اشاره
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- به مدد توسعه تكنولوژهاي نوين ارتباطي واطلاع رساني و بويژه ظهور رسانه هاي اجتماعي در يك دهه اخير بسياري از معادلات ارتباطي و فعاليتي درحوزه ارتباطات، رسانه و روابط عمومي ها دستخوش تغييرشده است، وجود شبكه هاي اجتماعي و پديد آمدن نوع جديدي از ابزارهاي رسانه اي همه گير، ارزان وسريع شرايط جديدي را رقم زده است كه واحدهاي روابط عمومي را همانند ساير حرف و مشاغل ملزم به همگامي براي استفاده حداكثري از اين رسانه ها كرده است. حال روابط عمومي ها دراين رهگذر ارتباطاتي در كجا قرار دارند و بايد چگونه و به چه شكل وكيفيتي در شبكه هاي اجتماعي حضور داشته يا با آن ارتباط برقرار كنند، دستمايه گزارشي است كه در گفتگو با چند تن از اساتيد وصاحب نظران اين حوزه بدان پرداخته شده است.
فعال تربودن روابط عمومي هاي بخش خصوصي در فضاي مجازي
دكتر سيدوحيدعقيلي رييس دانشكده خبر وارتباطات دانشگاه آزاداسلامي تهران مركزي:
وي معتقد است در شرايط فعلي اگر روابط عموميها را در دو دسته بخش خصوصي و بخش دولتي تقسيم كنيم به طور مشخص ميتوان گفت كه بخش خصوصي موثرتر و پر رنگ تر در حوزه شبكه اجتماعي فعاليت دارد.
دولتي ها به دلايل متعددي حضور كم رنگ تري در اين حوزه دارند كه عبارتند از:
1- روابط عمومي در بخش دولتي و حاكميتي به خاطر وجود امكانات بيشتر نظير تعداد پرسنل، بودجه و اعتبارات كافي و ... بيشتر در حيطه روابط عمومي سنتي فعاليت ميكند كه شامل دفتر كار روابط عموميها و تماس با مخاطبان است.
اما در بخش خصوصي، به دليل اينكه اينگونه امكانات كم تر است، لذا در مقابل رويكرد مطلوبتري نسبت به فضاي مجازي و فعاليت در اين عرصه وجود دارد و ما شاهد هستيم كه روابط عموميهاي بخش خصوصي در حوزه فضاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي نقش موثرتر و فعالتري دارند و ميزان مخاطبان شان نيز بيشتر است.
ارتباطي كه آنها از اين طريق با مخاطب برقرار ميكنند و تعامل ايجاد شده نسبت به روابط عموميهاي وابسته به حاكميت و بخش دولتي قابل تـأمل است.
او ميگويد: اما از نظر من آنچه در حوزه فعاليت روابط عموميها در شبكه اجتماعي اهميت بيشتري دارد، محتواي است كه توسط اين بخش ارائه شده و در اختيار افكار عمومي قرار ميگيرد.
او مي افزايد: محتوايي كه در اين بخش توليد ميشود، زماني ميتواند موثر و مهم ارزيابي شود كه «خدمت محور» باشد نه مديريت محور، به اين مفهوم كه محتواي توليد شده توسط روابط عموميها بايد سمت و سوي آن به سمت منافع مردم باشد و دفاع از مصالح كل جامعه را در نظر داشته باشد، لذا نبايد از نهاد يا سازماني كه سخنگوي آن است و روابط عمومي در آن فعاليت ميكند دفاع كند و اين امر چندان خوشايند كاربران اين شبكه ها نيست.
مثلاً: وقتي سازماني يا نهادي به ارائه خدمات يا توليد كالايي ميپردازد، در شرايط افزايش قيمت نامتعارف خدمت يا كالاي آن سازمان، روابط عمومي هوشمند بايد از منافع و مصالح جامعه دفاع كند نه اينكه ازمنافع قدرت و روابط عمومي دستگاه حاكم حمايت كند.
