شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، تقاضا براي هدست‎هاي واقعيت مجازي جديد شركت سامسونگ چنان بالا بود كه اين غول لوازم الكترونيك براي چند ماه در پاسخ‎دهي به اين سفارش‌ها با مشكل روبه‌رو شد. با اين حال هر‌چه قدر هم كه بازار مصرفي اين گجت داغ باشد، بازار كاربردهاي تجاري آن در حال پيشي گرفتن است. كريس كاپوسلا، مدير ارشد اجرايي مايكروسافت، دركنفرانس توسعه‎دهندگان كه در ماه آوريل برگزار شد، در اين خصوص اظهار كرد: «ما به‎طوركلي گرايش تجاري نسبت به اين نوع گجت‎ها را دست كم گرفته بوديم. به نظر مي‎رسد بخش اعظم گرايش اوليه به هدست هولولنز واقعيت مجازي مايكروسافت از سوي شركت‌هايي نظيرLowe’s، Saab و Volvo صورت گرفته باشد. همين موضوع سبب شد تا مايكروسافت تمركز اوليه خود را در خصوص هولولنز از بازي‎هاي رايانه‎اي به كاربردهاي تجاري تغيير دهد.

به نظر شما چگونه مي‎توان به واسطه پديده واقعيت مجازي شاهد بهبود عملكرد در محل كار بود؟ Lance Ulanoff مفسر فناوري در مقاله‎اي به توصيف يك اپليكيشن جديد پرداخته است. يك توسعه‌دهنده واقعيت مجازي به‌نام 8ninthدر همكاري با مايكروسافت و Citigroup اقدام به بازآفريني نسل جديدي از ايستگاه‎هاي مجازي كاري براي تجار آينده كرده است. ايستگاه‎هاي كاري هولوگرافيك 8ninth دنياي واقعي و مجازي را ادغام مي‎كند. وقتي كاربر هدست‎هاي واقعيت مجازي را به چشم مي‎زند ميزكاري مجازي رابه صورت پانوراما و البته توپ‎هاي رنگي شناوري را در قالب يك الگوي ابري مشاهده مي‎كند. اندازه بزرگ‌تر ميز كار به معناي فعاليت‎هاي تجاري بيشتر است. Lance Ulanoff مي‎افزايد اين سيستم علاوه‌بر اين، اطلاعات را براساس ميزان اولويت آنها در موقعيت‎هاي مكاني مختلف دسته‌بندي و نمايش مي‌هد. براي مثال، بخش‎هاي پركاربرد نزديك‌تر به كاربر و اطلاعات كمتر كاربردي در لايه‎هاي مجازي دورتر قرار داده مي‎شوند.

Chatbot در خط مقدم خدمت به مشتري: مارك زوكربرگ كه موفقيت‎هاي وي در دهه اخير بايد سرمشق بسياري از مديران ارشد اجرايي قرار گيرد، چندي پيش در خصوص chatbot (نوعي روبات) خبرهاي بسيار قابل‌توجهي را با رسانه‌ها در ميان گذاشت. چند روز پس از انتشار اين خبر، فيس‎بوك ابزارهايي رابراي استفاده بهتر از از chatbot در اختيار ۵۰ ميليون شركت مختلف قرار داد. جان برندون از نويسندگان مجله فناوري Inc، در مقاله‎اي به اهميت اين موضوع پرداخت. او سال ۲۰۱۶ را سال chatbot ناميد، زيرا اين فناوري به‌دليل تمايل بالاي مشتريان به تعامل و از همه مهم‌تر نياز غيرقابل انكار شركت‎ها، به اندازه كافي مفيد به‌نظر مي‎رسد. كسب‎وكارها صرف‌نظر از اندازه‏شان به روش‎هاي معمول مشغول ارائه خدمات به مشتريان خود هستند. اما در اين ميان هزاران هزار درخواست بي‌پاسخ باقي مي‎ماند يا به نحوي كه مدنظر مشتري است، بر طرف نمي‌شود. فناوري‎هاي روباتيك از تمامي جهات بهره‎وري بالايي در مقايسه با روش‌هاي مرسوم دارند، زيرا نه خسته مي‎شوند و نه در تعامل با مشتريان تحريك‌پذير هستند. يك روبات chatbot مي‎تواند در هر ساعتي از شبانه روز با مصرف كننده تعامل داشته باشد و حتي به درخواست‎هاي يكسان و تكراري مشتري بارها و بارها پاسخ دهد. به باور برندون، Chatbot جايگزين نيروي انساني نخواهند شد. دركوتاه‌مدت، احتمال اين وجود دارد كه اين روبات‎ها به نمايندگان مجاني واحد پشتيباني كسب‎وكارها تبديل شوند يا سازمان‎ها را در پرورش و تقويت وفاداري مشتريان ياري كنند.

