شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : اگر روزنامه‌نگاري ما حرفه اي شود،همه سود خواهند برد
دوشنبه، 18 مرداد 1395 - 20:28 کد خبر:25213
دكتر محمد مهدي فرقاني،رئيس دانشكده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائي مهمان برنامه چرخ بودند و به سوالات متعددي درباره روزنامه نگاري علم الزامات،چالش ها و افق هاي پيش رو پاسخ دادند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- دكتر محمد مهدي فرقاني،رئيس دانشكده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائي مهمان برنامه چرخ بودند و به سوالات متعددي درباره روزنامه نگاري علم الزامات،چالش ها و افق هاي پيش رو پاسخ دادند.

 

كمترين روزنامه‌نگار تحصيلكرده اي هست كه الان مشغول به كار باشد و به نوعي شاگردي شما را نكرده باشد و از شما به همراه دوستان و هم‌نسلانتان به عنوان كسي كه در پيشبرد روزنامه‌نگاري در ايران فعال بوديد، خيلي سپاسگزاريم. آقاي دكتر نقش رسانه ها اين روزها دگرگون شده، با توجه به رسانه هايي كه گوناگون شدند، در فضاي مجازي، غير مجازي، به نظر مي رسد كه سپهر رسانه اي امروز متفاوت شده و ما مردم وقتي كه مي خواهيم اخبار را دريافت كنيم ديگر با يكي دو تا خبر روبرو نيستيم، سيل خبر ما را مي برد. ما چطور بايد بفهميم كدام خبر درست است و كدام خبر در دنياي امروز غلط است؟

كاملا درست مي فرماييد. ما در يك جهان رسانه اي شده به معناي كامل كلمه به سر مي بريم، جهاني كه ما را در يك فضاي رسانه اي شناور كرده، به هر طرف كه نگاه مي كنيم در محاصره رسانه ها هستيم، حالا اعم از رسانه هاي سنتي يا رسانه هاي مجازي كه اينها هم با هم رقابت مي كنند و هم هم‌افزايي دارند درعين حال، هم مخاطب را آگاه مي كنند، هم مخاطب را سرگردان مي كنند. تاثيرات متفاوتي دارند و به همين دليل من فكر مي كنم امروز بحثي به نام سواد رسانه اي بيش از هميشه اهميت پيدا كرده است. ما به كمك سواد رسانه اي كه شناخت انواع رسانه ها، كاركرد آنها، مديريت و مالكيت آنها، نحوه تاثيرگذاري‌شان، تعاملشان با يكديگر را در برمي گيرد و به نوعي خوانش انتقادي رسانه ها را به دنبال دارد، مي توانيم به هر حال در اين بازار مكاره كالاي مورد نياز خودمان را كه خبر درست است، كم و بيش پيدا كنيم. نكته ديگر اينكه همان طور كه خود جنابعالي هم اشاره فرموديد، در گذشته ما در معرض يك يا دو رسانه بوديم و معمولا خبرهايي كه دريافت مي كرديم را درست و دقيق مي پنداشتيم و قبول مي كرديم، حالا ممكن بود كه احيانا رگه هايي از عدم صحت هم درآنها باشد، اما امروز اين تعدد و تنوع بيش از حد رسانه ها واقعا مخاطب را گيج و سردرگم كرده و درعين حال شناخت واقعيت و شناخت خبر درست از نادرست بسيار دشوار شده است. من معتقدم كه امروز در درك و دريافت حقيقت بيش از هميشه ميان رسانه اي شده، يعني شما با اينكه در معرض يك يا دو رسانه قرار بگيريد و خبر را از آنها دريافت كنيد، نمي توانيد به خبر درست و دقيق دست پيدا كنيد. هيچ رسانه اي را در جهان نمي شود پيدا كرد كه خبر درست و دقيق را به مخاطبانش برساند. به همين دليل مخاطب امروز از راه مقايسه، از راه كنار هم گذاشتن پاره هاي خبر كه در رسانه هاي مختلف منتشر مي شود، بايد حقيقت را استنتاج كند. سواد رسانه اي مي خواهد كه بتوانيم پاره هاي حقيقت را از لابه لاي اخبار مختلف استخراج كند، آنها را در كنارهم قرار بدهد و به يك درك نسبي از خبر درست و اطلاعات دقيق برسد.

