روابط عمومي!!!
واژه روابط عمومي آنچه در ظاهر نشان مي دهد نيست اگر بخواهيم كمي عميق تر به اين مورد نگاه كنيم همانطور كه كساني كه اين حرفه را براي خود انتخاب كرده اند مي دانند؛ روابط عمومي از جايگاه بسيار مهم و ممتازي برخوردار است و با پتانسيل هايي كه در اختيار دارد مي تواند گامهاي موثري را جهت پيشبرد اهداف بلند سازمان بردارد و با توجه به روند روبه رشد ارتباطات و حركت بسيار شتابنده تكنولوژي و وسايل ارتباط جمعي، فعالين اين عرصه مي بايست همواره خود را به روز رساني نمايند و در اين راستا از كاركنان خلاق، با تجربه، تحصيل كرده و داراي دانش تخصصي روز و با معلومات بالا بهره مند شوند تا به صورت كارشناسانه با كمترين خطا در رفتار و ايجاد ارتباط صحيح مسيرهاي مناسب و راهكار لازم را براي رسيدن به اهداف سازمان انتخاب نمايند.
با استفاده از سرمايه انساني ( زن و مرد ) كه از مهمترين اركان هر مجموعه مي باشد بهره جست تا به عنوان بازويي توانمند در اجراي سياست هاي مديريت ارشد سازمان ايفاي نقش نمايد. همانگونه كه مي دانيم روابط عمومي در هر سازماني به عنوان پل ارتباطي درون سازماني و برون سازماني مي باشد و مي تواند اثرات مثبت يا منفي را در ايجاد روابط و تعامل بين كاركنان سازمان متبوع و ساير سازمانها را فراهم آورد.
از آنجائي كه يكي از رشته هاي دانشگاهي كه داراي زير شاخه هاي گسترده اي هست، مي توان به علوم ارتباطات و روابط عمومي اشاره كرد، رشته اي كه پذيرش دانشجو ( زن و مرد ) به طور يكسان مي باشد، يعني توانمندي در اين رشته به طور مساوي وجود دارد و بايد در تمامي عرصه ها، گرايش ها و سمت هاي سازماني با ديدگاهي مثبت و شايسته سالاري نگاه كرد، شايد تنها وجه تمايز و تفاوتي كه مي توان در برخي از عناوين و وظايف سازماني بين كاركنان زن و مرد در روابط عمومي ها و حيطه كاري زنان شاغل قائل شد ، اموري است كه مستلزم قدرت جسماني و توانمندي فيزيكي مي باشد و از طرفي هم جايگاه و منزلت و شاًن و حرمتي است كه دين مبين اسلام و جامعه مدني اسلامي براي اين قشر زحمت كش جامعه در نظر گرفته است، زنان نشان داده اند همچنان كه شايد حدوداً نيمي از شاغلين جامعه را تشكيل مي دهند، مي توانند در ساير مشاغل در رده هاي مديريتي و مديران ارشد سازمانها، ارگانها و دواير مختلف به نحو شايسته انجام وظيفه نمايند و در اين ارتباط توانمنديشان اگر بيشتر از مردان نباشد ، كمتر نيست. اين موضوع در حرفه روابط عمومي چگونه است؟؟؟؟
متاسفانه بعلت نا آگاهي برخي از مديران سازمانها، اين موضوع به صورت تك بعدي ديده شده است و در تقسيم سمت هاي سازماني رده هاي بالا و حتي مديريتي، تنها از كاركنان مرد استفاده مي شود و توجهي به اين قشر عظيم با تجربه و تحصيل كرده بانوان در عرصه مختلف، خصوصاً در روابط عمومي ها نشده و مظلوم واقع شده اند.
