شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : اطلاع‌رساني جزو ضرورت‌هاي جامعه
سه شنبه، 24 بهمن 1391 - 18:54 کد خبر:2562
خبرنگاري كه به هيچ ارزش پايداري ايمان ندارد، هيچ تكيه گاهي ندارد، خيلي زود به منجلاب سقوط اخلاقي مي افتد. بنابراين توصيه مي‌كنم خبرنگاران حتما اصول اخلاقي را دركارهاي شان رعايت كنند.

 

يك استاد ارتباطات دانشگاه سوره معتقد است: رسانه هاي ما بايد آينده نگر باشند، روزنامه نگاران بايد بدانند كه مي توانند مسير تاريخ را عوض كنند. چرا كه آنها هستند كه بيداري اسلامي را ايجاد مي كنند. آنها هستند كه به مردم مي گويند در برابر هر تهاجم نظامي و غير نظامي چه عكس العملي نشان دهند. بنابراين اينكه از چه رسانه اي استفاده شود، بستگي به اين دارد كه رسانه ها چگونه مي توانند نيازهاي مخاطبان را بر آورده كنند.

دكتر اميدعلي مسعودي، عضو هيات علمي و مدير گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره در گفت‌ وگو با خبرنگار شفقنا (پايگاه بين‌المللي همكاري‌هاي خبري شيعه)، با بيان اينكه پيش از انقلاب اسلامي رسانه‌ها بازتابنده ايديولوژي دستگاه حاكم شاهنشاهي بودند، اظهار كرد: شاه همواره تاكيد مي‌كرد كه از يك ارتش قوي و يك راديو و تلويزيون بسيار قوي برخوردار است، يعني يكي از نقاط اتكاي رژيم شاه، راديو و تلويزيون آن زمان بود و تسلطي كه از طريق سانسور روزنامه‌هاي وقت -كيهان و اطلاعات- داشت، براي وي قدرت مطبوعاتي ايجاد مي‌كرد.

او نقطه جوش انقلاب اسلامي را هفدهم ديماه 1356 و انتشار مقاله‌اي با نام "رشيدي مطلق" در روزنامه اطلاعات دانست و افزود: شاه كه هيچ‌گاه فكر نمي‌كرد اهانت به مرجعيت تا اين اندازه برايش گران تمام ‌شود، در آن مقاله بحث ارتجاع سرخ و سياه را پيش كشيده بود و نيروهاي مذهبي را مانند نيروهاي كمونيستي، خطرناك دانسته و اهانت‌هايي نيز به حضرت امام كرده بود. بعد از انتشار اين مقاله، جمعي از مردم قم جلوي منزل آيت‌الله نوري همداني جمع ‌شدند و تظاهراتي صورت ‌گرفت. متاسفانه در آن درگيري ها تعدادي از طلاب و مردم شهيد ‌شدند. در ادامه، مراسمي كه براي اين شهدا برگزار مي‌كردند، و افشاگري‌هايي كه با بيانيه‌هاي حضرت امام پيش ‌آمد، رسانه‌هاي مردمي يا در واقع رسانه‌هاي كوچك و رسانه‌هايي كه قابليت تحرك بسيار بالايي دارند، مثلنوار ضبط صوت و بيانيه و شب‌نامه،آرام آرام حاكم شدند.

 

شبنامه‌ها در جريان انقلاب، رسانه‌هاي مردم بودند

مسعودي ادامه داد: صحبت‌هاي حضرت امام در نجف ضبط مي‌شد، بعد تلفني و با استفاده از ضبط صوت به تهران يا قم ارسال، از روي نوار پياده مي‌شد و به وسيله "استنسيل" كه در واقع يك دستگاه چاپ متحرك بود، تكثير و به صورت شبنامه پخش مي‌شد. براي مثال، محمدخاتمي، رييس جمهور سابق در شرح احوال خود، گفته بود كه «آن زمان با حاج احمد آقا، فرزند حضرت امام، مي‌رفتيم و در منازل شب‌نامه مي‌انداختيم». اين شبنامه‌ها در حقيقت رسانه‌هاي مردم بودند.