 

و در اين سبك و سنگين كردن يك سمت ماجرا مردم هستند كه مخاطب هستند و بايد تمايز قائل شوند يا استنتاج كنند در نهايت از بين پاره هاي خبر و نهايتا به نتيجه نهايي برسند. يك سمت ديگر توليدكنندگان اطلاعات هستند. اين روزها به نظر مي آيد كه اينقدر جهان علم( دست كم در موضوع علم اگر بخواهيم صحبت كنيم) هر روز در حال نو و تازه شدن است كه تقريبا براي خود خبرنگاران علمي هم پيدا كردن منابعي كه منبع صحيح اخبار باشد آسان نيست. يك سمت ماجرا شايد آن بزرگنمايي رشد علمي باشد، يك سمت ماجرا شركت هاي توليدكننده اي باشند كه به توليد خبرهاي علمي از محل هاي پژوهشگاه هاي علمي كمك مي كنند. خود توليدكنندگان خبر كه اينجا خبرنگاران و روزنامه نگاران و در حوزه هاي متفاوت هستند، اين گروه احتمالا با سختي بيشتر نسبت به گذشته روبرو هستند.

ببينيد از يك جنبه مي شود گفت كارشان راحت تر شده نسبت به دوره اي كه ما در رسانه ها و به خصوص در مطبوعات كار خبري مي كرديم، از يك جنبه هم مي شود گفت دشوارتر شده است. راحت تر شده به اين دليل كه بالاخره دسترسي به منابع خبري امروزه تسهيل شده و روزنامه‌نگار فقط و فقط سرنوشتش به يك منبع خبر وصل نيست. يك منبع خبري اگر از دادن خبر احتراز كند، منابع موازي هستند، گرچه ممكن است دقيق نباشند و خطر در عين حال اينجا هم هست كه اگر منابع خبري اصلي دريغ كنند از اينكه اطلاعات درست و دقيق در اختيار بگذارند، به هر حال خبر منتشر مي شود، اما با رگه هاي ناخالصي بيشتر، يعني هيچ وقت خبرنگار و روزنامه‌نگار كارش را متوقف نمي كند به اينكه يك منبع خبر به اوخبر بدهد يا ندهد. او به هر حال منابع موازي را جستجو مي كند و بسياري اوقات ممكن است اين منابع موازي موثق نباشند چندان كه بتوانند اخبار درست و دقيق را در اختيار بگذارند. اما بالاخره اينقدر امكانات زياد شده كه مي تواند خبرنگار گليم خودش را حداقل از آب بكشد. يادمان باشد اگر در گذشته يك منبع خبر خاص به ما خبر نمي داد، دستمان ديگر بسته بود، واقعا به هيچ جا دسترسي نداشتيم. امروز سايتهاي مختلف، شبكه هاي مختلف و منابع مختلف وجود دارد، بنابراين روزنامه‌نگار با وفور و تنوع و تعدد منابع خبري روبروست، اما مهم اين است كه اينقدر مسئوليت و تعهد اجتماعي و اخلاقي حرفه‌اي‌اش بالا باشد كه خودش را در قبال كشف و اعلام حقيقت مسئول بداند و نه اينكه هر خبري به دستش رسيد، علي‌رغم اينكه به صحتش اطمينان ندارد آن را منتشر كند، براي اينكه كار اين لحظه اش بگذرد. من معتقدم كه ما امروز بيش از گذشته به اين رسالت و مسئوليت اجتماعي در بين روزنامه‌نگاران نياز داريم و بايد اين جنبه از كار در كنار اخلاق حرفه اي تقويت شود تا مخاطباني كه عرض كردم در برابر منابع متعدد و مختلف قرار مي گيرند، واقعا بتوانند اعتماد كنند به رسانه اي كه مخاطبش هستند كه اخبار دقيق و درست در اختيارشان بگذارد.