زنان همواره نشان داده اند كه در انجام امور محوله و تصميم گيري و برقراري ارتباط با ارباب رجوع از صبر و حوصله زايدالوصفي برخوردار هستند و خصوصاٌ با توجه به ظرافت هايي كه در علوم ارتباطات و روابط عمومي ها وجود دارد، توانمندي بيشتري در اين زمينه دارند. اما با نگاهي گذرا مي بينيم كه بيشتر يا بهتر بگوييم اكثر كارشناسان، كارشناسان ارشد و شاغلين زن در روابط عمومي ها در امور دفتري و يا حداكثر در رده كارشناس بكار گرفته مي شوند و آنان اميدي به ارتقاء سازماني و استفاده از تحصيلات، تجارب كسب شده و ارزشمند خود ندارند و انگيزه خود را براي رشد و پيشرفت سمت سازماني در رده هاي بالا و مديريتي از دست داده اند، چون همواره بدليل نگرش خاص مديران ارشد سازمانها از كاركنان مرد در سمت هاي كليدي و تصميم گيري استفاده شده و مي شود.
در اين ارتباط به نظر مي رسد بايد يك بازنگري در ديدگاه مديران ارشد صورت گيرد تا اين فرصت براي زنان شاغل با تجربه و تحصيل كرده در اين رشته فراهم آيد تا آنان نيز با توجه به كسب دانش و تجارب طولاني در حيطه وظايف كاري و تسلطي كه نسبت به كارهاي مختلف سازماني و روابط عمومي دارند ارتقاء سازماني يافته و در راستاي اهداف سازمان نقش مفيد و موثري داشته باشند.
از ديدگاه قرآن و اسلام« زن» نقش محوري را در تربيت افراد جامعه و خانواده دارد، پس برخورداري اين قشر از جامعه در مشاغل كليدي كار دشواري به نظر نمي رسد كه از عهده زنان خارج باشد.
اگر خداوند قوام اجتماع و اقتصاد جامعه را بر عهده مرد نهاده است، قوام تربيتي و ارتباطات صحيح آن را بر دوش زن گذارده است، زيرا زن كانون عاطفه و محبت در عالم هستي مي باشد، مسئله مهمي كه بايد به آن اشاره كرد، نقش آفريني زنان در ساختن افراد جامعه است، تربيت مردان توسط زنان انجام مي پذيرد و اين وظيفه زن را مي توان «مديريت پايه» يا «مديريت سايه» ناميد كه توانايي اداره سياسي جوامع بزرگتري را نيز دارند.
زنان صدر اسلام در شرايطي كه در پرتو اسلام ناب محمدي ( ص )تعاليم ارزشمند اسلام را كسب كردند، در پيشبرد قافله تمدن و بقاء فرهنگ اسلامي كمتر از مردان نبوده اند و كافي است تاثير بانوان بزرگ اسلام را همچون؛ حضرت خديجه ( س )؛ حضرت فاطمه زهرا ( س ) و حضرت زينب ( س ) و زنان ديگري در اين عرصه بررسي كنيم تا شاهد صدق و صحت اين ادعا باشيم، لذا مي بينيم پس از نزول قرآن، از صدر اسلام تا كنون زنان با الهام از اين كتاب آسماني، همانند مردان در نشر و گسترش دين مبين اسلام تلاش هاي گسترده ايي داشته اند كه يكي از راههاي ايجاد نهضت علمي در جامعه شده اند. با اين اوصاف زنان دوشا دوش مردان در جامعه امروزي با توانمندي قابل ملاحظه ايي براي ساختن جامعه گام بر مي دارند و زنان مي توانند در جايگاه مديريتي به صورت مديري كارآمد حتي در برخي از موارد بالاتر از يك مدير مرد، تاثير گذارتر باشند كه اين امر در روابط عمومي ها نيز امري مستثني نيست و بايد نگاه مديران ارشد سازمانها به نقش بسيار سازنده بانوان، نگاهي مثبت داشته باشند و در اين ارتباط به آنان اعتماد شود، كما اينكه هم اينك بسياري از مشاغل و سمت ها، حتي در رده هاي معاونت هاي رياست جمهوري اسلامي، سفرا، شهرداريها، سازمانها به عهده زنان است، پس اين توانايي وجود دارد كه شاغلين زن در روابط عمومي ها با توجه به كسب دانش و تجربه ايي كه دارند در رشته كاري خود حتي به عنوان مدير روابط عمومي و يا مشاور مدير عامل و سمت هاي اين چنيني ارتقاء يابند.
