شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : كاركرد شبكه‌هاي اجتماعي وجهاني شدن
یکشنبه، 6 اسفند 1391 - 00:30 کد خبر:2614
ظهور شبكه‌هاي اجتماعي در ادامه فرآيند جهاني شدن وگويي همزاد با آن است واين دو شايد دو روي مختلف يك سكه باشند كه هر كدام بدون حضور ديگري تا حد زيادي ناقص هستند.

امروزه جهاني شدن يكي از مهمترين مباحث حوزه علوم انساني‌، بخصوص علوم سياسي و جامعه‌شناسي محسوب مي‌شود كه به عنوان پديده‌اي روبه‌ رشد و فراگير تمامي جنبه‌هاي زندگي بشري عرصه‌هاي اقتصادي‌، سياسي‌، اجتماعي و فرهنگي را تحت تاثير خودقرار داده است‌. اين پديده به سرعت در تمام ابعاد و زواياي زندگي بشر در حال نفوذ و گسترش است وجالب اينكه نه تنها بر پديده‌هاي مختلف تاثير گذار است بلكه از آنها متاثر نيز مي‌گردد‌. از اين رو مي‌توان گفت پيشرفت‌هاي فناوري و ظهور شبكه‌هاي كامپيوتري و اينتر‌نت و ماهواره‌هاي مخابراتي باعث شده است كه جهاني شدن با سرعت و به نمونه‌هايي متنوع‌تر بر زندگي جوامع انساني تاثير بگذارد و با در نورديدن مرز‌هاي ملي و جغرافيايي امكان ارتباط سريع بين افراد جوامع و نظام را فراهم نمايد‌.

به گزارش شفقنا، رضا سيف‌پور در يادداشتي كه در روزنامه مردم سالاري منتشر كرده آورده است: از طرف ديگر با فراتر رفتن الگوهاي ارتباطي از مرزهاي ملي و انتشار پرشتاب اينترنت، ماهواره و فناوري‌هاي ديجيتالي، ارتباط همزمان ميان بخش‌هاي وسيعتري از جهان ممكن شده و درنتيجه بسياري از كنترل‌هاي ملي اطلاعات بي‌اثر گشته‌اند. ازاين رو نقش رسانه‌ها و ميزان نفوذ آنها در ساخت سياسي جوامع روزبه روزگسترش يافته و برخي از نظريه‌پردازان ارتباطات معتقدند كه امروز جهان در دست كسي است كه رسانه‌ها را در اختيار دارد. نقش عمده رسانه‌ها در شكل‌دهي به افكار عمومي باعث شده كه اهميت رسانه‌ها روز به روز بيش از پيش مورد توجه قرارگرفته وشبكه‌هاي اجتماعي به جايگاهي بي‌بديل دست يابند.

لازم به توضيح است كه جهاني شدن اگرچه از ابتدا همواره همراه با فراز وفرود‌هاي بسياري بوده اما به نظر مي‌رسد فرايندي است اجتناب‌ناپذير كه هيچ‌گاه به‌ جز دوران جنگ‌هاي جهاني اول و دوم متوقف نشده و به سرعت به تكامل خود ادامه مي‌دهد و نه تنها جهان را با ابعاد جديدي مواجه ساخته بلكه از تمام امكانات براي گسترش بي‌حد وحصر خود بهره برده است واگرچه در ابتدا تنها محدود به ابعاد اقتصادي بوده ولي كم كم به ساير ابعاد نيز گسترش يافته است.

مفهوم جهاني‌شدن

واژه‌ جهاني‌شدن‌ براي‌ نخستين‌ بار در اوايل‌ دهه‌ شصت‌ ميلادي‌ وارد ادبيات‌ روابط‌ بين‌الملل‌ شد و از همان‌ آغاز همگان‌ به‌ دشواري‌ فهم‌ اين‌ پديده‌پيچيده‌ اعتراف‌ كردند. نشريه‌ Specator در نوامبر 1962، از جهاني‌شدن‌ به‌عنوان‌ پديده‌اي‌«گيج‌‌كننده» تعبير كرد؛ با اين‌ وجود، جهاني‌شدن‌، به‌ مثابه‌ جرياني‌ قوي‌ در عرصه‌ جهاني‌، موضوعيت‌ يافت‌.

با ‌ پيشرفت‌هاي‌ شگرفي كه جوامع در عرصه‌ ارتباطات‌ اينترنتي بدست آوردند به ناگهان تابع‌زمان‌ و مكان‌ در انتهاي‌ قرن بيستم از هم‌ گسست‌ و دنيا به تدريج با پديده جذابي روبرو شد كه طي آن دنيا ‌به‌ شكل‌ دهكده‌ كوچكي‌ درآمد كه‌ شبكه‌هاي جهاني اينترنتي به مثابه شريانهاي اساسي وحياتي آن محسوب مي‌شدند . به‌ اين‌ ترتيب‌ نظريه همبستگي‌ متقابل‌بشري كه باني آن را در روابط بين‌الملل بايد ايده‌آليست‌ها بدانيم‌ تقويت‌ شد و نظريه‌پردازان‌ متعددي از پديده جهاني‌شدن‌ به‌ عنوان‌ ساختن‌جهاني‌ به‌ هم‌ پيوسته‌، براي‌ مردمي‌ با سرنوشتي‌ مشترك‌ ياد كردند و اين چنين بود كه كارشناسان پذيرفتند جهاني‌شدن‌ گامي‌ فراتر از يك وابستگي‌ متقابل ‌ساده بود. رابرتسون‌ در سال‌ 1992 نوشت‌: جهاني‌شدن‌ يا سياره‌اي‌ شدن‌ جهان‌، مفهومي‌ است‌ كه‌ هم‌ به‌ تراكم‌ جهان‌ و هم‌ به‌تشديد آگاهي‌ درباره‌ جهان‌ به‌ عنوان‌ يك‌ كل‌ مي‌انجامد و هم‌ به‌ وابستگي‌ متقابل‌ و واقعي‌ جهاني‌ و هم‌ آگاهي‌ از يكپارچگي‌ جهان‌ در قرن‌ بيستم‌ اشاره‌ مي‌كند.