او با اشاره به اينكه در سير انقلاب ايران در دو مقطع تاريخي، اعتصاب مطبوعات مشاهده مي‌شود، توضيح داد: نخستين اعتصاب سه رسانه عمده آن روز، اطلاعات، كيهان و آيندگان، در 18 مهر ماه 57 صورت گرفت. دليل اين اعتصاب، دخالت ماموران سانسور حكومت نظامي در چاپ مطالب روزنامه‌ها بود اما اين اعتصاب سه روز بيشتر به درازا نكشيد و دولت وقت قول داد دخالتي در درج مطالب روزنامه ها نداشته باشد و اعتصاب، 23 مهر ماه لغو شد. 23 مهر ماه تا 15 آذر يكي از درخشان‌ترين روزهايي است كه نويسندگان مطبوعات توانستند بعد از چند دهه فشار و سانسور، نسبت به قلم اداي وظيفه كنند.

او افزود: از طرفي، نشرياتي كه به سال 1353 در اوج قدرت شاه و نخست وزيري امير عباس هويدا، با بهانه كمي تيراژ بسته شده بودند، دوباره شروع به انتشار كردند. اما اين با اوج گيري انقلاب و كشتار 13 آبان‌ در مقابل دانشگاه تهران كه امروزه به روز دانش‌آموز معروف است، جامعه مطبوعاتي مجددا به جمع اعتصابيون پيوست. در اعتصاب دوم، زماني كه نيروهاي نظامي در زمان نخست‌وزيري شريف‌امامي، وارد محوطه تحريريه شدند، روزنامه‌نگاران كيهان و اطلاعات قلم‌هاي خود را بر زمين گذاشتند و روزنامه‌اي منتشر نشد.

اين وضعيت تا زماني كه امام خميني (ره) مجوز لغو اعتصاب را از پاريس، صادر كردند، ادامه داشت. امام فرمودند: «از متصديان مطبوعات محترم كه زير بار سانسور ديكتاتوري نرفتند، تشكر مي كنم و اكنون كه دولت غيرقانوني جديد مدعي برداشت سانسور است آقايان به كار ادامه دهند و از اعتصاب بيرون آيند تا تكليف ملت با دولت غيرقانوني روشن شود».

مسعودي در توضيح نقش رسانه‌هاي موثر گفت: درغياب رسانه هاي مكتوب، در واقع اين رسانه شفاهي بود كه كار اطلاع‌رساني به مردم را انجام مي‌داد، البته بعضي از رسانه‌هاي بيگانه هم براي گرفتن اخبار و اطلاعات، مورد استناد مردم بود. به اين ترتيب مي‌بينيم كه رسانه‌ها نقش بسيار مهمي در شكل‌گيري و رشد انقلاب اسلامي و پيروزي آن داشتند.

 

روزنامه‌هاي مهم سال هاي 56 و 57، دوقلوهاي كيهان و اطلاعات بودند

او با اشاره به محدود بودن تعداد روزنامه‌هاي گفت: روزنامه‌اي به اسم "رستاخيز" بود كه به حزب رستاخيز ايران تعلق داشت. زماني كه شاه دستور داد ايران تك‌حزبي شود، روزنامه ارگان حزب رستاخيز را منتشر كردند كه روزنامه صبح بود. روزنامه ديگري هم به اسم آيندگان بود كه آن هم صبح منتشر مي‌شد. كيهان و اطلاعات هم روزنامه‌هاي عصر بودند. بعضي هفته‌نامه‌ها هم منتشر مي‌شد مثل "خاك و خون". بجز اين‌ها، مجلاتي هم به صورت ماهنامه بود كه تيپ روشنفكري داشتند، مانند نشريه "خوشه" كه احمد شاملو مدتي سردبير آن بود. ولي عمدتا روزنامه‌هاي مهم سالهاي 56 و 57، دوقلوهاي كيهان و اطلاعات بودند.

