شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، بهترين توصيهها براي ايجاد و رشد يك شركت موفق چيست؟ در سال گذشته، تغييرات بسيار زيادي در چشمانداز كسبوكار، از فروش ياهو به ورايزون تا ورشكستگي Gawker، رخ داد. طي اين مدت، با مديران ارشد اجرايي شركتهاي بزرگ، كارآفريناني كه براي اولين بار وارد اين حوزه شدهاند و افرادي كه هر روز به سختي كار كردهاند تا چيز جديدي خلق كنند، صحبت كردهايم. بسياري از آنها خلاف عرف معمول عمل كردهاند و فعاليتهايي انجام دادهاند كه شايد غيرممكن به نظر بيايد؛ اما همين فعاليتها در نهايت در كسب موفقيت آنها تاثير بسزايي داشته است. در اين مقاله براي كمك به ايجاد تغيير در سازمانتان در سال جديد، بهترين درسهاي كسبوكار را در سال جاري ارائه كردهايم.
درس 1: براي يافتن استعدادها، براي خودتان چارچوب قائل نشويد. گرچه در چند سال گذشته، نرخ بيكاري در آمريكا، با كاهش قابلتوجهي روبهرو بوده است؛ اما مشاغل تكنولوژيك هنوز با تقاضاي بالايي روبهرو است. معمولا اين مشاغل به سختي پر ميشوند. به مثال زير توجه كنيد: اكنون مشاغل امنيت سايبري بسيار جذاب هستند؛ و بسياري از شركتها در يافتن و پرورش استعدادهاي مناسب در اين زمينه با مشكل روبهرو هستند. ممكن است پاسخ اين مشكل «ايجاد تفكر بزرگتر» باشد. شركت Level 3 كه يك شركت خدمات مخابراتي است، استعدادهاي حوزه امنيتي را نه از مهارتهاي دشوار نيروي كار، بلكه از شور و اشتياق آنها (براي مثال از موسيقيدانها) منبعيابي ميكند و اين چنين به موفقيت ميرسد. گرچه، بسياري از افراد مهارتهاي تكنيكي كه افراد حرفهاي حوزه امنيتي نياز دارند را نميدانند، اما اين شركت دريافته است كه افراد خبره در حوزه موسيقي توانايي يادگيري انجام شغل و برتري در آن را دارند. با گسترش دامنه انتخاب خود و جستوجوي استعدادها از منابع بيروني، چند شركت توانستهاند شكافهايي را پر كنند كه سايرين هنوز براي رفع آن در تلاش و تكاپو هستند.
درس 2: كارمندان خود را به بزرگ فكر كردن تشويق كنيد. «حفظ استعدادها در سازمانتان» ممكن است يك استراتژي شهودي براي كسبوكارهاي رو به رشد باشد؛ اما ممكن است بهترين توصيه نباشد. در حقيقت Mathilde Pribula، از شركت Li Frederickson Pribula كه يك شركت متخصص در منابع انساني است، دقيقا خلاف اين را ميگويد. دليل او ساده است: چرا به شدت براي حفظ استعدادهايي سرمايهگذاري ميكنيد كه علايقشان با شركت شما تطابق ندارد؟ در عوض، استدلال او اين است كه بهتر است با تيمتان كار كنيد تا ببينيد كه آنها در آينده چه ميخواهند. اگر خواستههاي آنها همراه با شركت شماست، فوقالعاده خواهد بود. اما اگر چنين نيست، بازهم مشكلي نيست. او ميگويد بايد به تيمهايش اجازه بدهد تا در مورد مسيرهاي حرفهايشان (در داخل يا خارج از شركت) صحبت كنند و اين بهترين پاسخ است. بنابراين ممكن است براي شركتهاي رو به رشد واجب باشد كه با هر كارمند گفتوگوي صادقانهاي در مورد آينده داشته باشند و به اين ترتيب ميتوانند با مهارت بسيار، بهترين مراحل پيشرو را تجزيه و تحليل كنند.
