنگاري برخط، آنلاين، اينترنتي، مجازي و… همه بر پايه، ستون و تواناييهاي اينترنت انجام ميشود.
.
آيا با حضور روزنامهنگاري الكترونيك، روزنامهنگاري سنتي در حال فراموش شدن است.
خير، در اوايل كه روزنامهنگاري آنلاين آمده بود، تبليغاتي در اين خصوص انجام ميشد. كساني كه خيلي طرفدار تكنولوژي هستند، معتقد بودند كه «Paper less newspaper» به معناي «روزنامهنگاري بيكاغذ» ميآيد؛ اما اين اتفاق نيفتاد. حتي ميگفتند نسل روزنامههاي كاغذي منقرض ميشود و روزنامههاي كاغذي ديگر چاپ نميشود؛ اما اين گونه نشد. هر رسانهاي كه ميآيد تكميلكنندهي نوع قبلي خود است. هيچ كدام از بين نميرود و اين قضيه در جوامع مختلف قابل تعقيب است. به طور مثال، شما در ژاپن مشاهده ميكنيد كه يك روزنامه ۱۴ ميليون تيتراژ دارد. در كنار آن، ۷ يا ۸ ميليون وارد سايت روزنامه ميشوند و آن را به صورت اينترنتي ميخوانند. اين موضوع نشان ميدهد كه لزوماً آمدن روش جديد، روش قديمي را كنار نميزند. جالب اينجاست كه خود اين مسئله روي ميزان خوانندگان كتاب تأثير منفي نميگذارد، چرا كه كتاب هم يك رسانه است؛ يعني در يك جامعه وقتي روزنامههاي سنتي ميآيد، خواندن كتاب كنار گذاشته نميشود و ادامه پيدا ميكند. وقتي راديو ميآيد، باز هم مردم كتاب ميخوانند، روزنامه هم ميخوانند، راديو هم گوش ميكنند. تلويزيون هم به همين صورت است. اينترنت هم كه باشد، مردم كتاب و روزنامه هم ميخوانند و از راديو و تلويزيون هم استفاده ميكنند. اينترنت يك سري مخاطبان جديد پيدا ميكند.
روزنامهنگاري آنلاين يا شهروندي، در بين ردهي سني ۱۸ تا ۲۵ سال بيشتر رواج دارد. ردهي سني ۵۰ تا ۶۰ سال بيشتر از روزنامهنگاري سنتي استقبال ميكنند تا روزنامهنگاري آنلاين. اينكه در چه جامعهاي، در چه زماني، چه مقدار گرايش به رسانههاي جديد وجود داشته باشد، اصل موضوعات تحقيقاتي ارتباطات است. حال اين مسئله بين دو قاره، دو كشور يا دو شهر متفاوت است. مثلاً شما ميزان مطالعهي كتاب را در تهران و شهرستانهاي ديگر ببينيد. ميزان استقبال از ماهواره در تهران و شهرستانها را مقايسه كنيد. متأسفانه استقبال از ماهواره و تلويزيون بيشتر از روزنامه و كتاب است. تيراژ روزنامه در ايران پايين است، اما در مراكز بيشتر روزنامه خوانده ميشود. بنابراين يك تكنولوژي كه ميآيد، تكنولوژيهاي قبلي را از بين نمي برد؛ بلكه ميزان كاربري آنها تحت تأثير قرار ميگيرد. بنابراين روزنامههاي سنتي هنوز وجود دارند، اما تيراژ آنها كم شده و روزنامههاي الكترونيكي و حتي ماهوارهها و پخشهاي خبري باعث شده است كه روزنامهنگاري سنتي كاهش تيراژ پيدا كند.
.
آيا روزنامهنگاري الكترونيك با دگرگوني رسانه يا رسانهكشي كه كالمن ميگويد پيوند خورده است؟ آيا تهديدي براي روزنامههاي سنتي محسوب ميشود يا در جهت تكميل آنهاست؟.