مسعودي علت نبود پيوند قوي بين مردم و روزنامه را برخلاف گذشته، اين طور عنوان كرد كه آيا شما بي‌دليل كالايي را خريداري مي‌كنيد؟ يا آن كالا بايد نيازي از شما را برآورده كند؟ انقلاب، مردم را به سمت آگاهي كشاند. شرايط انقلاب به گونه‌اي بود كه انسانها مي‌بايست در معرض خبر قرار مي‌گرفتند و اطلاع‌رساني امر بسيار مهمي بود. شرايطي كه لحظه به لحظه تعيين‌كننده‌تر مي‌شد، نياز داشت كه مردم از اخبار و اطلاعات، مطلع شوند و چون راديو و تلوزيون ملي ايران متعلق به دربار بود، بنابراين روزنامه‌ها، به خصوص بعد از اعتصاب دوم، در گرايش مردم به خواندن اخبار بسيار موثر بودند. چون مردم مي‌پنداشتند كه نويسندگان اين روزنامه‌ها از جنس خودشان و انقلاب هستند و با آنها اعلام همدردي و همفكري مي‌كنند. بنابراين تيراژ روزنامه‌ها به نحو شگفت‌ويري بالا رفت.

او با بيان مثالي از انتشار تصوير سياه و سفيد حضرت امام توسط روزنامه كيهان، ادامه داد: چون آن زمان عكس‌هاي جديدي از امام در دسترس نبود و مردم به دنبال عكس ايشان بودند، براي خريدن آن روزنامه صف كشيدند و روزنامه‌اي كه قيمتش 5 ريال بود تا 5 تومان هم خريد و فروش مي‌شد. بنابراين، اين حركت پاسخ به نياز بود. البته بعدها عكس‌هاي پوستري امام منتشر شد. به‌علويه، مردم براي پاسخ‌گويي به نيازشان به آگاهي، اخبار و قرارهاي راهپيمايي‌ها را نيز روي ديوار به صورت شعار مي‌نوشتند.

 

علت استقبال كمتر مردم از روزنامه‌ها، ظهور رسانه‌هاي جديد است

اين مدرس دانشگاه با تاكيد بر اينكه ما اكنون در جامعه اطلاعاتي به سر مي‌بريم، اضافه كرد: در زمان انقلاب ما در حال گذار از سرمايه‌داري ملي به انقلاب اسلامي بوديم. ولي در جامعه اطلاعاتي، نيازهاي اطلاعاتي بهتر برآورده مي‌شود. يكي از دلايلي كه مردم امروزه از خريد روزنامه‌ها كمتر استقبال مي‌كنند، ظهور رسانه‌هاي جديد است. وقتي شما مي‌توانيد روي موبايلتان آخرين اخبار و اطلاعات را بگيريد و بخوانيد، وقتي راديو و تلوزيون مرتبا در چندين و چند شبكه خبر مي‌دهد، مردم نيازهاي خبري خود را اين‌گونه برويرده مي‌كنند. در سالهاي قبل از انقلاب، فقط شبكه يك و دو را داشتيم و بخش‌هاي خبري هم به اين ميزان نبود و كل زمان پخش بين ساعات 4 و 5 عصر تا ساعت 10 شب بود. به همين خاطر مطبوعات مورد استقبال قرار گرفت و اقبال عمومي به آنها گرايش داشت. اكنون هم نياز به آگاهي وجود دارد ولي بخش‌هايي از اين نيازها از طريق تلويزيون جمهوري اسلامي ايران برآورده مي‌شود، يك بخشي از طريق وبلاگ و وبسايت‌هاي خبري تامين مي‌شود، اما قبل از انقلاب فقط يك خبرگزاري داشتيم. پس نفس نياز از بين نرفته بلكه شكل برويردن آن تغيير كرده چون منابع بيشتر شده است.

او با اشاره به نبود نوآوري در روزنامه‌نگاري امروز، ادامه داد: روزنامه‌هاي محلي، يكسري خبر را از خبرگزاري هاي مركزي كپي و پيست مي‌كنند و سرمقاله و تحليل خبر كمتر به چشم مي‌خورد و نيازهاي مخاطبان را برويرده نمي‌كند. چون مخاطبان مي‌توانند اين خبرها را خيلي سريع از اينترنت بگيرند. آنچه كه مردم به آن احتياج دارند، يك نوآوري براي نوشتن مقاله و تحليل خبرهاست تا خلاهاي موجود را پر كنند. ما در زمان شاه مقاله‌نويس‌هاي بزرگي داشتيم، مثل مرحوم صدرالدين الهي يا امير طاهري كه اينها به چند زبان مسلط بودند، اخبار را پيگيري مي‌كردند، منطق را خوب مي‌فهميدند، فلسفه تحليلي را خوب مي‌فهميدند و مي‌توانستند تحليل‌هاي خيلي خوبي به مردم ارايه كنند. مردم نياز به پيش‌بيني و هدايت فكري دارند.