وي در ادامه ميگويد: در شرايطي كه موضوعاتي نظير حفظ محيط زيست، كنترل و مديريت مصرف برق و همچنين منابع آب كشور در جامعه مطرح ميشود و اهميت مي يابد اينجا روابط عموميها هستند كه نقش مهمي در توليد محتوا جهت ارائه پيامهايي دارند كه اثرگذار باشد و لذا فضاي مجازي فرصت مناسبي فراهم ميكند تا روابط عموميها با توليد محتواي خلاق و جذاب در اين حوزه هاي استراتژيك وارد شده و موفق باشند.
غفلت روابط عمومي از شبكه اجتماعي رسيدن به بن بست ارتباطي
دكترمحمد سلطاني فر استاد ارتباطات در دانشگاه:
تكنولوژيهاي جديد ارتباطي و فضاهاي اجتماعي، به حدي با سرعت همه گير شده اند و در حال توسعه و گسترش هستند كه به جرأت مي توان گفت در مدت كوتاهي گوي سبقت را از فضاهاي سنتي ارتباطي گذشته ربودهاند و ما شاهد ظهور و بروز تكنولوژيهاي نوين در اين بستر هستيم.
او معتقد است، روابط عموميها به عنوان ارگانها و سازمانهاي ارتباطي، اگر خود را با اين بستر به شدت در حال تغيير و روند تكنولوژي توسعه يافته، وفق ندهند و به روشهاي سنتي حاكم بر روابط عموميها اكتفا كنند، قاعدتاً بايد بستر را براي فعاليت خود به بن بست رسيده تلقي نمايند.
به نظرمن در مورد اين كه در شرايط فعلي روابط عموميها تا چه حد توانستهاند وارد اين فضاي مجازي روبه توسعه شوند و از آن بهر ه برداري كنند موضوعي است كه جاي بحث دارد. در شرايط فعلي چيزي حدود 5 هزار و 900 واحد روابط عمومي دركشور شناخته شده است كه به شكل مجزا اداره مي شوند كه واقعاً نميتوانيم با قاطعيت بگوييم از اين تعداد چه مقدار توانستند وارد فضاي مجازي شده و فعاليت موثر داشته باشند.
من براساس مشاهدات مشخص خودم در شبكه هاي اجتماعي كه حضور و عضو دارم، شاهد اين موضوع هستم كه روابط عموميها متاسفانه در اين فضا حضور چندان فعالي ندارند و گروهها و افراد غير رسمي ميزان تاثيرگذاريشان در انعكاس و انتقال پيام ها و تاثير افكار عمومي به مراتب بيشتر بوده است. در حالي كه بايد محتواي رسانه اي توسط روابط عموميها توليد و از اين طريق مردم در اين فضا گردش پيدا كند، كه چنين اتفاقي نيفتاده است.
روابط عمومي نهادي است كه در اين عرصه بايد نقطه شروع توليد محتوا باشد، و به گونهاي نسبت به توليد محتواي رسانهاي اقدام كند، كه مردم انگيزه توييت كردن و گردش و به اشتراك گذاري آن پيام را نيز داشته باشند و من در مشاهدات و رصد فضاي مجازي كه داشتم شاهد چنين رويكردي توسط روابط عموميها نبودم.
وي در رابطه با راه برون رفت از شرايط فعلي در حوزه روابط عموميهاي كشور مي گويد: من حدود 20 سال است كه درحوزه ارتباطات وروابط عمومي مطالعه وفعاليت دارم ولي متاسفانه شاهدم كه نيروي انساني موجود به شكلي تكراري در سازمانها و ارگان هاي كشور در گردش هستند وجابه جا مي شوند وكمتر از نيروي انساني متخصص و جديد در اين حوزه استفاده مي شود و اكثر اين نيروها شامل مديران وكاركنان نيز با تفكر دو دهه قبل فعاليت مي كنند وكمتر خود را به روز كرده اند و تفكر سنتي بر روابط عموميها مديريت دارند و هنوز از ابزارهاي سنتي نظير بيل بورد، تراكت، سمينار و... براي پوشش دهي به اهداف خود استفاده ميكنند.
به نظر من بايد از افراد جديد با ديدگاه به روز در اين واحدها استفاده شود و البته مديران نيز بايد با تغيير رويكرد خود نگاهي آينده نگر و آينده پژوهي نسبت به روابط عمومي داشته باشند و ازديدگاه سنتي فاصله بگيرند.