به طور مطلق خير. در جهت تكميل آن است. ابتدا معتقد بودند اگر ما وارد دنياي آنلاين شويم، همه چيز بدون كاغذ ميشود. بحثي كه من دارم اين است كه در گذشته چهار عدد چاپخانه وجود داشت. چاپخانه جايي بود كه مطالب را تكثير ميكردند، اما در حال حاضر، در شهر تهران ما چندين چاپخانه داريم. اكثريت افراد و مؤسسات دستگاه پرينتر يا چاپ دارند. كساني كه خيلي افراطي با روزنامهنگاري آنلاين مخالف هستند و معتقدند چاپ كاغذ و… از بين ميرود، اشتباه ميكنند؛ چرا كه من تصور ميكنم فضاي مجازي باعث شده است ما توجهمان به كاغذ بيشتر شود.
توليد دنيا در مورد كاغذ هنوز زياد است. عليرغم اينكه اكثريت افراد از فايلهاي كامپيوتري براي خواندن استفاده ميكنند، باز هم علاقهمندند كه از كاغذ براي مطالعه استفاده كنند و كتاب را سنتي بخوانند و آن را در دست بگيرند و لمس كنند. شما در فضاي مجازي نميتوانيد اين كار را انجام دهيد. بنابراين ممكن است تكنولوژيهاي جديد تا حدودي تكنولوژيهاي قديم را دچار دگرگوني كنند، اما هرگز آنها را از بين نميبرند.
..
شعار رسانههاي الكترونيك اين است كه جهاني فكر كن و محلي عمل كن (think global do locall). با توجه به اين جمله، آيا روزنامهنگاري الكترونيك ميتواند روي تغيير ارزشهاي خبري مانند مجاورت (جغرافيايي و معنوي) تأثير بگذارد؟.
صد درصد تأثير دارد. روزنامههاي الكترونيك در عين اينكه خودشان زبان خاصي دارند، اما همان طور كه عرض كردم، لا مكان و لا زبان هستند. يعني از هر جاي دنيا، اگر كسي آدرس شما را داشته باشد، ميتواند وارد سايتتان شود. اين موضوع الزاماً نگاه شما را جهاني ميكند. شما يك سايت فارسيزبان داريد و احتمال اينكه يك انگليسيزبان وارد سايت شما شود خيلي كم است، اما غيرممكن نيست. بنابراين شما اخبار و گزارشهايتان را با توجه به اين موضوع منتشر ميكنيد كه شايد يك روز يك تاجيكي، افغاني يا فردي كه فارسي ميداند نيز مطالب شما را بخواند..
بنابراين شما به اين دليل كه سايت، خبرگزاري يا مجلهتان نسخهي الكترونيك دارد، يك سري از مسائل را مطرح ميكنيد كه احتمالاً مخاطبي خارج از فضاي ملي و بومي شما ميتواند به آن وارد شود. براي همين است كه شما سعي ميكنيد سايت خودتان را به دو زبان بسازيد تا اگر افراد غيربومي توانستند وارد شوند، اين امكان برايشان وجود داشته باشد كه از مطالب آن استفاده كنند. اين ذات ماهوي اينترنت است كه بدون زمان و بدون مكان است. در اين صورت است كه يك سري تعهدات، ويژگيها و الزامهايي را بايد در نظر بگيريد. البته در روزنامه يا مجلهي بومي در يك استان، اين قضيه را نداريد، چون مخاطبان شما قابل پيشبيني هستند؛ اما در بحث روزنامهنگاري الكترونيك و روزنامهنگاري شهروندي، نگاهتان جهانوطني ميشود. اين به دليل ذات اينترنت است..
.
ديدگاه شما در رابطه با وضعيت روزنامهنگاري الكترونيك در ايران به چه صورت است؟.
مشكلات روزنامهنگاري در ايران قابل مطالعه است. فكر ميكنم تحقيقاتي بايد انجام دهيم تا وضعيت آن مشخص شود. براي آموزش پديدهاي كه در روزگار كنوني در رسانه وجود دارد، آيا بايد از كاركنان رسانه شروع كنيم؟ برخي معتقدند براي اينكه در يك حوزه، تكامل به وجود بيايد، آموزش بايد همراه با مرور تاريخچهي آن حوزه باشد. مثلاً در بحث حروفچيني، در گذشته دانشجويان روزنامهنگاري، چگونگي قرارگيري حروف سربي، چاپ سنگي، چاپ جديد و چاپ الكترونيكي را با هم مرور ميكردند؛ اما آيا اكنون در روزنامهنگاري شهروندي و روزنامهنگاري الكترونيك، يادگيري آنها لازم است؟ هنگامي كه خود خبرنگار كار تايپ و ويراستاري را انجام ميدهد و عكس و فيلم هم تهيه ميكند، آيا لازم است تاريخچهي حروف سربي يا صفحهبنديهاي گذشته را به او آموزش دهيم؟ در صورتي كه امروز صفحهبندي با استفاده از نرمافزار انجام ميشود و مثل قبل نيست كه براي صفحهبندي يك نفر با كاتر خبر را بچيند و چسب بزند.
