شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- عضو شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني رسانهها را عاملي اساسي در بركشيدن پديدههاي مختلف اجتماعي به آستانه حساسيت اذهان روانشناسان و تبديل آنها به موضوعي براي انديشه علمي توصيف كرد.
حجتالاسلام دكتر مسعود آذربايجاني، عضو هيئت علمي گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و عضو شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني در گفتگو با خبرگزاري علم و فرهنگ به بيان نكاتي در خصوص راهكارهاي ارتقاي دانش روانشناسي در كشور پرداخت.
دكتر آذربايجاني با اشاره به نقصان خودباوري در ميان اعضاي هيئت علمي و محققان كشور در حوزه علوم انساني، گفت: هر چند غربيها از پي سالها آزمون و خطا به نصاب سنجيدهتري در تدوين مباحث علوم انساني رسيدهاند، اما نگاه اساتيد ما نيز نبايد به اين گونه باشد كه حتماً انديشمندان غربي بايد براي ما كتاب تأليف كرده و يا سرفصلهايي براي تفكر و انديشه براي ما تعيين كنند.
وي با اشاره به زمينهساز شدن بيتوجهي و غفلت در شكلگيري چنين نگرشي، گفت: به عقيده من آنچه مانع جدا شدن مسير ما از مسير انديشه غربي شده است تا حد اندكي مخالفت و بيشتر غفلت بوده است و اگر در جايي مخالفتي هم وجود دارد مطمئناً ميتوان با روشهاي معرفتي و با ارائه مباحث در جمعها و همايشها و نشستهاي علمي آن مخالفت را برطرف كرد.
اهميت اثبات كارايي مباحث بومي در روانشناسي به روشي تجربي
عضو هيئت علمي گروه روانشناسي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ضمن بيان اين مطلب كه طبيعتاً بدنه اساتيد روانشناسي مخالفتي با مباحثي كه به صورت علمي و معرفتي طرح ميشود ندارند، عنوان كرد: اگر ما نشان بدهيم همان گونه كه غربيها به برخي نتايج رسيدهاند، ما نيز در بعضي زمينههاي ديگر ميتوانيم به نتيجه برسيم، قطعاً از اين مباحث جديد استقبال خواهد شد.
دكتر آذربايجاني ادامه داد: براي مثال غربيها بستههاي درماني فيزيكي را طراحي كردهاند و ما ميتوانيم با استفاده از مفهوم زهد كه مفهومي باسابقه در فرهنگ خود ما است، بستهاي درماني ناظر به تنظيم رغبتهاي انسان طراحي كنيم و اين شيوه مورد استفاده مراكز مشاوره نيز قرار بگيرد.
وي ضمن بيان اين مطلب كه در حال حاضر بستههاي متعددي در زمينه خانواده درماني طراحي شده و مورد استفاده قرار ميگيرد، افزود: كافي است كه ما بتوانيم موفقيت اين شيوهها را به خصوص با روشي تجربي اثبات كنيم و در صورتي كه نشان بدهيم اين شيوهها از شيوههاي متداول موفقتر بوده است، كارشناسان و صاحبنظران ديگر نيز متقاعد شده و آن را به عنوان يك شيوه علمي به رسميت خواهند شناخت و مورد استناد و استفاده قرار خواهند داد.
نقش رسانهها در ابژهسازي در حيطه دانش روانشناسي
دكتر آذربايجاني در پاسخ به اين پرسش كه چگونه ميتوان اذهان جامعه علمي روانشناسي را به سمت ابژهسازي از واقعيات جامعه و تبديل كردن آنها به موضوعاتي براي دانش روانشناسي سوق داد و چه ملاحظات و شيوههايي در اين رابطه كارساز است، گفت: يكي از مواردي كه ميتواند در تبديل شدن واقعيت به ابژهاي در دانش روانشناسي مؤثر باشد رسانه است؛ چرا كه بسياري از مسائلي كه در روانشناسي مطرح شده و به صورت يك مسئله جدي در آمده و در تحقيقات پيشرفت كرده، موضوعي بوده كه ابتدا مورد توجه خبرنگاران و رسانهها و مطبوعات قرار گرفته و توسط آنها برجسته شده است.