 

آقاي دكتر فرقاني ما در سالهاي گذشته تا امروز مسير توسعه يافتگي را تجربه كرديم، در ادبيات توسعه يافتگي ما به تدريج توسعه پايدار اضافه شده، بحث هاي زيست محيطي در نظر گرفته شده، بحث هاي اقتصاد دانش بنيان، همه اين بحث ها در مسير توسعه يافتگي ايران امروز مطرح هست. نقش روزنامه‌نگاران يا رسانه هاي مختلف را در توسعه علمي ايران چطور مي شود تصور كرد؟ چون معمولا در بين محافل سياستگذاري، روزنامه‌نگاران علمي يا موضوعات علمي كه پرداخته مي شود به آنها، به عنوان مُخلفات است، يعني در كنار متن قرار مي گيرد، بيشتر در حاشيه است. به نظر شما ايراني كه قرار است توسعه يافته باشد، در آن روزنامه‌نگاران و خبرنگاران علمي چه نقشي مي توانند داشته باشند؟

به نكته خوبي اشاره فرموديد. شاخه نوپديد ارتباطات علم امروز در جهان به سرعت در حال گسترش است و اين ارتباطات علم را اگر به عنوان تنه اصلي در نظر بگيريم، شاخه هاي متعددي دارد، مثل ارتباطات سلامت، ارتباطات محيط زيست، ارتباطات توسعه و غيره، درعين حال نمي شود نقش رسانه ها را در پيشبرد توسعه انكار كرد. بدون رسانه ها بسيار دشوار است كه ما به توسعه برسيم. چرا؟ براي اينكه توسعه بيش از هر چيز نياز به درك علمي و در كنارش مشاركت عمومي در فرآيند توسعه دارد. مشاركت مستلزم آگاهي است، مستلزم دانش و اطلاعات است و امروز بيشترين حجم داده ها از طريق رسانه ها در اختيار مردم قرار مي گيرد. نه از طريق نظام هاي رسمي و آموزشي مثل مدارس و دانشگاه ها؛ بنابراين اول بايد اين را بپذيريم كه مسير توسعه امروز جهان از مجراي توسعه علمي مي گذرد، يعني علم بايد توسعه  پيدا كند و كيفيت زندگي را عوض كنيم. حالا علم چگونه توسعه پيدا مي كند؟ خود علم هم ديگر نمي تواند در حصار آزمايشگاه ها و پژوهشگاه ها و پژوهشكده ها و دانشگاه ها محصور بماند. در گذشته بيشترين هنرِ دانشمندان و محققان اين بود كه فرآيند تحقيقاتشان و نتايج آزمايش هايشان را تا لحظه آخر محرمانه نگه مي داشتند و هنوز هم عده اي هستند كه اعتقاد دارند كه ورود روزنامه‌نگاران  به اين عرصه باعث عوام زده شدن علم، باعث بي مقدار شدن علم و كاهش كيفيت و سطح علم مي شود. چرا؟ براي اينكه روزنامه‌نگاران ناگزيرند كه مفاهيم علمي را به زبان ساده براي مخاطبانشان بيان كنند تا امكان درك و فهم آن باشد و اعتقاد داشتند و هنوز هم دارند بعضي ها كه اين ساده سازي به كيفيت علمي لطمه مي زند. اما اتفاقاتي كه در جهان ارتباطات در اين چند سال اخير افتاده برعكس اين موضوع را نشان داده است.محصول علم به هر حال براي مصرف عمومي است.

