شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : وجوه تمايز بخش سواد رسانه اي از سواد اطلاعاتي و قابليت هاي ضروري
سه شنبه، 8 تیر 1395 - 10:42 کد خبر:24435
تا امروز حدود 34 نوع سواد در حوزه هاي مختلف علمي بر شمرده شده است؛ از جمله سواد اقتصادي، سواد سياسي، سواد اجتماعي، سواد كامپيوتري، سواد اينترنتي، سواد كاري و.....و در نهايت سواد رسانه اي و سواد اطلاعاتي كه بسياري از مردم حتي كارشناسان ارتباطات و آي تي نيز گاها اين دو مفهوم را به جاي يكديگر بكار برده و تمايزي بين آنها قائل نمي شوند.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، تا امروز حدود 34 نوع سواد در حوزه هاي مختلف علمي بر شمرده شده است؛ از جمله سواد اقتصادي، سواد سياسي، سواد اجتماعي، سواد كامپيوتري، سواد اينترنتي، سواد كاري و.....و در نهايت سواد رسانه اي و سواد اطلاعاتي كه بسياري از مردم حتي كارشناسان ارتباطات و آي تي نيز گاها اين دو مفهوم را به جاي يكديگر بكار برده و تمايزي بين آنها قائل نمي شوند. لذا در اين يادداشت سعي خواهد شد ضمن ارائه تعريفي از سواد، مفهوم سواد رسانه اي و سواد اطلاعاتي را تشريح كرده و وجوه تمايز بخش آنها را از نظر بگذرانيم تا شايد به فهم بهتري از اين دو مفهوم انجاميده و از بكارگيري نابجاي آنها اجتناب گردد.

تعريف سواد: به طور خيلي خلاصه، سواد را مي توان توانائي خواندن و نوشتن تعريف كرد ولذا هر كس كه در سطحي، قادر به خواندن و نوشتن متني حداقل به يك زبان رايج و ترجيحا مادري باشد مي توان او را در سطحي از با سوادي ارزيابي و قرار داد. در مفهوم جديد سواد در عصر اطلاعات نيز نيازمند ارائه تعريف گسترده‌تري از اين مفهوم در دو ُبعد رسانه اي و اطلاعاتي هستيم كه بسيار فراتر از  توانايي خواندن و نوشتن بوده و مبتني بر قابليت ها و مهارت هاي ديگري است. در ادامه و قبل از يادآوري الزامات هريك از اين دو نوع سواد رايج در جامعه شبكه اي، ابتدا نظري خواهيم افكند به تعريف سواد اطلاعاتي تا بهتر بتوان شاخص هاي آن را بر شمرد.

سواد اطلاعاتي مفهوي است كه بيشتر در فرهنگ و متون كتابداري مورد استفاده قرار مي گيرد و مي توان اين مفهوم را اينگونه تعريف كرد كه سواد اطلاعاتي، علاوه بر توانايي خواندن و نوشتن، آگاهي از قابليت هاي محاسباتي و توانايي تشخيص و بيان روشن مسائل، به كمك فن آوري رايانه اي است كه البته اين آگاهي، شامل برنامه ريزي رايانه اي نمي شود.  سواد اطلاع رساني نيز به نظامي گفته مي شود براي سازماندهي، ذخيره سازي، بازيابي و اشاعه اطلاعات طراحي شده كه اين امور را در سازمان ها و موسسات حرفه اي، معمولا كارشناسان داده پرداز و داده كاو و يا كارشناسان دانش شناسي و كتابداران بر عهده مي گيرند. در واقع، سواد اطلاعاتي قابليتي است كه فرد را در دسترسي مفيد و موثر به اطلاعات، ارزيابي انتقادي آن و استفاده دقيق و خلاق از اطلاعات بدست آمده به منظور رفع نيازهاي اطلاعاتي خويش توانمند مي سازد. به بيان ديگر مي توان گفت كه سواد اطلاعاتي توانايي بازيابي و تفكر در باره اطلاعات و قدرت استفاده از اطلاعات به عنوان يكي از ضروريات كار، زندگي و برقراري ارتباط بين انسان ها ست(ويستا، نقل به مضمون). سالهاست كه كتابداران تلاش مي‌كنند با استفاده از انواع ابزارها و فناوري‌ها به طور مؤثر مفيد، برنامه‌هاي آموزش استفاده از كتابخانه و منابع آن را مطابق با دانش موضوعي و حوزه تخصصي مراجعان عملي سازند و لذا در ابتدا به جاي سواد اطلاعاتي  مفهوم سواد ريانه اي متدوال شد. از اواسط دهه ۱۹۸۰ كتابداران دانشگاهي با استفاده از ابزارهاي فناوري اطلاعات، برنامه‌هاي آموزش استفاده‌كنندگان را با عنوان «سواد اطلاعاتي» به جاي «سواد كتابخانه‌اي» ارائه كردند( ويكي پديا).