مسعودي با اظهار تاسف در استفاده از روزنامه‌ها براي رقابت‌هاي سياسي، افزود: ما در ايران حزبي نداريم و حزب‌هاي ما يك‌ شبه بوجود مي‌آيند و يك شبه هم از بين مي‌روند، در حالي كه سنت حزب، پايداري و پاسخگويي آنها به خصوص بعد از انتخابات است. ولي متاسفانه روزنامه‌هاي ما بدون اينكه اسم حزب خاصي رويشان باشد، حزبي كار مي‌كنند. طبيعتا مردم از جناح‌بندي‌ها خوش شان نمي‌آيد.

 

«شاه رفت» اتفاق بزرگ تاريخي بود

او براي توضيح ماندگارترين تيتر تاريخ روزنامه‌نگاري، گفت: در روزنامه‌هاي ما اصلا سابقه نداشته كه تيتر دو كلمه‌اي 72 با حروف‌چيني گارسه بزنيم. ولي كيهان تيتر «شاه رفت» را زد -كه مردم آن را به «شاه در رفت» تغيير دادند- اين تيتر در روزنامه‌هاي آن زمان، يك اتفاق تاريخي محسوب مي‌شود. همين تيتر بعدا به شكل ديگري در دوازدهم بهمن ماه 57 به شكل «امام آمد» هم زده شد. يا مثلا تيتر متفاوت ديگري نيز در زماني زده شد كه امام خميني آقاي بازرگان را به نخست‌وزيري منصوب كردند، همان روز مردم به خيابانها آمدند و راهپيمايي سراسري شكل گرفت، مردم انتصاب حضرت امام را تاييد كردند و روزنامه‌ها تيتر زدند: «ميليون‌ها نفر به بازرگان گفتند: بلي». من خوشحالم كه بگويم اين تيترها را افرادي مثل محمد دهقاني آراني زده‌اند و من هم شاگردي ايشان را كرده‌ام. ايشان در تيتر زدن مهارت داشتند و حرفه‌اي بودند.

مسعودي اين‌طور ادامه داد: متاسفانه درست است كه الان تعداد روزنامه‌ها زياد شده اما روزنامه‌نگار حرفه‌اي نداريم يا اگر داريم، كم داريم و اگر هستند درگير مسايل خاصي هستند -كه اخيرا در چهارمين كنفرانس بررسي مسايل مطبوعات ايران به آنها اشاره شد- كه از جمله آن، مسايل صنفي، سياسي و آموزشي است. متاسفانه روزنامه‌هاي ما دچار روزمرگي شده‌اند و به تدريج در حال از بين رفتن هستند و ديري نخواهد پاييد كه روزنامه‌ها و مجله‌هاي ما به سمت نسخه‌هاي الكترونيكي پيش خواهند رفت، به خصوص با مشكلاتي كه امروز در تهيه كاغذ و فيلم و زينك و ... داريم.

او مهمترين مشكل را در اين زمينه نبود سيستم اشتراك براي خريد روزنامه و بنابراين اطلاع نداشتن از تيراژ مورد نياز روزانه عنوان كرد و نتيجه گرفت: اين نوسانات در روند كاري روزنامه‌ها و ادامه حركت نشر خيلي موثر است و اين عوامل باعث مي‌شود كه ديگر از صف‌هاي طولاني خريد روزنامه خبري نباشد.

 

روزنامه‌نگاران در پذيرش و پيشبرد انقلاب بسيار موثر بودند

مدير گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه سوره در مورد همراهي رسانه‌ها با روند انقلاب، بيان داشت: درباره مراحل پذيرش نوآوري، يك تئوري داريم كه معمولا در پذيرش نوآوري‌ها، نويسندگان در صف اولند. البته نويسنده‌ها هم جزيي از مردمند و اگر در بين اقشار جامعه بررسي كنيم كه كداميك از انقلاب استقبال كرد، نظر من اين است كه روزنامه‌نگاران. روزنامه‌نگاران به دليل آگاهي‌هايي كه به مردم مي‌دادند در پيشبرد انقلاب نيز بسيار موثر بودند.