مك‌ گرو نيز اين‌ تعبير از جهاني‌شدن‌ را ارائه‌ داد: افزايش‌ شمار پيوندها و ارتباطات‌ متقابلي‌ كه‌ فراتر از دولت‌ها و در نتيجه‌فراتر از جوامع‌، دامن‌ مي‌گسترند و نظام‌ جديد جهاني‌ را مي‌سازند. جهاني‌شدن‌ به‌ فرآيندي‌ اطلاق‌ مي‌شود كه‌ از طريق‌ آن‌، حوادث‌، تصميمات ‌و فعاليت‌هاي‌ يك‌ بخش‌ از جهان‌ مي‌تواند نتايج‌ مهمي‌ براي‌ افراد و جوامع‌در بخش‌هاي‌ بسيار دور كره‌ زمين‌ در برداشته‌ باشد. مارتين‌ آلبرو، جهاني‌شدن‌ را به‌ فرآيندهايي‌ كه‌ براساس‌ آن‌ تمام‌ مردم‌جهان‌ در يك‌ جامعه‌ واحد و فراگير جهاني‌، به‌ هم‌ مي‌پيوندند، تعريف‌ مي‌كندامّا امانوئل‌ ريشتر پا را فراتر گذاشته‌، جهاني‌شدن‌ را شكل‌گيري‌ شبكه‌اي‌ مي‌داند كه‌ طي‌ آن‌، اجتماعاتي‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ در كره‌ زمين‌، دور افتاده‌ ومنزوي‌ بودند، در وابستگي‌ متقابل‌ و وحدت‌ جهاني‌ ادغام‌ مي‌شوند.( همان )

 

رابطه جهاني شدن و رسانه‌هاي مجازي

يكي از مهمترين عوامل تاثير گذار در فرايند جهاني شدن، ظهور شبكه‏هاي اطلاعاتي و ارتباطي از جمله اينترنت است كه توانسته به مد تكنولوژي فاصله‌ها را از بين برداشته و در زماني كوتاه، حجم وسيعي از اطلاعات را براي كاربران خود منتقل نمايد. جهاني شدن باعث شده تا احساس انزوا در جهان در حال توسعه كاهش يافته و مردم كشورها بتوانند به دانشي دست يابند كه يك سده پيش حتي در اختيار زبده ترين افراد هم قرار نداشت.

اينترنت فرصتي براي ايجاد يك زيرساخت اطلاعاتي جهاني بوجود آورده كه مي‌تواند شبكه‌هاي كامپيوتري و ارتباطات راه دور جهان را به هم پيوند ‌دهد

(2006، Anderson) برخي از بردگي ديجيتالي دراين باره سخن مي‌گويند(2005، Ogunsola).

اينگونه است كه مي‌توان گفت بي‌شك جهاني شدن و مقوله رسانه‌ها چنان با يكديگر در ارتباطندكه تصور جهاني بدون رسانه‌ها و به ويژه شبكـه‌هاي اجتماعي بسيار دور وغير‌قابل باور به نظر مي‌رسد. جهان امروز به شدت در معرض دگرگوني‌هاي جديدو تغيير و تحولات فزاينده‌اي قرار دارد، حركت تدريجي جهان به سمت و سوي «دهكده جهاني» و در هم ريختن نظام‌ها و سازمان‌هاي ملي با تعاريف گذشته در عين حال بروز و ظهور چالش‌ها و بحران‌هاي جديد در عرصه‌هاي سياست، فرهنگ، اقتصاد، امنيت و... باعث شده تا اين تحولات به دقت مورد مطالعه و توجه صاحب‌نظران علوم اجتماعي وسياسي قرارگيرد و عوامل و اسباب مؤثر در تسريع و يا سمت و سو دادن به اين تغييرات مورد ارزيابي دقيق قرار گيرد.

رسانه‌هاي نوين ارتباطي‌، به ويژه شبكه‌هاي اجتماعي‌، در عصر حاضر نقشي اساسي در ارتباط با تغيير و تحولات اجتماعي بر عهده دارند. اين تكنولوژي ارتباطي را بايد منشأ بسياري از تحولات معاصر، راهنما و كنترل‌كننده جريان‌ها و تحولات در جهان محسوب كنيم. نمونه بارز اين قابليت را مي‌توانيم در حوادث انقلابات عربي جستجو كنيم.

امروزه بي‌ترديد شاهد آن هستيم كه رسانه‌ها همه چيز را در تسخير خود در آورده‌اند از اين روشايد ديگر كاركرد و اهميت رسانه‌ها بر كسي پوشيده نباشد. يكي از كاركردهاي ويژه رسانه‌ها، و خصوصا شبكه‌هاي اجتماعي‌، اطلاع‌رساني و پوشش وسيع خبري است. شبكه‌هاي اجتماعي با ايجاد پوشش خبري گسترده در زمينه‌هاي مختلف اعم از اجتماعي، سياسي، اقتصادي و...، سعي در جهت دهي به افكار عمومي با توجه به اهداف خود را دارند. از اين رو، شناخت نحوه اطلاع‌رساني شبكه‌هاي اجتماعي مجازي در رابطه با حوادث و تحولات جهاني، امري لازم و ضروري به نظر مي‌رسد. در ادامه با توجه به گستردگي حوزه عملكرد شبكه‌هاي اجتماعي مجازي در جوامع و نيز برخورداري اين پديده از ويژگي‌هاي منحصربه فرد و پويامدارانه، قصدداريم ضمن نگاهي به تعاريف مرتبط با شبكه‌هاي اجتماعي مجازي، در ابعاد مختلف، كاركرد آنها، به‌ ويژه نقش آنها در تحولات اجتماعي، در عصر جهاني شدن را مورد مطالعه بيشتر قرار دهيم .