متاسفانه روابط عمومي، همانطور كه فعالين اين حوزه با آن درگير هستند، در ايران به گونه اي ديگر تعبير شده است، آنچنان كه فرهنگ غلط تماشاي تلويزيون، رفتن به سينما، كتابخواني، استفاده از تلفن همراه، شبكه هاي اجتماعي و ...باعث اختلال در روابط اجتماعي گرديده است؛ روابط عمومي نيز دچار چنين سرنوشتي شده است. متاسفانه بسياري از مديران ارشد شناخت كافي يا به طور كامل اطلاعاتي از روابط عمومي و جايگاه آن در سازمان و جامعه ندارند. حال ببينيم كاركنان و ساير مديران چه نگاهي به روابط عمومي و كاركنان آن، علي الخصوص كاركنان زن شاغل در روابط عمومي ها دارند.
از ديدگاه مديران و كارشناسان آيا فقط بانوان به عنوان كارمند منشي و دفتري و يا حداكثر كارشناسان بخش كوچكي از روابط عمومي هستند و وظيفه آنها در همين حد مي باشد، پس تحصيلاتي كه با خون دل خوردن و تلاش بسيار و نيز تحقيقات و ... كسب كرده اند بايد در كجا مورد بهره برداري قرار گيرد؟ آيا اين رفتار جز سرخوردگي و تحليل نيرو چيز ديگري دارد؟ آيا زنان نيز بايد همانند مردان به كارهايي كه نياز به توان جسمي و فيزيكي بيشتري دارد بپردازند؟ آيا يك كارشناس با مدرك غير مرتبط با يك كارشناس يا كارشناس ارشد و يا دكتري مرتبط علوم ارتباطات و روابط عمومي مي بايست در يك رده سازماني و يا حتي پايين تر از كارمند مرد با مدرك غير مرتبط باشد؟ چرا مديران به اين موضوع توجهي ندارند؟ آيا اعتمادي به كارآيي زنان ندارند؟ آيا كاري در سطح مديريتي به آنان واگذار شده است كه عدم صلاحيت كاري بانوان را نشان دهد؟ چرا مديران مرد اگر خطايي در كار انجام دهند، كمتر از يك كارمند زن شاغل مورد توبيخ قرار مي گيرند؟ چگونه كاركنان ارشد و يا مديران مرد با آزمون و خطاهاي بسيار، تجربه كسب كرده اند و اينك در جايگاه مدير قرار مي گيرند، اما به يك زن اين اجازه داده نمي شود تا توانايي خود را در سطح سمت هاي بالاتر به ظهور رساند.
در اينجا شايد بتوان گفت اين ضعفي است كه در مديران روابط عمومي هاسايه افكنده و حاصل انتخاب و انتصاب غلط آنها مي باشد، چرا كه نتوانسته اند جايگاه ويژه روابط عمومي و كاركنان و تخصص آنان را به مقامات ارشد معرفي نمايند و از طرفي علاقه ايي به جانشين پروري مديريتي ندارند!! شايد كه جايگاه آنان ممكن است به خطر افتد؟! و نتيجه اين مي شود كه از ديدگاه مديران و كاركنان سازمان، كاركنان روابط عمومي، كارمنداني هستند كه چون قابل بهره وري در ساير واحدهاي سازماني را نداشته اند به روابط عمومي معرفي و جذب شده اند تا باري به هر جهت مشغول به كارهاي خدماتي و برگزاري جشن و مناسبت ها و غيره شوند و فعاليت بانوان شاغل در روابط عمومي نيزكمتر از نيروهاي خدماتي!!
حال آنكه روابط عمومي يك سازمان با استفاده از نيروهاي متخصص و با تجربه و ماهر و تحصيل كرده مي تواند بازويي توانمند در راستاي سياست هاي مديريت ارشد و كلان محسوب شوند.