درس 3: استانداردها و دادهها را درك كنيد و از آنها درست استفاده كنيد. براي بسياري از افراد، علم آمار مساوي با «واقعيتهاي عيني» است و اغلب تصميمات كسبوكار با يك واحد داده كه بهطور فرضي مساله مورد نظر را «كمي» در نظر ميگيرد تقويت ميشوند. اما اش هوانگ كه يك طراح و نويسنده است هشدار ميدهد كه از آمار به صورت نادرست استفاده نكنيد و اطمينان يابيد كه اعداد بيان شده در بلندمدت به كسبوكار كمك خواهند كرد. علاوهبر اين، برخي آماري كه افراد استفاده ميكنند بهترين و گوياترين نتايج را بهدست نميدهند. نتيجه انتخابات امسال در آمريكا خود گواهي بر اين مطلب است كه گاهي چگونه واقعيت برخلاف نتايج آماري پيش ميرود.
درس 4: با انتظارات خود روشن و واضح برخورد كنيد. اگر به عنوان داوطلبي پرتلاش وارد جهان كسبوكار ميشويد، احتمالا در آينده خواستار ترفيع و ارتقا خواهيد بود. هيچ چيز به اين اندازه آزاردهنده نيست كه براي بهدست آوردن افزايش حقوق تلاش كنيد و در جواب يك «نه» ساده از مديران خود دريافت كنيد و اين دليلي است كه چرا كارفرمايان بايد روشن كنند كه معيارهاي آنها براي ترفيع چيست و كارمندان نيز بايد درك كنند كه چه ارزشي را به يك كسبوكار اضافه ميكنند.
درس 5: در مورد چگونگي ايجاد فرهنگ كاري، آگاه باشيد. نوع كسبوكاري كه ايجاد ميكنيد بستگي به اين دارد كه فرهنگ دروني آن چيست. اين يكي از ترفندهايي است كه برت كراسبي كارآفرين و يكي از موسسان Google analytics براي بيان بهترين روش القاي فرهنگ كاري شرح ميدهد. بسياري شركتها تلاش ميكنند تا خلاف عرف معمول عمل كنند و از فعاليتهاي خستهكننده سنتي مانند سمينارها و جلسات طولاني كه همه پرسنل بايد در آن حضور يابند، دوري كنند. از نظر كراسبي، اين گونه قوانين كلي موثر واقع نميشود. علاوهبر اين، شركتها ميتوانند حتي برنامههايي مانند سمينارهاي خوب و مفيد براي كارمندان در نظر بگيرند، حتي چيزهايي كه منجر به تقويت فرهنگ كسبوكار ميشود.
درس 6: جمعآوري پول به اين معنا نيست كه موفق ميشويد.
به لطف برنامههايي مانند شارك تنك1، جمعآوري پول و دريافت يك ارزيابي وسوسهبرانگيز، به مثابه داشتن يك كسبوكار موفق در نظر گرفته ميشود. اما امسال شاهد بوديم كه برخي شركتهاي به شدت ارزشمند (مانند شركت Theranos و Zenefits) باوجود اينكه ميليونها دلار جمعآوري كرده بودند، از عرش به فرش رسيدند. كريگ شاپيرو و مورگانهوزل افسانه «سرمايهگذاري مخاطرهآميز» را به باد انتقاد گرفتند و نتيجهگيري كردند كه برخي از بهترين و موفقترين كسبوكارها آنهايي هستند كه با كمترين مقادير نقدي همراهند. حقيقت موضوع اين است كه شايد كسبوكارهايي كه در پول غرق هستند كمتر احساس ميكنند كه بايد به سرعت به سمت نوآوري حركت كنند؛ چرا كه با تهديد جدي براي نابودي خود روبهرو نيستند. بنابراين گرچه افزايش سرمايه چيزي است كه موجب شروع موفقيتآميز بسياري از كسبوكارها ميشود؛ اما گاهي ميتواند در نهايت موفقيت آنها را به عقب بيندازد. در عوض، شاپيرو و هوزل ميگويند كه كارآفرينان بايد در مورد اينكه ميخواهند چگونه كسبوكارشان را رشد دهند مجدد تامل كنند و ببيند كه آيا واقعا نياز به تزريق پول دارند يا خير.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره 3946