 

شبكه‌هاي اجتماعي مجازي چيست؟

در دنياي ارتباطات‌، شبكه‌هاي اجتماعي را مي‌توان از بستري مفيد در توليد وبه اشتراك گذاري عقايد و عامل مهمي در رشد فردي و اجتماعي دانست. شبكه‌هاي اجتماعي با فراهم آوردن امكان ارتباط بين سرمايه‌هاي فردي به تشكيل سرمايه اجتماعي كمك مي‌كنند. اينترنت نوع جديدي از ارتباطات اجتماعي را به وجود آورده است كه مي‌تواند جهان جديدي به موازات جهان واقعي به وجود آورد. اين رسانه‌ها مخاطبان وسيع و متكثري دارند كه مي‌توانند به معناي واقعي مفهوم تازه‌اي از زمان ومكان را در اختيار ايشان قراردهند. به مدد اين شبكه‌ها فواصل زماني و مكاني عملاً از ميان برداشته مي‌شوند و انتقال اطلاعات، داده‌ها و سرمايه‌ها با سرعتي باورنكردني و در سطحي وسيع صورت مي‌گيرد .به كمك اين شبكه‌هاي مجازي ضمن اينكه مفهوم جديدي در مقابل شبكه‌هاي اجتماعي حقيقي شكل مي‌گيرد امكان ارتباط همزمان ميان افراد در نقاط مختلف دنيا به شكلي نو تر به‌وجود مي‌‌آيد.

شبكه‌‌هاي اجتماعي را بايد نسل جديدي از وب‌سايت‌ها بدانيم كه اين ‌روزها به شدت مورد توجه كاربران گسترده اينترنت قرارگرفته اند. مبناي اصلي شكل‌گيري اين گونه سايت‌ها امكان مفيد تشكيل اجتماعات آنلاين بدون هرگونه محدوديت است . اين شبكه‌هاي اجتماعي اگرچه در ظاهر متنوع بوده و هر كدام توانسته اند دسته‌اي از كاربران اينترنتي با ويژگي‌هاي خاص را گرد هم ‌آورند اما در اين اصل مهم با يكديگر مشتركند. از اينرو شبكه‌‌هاي اجتماعي را بايد گونه‌اي جديد از رسانه‌هاي اجتماعي بدانيم كه امكان دستيابي به نحوه جديدي از ارتباط و به اشتراك‌گذاري پيام را در اينترنت فراهم آورده‌اند. امروزه ميليون‌ها نفر در گروه‌هاي سني و شغلي مختلف عضو صدها شبكه‌ اجتماعي موجود در فضاي مجازي هستند و بخش مهمي از فعاليت روزانه‌شان در اين سايت‌ها سپري مي‌شود.

از اينرو بايد گفت اينك يك شبكه اجتماعي يك ساختار اجتماعي است كه از گروه‌هاي مختلف فردي يا سازماني تشكيل شده است اين شبكه‌هاي فرامرزي امروزه به شدت مورد توجه كاربران قرارگرفته اند وهرروز بر ميزان كارايي آنها و همينطور علاقمندي هوادارانشان افزوده مي‌شود. شايد مهمترين دليل موفقيت اين شبكه‌ها را بايد در برخورداري آنها از رنگ و بوي اجتماعي جستجو كنيم اين عامل مهم باعث شده تا كاربران ضمن حضور در محيط آنها نا خودآگاه شكل جديدي از تعاملات اجتماعي را تجربه كنند كه در شرايط عادي در بسياري از جوامع عملا ممكن نباشد . يكي از مهمترين اين شبكه‌هاي اجتماعي فيس‌بوك است . فيس‌بوك كه امروزه به بزرگ‌ترين شبكه اجتماعي دنيا تبديل شده است در سال 2004 شبكه اجتماعي دانشجويان دانشگاه‌ هاروارد بود. دايره‌ كاربران فيس‌بوك در چند مرحله گسترش پيدا كرد تا اينكه در سال 2006 به همه‌ كاربران اينترنت رسيد. در شبكه‌‌هاي اجتماعي عمومي هر نوع كاربري حضور دارد و اغلب دوستان و آشنايان آنلاين را مي‌توان در آنها پيدا كرد، علاوه بر اين‌ها، شبكه‌‌هاي اجتماعي خاصي نيز وجود دارد كه بر محوريت موضوعي مشخص فعاليت مي‌كنند. به‌عنوان مثال لست اف.ام (Last.fm) از جمله معروف‌ترين آنهاست كه علاقه‌مندان به موسيقي را گردهم جمع‌كرده، يا گودريدز (GoodReads) كه شبكه اجتماعي مخصوص علاقمندان به كتاب است و فليكر (Flickr) كه وب‌سايتي براي علاقمندان به عكاسي است.

گاهي نيز فعاليت شبكه‌‌هاي اجتماعي بر محوريت كاربران متعلق به كشور يا زبان يا نژاد يا دين خاصي متمركز است. مثلا كيو.زون (Qzone) كه از بزرگ‌ترين وب‌سايت‌هاي دنياست، شبكه اجتماعي چيني‌هاست. درباره طيف گسترده‌اي از موضوعات، شبكه‌‌هاي اجتماعي خاص ايجاد شده است كه از طرفداران يك تيم خاص ورزشي تا فارغ‌التحصيلان يك دانشگاه يا هواداران يك خواننده ومشتريان يك رستوران را شامل مي‌شود . طبق گزارش سال 2009 موسسه تحقيقاتي نيلسون درباره سايت‌هاي شبكه اجتماعي و وبلاگ‌ها، دو سوم از جمعيت كاربران اينترنت در كشورهاي مورد بررسي، بازديدكننده شبكه‌هاي اجتماعي يا وبلاگ‌ها هستند. استفاده از سايت‌هاي شبكه اجتماعي و وبلاگ‌ها در اينترنت رشد داشته و به چهارمين مورد استفاده كاربران تبديل شده است. در سال گذشته در همه كشورهاي مورد بررسي بيش از نيمي از جمعيت آنلاين، استفاده‌كنندگان از اين نوع سايت‌ها بوده‌اند.