يكي از مواردي كه مديران از آن غافل هستند و علت آن عدم شناخت صحيح از توانمندي كاركنان بر اساس تخصص آنهاست كه بدون توجه به تحصيلات عاليه و تجاربي كه در زمانهاي مختلف آموخته اند بهره كافي را نمي برند و اين يكي از آسيب هاي جدي براي سازمان و يا روابط عمومي و مديران مي باشد.
يك روابط عمومي قدرتمند مي تواند با استفاده از نيروهاي كارآمد و با انگيزه، دستاوردهاي بزرگ يك سازمان را در جامعه برجسته كند؛ جايگاه فعلي هر سازمان، به طور كلي نقشي است كه روابط عمومي از آن مديريت و سازمان در درون سازمان و يا برون سازمان ايفا نموده اند، و اين بخاطر تبليغات مثبت يا منفي روابط عمومي ها مي باشد! در اينجا باز هم اشاره مي كنيم به نقش بسيار بارز بانوان شاغل در روابط عمومي كه مي توانند با توجه به اينكه شايد نيمي از كاركنان سازمان (در برخي سازمانها) را بانوان تشكيل مي دهند، نقش بسيار ممتاز و سازنده ايي در تعامل با كاركنان «زن» ايفا نمايند و به عنوان يك جايگاه ويژه به آن پرداخت.
متاسفانه در اكثر سازمانها و ارگانها به اين باور نرسيده اند كه يك زن هم مي تواند در سطح بالاتر و حتي مديريت روابط عمومي يك مجموعه را به عهده گيرد و او هم، همچون مردان با آزمون و خطا به جايگاه بالاتر سازماني ارتقاء يابد و همواره در حق اين قشر از بانوان شاغل در روابط عمومي كه داراي تجارب و تحصيلات عاليه هستند اجحاف شده است.
چرا اجازه نمي دهند كارشناسان خبره شما در عرصه ارتباطات نيز بر روي سكوي پرتاب جهت ارتقاء سازماني قرار گيرند، آيا اين خواسته خلاف مقررات سازماني است كه يك زن در رتبه بالاتري قرار گيرد و با بكارگيري از تجارب و تغيير نگاه مديريتي، يك روابط عمومي زنده و پويا را رهبري كند؟
حال آنكه اگر زنان مديران خوبي نبودند، مردان نمي توانستند با آرامش در محيط كار فعاليت نمايند، اين زنان هستند كه مديريت زندگي مردان را به عهده دارند و باعث شده اند مردان با حوصله بيشتر و بدون دغدغه به امور مديريتي خود در سازمان بپردازند!
شايد از ديد خوانندگان اين مطلب را يك ديدگاه فمينيستي باشد! در حالي كه اگر يك روز ، خانه تان بدون همسر و يا مادر باشد جو خانه و زندگي را چگونه تصور مي كنيد؟
يك سازمان يا ارگان براي برقراري ارتباطات برون سازماني و درون سازماني نيازمند يك روابط عمومي پويا و فعال است، شايد بتوان گفت در بسياري از سازمانها روابط عمومي از جايگاه بسيار ممتاز و ويژه اي برخوردار است و نيروهاي آن، افرادي تحصيل كرده، با تجربه و تحليل گر هستند كه اين موضوع به نگاه مديران ارشد آن سازمان و نوع معرفي اين جايگاه از سوي مدير روابط عمومي است. در اين راستا افراد شاغل در روابط عمومي بايستي داراي ويژه گي هاي تخصصي و شخصيتي مناسبي باشند تا بتوانند نقش موثري را در روابط عمومي ايفا نمايد كه بدون اغراق مي توان نقش پر رنگ بانوان شاغل در روابط عمومي را به طور ويژه اي نگاه كرد، چون برقراري ارتباط در زنان يكي از ويژگي هاي بانوان است ولي براي مردان اقتدار و استقلال مهمتر است!