در ادامه، برخي از مهم ترين مهارت هاي سواد اطلاعاتي و توانايي هاي مرتبط با اين مفهوم را  كه در تعريف فوق هم به آنها اشاره اي شد يادآوري مي گردد:

 

مهارت هاي سواد اطلاعاتي

درگزارش مهارت هاي سواد اطلاعاتي(هنري ولين,1994)اين مهارت ها به عنوان توانايي هايي ياد شده كه در  شكل گيري و رشد سواد اطلاعاتي تاثيردارند. براساس اين نظريه، باسوادان اطلاعاتي دردستيابي به اطلاعات موردنياز بايد  به اين مهارت هاي ششگانه توجه كنند:

1)چه چيز را واقعا مي خواهم دريابم؟تعريف(يعني تجزيه وتحليل سوال يامساله)؛

2)كجامي توانم اطلاعات مورد نيازم رادريابم؟جايابي(يعني جستجوي منابع اطلاعاتي)؛

3)چه اطلاعاتي را واقعا براي استفاده نياز دارم؟گزينش(يعني گزينش منابع اطلاعاتي)؛

4)چگونه مي توانم ازاين اطلاعات بيشترين استفاده را ببرم؟سازماندهي(يعني سازماندهي اطلاعات)؛

5)چگونه مي توانم اين اطلاعات را ارئه دهم؟نحوه ارائه(يعني، استفاده ازاطلاعات)؛

6)چه چيزي از اين اطلاعات آموختم؟ارزشيابي(يعني,ارزشيابي منابع واطلاعات گردآوري شده)

كتابدار يا داده كاو يا كارشناس دانش شناسي با اجراي برنامه آموزش انفرادي يا جمعي مي تواند اين موارد را به پژوهشگر آموزش دهد. درمرحله اول، چگونگي تجزيه و تحليل سوال يا موضوع تحقيق، محدودكردن آن به زمان، مكان وياگروهي خاص به گونه اي كه قابل جستجو باشد، آموزش داده مي شود. اهميت اين مرحله، در درك موضوع وفهم كامل سوال طرح شده توسط پژوهشگرنهفته است. دراين ارتباط، كتابداران با دانش ميان رشته اي كه دارند مي توانند ارتباط بين منابع اطلاعاتي مختلف وموضوع هارا شناسايي كنند و همين مهارت ها را به پژوهشگرنيز انتقال دهند( اقليمي، مريم).

وجوه سواد اطلاعاتي

حال نظري مي اندازيم به وجوه اصلي سواد اطلاعا تي؛ به اعتقاد بوندي (2004)، شش وجه يا شاخص هسته اي، زير بناي سواد اطلاعاتي را تشكيل مي دهد كه عبارتند از:

درك و به رسميت شناختن نياز به اطلاعات از سوي فرد و توانايي تعيين محتواي نياز اطلاعاتي؛
2) درك نياز به اطلاعات به صورت بسيار موثر؛
3) توانايي ارزيابي انتقادي اطلاعات يافت شده و نيز ارزيابي روش جستجوي به كار گرفته شده براي دسترسي به اطلاعات؛
4) مديريت اطلاعات گردآوري شده؛
5) توانايي ارائه مفاهيمي جديد با استفاده و درك اطلاعات يافت شده؛
6) توانايي استفاده از اطلاعات به صورت كامل و با درك تمامي جوانب آن به صورت كامل( احمديان را، حميده، 1386).

در ادامه مروري خواهيم داشت به سواد رسانه اي و پس از استخراج مفاهيم و شاخص هاي آن، وجوه سواد رسانه اي، و مهارت ها و توانايي هاي آن را بر خواهيم شمرد تا بهتر بتوان اين دو مفهوم را از يكديگر متمايز كرد.

