شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- در 22 شهريور ماه 1299, همان روزي كه زنده ياد شيخ محمد خياباني به شهادت رسيد, در تبريز انساني متولد شد كه نغمه تلاش هايش را مردم به ياد داشته و خواهند سپرد . سخن از دكتر نطقي است.
پدر علم و يا بهتر بگوييم هنر روابط عمومي در ايران . كسي كه باور داشت به جاي لعن تاريكي بايد شمعي افروخت و جاي گوشه نشيني و مذمت بسياري از كاستي در سازمان ها و ادارات ، كمر همت به اصلاح آن بست .دكتر نطقي پدر روابط عمومي ايران معماري بود كه مي خواست ديواري بسازد محكم كه تا سال هاي سال پا برجا بماند كه اگر سازمان هاي كنوني مشتري مداري ، تكريم ارباب رجوع ، شفافيت در انجام كارها ، همدلي كاركنان و مهم تر از همه تعامل و پاسخ گويي مناسب با رسانه ها را سرلوحه خود قرار داده و در منشور اخلاقي خود به عنوان اصل هاي اساسي ياد مي كنند و چندين كارگاه آموزشي جهت نهادينه سازي اين اصول براي كاركنان خود برگزار مي كنند همه و همه مديون اين هنر نوپا در عرصه مديريت يعني روابط عمومي است.
دكتر حميد نطقي ، نخستين كسي است كه طرح ايجاد روابط عمومي در ايران را بنيان نهاد.او مشوق و محرك تاسيس انجمن روابط عمومي در ايران است. در خارج از دانشگاه هم به عنوان مشاور ، با بسياري از دفاتر روابط عمومي ها همكاري داشت. او نخستين استادي است كه مباني و تئوري هاي روابط عمومي را تبين كرده و كتابي نيز با نام مديريت و روابط عمومي دارد .اگر اكنون روابط عمومي را هنري از هنرهاي بشري مي دانيم و لزوم آن را در هر سازمان احساس مي كنيم و در چارت سازماني هر نهاد صنعتي،تجاري ، خدماتي و فرهنگي پس از مديريت و هيات مديره اين روابط عمومي است كه مي درخشد بايد به حق به نقش بي بديل دكتر نطقي اشاره كرد .
اين انسان عزيز كه به عظمت اين هنر پي برده بود رنج ها متحمل شد و سال ها كوشيد تا چنين ارگاني در هر سازماني نهادينه شود . چنين ارگاني كه اگر نبود انگار قلبي از كار افتاده است . همان گونه كه هيچ جانداري بدون قلب نمي تواند به حيات خود ادامه دهد روابط عمومي نيز قلب سازمان ها و تضمين كننده حيات آنهاست .سازمان هاي كنوني ما اگر به حيات خود ادامه مي دهند در درجه اول مديون دكتر نطقي هستند. وي انساني راستين بود و به اهميت صداقت و شفافيت در انجام كارهاي هر سازمان واقف شده بود . همان گونه كه در خاطرات شخصي خود چنين ياد شده است "از دوره اي كه تمايل برخي اشخاص را به پنهان كاري احساس كردم و ديدم كه فساد ، اغلب زير اين پرده آشيان مي گيرد و در تاريكي شب بهترين يار و ياور راهزنان است ، به فضايل آنچه بعدها شفافيت نام گرفت پي بردم و مديريت روابط عمومي را كليد حل اين مشكلات شناختم".
دكتر نطقي در مورد روابط عمومي سخنان بسياري گفته است كه تا به امروز سرمشق فعلان روابط عمومي بوده است وي معتقد بود روابط عمومي در متن است نه در حاشيه، ضرورت است نه در لوكس، در خود مديريت است نه در بيرون آن، پس حق داريم بگوئيم هر مديريتي سزاوار روابط عمومي اي است كه دارد.
روابط عمومي از مديريت جدا نيست و با آنچه كه به عنوان چرخ پنجم ارابه به تنه برخي مؤسسات مي چسبانند، فرق بسيار دارد. در نتيجه مطالعات متعدد و ممارسات ايشان بود كه اكنون روابط عمومي به جايگاه كنوني خود رسيده است و سازمان ها دريافته اند بي وجود چنين نهادي راه به جايي نخواهند برد . اين انسان بزرگ براي به تاسيس چنين پايگاهي در سازمان ها راه ها ي بسيار ي را پيمود و با اشخاص بسياري ملاقات كرد .