 

ويژگي‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي

امروزه جمع كثيري از مردم جهان هستند كه از شبكه‌‌هاي اجتماعي به عنوان وسيله‌‌اي براي بيان ديدگاه‌ها و گفتمان خود در مورد مسائل مختلف استفاده مي‌‌كنند. به اين ترتيب است كه اين شبكه‌‌ها امكان نوعي فعاليت مدني را براي شهروندان در سطوح مختلف به وجود آورده اند. به اين ترتيب شهروندان مي‌توانند از آن شبكه‌ها به عنوان مكاني جذاب ومنحصر به فرد براي اظهار نظر خود در خصوص مسائل مختلف مرتبط با حوزه شهروندي وشئون زندگي خود استفاده نمايند. به بيان ديگر، شبكه‌‌هاي اجتماعي باعث شده تا مكان جديدي بوجود آيد تا گروه‌هاي محروم ودر حاشيه مانده بتوانند به راحتي ابراز هويت كرده وبدين ترتيب هويت‌هاي جديدي نيز شكل گيرد .اين وي‍ژگي مهم در عصر حاضر مي‌تواند به خودي خود بسيار مهم ومفيد بوده واز اين بابت براي بسياري گروه‌هاي مختلف كه به جهات مختلف، از جمله بُعد مكاني‌، شرايط سياسي حاكم‌، وي‍ژگي‌هاي سنتي واجتماعي و محروميت‌‌هاي ديگر، نمي‌توانند در عرصه‌‌هاي عمومي مشاركت داشته باشند، حائز اهميت باشد. اكنون به مدد برخورداري از امكانات شبكه‌هاي اجتماعي گروه‌هاي مختلف اين امكان را يافته‌‌اند كه به راحتي هويت جمعي خود را به نوعي تقويت كرده واز همه مهمتر در معرض قضاوت ديگران قرار دهند. اين امر به خصوص در كشور‌هايي با وسعت سرزميني فراوان و تنوع قوميتي‌، مي‌‌تواند به شدت مورد توجه قرار گيرد . همانطور كه گفتيم از مزيت‌‌هاي مهم شبكه‌‌هاي اجتماعي امكان انتقال سريع اطلاعات در آن‌هاست. همچنين اين امكان مردم را قادر مي‌‌سازد كه در حين هر كاري از اطلاعات باخبر گردند. همچنين كاربران در هزاران گروه و شبكه اجتماعي مي‌توانند به راحتي موضوعات مورد علاقه و تخصصي خود را پيدا كنند و در آن‌ها عضو شوند. به نوعي رسانه در اينجا در خدمت مخاطب و در تعامل دقيق با وي قرار دارد. همچنين از منظر اقتصادي شبكه‌‌هاي اجتماعي قادر به ايجاد پول هستند. اين كار از طريق حق عضويت يا تبليغات و همچنين ايجاد رابطه مستقيم بين خريدار و فروشنده امكان‌پذير خواهد بود. امروزه نزديك به 2 ميليارد نفر حداقل عضو يك شبكه اجتماعي هستند. (واحدي فرد سعيد - مقاله )

به اين ترتيب بايد گفت يكي از مباحث بسيار مهمي كه به اين شبكه‌‌هاي اجتماعي مربوط مي‌‌شود موضوع حوزه عمومي وقابليتي است كه اينترنت در اختيار كاربرانش قرار مي‌‌دهدتا جايي كه اين امر به مجادله بسياري از صاحب نظران در اين خصوص تبديل شده كه آيا اساسا شبكه‌‌هاي اجتماعي مي‌‌توانند سازنده حوزه عمومي باشند ياخير؟ يكي از مهمترين ويژگي شبكه‌‌هاي اجتماعي اين است كه اين شبكه‌ها صرف نظر از محدوديت‌هاي حكومتي عموما براي تمام كاربران باز است كه اين خود به تنهايي مي‌تواند فضايي ايده‌‌آل براي شكل‌گيري نوعي حوزه عمومي خاص محسوب شود. در خصوص اهميت اين موضوع بايد گفت عموما در پي تشكيل يك حوزه عمومي يك اراده عمومي ممكن است شكل گيرد وهر اراده عمومي ممكن است به يك تغيير اجتماعي ختم شود از اينرو اين حوزه به شدت مورد علاقه گروه‌ها ومورد دقت دولت‌ها قرار مي‌گيرد.

ناگفته پيداست تغييرات اجتماعي در واقع نياز جوامع مختلف، به خصوص جوامع در حال گذار، محسوب مي‌‌گردند. كه البته در اين بين نقش رهبران فكري در جامعه پررنگ‌‌تر مي‌‌گردد به عبارتي منشأ و هدايت‌كننده‌ تغييرات اجتماعي، رهبران فكري آن جامعه مي‌باشند اما نكته اينجاست كه اغلب شبكه‌هاي اجتماعي در خلاء وجودي رهبران فكري و احزاب سياسي مي‌توانند به عنوان كنشگري موثر خود نقش هدايت گر را در يك تغيير اجتماعي وحتي آنطور كه در انقلابات عربي ديديم انقلابات اجتماعي را ايفا نمايند. از اينها كه بگذريم شايد يكي از دلايل مهم استقبال از شبكه‌هاي اجتماعي اين است كه كاربران اينترنتي مي‌توانند در اين شبكه‌ها براي اغلب نيازهاي آنلاين خود پاسخ‌هاي مناسبي پيدا كنند‌. در شبكه‌‌هاي اجتماعي كاربران مي‌توانند پروفايل‌هاي شخصي‌ براي خودايجاد نمايند پس از آن هر كاربر ليستي از دوستان تهيه مي‌كند و اين پروفايل‌هاي شخصي به يكديگر متصل مي‌شوند و اينچنين يك شبكه كوچك اجتماعي شكل مي‌گيرد‌.