سواد رسانه‌اي علاوه بر توانايي ملحوظ در سواد سنتي، كه همان توان خواندن و نوشتن بود، توانايي تحليل و ارزشيابي پيام‌ها و قدرت توليد و انتقال اطلاعات به ديگران در قالب‌هاي مختلف و با ابزار گوناگون را در انسان پديد مي‌آورد. اين‌گونه از سواد؛ با توانمند كردن انسان بر درك نحوه كار رسانه‌ها و نحوۀ معني‌سازي آنها، ماهيت و اهداف توليد پيام رسانه‌ها و تأثيرات و تكنيك‌هاي رسانه‌هاي گوناگون، او را از مصرف‌كنندگي صرف خارج كرده و در برابر اثرات رسانه‌ها مقاوم مي‌سازد. سواد رسانه‌اي در كنار آموختن خواندن ظاهر پيام‌هاي رسانه‌اي از رسانه‌هاي مختلف، مي‌كوشد خواندن سطرهاي نانوشتۀ رسانه‌هاي نوشتاري، تماشاي پلان‌هاي به نمايش درنيامده و يا شنيدن صداهاي پخش‌نشده از رسانه‌هاي الكترونيك را به مخاطبان بياموزد.(صبري، حميد، 1381) از آنجا كه سواد رسانه اي  از دو دهه پيش با گسترش استفاده از اينترنت در كشور رايج شد در ابتدا به جاي اين مفهوم در مباحث علمي و آموزشي از عبارت سواد اينترنتي به طور گسترده اي بهره گيري مي شد. در ادامه با در نظر گرفتن مفاهيم و شاخص هاي سواد رسانه اي وجوه آن را بر مي شمريم  تا به درك هر چه بيشتر خوانندگان از تمايزات اين دو مفهوم بيانجامد.

وجوه سواد رسانه‌اي

سواد رسانه‌اي يك موضوع چند وجهي است كه قدرت درك مخاطبان از نحوه كاركرد رسانه‌ها و شيوه‌هاي معني سازي در آنها را مورد توجه قرارمي‌دهد و مي‌كوشد اين واكاواي را براي مخاطبان به يك عادت و وظيفه تبديل كند. سواد رسانه‌اي را مي‌توان بستر منطقي دسترسي، تجزيه و تحليل و توليد ارتباط در شكل‌هاي گوناگون رسانه‌اي و در همين حال تامين شرايط مصرف محتواي رسانه‌اي از منظر انتقادي دانست

سه وجه سواد رسانه‌اي عبارتند از: الف: ارتقاي آگاهي نسبت به رژيم مصرف رسانه‌اي و يا به عبارت بهتر تعيين ميزان و نحوه مصرف غذاي رسانه‌اي از منابع رسانه‌اي گوناگون كه در يك كلام، همان محتواي رسانه‌هاست؛ ب: آموزش مهارت‌هاي مطالعه است يا تماشاي انتقادي؛ ج: و تجزيه و تحليل اجتماعي، سياسي و اقتصادي رسانه‌هاست كه در نگاه اول قابل مشاهده نيست(شكرخواه، يونس، 1388)

 

در واقع، سواد رسانه اي بر خلاف تصور عوام، مقابله با رسانه ها نبوده و بلكه مديريت محتوا و توانايي شناسايي سودمند ترين پيام ها و مناسب ترين آنهاست. بدين منظوركاربر و استفاده كننده از رسانه بايد فعالانه در ميان خيل ابزارهاي رسانه اي و شبكه ها دست به گزينش رسانه مطلوب و انتخاب بهترين پيام بزند و لذا لازم است قبل از مراجعه به رسانه اي از ماهيت و كاركرد آن رسانه آگاهي گافي داشته باشد كه اين مهم ميسر نخواهد شد جز از طريق خود آموزي، فراگيري مهارت هاي لازم، اقزايش توانايي هاي سواد رسانه اي و تشريك مساعي با كارشناسان و صاحب نظران امر. از اين رو در ادامه، برخي از مهم ترين مهارت هاي سواد رسانه اي و توانايي هاي مرتبط با سواد رسانه اي  كه در تعريف فوق هم به آنها اشاره اي شد يادآوري مي گردد:

