شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : گفت‎وگو با برايان تريسي/ موفقيت وظيفه شماست
یکشنبه، 13 تیر 1395 - 23:02 کد خبر:24547
خيلي از آدم‎ها معتقدند تنها راهي كه مي ‎توانند پيشرفت كنند اين است كه بقيه مردم ماليات بپردازند يا بودجه دولتي هزينه شود تا به آن‎ها آموزش رايگان، تعليم رايگان مشاغل، مراقبت رايگان از كودكان، حمل و نقل و اياب و ذهاب يارانه ‎اي و هرچيز ديگري كه پشتيبانان استخدام دولتي به آن فكر كرده ‎اند، ارائه شود.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- خيلي از آدم‎ها معتقدند تنها راهي كه مي ‎توانند پيشرفت كنند اين است كه بقيه مردم ماليات بپردازند يا بودجه دولتي هزينه شود تا به آن‎ها آموزش رايگان، تعليم رايگان مشاغل، مراقبت رايگان از كودكان، حمل و نقل و اياب و ذهاب يارانه ‎اي و هرچيز ديگري كه پشتيبانان استخدام دولتي به آن فكر كرده ‎اند، ارائه شود.
 
آيا اين واقعيت دارد؟ آيا مي ‎توانند تنها با تلاش خود از هيچ آغاز كنند و بالا بيايند؟ براي كمك به يافتن پاسخ اين پرسش ‎ها تصميم گرفتم با مردي خودساخته و يكي از متخصصان برتر موفقيت در دنياي امروز، برايان تريسي، صحبت كنم. برايان يك سخنران و نويسنده مشهور جهاني ‎ست كه كتاب‎ هاي بي ‎نظيري در زمينه موفقيت و مديريت نوشته است.


 
آيا مي‎ توانيد از زندگي خود قبل از اين‎كه در اين راه قدم بگذاريد و تبديل به فردي موفق شويد، صحبت كنيد؟
 من در يك خانواده از طبقه كارگر بزرگ شدم با والديني كه شغل دائمي نداشتند. دبيرستانم را به پايان نرساندم و زندگي خود را با كارگري شروع كردم. كارهايي مثل شستن ظروف، كار در كارخانه ‎ها، مزرعه ‎ها و دامداري ‎ها و ساختمان‎ سازي.
 
وقتي ديگر نتوانستم كار كارگري پيدا كنم، شغلي در فروش مستقيم و ويزيتوري و حق ‎العمل ‎كاري يافتم و به درِ خانه ‎ها مي ‎رفتم و محصولات كوچكي را مي ‎فروختم و از درصدي كه از آن عايدم مي ‎شد زندگي ‎ام را مي‎ گذراندم.
 
بسياري از افراد اولين قدم‎ هاي جاده موفقيت را سخت ‎ترين مرحله آن مي‎ دانند. چون كمترين منابع و گزينه ‎ها را در اختيار دارند. شما چه كرديد؟
 

بقا بزرگ‎ترين انگيزه است. من هيچ پولي نداشتم، هيچ كس را نمي‎ شناختم، دوستي نداشتم و هيچ شانس و موقعيتي هم نداشتم. بنابراين به سمت اولين كار فروش كه مي‎ توانستم به دست آورم حمله بردم و تمام قلب و روح خود را صرف كسب پول كافي براي زنده‎ ماندن كردم.


پس از شش ماه تلاش، يك فروشنده با تجربه مرا نشاند و فرايند فروش حرفه ‎اي را به من نشان داد. هنوز هم به ياد دارم از اين‎كه در فروش حرفه ‎اي روش و سيستمي وجود داشت، بسيار شگفت ‎زده شده بودم. همين موضوع، زندگي ‎ام را تغيير داد.
 
از آن به بعد، يك فلسفه براي خود داشتم: «مي‎ تواني هر چيزي را كه لازم است براي رسيدن به هدفي كه براي خود تعيين كرده ‎اي بياموزي.» هرگز از آن باور اوليه منحرف نشدم، نه براي خودم و نه براي ديگران.
 
اتفاق بزرگ زندگي ‎تان چه بود؟

 در زندگي هر كسي لحظه مهم و نقطه تحولي وجود دارد. وقتي به عقب نگاه مي‎ كنيد، در مي‎ يابيد كه به دليل اتفاقي يا تجربه ‎اي يا حتي حرفي كه كسي در لحظه‎ اي حساس به شما گفته زندگي‎ تان تغيير كرده است. من باور ندارم كه اتفاق بزرگي وجود داشته باشد. زندگي فرايندي طولاني و دنباله ‎دار از دو قدم به جلو و يك قدم به عقب است. با گذشت زمان، اگر به سختي كار كنيد و دائم مهارت‎ هاي خود را ارتقا دهيد، پيشروي مالي و پيشروي در بسياري از راه ‎هاي ديگر را آغاز خواهيد كرد.
 
