شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : بايدها و نبايدهاي تدوين استراتژي هاي بانكي / جاي خالي استراتژي بازاريابي در بانك هاي ايراني
چهارشنبه، 7 مهر 1395 - 10:39 کد خبر:26037
استراتژي بازاريابي بانك هاي معتبر دنيا روي اين موضوع است كه روي ايده پردازي و كارآفريني سرمايه گذاري كنند، اما بانك هاي ايراني متاسفانه روي اين موضوع تمركز نمي كنند و حتي به نظر مي رسد احساس نياز هم نمي كنند كه بايد به كارآفرينان كشور كمك كنند چون بر اين باورند كه خودمان بهتر از سايرين مي توانيم از اين سرمايه ها به سودآوري دست يابيم كه عملا اين اتفاق نيز نيفتاده است.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، در كشور هاي توسعه يافته بانك ها با اتخاذ استراتژي هاي بازاريابي و تمركز بر مشتري مداري، در تلاش اند تا سرمايه افراد جامعه را جمع آوري  كنند و در اختيار كارآفرينان و توليدكنندگان مختلف قرار  دهند.

اين موضوع بر چرخه توليد اثرات مثبتي مي گذارد و باعث مي شود هزينه تامين مالي توليدكنندگان نيز كاهش پيدا كند تا از اين طريق توليدكنندگان با حمايت بانك ها بتوانند به سودآوري مناسبي دست پيدا كنند اما در اين ميان به عقيده برخي كارشناسان بازاريابي، بعضي بانك هاي ايراني مسير ديگري را سرلوحه كار خود قرار داده اند و به  جاي سرمايه گذاري در بخش توليد و ارائه تسهيلات به كارآفرينان، خود در بخش هاي مختلف سرمايه گذاري مي كنند و به سودآوري مناسبي نيز دست پيدا مي كنند.

در حقيقت اين مسير پيش روي برخي بانك هاي ايراني با استراتژي اقتصاد مقاومتي كه در حال حاضر سياست هاي كلي اقتصادي كشور  است، مغايرت دارد. اينكه بانك هاي ايراني براي كسب سهم بيشتر از بازارهاي جهاني بايد چه استراتژي بازاريابي را اتخاذ كنند و چگونه مي توانند فعاليت هاي خود را بهبود بخشند، بهانه اي شد تا «فرصت امروز» سراغ دكتر محمد آزادي، عضو هيأت علمي سازمان مديريت صنعتي برود.

دكتر محمد آزادي در گفت و گو با «فرصت امروز» مي گويد: به صورت كلي هر نهادي كه شكل مي گيرد، علت وجودي دارد. درگذشته، نهاد بانك نيز با هدف افزايش امنيت پولي براي مردم تشكيل و به  مرور زمان، عملكرد هاي جديدي به سيستم بانكداري جهان اضافه شد؛ به عنوان نمونه، بانك ها علاوه بر حفظ فيزيكي و امنيتي پول مردم، حفظ و رشد سرمايه آنها را نيز مورد توجه قرار مي دادند و از آنجايي كه با بازار پول و سرمايه بهتر كار مي كردند، دارايي هايي را كه از مردم مي گرفتند در حوزه هاي مختلف سرمايه گذاري مي كردند و بر اساس دادوستدهاي مالي، سهم خود را از اين دارايي ها و سودها به عنوان كارمزد برمي داشتند.

او ادامه مي دهد: پس از گذر زمان، با توجه به پيشرفت تكنولوژي و فناوري اطلاعات، بانكداري روي تسهيل دسترسي مردم به پول، تكيه كرد و بانك ها دسترسي مخاطبان خود را به پول افزايش دادند و در نهايت كار سيستم بانكي به اين صورت شد كه با جابه جايي به صورت الكترونيكي، كارمزد هايي را دريافت كرده و به سوددهي مناسبي دست پيدا كند.

تكيه بر منابع داخلي

آزادي مي افزايد: به نظر مي رسد بانكداري كشور بدون اين نيازهاي تاريخي تشكيل شد و براي همين، امروز بانكداري ايران و بانكداري مدرن در دنيا تفاوت هايي جدي دارند.

 اين در حالي است كه كشور ايران اصولا در طول تاريخ منابع مناسبي را نسبت به ساير كشورها در اختيار داشته است؛ به عنوان نمونه اين منابع مادي، فيزيكي و حتي انساني هستند. از طرفي در دهه هاي گذشته ايران معمولا كشوري بوده كه بيشتر خام فروشي منابع را انجام داده است؛ به عنوان نمونه نيرو هاي انساني كشور چون به درستي مديريت و به كار گرفته نشده اند، بعضا يا از توانايي هاي آنها به درستي استفاده نشده يا از كشور مهاجرت كرده اند.