روابط عمومي ها در انتظار اجازه ورود رسمي به فضاي مجازي
محسن ايلچي مدرس دانشگاه:
نهاد و حرفه روابط عمومي در واكنش به تحولات تكنولوژي و فناوري در دنياي مدرن مثل علم روزنامه نگاري عقب مانده و نتوانسته واكنش سريعي به اين تحولات در جامعه امروز داشته باشند، در واقع بخش سخت افزاري اطلاعات و ارتباطات بسيار شتابان و با سرعت بيشتري نسبت به بخش نرم افزاري آن در حال گسترش است. يعني در حوزه ارتباطات به مفهوم جامع كه شامل روابط عمومي، تبليغات، روزنامه نگاري، مديريت رسانه و برندسازي نسبت به بخش سخت افزاري عقب مانده است و نتوانسته ادبيات به روزي خلق كند.
وي معتقد است در وضعيت و شرايط بومي و ملي نيز ما در اين حوزه بيشتر عقب هستيم. يعني اگر بخواهيم آثار مكتوب را مورد قضاوت قرار دهيم و شاخصي باشد براي بررسي كه چقدر توانسته ايم در عصر ديجيتال و دوره جديد فعال باشيم حتي كتابهايي كه در اين موضوع داريم به تعداد انگشتان دست نميرسد و تاحدودي هم در حوزههاي تبليغات و بازاريابي است كه اشارههايي به فضاي مجازي داشتهاند. در موضوعات نظير نقش روابط عموميها در ساخت برند هم نتوانستيم عملكرد خوبي در اين حوزه داشته باشيم.
به نظر من قوانين موجود هم در حوزه روابط عمومي و ارتباطات ديجيتال نتوانسته خوب عمل كند و ضرورتها وقتي پر رنگ تر مي شود كه مي بينيم كه نقش رويدادهاي مختلف در حوزه هاي فضاي مجازي اهميت بيشتري مييابند.
او در مورد راه حل ورود بيشتر و فعال تر روابط عموميها در فضاهاي مجازي مي گويد: هنوز روابط عمومي در ايران درگير اين موضوع است كه اساسا شبكه هاي اجتماعي مشروعيت قانوني و حاكميتي دارند يا خير و اول بايد اين اصل مقبوليت حاكميتي پذيرفته شود و فعاليت در آن خلاف مقرارت قلمداد نشود و دليل نوع ساختارنگري هنوز اين رسانه را به رسميت نشناخته اند و توده مردم نتوانسته اند با وزارتخانه ها و روابط عموميهاي آن در اين فضا ارتباط خوب وموثري برقرار كنند در حالي كه بخش خصوصي به راحتي توانسته اعضاي ميليوني و بازار رقابتي در اين فضا ايجاد كند.
اما در دنيا مقرارت خاصي براي اين فضا گذاشتند، در واقع روابط عموميها مي توانند با وضع مقررات و قوانيني براي حضور در اين شبكه هاي اجتماعي امكان فعاليت بر اساس نظام نامه هاي اخلاقي را بيشتر داشته باشند و موضوع ديگر اينكه، لزوم آموزش كاركنان روابط عموميها براي كاربرد و استفاده از نرم افزارهاي شبكه هاي اجتماعي است. از سويي وحدت نظر و رويكرد كلان به ضرورت استفاده از شبكه هاي اجتماعي مهم است در واقع ساختار فعلي بايد متحول شده و بخش هايي مانند فعاليت هاي تبليغي، انتشاراتي، نظر سنجي،... در قالب فضاهاي مجازي به مخاطبان عرضه شود.
از سويي ديگر به تحول فرهنگي نياز داريم يعني فرهنگ روابط عموميها به سوي استفاده از فضاهاي مجازي تغيير كند. در استفاده از اين رسانه بخش خصوصي به شدت نسبت به بخش حاكميتي و بخش دولتي جلو افتاده و بخش هايي كه بايد مديريتي داشته باشند و اطلاعات بدهند شاهد نقشي فعال نيستيم و شكاف بين برنامه ريزي در بخش هاي دولتي و حاكميتي به شدت به چشم ميخورد و دليل آن عدم حضور اين بخش ها در شبكه اجتماعي و استفاده از اين ابزار و رسانه در جهت بيشتر منافع سازمان و برقراري ارتباط با مخاطبان است.