از دوران كودكي مي توان نقش برقراري ارتباط بانوان را مورد بررسي قرار دارد، حتماً شما ديده ايد كه دخترها، عروسك را به عنوان اسباب بازي انتخاب مي كنند و با آن ارتباط برقرار مي كنند، روانشناسان به اين ويژگي زنانه «پيوند جويي» مي گويند ( مجله سپيده دانايي، 1391 ) غير مستقيم حرف زدن خانمها، شم زنانه، گزارشات توصيفي خانم ها و ... حاكي از آن است كه زنان مي توانند در روابط عمومي ها موفق باشند و با درك اين ويژگي و استفاده مناسب از اين پتانسيل ها نتيجه ايي جز اين ندارد كه بيش از 58 درصد شاغلان روابط عمومي را در آمريكا زنان تشكيل مي دهند و نيمي از اعضاي انجمن روابط عمومي اين كشور نيز زن هستند همچنين بالغ بر 80 درصد دانشجويان رشته روابط عمومي زنان هستند. اين ميزان از حضور زنان و رابطه ميان كاهش برابري حقوق دستمزدها در كار روابط عمومي، تعداد اندكي از زناني را به مديريت روابط عمومي دست پيدا كرده اند؛ تحت تاثير قرار داده است. استنهام (1987)در بحث از افزايش تعداد زنان در بسياري از رشته ها و اين كه بر اثر به كار گرفتن زنان در روابط عمومي چه اتفاقي ممكن است رخ دهد چنين مي گويد: "ا�"ﺮ زﻧﺎن روﻳﻜﺮدﻫﺎي وﻳﮋه اي �'ﺮاي ﻧﻴﺮوي ﻛﺎر �'ﻪ ﻫﻤﺮاه �'ﻴﺎورﻧﺪ، ا�"ﺰاﻳﺶ ﺣﻀﻮر آﻧﺎن در روابط ﻋﻤﻮﻣﻲ، آﻧﭽﻨﺎن ﻛﻪ اﻣﺮوزه ﺷﺎﻫﺪ ﻫﺴﺘﻴﻢ، ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻐﻴﻴﺮات ﻋﻤﺪه دﻧﻴﺎي ﻛﺎر ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ زﻧﺎن �'ﻪ دﻧ�'ﺎل دﺳﺘﻴﺎ�'ﻲ �'ﻪ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﻣﻲ ﻫﺎي ﻗﺪرت �'ﺮآﻳﻨﺪ اﻳﻦ �"ﺸﺎر، ﺣﺘﻲ ﻋﻈﻴﻢ ﺗﺮ ﻧﻴﺰباشد. " ﻧﻜﺘﻪ ﻗﺎ�'ﻞ ﺗﻮﺟﻪ در زﻳﺮ�"ﺮوه ﻫﺎي ﺷﻐﻠﻲ «ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن» اين است كه تعداد شاغلان ﻋﻠﻤﻲ، �"ﻨﻲ و ﺗﺨﺼﺼﻲ زﻧﺎن ﻛﺸﻮر �'ﻪ دﻟﻴﻞ ا�"ﺰاﻳﺶ زﻧﺎن ﺗﺤﺼﻴﻞ ﻛﺮده در سطوحﻋﺎﻟﻲ و ﻋﻠﻤﻲ رو �'ﻪ �"ﺰوﻧﻲ ﻧﻬﺎده، وﻟﻲ ﺗﻤﺮﻛﺰ زﻧﺎن عمدتا �'ﻪ ﻃﻮر اﺳﺎﺳﻲ، درزير �'ﺨﺶ ﻫﺎي «ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن آﻣﻮزﺷﻲ» يعني معلمان و مدرسان است.
با توجه به گپ صميمي كه با پروفسور فالكوني در يكي از همايش هاي بين المللي روابط عمومي داشتم، ايشان فرمودند در نشست هاي اين چنيني از 5 نفر داور كه در منصب داوري براي ارزيابي مقالات انتخاب مي شوند، در آمريكا 3 نفر زن و 2 نفر مرد هستند، در حاليكه در ايران جايگاه حضور بانوان در اين كميته ها ناديده گرفته شده است و تمام داوران همگي مرد هستند ( از 5 نفر، 5 نفر مرد )، و نتيجه اين مي شود كه در كشوري همچون ايران كه سابقه اصيل و كهن در تمدن بشري دارد، در انتخابات برگزيده هاي روابط عمومي ها از 5 كارشناس برگزيده برتر و 30 مدير برتر روابط عمومي و ... ، تنها يك نفر زن انتخاب مي شود كه جاي تاٌسف و تاً مل دارد!!
