1- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و شوراي عالي اطلاع رساني دولت چه وظيفه اي در قبال روابط عمومي ها دارند ؟
وي اظهار داشت:بد نيست ابتدا نگاهي داشته باشيم به سايت شوراي اطلاع رساني دولت http://www.scict.ir/portal/Home كه در يكي از باكسهاي آن عنوان دبيرخانه شوراي عالي اطلاع‌رساني درج شده است . مطالب اين باكس را عينا جهت قضاوت و توجه به موضوع برايتان نقل ميكنم كه ذكر كرده :
"" دبيرخانه شوراي عالي اطلاع‌رساني در يك نگاه
دبيرخانه شوراي عالي اطلاع‌رساني در سال 1377 فعاليت خود را به عنوان يكي از نهادهاي‌ پيش‌رو در حوزه فناوري اطلاعات و ارتباطات آغاز كرد و توانست در طول اين مدت به كمك اختيارات تفويض شده و همكاري نهادهاي دولتي و خصوصي، بسياري از پروژ‌ه‌هاي حياتي كشور را در حوزه ICT آغاز و به ثمر برساند. وظايف دبيرخانه در تيرماه سال 1384 بر اساس مصوبه شماره 565 شوراي عالي انقلاب فرهنگي اصلاح و تصويب گرديده و جايگزين آيين نامه مصوب سال 1377 شد.
بر اساس ماده 1 آئين‌نامه شوراي عالي اطلاع‌رساني، به منظور سياستگذاري در امر اطلاع‎رساني و هدايت شبكه‎ها و مراكز اطلاعاتي و هماهنگي فعاليت آنها و تدوين برنامه‎هاي ميان‎مدت و بلندمدت در زمينه ‌تحقيقات بنيادي، توسعه‎اي و كاربردي اطلاع‎رساني در قالب نظام اطلاع‎رساني جمهوري اسلامي ايران، شوراي عالي اطلاع‎رساني تشكيل مي‎شود.
بر اساس ماده 2 آئين‌نامه مذكور، سياستگذاري در امر اطلاع‎رساني در چارچوب سياستهاي كلي نظام در امر اطلاع‎رساني و با توجه كامل به مصالح ديني، علمي، فرهنگي و اخلاقي نظام انجام خواهد يافت. ""
اين مدرس دانشگاه تصريح كرد:همانطور كه ملاحظه مينماييد در مجموعه وظايف يا ماموريت هاي دبيرخانه شورا ، حرف و سخن و مطلب شفاف و مشخصي در باره روابط عمومي ها وجود ندارد . و اساسا كاراين شورا در ارتباط باوزارت آي سي تي يا همان ارتباطات و فناوري اطلاعات ميباشد كه ربطي به كار روابط عمومي ندارد . حتي در جاهاي ديگر اين سايت نيز شما اثري از موضوع و پيگيري كار روابط عمومي ها نمي بينيد و صرف اشاره كردن به موضوع اطلاع رساني الزاما به معني عام وظايف و كاركردهاي روابط عمومي ها نيست . پس بطور بنيادي اصل مسئله داراي اشكال و ايراد است . تا چه برسد به اينكه بياييم بررسي كنيم كه اصلا انتقال وظايف و جايگاه روابط عمومي ها از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به شوراي عالي اطلاع رساني دولت درست بوده است يا نه ؟
خسروي ادامه داد:به عبارت ديگر هنوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي و شوراي عالي اطلاع رساني دولت برادري خود را به موضوع و مقوله روابط عمومي ثابت نكرده اند چه رسد به اينكه منازعه و گفتگو كنيم كه سايه كداميك از اين نهادها بايستي بر سر روابط عمومي ها باشد . از سوي ديگر چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي متولي فرهنگ است نبايد اكتفا به بازي كردن با كلمات نمود . چرا كه كار روابط عمومي از كار يك وزارت و يك سازمان بزرگتر است .