وي به عنوان مثالي از اين موضوع به ماجراي قتلي در سالهاي گذشته در اطراف لندن اشاره كرد كه فرد قاتل در آن ماجرا در حدود 50 دقيقه مقتول را هدف ضربات چاقوي خود قرار داده بود و با اشاره به اين موضوع گفت: اين اتفاق زمينهساز بحثي در روانشناسي اجتماعي تحت عنوان "مسئوليت" شد كه اكنون به عنوان يك نظريه شناخته ميشود و اين در حالي است كه زمينه تمركز صاحبنظران روانشناسي بر اين موضوع را حساسيت خبرنگاران و روزنامهنگاران انگليسي ايجاد كرد و آنها بودند كه با حساس شدن و دنبال كردن موضوع و به سادگي از آن نگذشتن، آن را تبديل به يك مسئله روانشناسي اجتماعي كردند.
اين عضو شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني عنوان كرد: اين در حالي است كه متأسفانه اتفاقي مشابه در چند سال پيش در ميدان كاج تهران روي داد اما پرداختن به مسئله خيلي زود به اتمام رسيد.
دكتر آذربايجاني افزود: در اينجا جاي اين پرسش وجود دارد كه چرا نبايد چنين تمركزي بر چنين موضوعات و پديدههاي اجتماعي در مطبوعات و رسانههاي ما وجود داشته باشد تا بتواند آن را به آستانه حساسيت اذهان روانشناسان و پژوهشگران برساند و با ايجاد هيجان مثبت در افراد، انگيزه حل اين مسائل را ايجاد كند.
ضرورت ايجاد فرهنگ عمومي براي پرداختن به مسائل ايران در رشته روانشناسي
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- وي راهكار دوم براي سوق دادن اذهان پژوهشگران به كشف موضوعات مبتلا به جامعه را ايجاد يك فرهنگ عمومي با ايافاي نقش محوري توسط اساتيد دانست و گفت: بايد دانشجويان در اجراي پاياننامهها و رسالهها به سمت مسائلي كه جامعه با آن مواجه است سوق داده شوند و در بخش آموزش نيز ساعتها و كلاسهايي در موضوعات مختلف به مسائل ايران اختصاص داده شود.
اين عضو كارگروه روانشناسي شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني با اشاره به وجود سرفصلي در رشته جامعهشناسي با عنوان مسائل ايران، جاي چنين سرفصلي را در رشتههاي روانشناسي، علوم تربيتي و حتي علوم سياسي خالي دانست و گفت: در اين واحد درسي كار استاد بايد حساس كردن ذهن دانشجويان نسبت به واقعيتهاي جامعه باشد و به آنها ياد بدهد كه چگونه بايد به آن موضوعات پرداخت.
ضرورت لحاظ شدن امتياز بالا براي مقالات با مسائل بومي
دكتر آذربايجاني سومين نقش را هم مربوط به دولت و سياستگذاران دانست و بيان كرد: در حال حاضر يكي از امتيازات ارتقاي اعضاي هيئت علمي داشتن مقالات آي اس آي است و در سالهاي گذشته تجربه شده كه با لحاظ شدن چنين امتيازي تا چه حد آمار اين نوع مقالات در كشور بالا رفته است و حالا ميتوان در آييننامه ارتقا امتيازي قابل توجه براي پرداختن به مسائل داخلي قرار داد.
وي ضمن بيان اين كه اين امتياز نبايد با هيچ امتياز ديگري قابل مقايسه باشد، در پايان افزود: اگر امتياز قابل توجهي براي مقالات با موضوعات بومي در نظر گرفته شود قطعاً توجهات به سمت واقعيتهاي جامعه معطوف شده و با تبديل شدن آنها به ابژههاي علمي، جرياني از بررسي آنها در ميان اساتيد و پژوهشگران در سطوح مختلف شكل خواهد گرفت.
گفتگو: سيد مهدي موسوي
سيناپرس