طراحي اپليكيشن‌هاي سازماني براي كاركنان: «ما بايد يك اپليكيشن بسازيم»...... اگر اين جمله را تا كنون از زبان كاركنان خود نشنيده‌ايد، مطمئن باشيد كه به‌زودي خواهيد شنيد. به گفته سارا وايت، نويسنده CIO، اپليكيشن‎هاي موبايلي سازماني به يكي از الزامات سازمان‎ها تبديل شده‌اند. دلايل بسياري براي افزايش تقاضاي اين اپليكيشن‎ها ذكر شده است و شايد مهم‌ترين آنها اين باشد كه امروزه كاركنان بيشتري دستگاه‎هاي شخصي خود را به محل كارشان مي‌آورند و توسعه اپليكيشن‌ها بسيار آسان‌تر از گذشته شده است. با اين حال، چالش پيش روي طراحان اپليكيشن‎هاي سازماني مشابه چالشي است كه در حوزه مصرف كننده تجربه مي‌شود. كاركنان اپليكيشن‎هايي را مي‎خواهند كه ساده هستند و ارزش‎هايي را براي آنان به همراه دارند. وايت اشاره مي‎كند كه خطوط هواپيمايي آمريكا سيستمي را براي خدمه پروازهاي خود طراحي كرده است كه مشابه سيستم رزرو آنلاين بليت است با اين تفاوت كه خدمه پرواز به جاي اطلاع از شماره صندلي مسافران از طريق اين سيستم اطلاعاتي از قبيل تاريخ تولد و علايق خاص يا ساير اطلاعات شخصي مشتري را مي‌بينند و به اين ترتيب براي تعامل بهتر با مشتري آماده مي‎شوند. وايت به برخي مولفه‎ها در خصوص كسب اطمينان از تطابق ويژگي‎هاي اپليكيشن‎هاي طراحي شده با درخواست‎هاي كاركنان اشاره مي‎كند. به باور او در طراحي اپليكيشن نه تنها بايد به نيازهاي سازمان توجه كرد بلكه بايد راهكارهايي را به‌منظور تسهيل وظايف كاركنان در نظر گرفت. سرمايه‎گذاري براي طراحي يك اپليكيشن حرفه‌اي مولفه‎اي ديگر است. همه ما روزانه از اپليكيشن‎هاي متفاوتي استفاده مي‎كنيم بنابراين اگر كارمندتان حتي نتواند دقيقا انتظارات خود را از يك اپليكيشن مطرح كند ولي باز هم قدرت تشخيص اپليكيشن ضعيف و رد آن را دارد. رايت مي‌افزايد طراحي اپليكيشن سازماني نياز به استراتژي بازار مناسب دارد و در عين حال شما بايد بتوانيد اپليكيشن خود را تبليغ كنيد و كاركنان را به استفاده از آن تشويق كنيد و البته پذيراي بازخوردهاي آنان نيز باشيد.

منبع: روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3798