2- مسئولان حكومتي تا بحال چه اقدام موثري براي ارتقاي جايگاه روابط عموميها داشته اند ؟
وي گفت:متاسفانه هيچ حركت ملموس ، مستمر وكارشناسي اميدوار كننده اي در جهت رشد و شكوفايي روابط عمومي ها توسط وزارت ارشاد يا شوراي عالي اطلاع رساني دولت صورت نگرفته الا اينكه اخيرا بعد از اين همه كش و قوس و و عده وعيدهاي فراوان بالاخره بحث ارتقاي جايگاه روابط عمومي از اداره كل به مركز تصويب و ابلاغ شد كه البته در عنوان كلمه مركز نيز حرف و حديثهايي وجود دارد كه جاي پرداختن به آن در اين مجال نيست . . به هرحال موضوع روابط عمومي و باور روابط عمومي هنوز دغدغه اصلي مسئولان رده بالاي كشورمان تلقي نميشود چرا كه اين عزيزان درس روابط عمومي نخوانده اند . در دنياي پيشرفته مرسوم است كه مديران رده بالاي سازمانها دوره هاي آموزشي تشريفات ، ارتباطات و روابط عمومي ، فن بيان و سخنوري ، اخلاق حرفه اي و... را ميگذرانند ولي هيچ يك از ما جرات نداريم كه براي يك رييس جمهور يا يك وزير دوره روابط عمومي بگذاريم چون آنها احتمالا خود را بي نياز از اين مباحث ميدانند كه اينطور نيست و يا آنقدر درگير امور اجرايي ميشوند كه اهميت اين موضوع برايشان كم رنگ و بي اهميت ميشود و اين آفت بزرگي است براي مديران ما . چرا كه بسيار ديده شده كه مسئولان رده بالاي كشور در تعاملات و مذاكرات خود با طرفهاي خارجي اصول ديپلماسي روابط عمومي وآيين تشريفات را به خوبي ندانسته و يا بي تفاوت از كنارآنها گذشته اند كه خيلي زشت و ناپسند ميباشد يا حداقل از اهميت و جايگاه روابط عمومي اطلاع لازم و كافي را ندارند . و همه اينهابرميگردد به ريشه تاريخي ورود روابط عمومي به كشور ما بدين معنا كه روابط عمومي كوركورانه و تقليدي وارد شد ولي فرهنگ آن بدرستي وارد كشور و ادبيات مديريتي مديران ما نشد . اين است كه بلد نيستيم بخوبي با روابط عمومي انس بگيريم . ما روابط عمومي حرفه اي را برنمي تابيم . چون ممكن است مديريت ما را به خطر اندازد و چون اغلب مديران ما نميخواهند تاج و تخت مديريتي شان را از دست بدهند بنابراين روابط عمومي تخصصي و حرفه اي كه بخواهد واقعا حرفه اي ودرست عمل كند جايگاهي نداشته و عرصه جولان پيدا نميكند بويژه آنكه در بيرون سازمان اين روابط عمومي يك حامي درست و درمان محكم و قوي و برش دار ندارد و پشت روابط عمومي هاي ما خالي است و پناهگاهي مطمئن ندارند . مثلا روابط عمومي در كشور ما داراي سنديكا و اتحاديه و سازمان نظام صنفي نميباشد بنابر اين مظلوميت روابط عمومي هاي ما به جايي نميرسد و دادخواهي از آنان نميشود و اينها همه در حالي است كه حتي كله پزها ( طباخي ها ) براي خود سنديكا و صنف دارند ولي در كمال ناباوري روابط عمومي ها هيچي ندارند .

3- روابط عمومي در ايران چه مشكلات و چالشهايي دارد ؟
عضو هيات مديره انجمن روابط عمومي افزود:چالش ها و كمبودهاي مهم حوزه روابط عمومي در كشورمان را ميتوان در سه عنوان مهم خلاصه نمود : بودجه – اختيار – اعتبار .بودجه روابط عمومي ها شفاف و سازمان يافته نيست . لازم است روابط عمومي ها از نظر بودجه نيز داراي رديف و جايگاه قانوني كارآمد و مشخصي باشند . در خصوص اختيار نيز بايستي عرض كنم كه روابط عمومي بدون اختيار يك روابط عمومي ناقص و بي خاصيت است . شما اگر اختيار داشته باشيد اقتدار پيدا ميكنيد . روابط عمومي كه از خود اختيار ندارد اقتداري هم ندارد . كسي برايش تره هم خرد نميكند . حرفش برش ندارد . خريدار ندارد . روابط عمومي ، مترسك سر جاليز نيست . روابط عمومي جان دارد ، حس دارد ، زنده است . روابط عمومي داراي اختيار ، سلسله مراتب دارد و ميتواند سازماندهي كند و سر و ته داشته باشد . با برنامه به پيش برود . روابط عمومي بدون اختيار ميشود آلت دست ديگران . روابط عمومي بدون اختيار ميشود بله قربان گوي اين و آن و اين خيلي خطر ناك است . و در خصوص اعتبار هم بايستي بگويم كه مديران نبايد در خصوص تعويض مديران روابط عمومي ها عجله كرده و سليقه اي عمل نمايند .درد بزرگ روابط عمومي هاي ايران همانطور كه گفتم اين است كه در بيرون از سازمان خود حامي صنفي ندارند . روابط عمومي ها بايد در بيرون حامي قوي داشته باشند . يك كسي باشد كه آنها را ضبط و ربط كند . از سوي ديگر روابط عمومي ما با دنياي روابط عمومي بيرون از اين مرزها بيگانه است . اتفاقات بسيار بزرگي در حوزه روابط عمومي در سطح دنيا به وقوع مي پيوندد كه ما از آنها بي تفاوت ميگذريم در صورتي كه آن اتفاقات مثل جشنواره روابط عمومي ها خود فرهنگ ساز بوده و اغلب ازنتايج آنها در طرحها و برنامه هاي كشورها استفاده ميشود . همين چند وقت پيش در يكي از سايتهاي روابط عمومي خارجي مطالعه ميكردم كه عده اي آمده اند براي آموزش روابط عمومي به بچه هاي كودكستانها از يك كمدين معروف آمريكايي بهره گرفته اند يعني يك كار ريشه اي هدفدار و درست . آموزش از كودكستان آنهم با زبا ن طنز و شاد و توسط يك كمدين معروف . نه يك استاد دانشگاه . خوب اين خيلي مهم است . بايد توجه كرد . بعضي ها فكر ميكنند كه در خلا زندگي ميكنند . بعضي ها فكر ميكنند در يك جزيره دور افتاده از بشريت زندگي ميكنند فلذا راه ها و روشهايشان فقط بدرد خودشان ميخورد .