وي ادامه داد: من فكر مي‌كنم براي به ثمر رسيدن جمهوري اسلامي ايران، زحمات زيادي كشيده شده، هزينه سنگيني هم پرداخت شده، كه تعداد شهدا و توطيه‌هايي را كه عليه نظام اتفاق افتاده، گواه اين مطلب است. ما شرايط جنگ تحميلي هشت‌ساله را پشت سر گذاشتيم. در زمان حال نيز ملاحظه كنيد كه چندين و چند شبكه در سراسر دنيا عليه ما برنامه پخش مي‌كنند و نيز در شرايط سنگين‌ترين تحريم‌هاي اقتصادي هستيم كه به تنهايي مي‌تواند هر كشوري را از پاي درويرد. خود اين شرايط باعث مي‌شود كه روزنامه‌نگاران يكسري خويشتن‌داري‌ها را رعايت كنند.

مسعودي با گفتن اين نكته كه يك نويسنده مطبوعاتي آگاه و حرفه‌اي، در سخت‌ترين شرايط و مميزي‌ها هم، مي‌تواند با خويشتن داري و رعايت قانون، حرف‌ها و مطالبش را به مخاطبانش برساند، ادامه داد: اين كار خيلي هنر مي‌خواهد و نياز به آموزش دارد كه چگونه مي‌توان آن را انجام داد كه البته بسيار سخت و طاقت‌فرسا است كه شايد در حوصله روزنامه‌نگاران جوان ما نگنجد.

 

مديران بايد شيوه اطلاع‌رساني و تعامل با خبرنگاران را آموزش ببينند

او در مورد همراهي مسولان و رسانه‌ها گفت: قبول دارم كه خيلي از مسوولان يا دلسوزانه يا غرض‌ورزانه جلوي دسترسي خبرنگار را به اطلاعات مي‌گيرند. خب آيا بهتر اين است كه ما خودمان خبر را در داخل ايران مديريت كنيم يا اين خبر به صورت تحريف شده از خبرگزاري‌هاي بيگانه منتشر شود؟ مديران ما بايد شيوه اطلاع‌رساني و تعامل با خبرنگاران را آموزش ببينند. چون اگر مسولان با مردم در ارتباط نباشند و مطبوعات هم نتوانند خبر را منعكس كنند، اگر موضوع اهميت خبري بالايي داشته باشد، مردم خودشان به خبرسازي روي مي‌آورند و شايعه‌پراكني رواج مي‌يابد. بنابراين اطلاع‌رساني جزء ضرورت‌هاي جامعه ماست و بار اين اطلاع‌رساني را فقط صدا و سيما نمي‌توانند به دوش بكشند و بخشي از آن را بايد روزنامه‌ها، مجلات، كتابها و خبرگزاريها و شبكه‌هاي اجتماعي انجام دهند. بنابراين تعامل بين مسولان و رسانه‌ها، مي‌تواند به رشد و شكوفايي جامعه كمك بكند.

مسعودي با اظهار تاسف از برخوردهاي تندي كه گاهي با مطبوعات صورت مي‌گيرد، افزود: متاسفانه گاهي مواقع بدون آنكه دادگاهي تشكيل شود به تعطيلي يك روزنامه اقدام مي‌كنند در حاليكه تعطيلي يك روزنامه يعني تعطيلي يك شركت و عده زيادي از كار بيكار مي‌شوند. به نظر من بايستي در آينده فكري شود كه مجازات‌هاي جايگزين به نحوي اعمال شود كه هم شان مطبوعات به عنوان ركن چهارم دموكراسي حفظ شود و هم از طرف ديگر امنيت ملي و حيثيت جامعه و به خصوص حريم خصوصي افراد حفظ شود.

وي نقش‌آفريني رسانه‌ها در جامعه مدني را برقراي ارتباط بين مردم و مسولان دانست و گفت: گاهي تصميماتي گرفته مي شود كه مردم خيلي دير باخبر مي شوند. گاهي مواقع اطلاع رساني هاي مي شود كه مردم به توضيح بيشتري نياز دارند. بنابراين مي بينيد، بين مسوولان و مردم يك خط يا كانال ارتباطي است كه بايد روزنامه هاي غير دولتي، غير حزبي و روزنامه هايي كه مردمي هستند، ولي مي توانند انعكاس دهنده صداي دولت و از طرف مقابل انعكاس دهنده صداي مردم باشند، وجود داشته باشند. بنابراين ما اگر يك همچين وضعيتي داشته باشيم مي توانيم بگويم كه اين رسانه ها به وظيفه حرفه اي خودشان عمل كرده اند.