پس از آن كاربران مي‌توانند با جست‌وجو در پروفايل‌هاي كاربران و مشاهده مشخصات آنها براساس علايق خود ليست دوستانشان را گسترده‌تر كنند. اينها ابتدايي‌ترين امكانات شبكه‌‌هاي اجتماعي است اما شبكه‌هاي اجتماعي در سال‌هاي اخير تلاش كرده‌اند، تا امكانات بيشتري در اختيار كاربران خود قرار دهند.

بطوريكه اغلب امكاناتي را كه كاربران اينترنتي پيش از اين از طريق مراجعه به چندين وب‌سايت كسب مي‌كردند،اينك مي‌توانند يك‏جا ودر شبكه‌‌هاي اجتماعي دريافت نمايند. ازاينرو هرروز شاهد آن هستيم كه كاربران بخش قابل توجهي از زمان خود در اينترنت را در شبكه‌‌هاي اجتماعي حضور دارند. بطور خلاصه مي‌توان گفت انديشمندان 5 كاركرد مهم را براي فضاي مجازي برمي‌‌شمارند:‌

 

1- ارتباطات:

هدف اوليه مشاركت‌كنندگان در فضاي سايبرنتيك است.

 

2- تحصيل:

نه تنها تحصيلات رسمي با فضاي مجازي دچار دگرگوني مي‌شود، بلكه بسيار فراتر مي‌رود؛ نوعي آموزش لذت‌بخش كه همراه با سرگرمي است ايجاد مي‌شود.

 

3- تفريح و سرگرمي:

فضاي مجازي، تفنني بديع و هيجان‌انگيز است؛ چه به طور مستقيم و چه به وسيله ابزار آنلاين تفريح و سرگرمي و چه به وسيله بازي‌هاي رايانه‌اي و البته تلفن ساده و سرك كشيدن در گپ‌هاي مورد علاقه. به علاوه، واقعيت مجازيِ مرور انواع هنرها كه امكان تجربه آن‌ها در زندگي واقعي وجود ندارد از عوامل جذابيت‌بخش فضاي مجازي هستند.

 

4- تسهيل امور:

فضاي مجازي با امكان ارتباط از راه دور، پژوهش، نامه‌نگاري، انجام معاملات و حتي كار كردن به تسهيل امور روزانه افراد مي‌پردازد.

 

5- تجارت الكترونيك:

خريد الكترونيك و بانكداري الكترونيك از جمله مهمترين انواع تجارت الكترونيك جديد هستند كه سابق از اين با اين كيفيت امكان‌پذير نبوده است.

اگر به كاربري‌‌هاي متفاوت فضاي مجازي نگاهي بيندازيم، متوجه مي‌‌شويم كه شبكه‌‌هاي اجتماعي مجازي حداكثر در تمامي موارد و حداقل در 4 مورد از اين كاربردهاي فضاي مجازي قادر به ارائه خدمات به كاربران خود هستند. ( همان ) بايد توجه داشت كه همين ارتباط تعاملي است كه همانند ارتباطات سنتي به شكل‌گيري هويت كاربران در شبكه‌‌هاي اجتماعي كمك مي‌كند ومهمتر اينكه علي‌رغم بسياري از تفاوت‌ها شايد مهمترين تفاوت شبكه‌هاي اجتماعي مجازي در مقابل اجتماعات سنتي اين باشد كه ديگر خبري از بسياري محدوديت‌‌ها نيست واين چيزي نيست كه كاربران هوشمند بتوانند به راحتي از كنار آن بگذرند.

 

كاركرد شبكه‌هاي اجتماعي در عصر جهاني شدن

يكي از اهداف‌ اصلي فرآيند جهاني‌ شدن‌ به عنوان اصلي ترين جريان حاكم بر مناسبات جهاني رابايد حذف ‌ مرزبندي‌هاي‌ رايج بين دولت‌ها وملت‌ها‌ و شكل گيري جهاني با مرزبنديهاي جديد بدانيم كه در آن صرف نظر از محدوديت‌هاي زمان و مكان انسان‌ها مي‌توانند با يكديگر به تبادل محتواي پيام‌، داده واطلاعات بپردازند. به اين ترتيب در عصر جهاني شدن ‌ مرزبندي‌هاي‌ مصنوعي‌ حاكم بين كشورها كه‌ مبناي اصلي آن مناسبات‌ ملي و‌ ‌نژادي‌ است‌ و بايد آن را محصول حاكميت‌ دولت‌-ملت‌ها ناميد فرو مي‌ريزد و مرزهاي‌ جديدي با ويژگي‌هاي طبيعي جاي‌ آنها را مي‌گيرد. اين مرزها عمدتا توسط‌ گروه‌هاي‌ همسو و نهاد‌ها يا افراد داراي‌ منافع‌ مشترك‌ شكل مي‌گيرد و درعين‌ حالي كه بسيار سيال وپراكنده هستند به شدت نيز در هم تنيده ومتداخل جلوه مي‌كنند .