 

و هزينه عمومي براي آن صرف مي شود

از هزينه عمومي براي توسعه علم استفاده مي شود، بنابراين اگر مردم حاصل و نتايج فعاليت هاي علمي را لمس نكنند، حس نكنند، مشاركت هم در فرآيند توسعه علمي نخواهند داشت. دستگاه هايي كه تخصيص اعتبار مي دهند هم الزاما ديگر ممكن است كه چنين كاري نكنند يا سهم بودجه پژوهش هاي علمي ممكن است آن طور كه بايد و شايد يا افزايش پيدا نكند، يا كاهش پيدا كند. بنابراين جهان به اين سمت رو آورده است كه بايد روزنامه‌نگاران علم داشته باشيم.امروز همان طور كه عرض كردم ما روزنامه‌نگاري علم و ارتباطات علم داريم. اين مستلزم اين است كه روزنامه‌نگاراني را پرورش دهيم، تربيت كنيم و آموزش دهيم كه بتوانند با فعاليت هاي علمي و فرآيند توسعه علمي آشنا بشوند و بتوانند مفاهيم و داده هاي علمي را بدون اينكه به كيفيت علمي‌شان لطمه وارد شود به زبان قابل هضم و قابل فهم براي عموم بازگو كنند. به اين ترتيب مهمترين اتفاقي كه بايد بيفتد يعني توسعه علمي اتفاق مي افتد. چرا؟ به خاطر اينكه علم در جامعه تبديل به فرهنگ مي شود، روش زندگي مردم مبتني بر روش علمي مي شود.

ديگر خرافات و حتي شايعات آن چنان كاركرد نخواهند داشت. مردمي كه آگاه باشند هيچ وقت به سراغ اين نوع داده هاي مجهول نمي روند، بنابراين اين شاخه از روزنامه‌نگاري و اين شاخه ازارتباطات (روزنامه‌نگاري كه من عرض مي كنم منظورم فقط رسانه هاي مكتوب نيست، همه انواع رسانه ها را در بر مي گيرد) بايد تقويت شود و ما حتي در دانشگاه دنبال اين هستيم كه مقطع مثلا كارشناسي ارشد و بعد دكتراي ارتباطات علم را راه اندازي كنيم، چرا كه به شدت احساس نياز مي كنيم. در جامعه خودمان كه قرار است توزيع علمي در آن حرف اول را بزند، ما اگر روزنامه‌نگاران علم نداشته باشيم، روزنامه‌نگاراني كه بتوانند با اين فرآيند خودشان را سازگار كنند، آن وقت هم به علم و هم به جامعه لطمه مي خورد.

 

آقاي دكتر وقتي راجع به توسعه علمي صحبت به ميان مي آيد گاهي اوقات اتفاقات علمي يا پديده هاي علمي يا رشد علمي با نگاه سياسي همراه مي شود.البته كه در زندگي ما ايراني ها سياست در همه چيز وارد مي شود و تحت تاثير قرار مي گيرد. به نظر شما سياست زده كردن يا سياسي كردن علم نمي تواند لطمه بزند به خود پديده علم، به طور مثال براي خبرنگاري كه قرار است توسعه علمي در ايران را نقد كند. اگر اشكالي را ببيند شايد گفته شود كه سياه نمايي اتفاق مي افتد در صورتي كه به نظر مي رسد كه اين بازار نقد و تحليل از سوي يك نگاه ناظر بيروني مي تواند كمك كند به رشد و توسعه علم در مسير كلان تر اگر به آن نگاه شود. به نظر شما سياست زده شدن علم چقدر مي تواند به كل فرآيند علمي و به روزنامه نگاري علمي لطمه بزند؟