مسعودي مقتضيات فعاليت مناسب روزنامه‌ها را داشتن احزاب عنوان كرد و ادامه داد: در اين‌صورت معلوم مي‌شود كه كدام روزنامه حزبي است و كدام غير حزبي. اين مرزها مخدوش شده است. يك روزنامه اي در سرمقاله مي نويسد كه ما به هيچ حزبي وابستگي نداريم ولي در شماره 4 و 5 نشان مي دهد كه به فلان جريان وابسته است. اين روزنامه نمي تواند كار حرفه اي بكند، آن را به عنوان يك روزنامه حزبي مي شناسند و ديگر نمي تواند نقش كانال ارتباطي را در جامعه مدني داشته باشد و در ارتباط بين مردم و مسيولان مشاركت كند.

 

استقلال راي روزنامه‌ها بسيار مهم است

اين فعال عرصه رسانه درباره استقلال راي روزنامه ها گفت: بخصوص در شرايط كنوني كه گاهي مواقع اختلاف نظر به حدي بالاست كه واقعا غير قابل پيش بيني مي‌شود و نيز شرايط تحريم اقتصادي و اقتصاد مقاومتي، كار مطبوعات خيلي سخت تر مي شود، چون هم بايد رازداري و امانتداري بكنند و در عين حال بايد اطلاع رساني هم بكنند. اين پارادوكس عجيبي است كه فقط يك روزنامه‌نگار حرفه اي مي تواند اين كار را بكند. گزينش اخبار، برجسته سازي تيترها، تجزيه و تحليل اطلاعات، اينها به مديريت احتياج دارد و اين مديريت از نظر من بايد از طريق يك شوراي صنفي مطبوعات و نه از طريق دخالت هاي دولت انجام شود. اگر خود روزنامه نگارها تصميم بگيرند كه مثلا در مورد فلان پديده اجتماعي چطور برخورد كنند خيلي بهتر است تا مثلا دولت يا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بيايد آيين نامه و بخش نامه بدهد، بگويد چنين و چنان بكنيد.

وي نداشتن شوراي صنفي مطبوعات در كشور را از مشكلات اصلي برشمرد و افزود: از آنجا كه انجمن هاي صنفي مطبوعاتي قوي نداريم، مطبوعات دور از هم و به صورت جزايري پراكنده و آسيب پذير شده اند.

 

هر جامعه اي رسانه خودش را انتخاب مي كند

مسعودي در مورد رسانه‌هاي كاربردي در جريان انقلاب 57 و بيداري اسلامي منطقه، بيان كرد: در جايي كه ميزان بي سوادي بالاست، معلوم است كه راديو خيلي مورد استقبال است. در كشوري كه سطح سواد بالا مي رود، روزنامه ها و مطبوعات تاثيرگذار مي شوند. قبل از انقلاب در ايران، شاه فكر مي كرد كه راديو و تلويزيون است كه اطلاع رساني مي كند، در حالي كه در زير پوست جامعه مساجد و تكيه‌ها در حال فعاليت بودند، رسانه عزاداري در تاسوعا و عاشورا كار خود را مي كرد بنابراين با مشاركت مردم، رسانه مدرن عقب زده مي‌شد.هر جامعه اي رسانه خودش را انتخاب مي كند. جامعه انقلابي ايران براي رساندن صداي خودش ضبط صوت و "استنسيل" را انتخاب كرد. در جرياناتي كه امروزه در حال وقوع است در هر كشوري رسانه‌اي خاص بيشتر نقش دارد، در يك جا اينترنت، در جاي ديگري شبكه‌هاي ماهواره‌اي و ... . بنابراين من فكر مي كنم نوع رسانه را در هر كشوري وضعيت آن كشور، حاكميت آن كشور و تاريخ آن كشور تعيين مي كند. مردم بسيار باهوشند و مي دانند از چه رسانه اي بايد استفاده كنند.