بسياري از افرادي كه مي‎ شناسم و موفق هم هستند، هنوز هم كار مي ‎كنند؛ تلاش مستمر مي‎ كنند تا به چيزهاي بيشتري دست يابند و كارهاي بهتري انجام دهند. اين به خاطر نگراني براي پول نيست، بلكه به دليل اين است كه آنان ايده به كاربردن هوش و منابع شخصي در انجام كاري ارزشمند را كه اغلب نتايج مالي به همراه دارد، دوست دارند.
 
همان‎گونه كه متخصصين هرگز خود را متخصص نمي ‎نامند، افراد موفق هم هرگز احساس نمي كنند كه «رسيده ‎اند». هركاري كه انجام  بدهند، كار بيشتري وجود دارد كه در آينده انجام بدهند. هرگز راضي نمي‎ شوند. بسياري از افراد موفقي كه مي‎ شناسم متعهد به انجام كارهاي بيشتر و بيشتر هستند تا پتانسيل خود را به تمامي به كار ببرند.
 
به آن‎ها كه مي ‎گويند شما فقط شانس خوبي داشتيد، چه داريد كه بگوييد؟
 من در اين رابطه بسيار سخنراني كرده و نوشته ‎ام. چيزي به اسم شانس وجود ندارد، فقط احتمالات وجود دارند. خبر خوب اين‎كه شما مي‎ توانيد به سهم خود روي احتمالات تاثير بگذاريد.


هرچه سخت‎ تر كار كنيد، خوش‎ شانس‎ تر مي‎ شويد. هرچه بيشتر در مورد كار خود بياموزيد، بهتر مي‎ شويد و نتايج بهتري به دست مي آوريد. هرچه زمان خود را بهتر مديريت كنيد، پربارتر خواهيد بود و نتايج بهتري حاصل مي ‎شوند. در نتيجه احتمالات به اين صورت مي‎ شود كه شما فرد مناسب هستيد، كار درست انجام مي‎ دهيد و در جاي درست قرار داريد. بنابراين درها براي شما گشوده مي‎ شوند و شما بسيار سريع‎تر از يك فرد متوسط منفعل و كسي كه منتظر است و اميدوار است چيزها بهتر شوند، به پيش مي‎ رويد.
 
بسياري از افراد مي ‎گويند كه نمي ‎توانند موفق شوند؛ چون با موانعي روبرو مي‎ شوند كه آن كار را غيرممكن مي ‎كند.


درواقع هركسي در سراسر دنيا از هيچ آغاز مي‎ كند. آن‎ها زندگي خود را با آموزش محدود و بدون توانايي كسب درآمد آغاز مي‎ كنند. از آن پس، تنها هستيم. افراد موفق مسووليت كامل موقعيت خود را مي ‎پذيرند، خوب يا بد. آن‎ها بهانه نمي ‎تراشند يا ديگران را سرزنش نمي‎ كنند. آنها انتقاد يا شكايت نمي‎ كنند. اگر از موقعيت خود خرسند نيستند، مشغول مي‎ شوند و آن موقعيت را به گونه‎ اي تغيير مي ‎دهند كه از آن شادمان باشند.
 
با گذشت زمان، افراد فراواني را ملاقات كردم كه با محدوديت‎ ها و كمبودهايي مواجه بودند كه بيشتر مردم حتي نمي ‎توانند تصورش را بكنند و ادامه دادند و موفق شدند.
 
من با گروهي مهاجر كار كردم كه بدون هيچ پولي به اين كشور آمدند و حتي يك كلمه انگليسي نمي ‎دانستند و هيچ آموزشي نديده بودند، هيچ آشنايي نداشتند و جايي براي شروع نداشتند. من با مردمي كار كردم كه نابينا بودند يا روي ويلچر بودند. با مردمي كار كردم كه آموزشي بسيار سطح پايين داشتند و هيچ موقعيتي براي شان وجود نداشت و ادامه دادند و موفقيت ‎هاي بزرگي در زندگي كسب كردند. با هر دليلي كه شخص براي حركت ‎نكردن و پيشرفت ‎نكردن بياورد، مي ‎تواند به اطراف خود بنگرد و كسي را بيابد كه موقعيتي بسيار بدتر از حد تصور آنان داشته اما با اين وجود موفق بوده است.

منبع: خلاقيت