مهارت هاي سواد رسانه اي

  مهارت دسترسي و استفاده از اطلاعات و محتوا( اهميت خودآگاهي و توان افزايي)؛

  مهارت تحليل(توانايي حل مشكل) و ارزيابي آن؛

  مهارت ارزيابي انتقادي( يا تفكر انتقادي)؛

  مهارت توليد خلاق و ارتباط با پيام هاي رسانه اي

اگر چه برخي از مهارت هاي بر شمرده شده با توانايي هاي سواد رسانه اي هم پوشاني دارد، با اين حال مي توان توانايي هاي لازم براي تحقق آن را به طور جداگانه در راستاي آن مهارت ها به شرح ذيل از يكديگر متمايز كرد. در واقع اگر بخواهيم فراتر از مهارت هاي ياد شده به قابليت هاي ديگر با سوادان رسانه اي اشاره كنيم مي توان برخي از توانايي‌هايي را كه مي‌توان در سايۀ تحصيل سواد رسانه‌اي كسب كرد اينگونه بر شمرد:

 

توانايي‌هاي مرتبط با سواد رسانه‌اي

توانايي استفاده از تكنولوژي روز از جمله كامپيوتر، براي پردازش و توليد اطلاعات؛

توانايي نتيجه‌گيري در مورد روابط علّي و معلولي، ميان گزارش‌هاي رسانه‌ها و واكنش عمومي؛

توانايي تشخيص تأثير تحريف، كليشه‌سازي، تبليغات و خشنونت در رسانه‌هاي ديداري؛

توانايي تشخيص تفسير و بوجود آوردن تصويرهاي بصري؛

توانايي مصرف انتقادي و نه منفعلانه از رسانه‌ها؛

توانايي اتخاذ رژيم مصرف رسانه‌‌اي؛( كسي كه از سواد رسانه‌اي برخوردار است مي‌تواند به درستي تصميم بگيرد؛ كه چه مقدار و چگونه از غذاهاي رسانه‌اي استفاده كرده و در معرض چه بخش‌هائي از رسانه قرار بگيرد)؛

 توانايي تجزيه و تحليل اجتماعي، سياسي و اقتصادي رسانه‌ها)كانسيداين و شكرخواه)

با ملاحظه تعاريف ارائه شده براي هر يك از سوادهاي رسانه اي و اطلاعاتي مي توان اينگونه نتيجه گيري كرد كه مفهوم سواد رسانه اي كه پيش تر از آن به عنوان سواد اينترنتي هم ياد مي شده است ناظر  و مبتني بر مهارت هاي دسترسي و استفاده خود آگاهانه و هوشمندانه  از اطلاعات و محتوا، تحليل و ارزيابي مسئله، ارزيابي منتقدانه و مهارت توليد خلاقانه و ارتباط گيري با پيام هاي رسانه اي بوده و دو عامل توانايي گزينش و استفاده از تكنولوژي مناسب، و توانايي تشخيص و تفسير و انتقاد از جمله مهم ترين عوامل نشانگر سطوح سواد رسانه اي است؛ در حالي كه در مفهوم سواد اطلاعاتي كه در آغاز با تعبير سواد كتابخانه اي بيشتر در ميان كتابداران و پژوهشياران كتابخانه ها رايج شد توانايي و مهارت تجزيه وتحليل سوال، جستجو و گزينش منابع اطلاعاتي، سازماندهي، استفاده و ارزشيابي آنها از مهم ترين شاخص هاي تعيين سطحي از سواد اطلاعاتي قلمداد مي شود و لذا در اين مفهوم، پايگاه هاي داده ها و اطلاعات خاصي چون اسناد و مدارك ، منابع مكتوب و ديجيتال و شيوه دسترسي و گزينش داده هاي مورد نياز توسط كاربر داراي اهيمت خاصي پيدا كرده، اما در مفهوم سواد رسانه اي علاوه بر موارد فوق، كاربران بايد فراتر از آن به عنوان كنشگري فعال، مهارت و توانايي هاي ديگري همچون ماهيت و كاركرد رسانه، انگيزه سنجي صاحبان رسانه، تحليل روابط علي و معلولي پيام و گزارش هاي دريافتي و توانايي تشخيص و تمييز تحريف ها، كليشه سازي ها، تفكيك و تحليل تبليغات و نقد هر يك را بخوبي كسب كند و همواره  با درك شناخت نياز خود از خود سوال كند كه از ميان انبوه رسانه ها و شبكه هاي خبري و اطلاعاتي و نيز انبوه محتواهاي توليد شده، كداميك را برگزيند تا  بيشترين منفعت و سودآوري را در راستا ي پاسخگويي به نيازش براي وي رقم زند.

 

منابع:

http://vista.ir/article/213854

http://hamshahrionline.ir/details/83516

http://forsatedidan.blogfa.com/post-3.aspx

http://akbarghandi.blogfa.com/

https://fa.wikipedia.org/wiki