 

روزنامه‌نگار بايد توانايي پيش بيني كردن داشته باشد

وي داشتن قدرت پيش‌بيني را براي روزنامه‌نگار مهم دانست و ادامه داد: من يك زماني در مقاله اي در شماره 571 روزنامه ابرار، در سال 25 مرداد 1366، يعني حدود 26 سال پيش، گفتم كه «چندي است كه رژيم هاي كويت و بحرين با بحران بيداري اسلامي مواجه شده اند و بر هيچ كس پوشيده نيست كه كشورهاي عربي اگر فرصتي پيش بيايد همچون گرگ هاي خون آشام به جان يكديگر مي افتند». تاريخ گواه است كه اختلافات شديد مرزي ميان كويت و عراق، كويت و سعودي، سعودي و اردن علويه بر اختلاف در شيوه ارتباط با جهان غرب و اسراييل برقرار است.

 

امام و يارانشان از رسانه هاي كوچك عليه رسانه هاي بزرگ استفاده كردند

وي كاربرد رسانه‌هاي گوناگون را با ذكر خاطره‌اي ادامه داد: در زمان حكومت بختيار كه حكومت نظامي بود، در يكي از خيابان هاي منتهي به خيابان انقلاب فعلي، با خون نوشته شده بود: «امروز اينجا يك نفر شهيد شده است». چه رسانه اي بالاتر از اين؟ با خون خود شهيد نوشته بود. اين خيلي قوي است. گاهي مواقع كه اين كار را هم نمي شد كرد، مردم در سر خيابان هاي الله اكبر مي گفتند. همين تكبيرهاي شبانه حكومت اظهاري را ساقط كرد.گاهي مواقع لازم مي شد و مردم به خيابان مي آمدند. به ياد دارم در روز 21 بهمن 57 يك دفعه اعلام شد كه تمام شهر حكومت نظامي است. حضرت امام فرمودند «بريزيد در داخل خيابان ها». معلوم بود كه كودتايي در حال انجام است و ظرف 12 ساعت رژيم شاه سقوط كرد و در صبح 22 بهمن ديگر حكومت ساقط شده بود. سير تحولات انقلاب اسلامي نشان داد كه امام و يارانشان از رسانه هاي كوچك عليه رسانه هاي بزرگ استفاده كردند.

اين تحليل‌گر ارتباطات بيان كرد: اميدواريم كه رسانه هاي ما در شرايط فعلي كه وظيفه بسيار مهمي بر عهده دارند، بتوانند در راه آگاهي و به انجام رساندن رسالت مطبوعاتي خودشان كه در قانون مطبوعات هم هست كوشا باشند. البته بعضي از روزنامه هاي ما نسبت به جمعيت تيراژ بالايي دارند ولي متاسفانه تعداد اين روزنامه ها كم است.

 

ناديده گرفتن حقوق مخاطبان باعث شده كه ما در مطبوعات مان آسيب‌پذير باشيم

وي توصيه كرد: فكر مي كنم كه ايمان به حرفه خبرنگاري و توكل به خدا در كار روزنامه نگاران ما و موفقيتشان خيلي تاثير بگذارد. خبرنگاري كه با خود روراست نيست، خبرنگاري كه به هيچ ارزش پايداري ايمان ندارد، هيچ تكيه گاهي ندارد، خيلي زود به منجلاب سقوط اخلاقي مي افتد. بنابراين توصيه مي‌كنم خبرنگاران حتما اصول اخلاقي را دركارهايشان رعايت كنند. بخصوص هيچ خبرنگاري نبايد به خودش اجازه دهد كه وارد حريم خصوصي افراد شود. كه اين كار هم در قانون مطبوعات مهم است و هم در نزد خدويند گناهي بسيار سنگين است. نبايد پرده دري بكنيم. گاهي مواقع بايد رازداري كنيم، صبور باشيم و حوصله به خرج دهيم. البته از پيگري وقايع نبايد كم بگذاريم. بايد هر اتفاقي كه مي افتد اخبارش را به دست ويريم ولي اينكه آيا اخبار را منتشر بكنيم يا نه، در اين بحث اصولي هست كه اگر رعايت نشود حقوق مخاطبان ناديده گرفته مي شود و همين امر باعث شده تا ما در مطبوعاتمان آسيب پذير باشيم.

 

 

http://shafaqna.com/persian