بر اساس تمامي عناصري كه در مديريت كشور وجود دارد، خواه ناخواه استراتژي  به نام «اقتصاد مقاومتي» براي اداره كشور تعريف و تبيين شده كه با تكيه بر منابع داخلي، درصدد كسب سهم بازار مناسبي از بازارهاي جهاني براي كشورمان است.

تسهيل جذب سرمايه براي كارآفرينان

اين استاد دانشگاه اظهار مي كند: اتخاذ استراتژي اقتصاد مقاومتي در بانك هاي ايراني به اين معناست كه بايد آنها پول هايي را كه از افراد مختلف جمع آوري كرده اند به راحتي در اختيار كارآفرينان و توليدكنندگان بگذارند تا براساس اين سرمايه گذاري ها، كارآفرينان بتوانند فعاليت هاي خود را بهتر پيش ببرند.

به صورت كلي، بانك هاي ايراني بايد رابطه بين داده و ستاده پول را تسهيل كنند و سرمايه هاي كشور را جمع آوري كرده و در اختيار كارآفرينان بگذارند اما در حقيقت بانك هاي ايراني اين اقدام را انجام نمي دهند و ترجيح مي دهند سرمايه  افراد جامعه را خودشان از طريق شركت داري و مستقيما در بخش هاي مختلف سرمايه گذاري كنند؛ به عنوان نمونه، بانك ها ترجيح مي دهند سرمايه خود را در اختيار شركت هاي زيرمجموعه خود يا شركت هايي كه با آنها روابط خوبي دارند، قرار دهند كه بعضا اين سياست ها از سوي بانك مركزي هم ممنوع شده است.

اين موضوع باعث شده هزينه تامين مالي شركت ها در داخل كشور افزايش پيدا كند؛ چون سيستم بانكداري ايراني صرفا بر مبناي سود بنا شده است اما در كشور هاي توسعه يافته، بانك ها نياز ها و توانايي افراد مختلف را تشخيص مي دهند و با ارزيابي ريسك فعاليت هاي كارآفرينان، در پروژه هاي اين افراد شريك مي شوند؛ به عنوان نمونه، به كارآفرينان تسهيلاتي را براي راه اندازي توليد ارائه مي كنند و در اين ميان هم كارآفرينان به سوددهي مي رسند و هم بانك ها با سرمايه گذاري در اين بخش با سوددهي مناسبي همراه مي شوند.

آزادي بيان مي كند: استراتژي بازاريابي بانك هاي معتبر دنيا روي اين موضوع است كه روي ايده پردازي و كارآفريني سرمايه گذاري كنند، اما بانك هاي ايراني متاسفانه روي اين موضوع تمركز نمي كنند و حتي به نظر مي رسد احساس نياز هم نمي كنند كه بايد به كارآفرينان كشور كمك كنند چون بر اين باورند كه خودمان بهتر از سايرين مي توانيم از اين سرمايه ها به سودآوري دست يابيم كه عملا اين اتفاق نيز نيفتاده است.

 اين در حالي است كه بانك هاي ايراني به جاي سرمايه گذاري در صنعت، تعداد شعبه هاي خود را افزايش داده اند و با مبالغ سنگيني ملك هاي تجاري را خريداري كرده اند كه بسياري از آنها نيز در طول روز خالي از مشتري است.

مجموعه اين موضوعات نشان مي دهد عملا بانك هاي ايراني استراتژي هاي بازاريابي مناسبي ندارند و در حقيقت، در بازاري كه رقابتي نيست و دادوستد مناسب پولي در اين بازار نيز وجود ندارد، (كه از طريق اين دادوستد بتوانند كارآفرينان را جذب كنند و از طرفي با جذب سرمايه هاي مخاطبان جامعه، اين سرمايه  را در اختيار كارآفرينان جهت توليد قرار دهند) فعاليت مي كنند.

اين مشاور بازاريابي مي گويد: اگر بانك هاي ايراني با اين سيستمي از بانكداري كه استراتژي هاي بازاريابي مناسبي در آن وجود ندارد، بخواهند با بازارهاي جهاني ارتباطات اثربخشي را برقرار كنند، موفق نخواهند شد؛ چون بانك هاي ايراني نمي توانند و نمي خواهند ريسك كارآفرينان را بخرند و به آنها اعتبارات مناسبي بدهند.

