شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، اگر تاكنون دست به قلم شده باشيد، به خوبي مي دانيد كه پس از نوشتن يك متن وسواس خاصي به ذهن خطور كرده و فرد را وادار به ويرايش مجدد اثرش خواهد كرد. اين وسواس در اصطلاح ميل به كامل تر كردن اثر نام دارد.
شايد تصور كنيد كه چنين نگراني هايي تنها مخصوص نويسندگان جوان و تازه كار است، با اين حال نويسندگان بزرگي مانند مارسل پروست، خالق اثر ماندگار در جست وجوي زمان از دست رفته نيز با چنين مسئله اي دست وپنجه نرم مي كردند.
اگرچه گفته مي شود مارسل پروست براي نوشتن هر پاراگراف كتاب خود چندين روز وقت صرف كرده است، با اين حال منطقي تر آن است كه اين زمان را تنها چند ساعت در نظر بگيريم. در هر صورت آنچه مشكل بسياري از نويسندگان بزرگ دنياست، براي طراحان آگهي هم وجود دارد.
طراحان آگهي به نوعي در يك برزخ گرفتار شده اند. از يك جهت نگارش متن هاي زيبا و ادبي براي آنان جذاب است و از سوي ديگر وجهه تبليغاتي فعاليت شان. ايجاد هماهنگي ميان اين دو قسمت شايد در وهله نخست بسيار راحت باشد.
در واقع اكثر افراد معتقدند كه تنها بايد به قسمت تبليغاتي توجه كرد. اما اندكي تفكر مشخص خواهد كرد كه حتي در آثار تبليغاتي نيز به ويژگي هايي از قبيل روان بودن متن، شفافيت و بسياري موارد ديگر نياز است. همين خصوصيات مي تواند موجب ايجاد وسواسي مشابه نويسندگان بزرگ براي طراحان آگهي شود.
ايده
ايده اين شماره را براساس تجربه شخصي خود از طراحي بروشور براي برندهاي مختلف نوشته ام. چند سال پيش درگير سه پروژه طراحي آگهي نفس گير بودم. پروژه اول، طراحي آگهي براي يك شركت در لندن بود. پروژه دوم و سوم نيز به ترتيب مربوط به طراحي بروشور براي يك برند ژاپني در توكيو و يك موسسه خدمات كامپيوتري در نيويورك مي شد.
در آن زمان من در لندن اقامت داشتم. ساعت در توكيو 11:30 دقيقه را نشان مي داد. در همين ميان توكيو 6:30 صبح و نيويورك 8:30 بعدازظهر بود. آن روز صبح ساعت 4 از خواب بيدار شدم تا بتوانم كنفرانس ويدئويي خود در نيويورك را برگزار كنم. اگرچه متن را از چند روز پيش آماده كرده بودم، با اين حال آخرين لحظات را نيز در حال تصحيح متن بروشور سپري كردم.
اين نگراني در ساعت 11:30 دقيقه به اوج خود رسيد. شايد گمان كنيد علت اصلي آن بي خوابي بوده است، با اين حال اكثر افراد در هنگام ارائه سخنراني دچار چنين استرس هايي مي شوند. حال در نظر بگيريد كه بخواهيد سه كنفرانس در يك روز برگزار كنيد، آن هم به صورت تلفني!
در كنفرانس نخست ابتدا تام و مايكل (مديران ارشد شركت موردنظر) شروع به صحبت كردند. محتواي دقيق حرف هاي آن دو نفر را به دليل نگراني فراوان به ياد ندارم، با اين حال منظور اصلي آنها بيان انتظارات شان از بروشور من بود. بيان انتظارات آن دو نفر نگراني هاي من را چندين برابر كرد. بدون شك براي هركسي كه در اين شرايط قرار گيرد، لحظات به كندي و عذاب آور طي خواهد شد.
در اين ميان يك لحظه با خود فكر كردم: «اگر قرار باشد طرح من پذيرفته نشود، اين نگراني ها من را از پا در خواهد آورد.» در نتيجه تلاش كردم خود را نسبتا بي تفاوت نشان دهم. با آرامش اندك كه براي خود فراهم كرده بودم، به ارائه طرح هاي خود پرداختم. اگرچه شركت ژاپني حاضر به همكاري با من نشد، با اين حال دو پيشنهاد كاري ديگر را دريافت كردم.
اگرچه مهار نگراني هاي شغلي بسيار دشوار است، با اين حال كمك گرفتن از روش هاي روان شناسي مي تواند كمك شاياني به شما در كنار آمدن با اين مسائل كند. منظور من در اينجا مهار و كنترل كامل نگراني ها نيست. در واقع چنين كاري نيز بسيار خطرناك است. اگر فرد نسبت به فعاليتي كه انجام مي دهد نگران نباشد، در نهايت اهميتي نيز براي آن قائل نخواهد بود. نكته مهم در اينجا ايجاد تناسب ميان نگراني فراوان و حالت آرامش است.
آنچه در عمل بايد انجام دهيد
- درك اين نكته كه آگهي يك وسيله است نه اثر هنري مي تواند به شما در راستاي كنار آمدن با وسواس تان كمك كند. از يك وسيله تنها كاركرد مناسب انتظار مي رود. اگر علاقه مند به حوزه ادبيات هستيد، شانس خود را با نگارش يك رمان امتحان كنيد. حوزه تبليغات محل مناسبي براي اين نوع ماجراجويي ها نيست.
- يك راهكار مناسب براي غلبه بر نگراني هاي پيش از ارائه كنفرانس، برگزاري يك نمونه آزمايشي در حضور دوستان است.
منبع: فرصت امروز