قطعا بسيار آسيب رسان است، اين سياست زده شدن يا سياسي شدن علم، همچنان كه سياسي شدن عرصه هاي ديگر هم آسيب مي رساند. سياسي شدن محيط زيست هم آسيب رسان است. سياسي شدن سلامت هم آسيب رسان است و هر عرصه اي كه شما فكر كنيد. چرا؟ براي اينكه كار سالم و علمي ديگر نمي شود آنجا انجام داد. شما به نسبتي كه با يك حوزه سياست نزديك هستيد ممكن است پذيرش يا عدم پذيرش داشته باشيد، بنابراين تا قدري بايد بين ساحت هاي مختلف تمايز قائل شد و اجازه دهيم كه محيط زيست محيط زيست باشد، اجازه بدهيم كه عرصه علم عرصه علمي باشد. اصلا اين از ويژگي هاي جامعه توسعه يافته است كه تمايزگذاري مي كند بين عرصه هاي مختلف و آنها را با همديگر درهم نمي آميزد. در حوزه علم هم همين طور است. حوزه علم هم نياز به نقد و نظارت دارد. نياز به اطلاع رساني و آگاهي بخشي دارد و اگر هر نوع نقد و نظارتي تعبير و تفسير سياسي از آن به عمل آيد، عملا روزنامه‌نگاران را محافظه كار مي كند و منابع علمي را هم به همين  ترتيب، يعني عملا درهاي منابع علمي را هم كه داده هاي علمي را بايد به جامعه پمپاژ كنند، آن را هم مي بندد.

 

يك نوع بي حسي ايجاد مي شود

يك جور بي حسي، بي تفاوتي و انزواي اجتماعي

 

و اين چيزي است كه ما در توسعه به آن نيازي نداريم و بايد از آن دور شويم

 توسعه درست برعكس اين انزوا يا بي تفاوتي نياز به آدم هايي دارد كه نسبت به سرنوشت كشورشان حساس باشند، نسبت به پيشرفت جامعه‌شان حساس باشند، نسبت به اتفاقات و فعاليت هايي كه در جامعه‌شان مي افتد حساس و پيگير باشند و اين راهي ندارد جز اينكه رسانه ها داده هاي لازم را از عرصه هاي مختلف در اختيار مردم بگذارند و مردم احساس شفافيت كنند. در غير اين صورت مشاركتشان را دريغ خواهند كرد و توسعه بدون مشاركت محكوم به شكست است.

اميدوارم يك ساختار روزنامه‌نگاري حرفه اي در ايران هر چه سريعتر شكل بگيرد

 

آقاي دكتر الان نداريم؟

ما حداقل 180 سال است كه مطبوعات داريم ، ولي هنوز ساختار روزنامه‌نگاري مان حرفه اي نشده است. من فقط اشاره كنم كه روزنامه‌نگاري حرفه اي چهار پايه اصلي دارد، يكي استقلال حرفه اي است، يكي آموزش تخصصي است، يكي اخلاق حرفه اي است و يكي هم تشكل هاي صنفي. اين اركان بايد در چارچوب قانون با حمايت قانون با تضمين قانون واقعا شكل بگيرند تا روزنامه‌نگار هم به مسئوليت ها و وظايف خودش بتواند عمل كند و هم درعين حال پاسخگو باشد. هم از حقوق خودش بايد در چارچوب قانون برخوردار باشد و در اين چهار حوزه اي كه عرض كردم ، يعني قانون بايد حقوق و آزادي هاي روزنامه‌نگاران را تضمين كند، در عين حال مسئوليت هاي اجتماعي آنها را هم بشناسد و احصاء كند و در نتيجه روزنامه‌نگاري كه در فعاليت هاي حرفه اي آزادي عمل داشت، بايد پاسخگو باشد و ديگر نمي تواند غيرپاسخگو باشد. اما روزنامه‌نگاري كه با محدوديت روبرو باشد نمي توانيم صرفا از او مسئوليت بخواهيم. اگر روزنامه‌نگاري ما حرفه اي شود،همه سود خواهند برد و اگر مثل امروز سياست زده باشد به نظرم چه روزنامه نگاران، چه جامعه و چه دولت همه ضرر خواهند كرد.