ميتوانيم انواع روزنامهنگاري تشريحي، تحقيقي، عينيگرا يا ذهنيگرا را به روزنامهنگاران آنلاين آموزش دهيم؛ اما بخش آنلاين را نيز بايد آموزش دهيم. بايد آموزش دهيم كه در سبكهاي تهيهي خبر هايپرلينك نيز داريم. براي استفاده از خبر ميتوانيم از آرشيو فايلها نيز استفاده كنيم، چون در گذشته بايد آرشيو را به صورت دستي خارج ميكرديم و مجبور بوديم بخشي از آنها را دوباره بخوانيم تا بتوانيم از آرشيو استفاده كنيم؛ در حالي كه امروز، به طور مثال، در زمينهي وضعيت آسيا، شما ميتوانيد با كامپيوتر جستوجو كنيد.
بنابراين معتقدم يك ديدگاه بينابيني بايد باشد. روزنامهنگاران بهتر است يك آشنايي سطحي با دوران گذشته داشته باشند، اما خيلي به عقب بازنگردند. بنابراين روزنامهنگاري كه در فضاي سايبر كار ميكند بهتر است ابتدا يك پشتوانهي تاريخي و علمي نسبت به مسائل داشته باشد؛ چرا كه در هر صورت، كار همه توليد، پردازش و انتشار خبر است؛ حال يك نفر در فضاي سايبر يا يك نفر در فضاي سخت..
.
روزنامهنگاري الكترونيك چه نقشي در جامعهي اطلاعاتي خواهد داشت؟.
روزنامهنگاري الكترونيك جزء جامعهي اطلاعاتي است. اگر مراحل رشد بشر را در جوامع مختلف ببينيم، به دوران سرمايهداري و جدال طبقهي كارگر و سرمايهداري ميرسيم و تصوري كه ماركسيستها داشتند. پس از آن، جامعهي سوسياليستي به وجود آمد. از دو سه دهه قبل، يعني از ۱۹۷۰ كه صنعتي شدن به معناي استفاده از تكنولوژي در كشورهاي اروپايي و آمريكاي شمالي شروع شد، تكنولوژيهايي به وجود آمدند كه اين تكنولوژيها مبناي سرمايهگذاري اقتصادي شدند؛ يعني اين تكنولوژيهاي جديد از ابتدا اكثرشان تكنولوژيهاي جديد ارتباطي بودند. اينها فضاي اقتصاد جهاني و فضاي سرمايهداري بينالمللي را عوض كردند. از همان موقع و دههي بعد از آن، يعني دههي ۸۰، جوامع پيشرفته جوامعي شدند كه به آنها جوامع اطلاعاتي ميگفتند؛ يعني جامعهاي كه در دهههاي قبل، هيچ كس تصورش را نميكرد به وجود آيد. در جوامع اطلاعاتي، دغدغهي اصلي، توليد اطلاعات و اخبار است. در صورتي كه در جوامع صنعتي، آن موقع كه كمونيستها و ماركسيستها پيشبيني كرده بودند، دغدغهي اصلي، توليد مصنوعات فلزي و ماشينآلات بود؛ اما از سال ۱۹۸۰ به بعد، در جوامع پساصنعتي، اولويت با بخش خدمات است؛ يعني كارخانهها خيلي مايل نيستند توليد داشته باشند، بلكه علاقهمندند در بخش خدمات فعاليت كنند..
بنابراين در جامعهي اطلاعاتي، دغدغهي اول، توليد خدمات و مهمترين بخش آن، توليد اطلاعات است. فضاي سايبر، جامعهي شبكهاي و توسعهي اطلاعاتي بر مبناي اطلاعات است كه نظريهپردازها به آن توليد دانش و تكنولوژي و ارزشافزوده ميگويند. تمام اينها در فضاي جامعهي اطلاعاتي درست ميشود. از جمله اينكه در آن فضا، هم روزنامهنگاري آنلاين و هم روزنامهنگاري شهروندي وجود دارد..