بزرگ ترين مشكل بانك هاي ايراني اين موضوع است كه تمايل ندارند اين گونه فعاليت هاي خود را مانند بانك هاي معتبر جهاني پيش ببرند. در ساختارها و سيستم هاي بانك هاي ايراني، غير از سيستم جذب كه نيم نگاهي به موضوع بازاريابي دارد، بيشتر آنها در مقوله تسهيلات، استراتژي هاي بازاريابي خاصي ندارند و در اين خصوص نيازي به اتخاذ برنامه ريزي نيز نمي بينند؛ يعني استراتژي بازاريابي ندارند كه از اين طريق بتوانند كارآفرينان مختلف را شناسايي كرده و به آنها تسهيلات مناسب بدهند.

تهديدات سيستم بانكداري

اين مدرس بازاريابي بيان مي كند: اين واقعيت وجود دارد كه تمام اقتصاد كشور به فعاليت هاي بانك ها گره  خورده است و دولت فعلي و حتي دولت هاي قبل با ديدگاه هاي متفاوت هم با فعاليت هاي بانك هاي ايراني مشكلات جدي داشتند و دارند. بزرگ ترين خطري كه سيستم بانكي كشور را تهديد مي كند، اين موضوع است كه اين سيستم توانايي بازپرداخت سريع پول مشتريان خود را ندارد؛ به عنوان نمونه، اگر بورس به اندازه اي در كشور فعال شود كه مخاطبان ديگر حاضر نباشند يا تمايل كمي داشته باشند كه پول خود را در بانك ها بگذارند يا توليد به اندازه اي سودآور باشد كه ديگر مخاطبان حاضر نباشند سرمايه خود را در بانك هاي كشور بگذارند، اين موضوع بانك هاي ايراني را با مشكلات جدي مواجه خواهد ساخت.

به صورت كلي بانك هاي ايراني باعث شده اند بخش بزرگي از توليد در كشور بخوابد. از طرفي با خارج شدن سرمايه مردم از بانك ها، بانك هاي ايراني توان پرداخت هزينه هاي جاري خود را ندارند؛ چون به اندازه اي برخي بانك هاي ايراني بزرگ شده اند كه واقعا نياز به اين اندازه گسترش فيزيكي نبوده است. اين در حالي است كه برخي از بانك هاي كشور حتي سهم معناداري از بازار بانكي را ندارند اما همچنان به فعاليت هاي خود ادامه مي دهند.

حضور بانك هاي معتبر جهاني در بازار ايران

او ادامه مي دهد: در صورت حل شدن مشكلات سيستم پولي و بانكي كشور با ساير كشور ها، بانك هاي خارجي تمايل پيدا مي كنند كه به توليدكنندگان ايراني تسهيلات دهند؛ اين در حالي است كه بانك هاي معتبر دنيا تسهيلات را با سود بالا نمي دهند و اتفاقا با سرمايه گذاري مشترك با توليدكنندگان ايراني وارد تعامل مي شوند. از طرفي، با توجه به اين موضوع كه ارز ايران نسبت به ارز كشور هاي توسعه يافته ضعيف تر است، بانك هاي معتبر جهاني به راحتي مي توانند به توليدكنندگان ايراني تسهيلات مناسب و قابل توجهي را پرداخت كنند.

اين استاد دانشگاه خاطرنشان مي كند: قاعدتا در راستاي پيشرفت اقتصادي نياز به اصلاح سيستم بانكداري در كشور وجود دارد و بانك هاي ايراني بايد استراتژي هاي مناسب بازاريابي را اتخاذ كنند. از طرفي برخي از بانك هاي ايراني بايد تجميع شوند و ماهيت هر يك از اين بانك ها نيز تعريف شود.

در اين ميان بانك مركزي بايد از طريق به كارگيري شاخص هاي مختلف از بانك هاي ايراني بخواهد كه براساس ميزان كارمزدي كه از مردم مي گيرند، به سوددهي برسند و صرفا از طريق دادن تسهيلات سنگين به مردم به اين سوددهي نرسند. تا زماني كه اين اتفاق نيفتد، اين سيستم بانكداري به چرخه اقتصادي كشور ضربه مي زند و حتي در مسير استراتژي اقتصاد مقاومتي نيز قرار نمي گيرد كه اين استراتژي مهم كلان كشوري محقق شود.

 

منبع: فرصت امروز