اين پديده مهم امروزه به مدد حاكميت شبكه‌هاي اجتماعي هر روز بيش از پيش پررنگ‌تر شده وجوامع بيشتري را تحت تاثير قرار مي‌دهد بطوريكه بيم آن مي‌رود در آينده‌اي نزديك به مدد تكنولوژي‌هاي ارتباطي ودر راس آنها شبكه‌هاي اجتماعي به تدريج‌ حكومت‌ها قدرت‌ انحصاري خود را درتصميم‌گيري واعمال نظر كاملا از دست‌ داده و قدرت‌ از حوزه‌ حكومت‌ به‌ حوزه‌ عمومي‌ و مردم‌ به عنوان كنشگران اصلي انتقال‌ ‌يابد.اين موضوع به همان اندازه كه براي دولت‌ها نگران كننده محسوب مي‌شود مي‌تواند براي مردم جذاب باشد و بي‌شك بايد پذيرفت كه‌، تأثيرگذاري و نقش وسايل ارتباط جمعي در مسايل و قضاياي سياسي از مسلمات جهان امروز است و بخش بزرگي از رهبري سياسي، اطلاع‌رساني در مورد مسائل داخلي و جهاني، معرفي سياستمداران، ايجاد دگرگوني در ساختارهاي مستبدانه دولت‌ها و... به عهده صاحبان اين ابزارها است و اينگونه محتويات سياسي اين وسايل، حجم بزرگي از ذهنيت شهروندان در مورد مسائل سياسي را به وجود آورده و سازمان‌دهي مي‌كند. به اين ترتيب بخشي از نظريه‌پردازان پا را فراتر نهاده و معتقدند اين رسانه‌ها موجب جابه‌ جايي قدرت از دولت ملي به بازيگران غيردولتي، فرا يا فروملي، شكستن انحصار كنترل و مديريت دولت‌ها برحجم عظيم اطلاعات، خدشه در سلسله مراتب‌ قديمي، پخش و اشاعه قدرت ميان گروه‌ها و افراد، غيرملي شدن و غيرسرزميني شدن اقتصاد و سياست، و... و در نهايت فرا رسيدن پايان عمر دولت- ملت هستند.» (صدوقي، 1380: 48) لذا مي‌توان به تعبيري وسايل ارتباطي نوين جهاني را به عنوان بسترساز تحقق شتابان و بي‌وقفه پروسه جهاني شدن دانست.

در اين بخش با توجه به اهميت وجايگاه شبكه‌هاي اجتماعي به عنوان شكل نوين رسانه‌هاي جمعي سعي خواهيم كرد تا برخي از مهمترين كاركردهاي اين رسانه پويا و اثر گذار را در عصر جهاني شدن را با توجه به ماهيت پديده جهاني شدن در سه حوزه اقتصادي‌، سياسي وفرهنگي مورد بررسي قرار دهيم.

 

الف‌: حوزه اقتصاد

اقتصاد را بايد از مهمترين و اولين حوزه‌هاي مرتبط با پديده جهاني شدن بدانيم كه اگر چه امروزه هرچه بيشتر حوزه‌هاي ديگر مرتبط با اين پديده برجسته مي‌شوند اما همچنان عامل اقتصاد به عنوان ركن مهم جريان جهاني شدن از جايگاه وي‍ژه‌اي برخوردار است.از اينرو دور از ذهن نيست كه شبكه‌هاي اجتماعي در اين حوزه نيز بتوانند نقش مهم و اثر‌گذاري ايفا نمايند. برخي از مهمترين اين كاركردها عبارتند از:

 

1- تبليغات هدفمند اقتصادي

شبكه‌هاي اجتماعي‌، يكي از راههاي مهم براي امور مربوط به تبليغات به شمار مي‌آيند؛ اعضاي شبكه‌هاي اجتماعي در صفحات مربوط به خودمي‌توانند درباره علايق خود صحبت كنند و اين به شركت‌هاي تجاري اجازه مي‌دهد كه بر اساس همين دانسته‌ها، براي آنها آگهي بفرستند.

 

2- ارتباط مستقيم با مشتري

بسياري از شركت‌ها‌ي تجاري با بهره‌گيري از فضاي شبكه‌هاي اجتماعي مي‌توانند با ايجاد حساب كاربري و صفحات شخصي در آن شبكه‌ها‌، با ساير كاربران وبخصوص مشتريان خود و نيز ساير شركت‌ها ارتباط مستقيم تري برقرار نموده و امور تجاري خود را پيش مي‌برند.

 

3- رفع محدوديت‌هاي تجاري

شبكه‌هاي اجتماعي بخصوص وقتي صحبت از داده‌ها ومحصولات ديداري و شنيداري باشد مي‌توانند مكان مناسبي باشند تا شركت‌هاي مختلف وحتي افراد به راحتي كالاهاي خود را در معرض ديد وعرضه به مشتريان قرار دهند بدون آنكه محدوديت‌هاي دولت‌ها مانع از آن باشد.

 

ب‌: حوزه فرهنگ

بيشترين مناقشه در خصوص شبكه‌هاي اجتماعي وهمينطور پديده جهاني شدن اغلب برسر مباحث فرهنگي است .اين شايد مهمترين وجه اشتراك اين دو پديده باشد! با اين حال نبايد از انصاف به دور باشيم كه هم شبكه‌هاي اجتماعي وهم پديده جهاني شدن در اين حوزه بسيار موثر بودند . اما مهمترين كاركردهاي شبكه‌هاي اجتماعي در حوزه فرهنگ كدام است:

 

1- امكان برقراري ارتباطات مجازي مستمردر مقابل ارتباطات حقيقي

شبكه‌هاي اجتماعي موجب شكل جديدي از ارتباطات بين فردي در مقابل شيوه‌هاي سنتي شده است .اين امر اگرچه مي‌تواند معايبي را در پي داشته باشد اما به خودي خود موجب گسترده‌تر شدن دامنه ارتباطات افراد شده‌ است وبي شك مي‌تواند با قابليت مهم به اشتراك گذاري انديشه‌ها در ارتباطات چند بعدي در نهايت، به رشد فكري و تكامل دسته‌جمعي كاربران كمك كند.