.
ميتوانيد بگوييد كدام جوامع در مرحلهي دانشمحور قرار گرفتهاند؟.
بله، برخي از كشورهاي اروپاي غربي و ايالات متحده جامعهاي شدهاند كه نام آن جامعه دانشمحور است. در اين جوامع، توليد اطلاعات، تكنولوژي و دانش دغدغهي اوليه است. در اين جوامع، انحصار دانش و تكنولوژي در فناوري در اختيار آنان است. تكنولوژيها و فناوريهايي كه توسط آنها به توليد علم و دانش ميانجامد، فقط در اختيار خودشان قرار دارد و آن را در اختيار كشورهاي ديگر نميگذارند..
روزنامهنگاري الكترونيك در ايران براي پيشرفت خود نيازمند چه سياستهايي است و نقش شوراي عالي فضاي مجازي را در اين زمينه تا چه حد پررنگ ميبينيد؟.
ما در ايران با فضاي مجازي و جامعهي اطلاعاتي مشكل داريم. مقام معظم رهبري در اسفندماه سال گذشته، دستور تشكيل شوراي عالي فضاي مجازي را دادند. با وجود اينكه چند نفر از اعضاي آن از مسئولان ارشد سه قوه هستند، اما متأسفانه هنوز در اين مدت، دستاوردها و راهبردها و كارهايي كه بايد انجام شود، صورت نگرفته است. بايد بدانيم بالاخره ورود به شبكههاي اجتماعي ممنوع است يا ممنوع نيست. استفاده از فيلترشكن ممنوع است يا ممنوع نيست. طبق گفتهي قوهي قضائيه، استفاده از فيلترشكن جرم است. اينها همه مواردي است كه اين شورا بايد در رابطه با آنها تصميم بگيرد.
واقعيت اين است كه ما خيلي وقت است كه وارد فضاي مجازي شدهايم. چندين سال است كه در آنجا اقامت داريم، اما راه و نقشهي حركتمان مشخص نيست. در حال حاضر، بسياري از كلاهبرداريهاي الكترونيكي، هرزهنگاريها، اشتباهها و… كه در فضاي مجازي انجام ميشود، براي اين است كه جوانان ما آموزش نديدهاند. اهميت سواد رسانهاي به همين دليل است. آيا سواد رسانهاي در اين شورا جايي دارد؟ به جوانان بايد گفت فضاي مجازي هم ميتواند چيز خوبي باشد هم چيز بدي. بايد جوان در اين فضا مصونيت پيدا كند و اطلاع داشته باشد. يك مسئلهي عمده در رابطه با نحوهي تعامل ما با فضاي مجازي و فضاي سايبر، بحث روزنامهنگاري الكترونيك است؛ يعني مسائل و تهديدات سايبري، فرهنگي، مالي و اقتصادي اين عرصه بسيار اهميت دارد. اين واقعيت فضاي مجازي است. به هر صورت، حضور جوانان بدون سواد رسانهاي ممكن نيست.
نهايتاً اميدواريم كه اين شوراي عالي هر چه زودتر مصوبات، راهنماييها و دستورالعملهايي را براي اين مسائل در نظر بگيرد و خيلي از افراد تكليفشان در رابطه با اينكه چگونه بايد در اين فضا حركت كنند مشخص شود. البته در اين فضا، بايد از كساني كه به صورت سختافزاري و نرمافزاري در حوزههاي مختلف حركت ميكنند، استفاده شود؛ چون فضاي مجازي به نوعي بينرشتهاي است. بايد از متخصصان كامپيوتر، جامعهشناسان، روانشناسان و از صنوف مختلف بهره برد. در غرب رشتهاي به نام جامعهشناسي شبكههاي اجتماعي و حتي روانشناسي شبكههاي اجتماعي وجود دارد. اين متخصصان بررسي ميكنند كه افراد براي چه وارد شبكههاي اجتماعي ميشوند. اين را يك روانشناس ميتواند تشخيص دهد. براي همين منظور هم هست كه بايد از تمامي متخصصان بينرشتهاي براي اين فضا استفاده شود..
.
منبع : سايت تبييني تحليلي برهان