شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- دكتر سيدمحمد دادگران در سال ۱۳۲۰ در شهر رشت متولد شد.
دوره ابتدايي و متوسطه را در زادگاهش گذراند و نزد سيدمحمد مجتهد، پيشنماز مسجد لاكاني رشت به تحصيل علوم ديني پرداخت. پس از اخذ ديپلم متوسطه بنا به علاقه و خواست پدرش، در كنكور دانشكده معقول و منقول شركت كرد و در رشته ادبيات عرب پذيرفته شد. اما علاقه او به علوماجتماعي باعث شد كه پس از سه سال تحصيل، تغيير رشته داده، به تحصيل در دانشگاه تهران روي آورد. او همزمان با تحصيل در دانشگاه، بهعنوان دبير ادبياتفارسي و زبان عربي در دبيرستانهاي تهران به تدريس پرداخت.
پس از اخذ ليسانس علوماجتماعي در سال ۱۳۴۸ و سپس انجام خدمت نظام،تصميم گرفت براي تحصيلات تكميلي به فرانسه برود. نخست از دانشگاه سوربن فوقليساس جامعهشناسي گرفت و سپس در سال ۱۳۶۵ موفق به دريافت دكتراي روانشناسياجتماعي از همان دانشگاه شد.
وي اواخر مهرماه سال ۱۳۵۶ به ايران آمد و با راهنمايي مرحوم دكتر علي اسدي به استخدام آزمايشي تلويزيون درآمد و در مركز تحقيقات سنجش افكار مشغول به كار شد. وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، كارمند رسمي سازمان صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران شد و مدت ۱۵ سال در مركز تحقيقات اين سازمان در مسئوليت "مدير گروه اجتماعي سنجش امور برنامهاي" به پژوهش مشغول بود.
دكتر سيدمحمد دادگران از جمله اساتيدي است كه رشته ارتباطات در دانشگاه آزاد اسلامي به كمك و كوشش او پا گرفت.
گفتگوي سيناپرس با دكتردادگران را ميخوانيد:
چه عاملي باعث شد كه اين رشته را انتخاب كرديد؟
گمان مي كنم علاقه عامل مهمي باشد.
اگر به گذشته بازگرديد بازهم همين راه را طي مي كنيد؟
قطعا؛ ضمن اينكه من در رشته زبان و ادبيات فارسي و عربي در حال تحصيل بودم و از روي علاقه به اين رشته روي آوردم و از روي اجبار نبوده كه با گذشت زمان پشيمان شوم.
در حال حاضر جايگاه اين علم را در كشور چگونه ارزيابي مي كنيد؟
بعد از انقلاب اسلامي رشته علوم اجتماعي كه ارتباطات هم از زيرشاخه هاي آن بود با چالش هايي مواجه شد اما خوشبختانه در دهه اخير رشته ارتباطات وضعيت مطلوبي پيدا كرده است. در كشور ما اين رشته، نظري و عملي است و دانشجويان در فرايند توليد هم درگير هستند يعني علاوه بر اين كه از لحاظ نظري آموزشهاي لازم را مي بينند، از نظر عملي نيز دورههاي تخصصي را ميگذرانند. زماني كه شبكههاي كابلي و كانال هاي خصوصي تأسيس شوند، نياز روزافزون به اين رشته وجود خواهد داشت.
آينده اين رشته و علم را در ايران چگونه ارزيابي مي كنيد؟
روانشناسي اجتماعي، تبليغات، ارتباطات سياسي، ارتباطات فرهنگي و ... مواردي هستند كه ما در جامعه خود خلاء آنها را احساس ميكنيم. تبليغات را بايد به عنوان زيرشاخه ارتباطات مطرح كرد مثل جامعه شناسي تبليغات، روانشناسي تبليغات كه در دل ارتباطات قرار دارند و اين رشتهها با توجه به نياز جامعه در آينده مطرح خواهند شد. من به ياد دارم كه وزارت علوم مقطع كارشناسي ارشد رشته ارتباطات سياسي را تصويب كرد و وزارت امور خارجه يك دوره از اين رشته را براي كاركنان خودش گذاشت. در تمام دنيا رشته ارتباطات سياسي وجود دارد كه ما متأسفانه آن را نداريم. در جامعه اي كه احزاب و تشكلات سياسي و نهادهاي مدني فعالانه حضور دارند به اين رشته نيز نياز فراواني پيدا ميشود. اگر به اين خلاء ها كه ذكر شد بها داده شود به نظر مي رسد اين ميان رشته ها در كنار علم ارتباطات مي تواند اين حوزه را به وضعيت مطلوبي در ايران برساند.
مشكلات پيش روي متخصصان و دانش آموختگان اين رشته را در چه چيزي مي بينيد؟
به نظر من به طور كلي مشكلات رشته علوم اجتماعي و علوم ارتباطات همان خلاء هايي است كه از آنها نام بردم.
در پايان چه توصيه اي براي علاقه منداني كه مي خواهند اين رشته و تخصص را انتخاب كنند، داريد؟
اول اينكه اگر علاقه دارند وارد اين رشته شوند و هر مسيري را كه مي خواهند انتخاب كنند از روي علاقه گام بردارند. نكته ديگر آنكه به مباحث دانشگاه و كلاس اكتفا نكنند و سعي كنند مهارت هاي خود را در هر زمينه اي كه مربوط به علم ارتباطات است، ارتقا دهند تا بتوانند در عصر حاضر در رشته مورد علاقه خود سرآمد باشند.
گفتگو: هانيه حقيقي