 

2- گسترش ارزش‌هاي انساني و اخلاقي در گستره جهاني

اگرچه به علت پررنگ بودن ديگر ويژگيها وكاركردهاي شبكه‌هاي اجتماعي، بعد ارزشي آن كمتر مورد توجه قرار گرفته است، اما به‌جرأت مي‌توان گفت كه اين مهم يكي از قابليت‌هاي اساسي شبكه‌هاي اجتماعي است كه تاكنون حتي از سوي منتقدين آن مورد غفلت قرارگرفته است . شبكه‌هاي اجتماعي به ما اين امكان را مي‌دهند تا در عرصه جهاني ارزش‌هاي ديني، اعتقادي، انساني و اخلاقي خود را به نحو مطلوب‌تري منعكس نماييم . اين فرصتي بي نظير است بخصوص وقتي دريابيم بسياري از كاربران شبكه‌هاي اجتماعي افرادي هستند كه مي‌توانند در صورت تبليغ صحيح ارزش‌هاي اخلاقي و انساني، تحت تأثير قرار گيرند.

 

3- ايجاد محتوا و پيام توسط اعضا

بر خلاف ساير رسانه‌ها كه معمولا مخاطبان، فاقد ارتباط تعاملي با منبع پيام ( رسانه ) بوده و در توليد محتوا وپيام نقش چنداني ندارند‌،شبكه‌هاي اجتماعي اين امكان را به كاربران مي‌دهند تا با به اشتراك گذاري مطالب‌، علايق وانديشه‌هاي خود بتوانند ديگران را مخاطب خود ساخته ودر مقام يك توليد كننده پيام‌، نقش تأثيرگذاري برمخاطب خود داشته باشند .اين امر جايگاه كاربران را در فرآيند ارتباط گسترش داده وبه اين ترتيب شبكه‌هاي اجتماعي بيش از هر رسانه ديگري مي‌توانند با پيشرفت تكنولوژيك حاضر به برتري‌هاي ساير رسانه‌ها ي موثر بر فرهنگ جوامع همچون تلويزيون‌، شبكه‌هاي ماهواره اي ويا سينما كه از قوه شنيداري و ديداري به‌خوبي بهره مي‌برد، خاتمه دهند.

 

4- حذف مرزهاي جغرافيايي و تبادلات گسترده فرهنگي

امروزه بي اغراق بايد شبكه‌هاي اجتماعي را مهد تمدن‌ها و فرهنگ‌هاي مختلف بشري بدانيم اين شبكه‌ها با بهره‌گيري از امكان حضور زبان‌هاي مختلف در ساختار خود، فرصت حضور طيف گسترده اي از افراد جامعه را فراهم مي‌كنند . اين امكان فرصت مناسبي براي كاربران است تا بتوانند فرهنگ حاكم بر جامعه خود را به معرض ديد ديگران بگذارند. ازاين طريق اين رسانه‌ها به مكاني تبديل مي‌شوند كه كاربران مي‌توانند با فرهنگ‌ها و آداب و رسوم كشورهاي ديگر آشنا شوند واينجاست كه ضمن شكل گيري نوعي تبادل فرهنگي حق انتخاب كاربران در شبكه‌هاي اجتماعي براي انتخاب بهترين شاخص‌هاي فرهنگي در سطحي گسترده مي‌تواند عامل مهمي درارتقاي سطح فرهنگ عمومي جامعه محسوب شود .

 

ج‌: حوزه سياست

مباحث مرتبط با سياست يكي از ابعاد مهم مورد نظر كارشناسان وتحليلگران در فرآيند جهاني شدن است وجالب اينكه شبكه‌هاي اجتماعي نشان دادند كه با توجه به اهداف وعلايق كاربران آنها مي‌توانند در حوزه‌هاي سياسي بسيار مورد استفاده قرارگيرند.مهمترين اين جنبه‌ها عبارتند از:

 

1- انتشار آزاد و سريع اخبار و اطلاعات وافزايش قدرت تحليل كاربران

شبكه‌هاي اجتماعي باعث شده تا امكان انتشار اخبار بدون هرگونه سانسور توسط كاربران ميسر گردد. اين تهديدي جدي بخصوص براي رسانه‌هاي دولتي محسوب مي‌شود اگر چه اين مزيت مي‌تواند با امكان تكثير اطلاعات مخدوش و نادرست مورد نقد قرارگيرد ليكن گستره كاربران به عنوان كنشگران فعال رسانه‌اي وانتشار گسترده اخبار امكان مقايسه و تحليل اطلاعات را براي مخاطبان ميسر مي‌سازد.اين امكان مهم مي‌تواند در دراز مدت به ارتقاي خرد نقادانه جامعه كمك نمايد .

 

2- شكل‌گيري خرد جمعي در انبوه اطلاعات

دستيابي به خرد جمعي شايد يكي از مهمترين اهداف گروه‌هاي پيرو دموكراسي وآزادي‌هاي فردي واجتماعي باشد يكي از ويژگيهاي مهم شبكه‌هاي اجتماعي كمك به حصول اين هدف ديرين در تاريخ بشري است. منظور از خرد جمعي جريان پوياي تفكر در انديشه انبوه كاربران است كه به واسطه به اشتراك گذاري انديشه‌ها وتقويت قدرت پردازش داده‌ها به تدريج در جامعه گسترش مي‌يابد .

 

3- امكان بيان آزادانه آرا و آشنايي با افكار ديگران

شبكه‌هاي اجتماعي به كاربران خود اين امكان را مي‌دهد كه صرف نظر از سانسور‌ها وممانعت‌هاي دولتي آرا وانديشه‌هاي خود را – با هويت حقيقي ويا حتي مجازي – بيان نمايند وبه راحتي ضمن دريافت بازخوردهاي مرتبط از آراي ديگران نيز بطور شفاف آگاه شوند . اين ويژگي منحصر به فرد عملا در ديگر رسانه‌ها لا اقل به اين گستردگي وجود ندارد.