دكتر نطقي پس از آنكه در رشته حقوق از دانشگاه تهران دانشنامه كارشناسي دريافت مي كند راهي تركيه مي شود و دكتراي خود را در رشته حقوق بين الملل از دانشگاه استانبول دريافت مي كند.
وي علاوه بر تدريس, به زبان هاي فارسي, تركي (آذري, استانبولي, جغتائي), عربي, انگليسي, فرانسوي, آلماني و اسپانيولي احاطه كامل داشت از جمله تاليفات مهم و تاثير گذار وي در عرصه روابط عمومي بايد به به تدوين اولين كتاب در زمينه روابط عمومي با نام "مديريت در روابط عمومي" پرداخت كه در سال 1349 شمسي از سوي انتشارات دانشكده علوم ارتباطات انتشار يافت.وي در بخش ديگري از خاطراتش به مسير دشواري كه در اين راه پيموده است اشاره مي كند "نخست از كتاب هاي مربوط به اين حوزه چند جلدي تهيه كردم ، سپس حاصل خوانده هاي خود را با آثار نياكان و نامداران كشورمان سنجيدم و اين تركيب را سخت پسنديدم .
سپس در هشت سازمان خارجي بزرگ كه به مطالعه و مداقه آن دست يافتم ، عزم جزم كردم و در جستجوي راه حلي براي تدريس و تعميم روابط عمومي سالم و پاسخ گوي نيازهاي جامعه ما و متكي به فرهنگ خود از پاي ننشستم .از يمن بخت بيدار , جمعي از استادان پركار ، انديشه مند و هوشيار از هر گوشه و كناري ( كه بعدها ، دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي نام يافت ) گرد آمده بودند و به مسائل ارتباطي مي انديشيدند و به خصوص بنا به سابقه فعاليت ها ، به مسئله روزنامه نگاري توجه بيشتري داشتند و مسايل ديگر ارتباطي از قبيل روابط عمومي را نيز مد نظر داشتند .
از سوي ديگر در سال 1327 رييس روابط عمومي شركت نفت ( هنگام جنگ دوم جهاني ) مارشال مونتگمري بود كه بر انتخاب اعضاي اولين گروه روابط عمومي نظارت داشت . او تحصيل ، سابقه نويسندگي و ذوق مرا مناسب اين كار تشخيص داد و بدين گونه تطبيق اصول روابط عمومي براي اولين بار در ايران و شايد شرق ميانه به عهده ما افتاد . اين دوران ، فرصت بي نظيري براي قرار گرفتن روابط عمومي در يك مدرسه بود . بزرگترين يار و ياور من در آن هنگام، كتاب هاي حجيمي بوند كه از خارج وارد مي كرديم و من با ولع تمام مي خواندم . تنها ديدارهايي كه اگر دست مي داد از آن غفلت نمي كردم , ديدار با متخصصان ارتباطات بود كه براي دريافت و درك جهات مختلف ارتباط و روابط عمومي منابع مغتنمي بودند.
در اين ميان از آثار گذشتگان خودمان بايد ياد كرد و ارزش آن ها را باز شناخت " و اينچنين بود كه روابط عمومي پا به عرصه هستي سازمان ها نهاد . از اين شخصيت انديشمند, آثار قلمي متعددي به يادگار مانده, از جمله سرمقاله هايش در مجله وارليق است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي, سال ها زينت بخش اين مجموعه فرهنگي مي گرديد. اين دانشمند وارسته كه از جمله نخبگان علمي طراز اول كشور بود, پس از مبارزه اي طولاني با بيماري جانكاه, در روز جمعه 25 تيرماه 1378 ، با تربيت هزاران شاگرد ، كه هركدام امروزه خود استاد در اين رشته مي باشند جهان را ترك و به ملكوت اعلا پيوست .اما پرواز شكوهمندانه وي وي هماره در خاطره و ياد تمامي فعالان علوم ارتباطات اجتماعي كشور چه در عرصه رسانه و چه روابط عمومي در يادها و خاطره ها باقي خواهد ماند.