 

4- سازماندهي آزادانه گروه‌هاي سياسي واجتماعي

همانطور كه از نام شبكه‌هاي اجتماعي برمي‌آيد شبكه سازي وايجاد گروه‌هاي هم عقيده از مهمترين ويژگي‌هاي اين رسانه‌ها محسوب مي‌شوند .با بهره‌گيري از امكانات گسترده شبكه‌هاي اجتماعي بطور آن لاين كاربران مي‌توانند با بيان ايده‌هاي خود وگردهم آوري افراد هم عقيده گروه‌هاي سياسي واجتماعي متنوعي را در فضاي مجازي شكل دهند كه چه بسا در فضاي حقيقي امكان آن وجود نداشت.بي‌شك اگرچه اين گروه‌ها در فضاي مجازي شكل گرفته و رشد مي‌كنند ليكن در واقع مي‌توانند تاثيرات شگرفي را در فضاي حقيقي جامعه ايجاد نمايند.

 

5- توسعه سطح مشاركت‌هاي اجتماعي در جامعه

عده‌اي براين باورند كه شبكه‌هاي اجتماعي به دليل ماهيت مجازي خود از گسترش فعاليتهاي بشري در فضاي حقيقي مي‌كاهند اما در عمل شاهد آن هستيم كه شبكه‌هاي اجتماعي در واقع به بستري كارآمد در جوامع براي گسترش حضور اجتماعي تبديل شده است . به مدد شبكه‌هاي اجتماعي، همواره اعضاي به صورت مستقيم يا غير مستقيم به شركت در فعاليت‌هاي واقعي در زندگي اجتماعي ترغيب مي‌شوند. اين امر باعث شده تا برخي شبكه‌هاي اجتماعي جديد دقيقا با هدف افزايش مشاركت‌هاي اجتماعي راه‌اندازي شوند . اين امر با حضور موثرتر شهروندان در مسائل اجتماعي مي‌تواند به تدريج رنگ وبوي سياسي يافته وبه افزايش مطالبات جمعي از دولت‌ها تبديل شود.

 

نكته مهم‌: علاوه برآنچه ذكر شد شبكه‌هاي اجتماعي بطور ويژه ازكاركردهاي ديگري نيز در حوزه سياسي برخوردارند كه شايد بتوان گفت رنگ وبوي سياسي تري داشته وحتي مورد توجه بيشتر احزاب‌، گروه‌ها وجريانات سياسي قرار مي‌گيرد. از اينرو اين شبكه‌ها بسيار مورد توجه دولت‌ها قرار مي‌گيرد وحتي در برخي از كشور‌ها اقدام به فيلتر نمودن اين شبكه‌ها در فضاي اينترنت مي‌شود برخي از اين كاركردها عبارتند از‌: بسيج عمومي توده‌ها‌، جهت‌دهي افكارجمعي مطابق سلايق گروهي‌، امكان نظارت گسترده بر عملكرد و كاركردهاي سازمان‌هاي دولتي وغير دولتي‌، تقويت نهادهاي مدني، ترغيب شهروندان به مشاركت گسترده سياسي وارتقاي سطح مطالبات مردمي‌،تحريك احساسات‌ملي وسياسي جامعه در مواقع خاص بخصوص بحران‌ها‌، آشكار ساختن ارتباطات پشت پرده در جريانات سياسي، انتقال گسترده مطالبات مردم به دولت‌ها‌، گسترش و نهادينه ساختن پلوراليسم سياسي، تبيين وترويج ديدگاه‌هاي احزاب مختلف خارج از ضوابط دولتي‌، ترويج دموكراسي خواهي و...

 

نتيجه

از ويژگي‌هاي اصلي جهاني شدن كوچك شدن فاصله‌ها وفشردگي در مفهوم زمان ومكان بود وشبكه‌هاي اجتماعي به عنوان يكي از اصلي‌ترين ابزارهاي رسانه‌اي در عصررسانه‌هاي نوين كمك كرد تا اين مفهوم هرچه بيشتر نهادينه شود. همچنين در عصر جهاني شدن جهان به سمتي رفت كه مفهوم دولت‌، حاكميت ومرزهاي جغرافيايي معناي سنتي خود را از دست دادند وتلاش شد تا اين مفهوم القا شود كه جهانيان در دهكده‌اي كوچك به نام جهان‌‌! زيست مي‌كنند . شبكه‌هاي اجتماعي در تحقق اين رويا بسيار مفيد بوده وهستند .همچنين شبكه‌هاي اجتماعي با تمركززدايي از قدرت از طريق گسترش تعامل آگاهانه شهروندان باهم و با سازمان‌هاي دولتي يا مردم نهاد باعث شدند تا چرخ‌هاي جهاني شدن هرچه سريعتر به حركت درآيند ودنيا هرچه بيشتر طعم انحصار‌زدايي از دولت‌ها را بچشد . اين چنين در عصر حاضر و با گسترش امكانات جديد رسانه‌اي، سياستمداران مجبور هستند صادق‌تر باشند.

همچنين جنبش‌هاي اجتماعي جديد ومتنوعي هم كه در جهان شكل مي‌گيردو هدف اكثرآنها كوششي هماهنگ و متمركز براي نيل به هدف يا اهدافي مشترك است، به نوعي متأثر از شبكه‌هاي اجتماعي هستند. اين جنبش‌هاي جديد‌، شكلي از فعاليت مدني و سياسي محسوب مي‌شوند كه با رويكردي عمدتا عقلاني در حال گسترش و يا نمو هستند .

لذا مي‌توان پذيرفت ظهور شبكه‌هاي اجتماعي در ادامه فرآيند جهاني شدن وگويي همزاد با آن است واين دو شايد دو روي مختلف يك سكه باشند كه هر كدام بدون حضور ديگري تا حد زيادي ناقص ودر راستاي اهداف شكلي ومحتوايي خود ناكامل هستند.

 

(ثاني‌، رضا – مقاله‌)