به هر حال شايد اين مطالب بيشتر به يك دلنوشته شباهت داشته باشد تا يك نقد و آسيب شناسي در عرصه جايگاه بانوان شاغل در روابط عمومي ها، اما اين انتقاد به طور كامل وجود دارد كه متاٌسفانه نگاهي منصفانه به جايگاه بانوان در روابط عمومي ها نشده و اين روند ادامه دارد، اما در ادامه اجحافي كه به بانوان و نقش آنان در روابط عمومي ها و شايد ساير سازمانها در كسب مناصب مديريتي و كلان شده، بايد گفت در حق بانوان خانه دار نيز بي توجهي شده است، آنان را به عنوان افراد ساده، خانه نشين، بدون شم اقتصادي، اجتماعي و ارتباطي، ناآگاه به مسائل روز، كم سواد و وابسته به همسر چه به لحاظ اقتصادي و چه به لحاظ آداب و معاشرت مي دانند!! توانايي آنان نيز كه قشر عظيمي از جامعه را تشكيل مي دهند ناديده گرفته شده است و در اين مقطع از دلنوشته ام لازم ميدانم برخي از بايدها را بگويم!!
1- بايد جايگاه واقعي زن از ديدگاه اسلام، قرآن، عترت و اجتماع در كتب درسي و رسانه هاي جمعي همچون صدا و سيما مورد توجه و پر رنگ تر ديده شود.
2- بايد بينش، آگاهي و اطلاعات لازم به همسران در مورد اشتغال زنان و تاثير گذاري آنها در صحنه فرهنگي و اقتصادي خانواده آموزش داده شود.
3- بايد زنان خانه دار را با هدف تامين آتيه آنان در دوران ازكار افتادگي، كهولت سن، بي سرپرستي، طلاق يا فوت بيمه نمود تا آسيب كمتري به اين قشر مظلوم جامعه از نظر اجتماع وارد شود و امنيت و ايمني و سلامت را براي آنان فراهم آورد.
4- بايد در برهه هاي مختلفي از زمان به عنوان عامل انگيزشي، مديريت و هدايت و رهبري برنامه ها، پروژه هاي اجرايي را به بانوان شايسته و متخصص و كارآزموده و ماهر و كارآمد واگذار نمود تا توانمنديهاي خود را نشان دهند.
5- مديران در ارتباط با موضوع جانشين پروري به بانوان با نگاهي منصفانه و مثبت بنگرند تا در آينده شاهد مديراني لايق از اين قشر جامعه باشيم.
6- بايد با توجه به اهميت و جايگاه زنان در اسلام، در ابعاد اقتصادي و عدالت اجتماعي كه براي زنان قائل است و در نظر گرفتن قانون اساسي جمهوري اسلامي در اصولي همچون؛ اصل سوم ، دهم، بيستم، بيست و يكم و ... و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي، به طور برابر نگاه كرد و اجازه داد از قدرت و نيروي خلاق زنان كه به عنوان نيمي از نيروي كار و منابع انساني هستند، استفاده كامل شود.
7- بايد با آگاهي بخشي و آموزش مديريت، مشاركت و بحران به همسران و فرزندان ايشان، بار سنگين اداره امور منزل و تربيت فرزندان را سبك نمود تا فشار كمتري به بانوان(بالاخص شاغل) در عرصه زندگي وارد شود.
8- بايد با نگاه و نگرشي صحيح، باورها و پندارهاي غلطي كه در جامعه در مورد استعداد و توانايي كم بانوان(قشر ضعيف) در اشتغال و عهده گرفتن مشاغل كليدي، نهادينه شده، اصلاح گردد تا بانوان همانطور كه دوشادوش مردان در قسمت هاي مختلف جامعه كه چرخ هاي جامعه را به حركت در مي آورند، در مديريت آن نيز سهيم باشند.
9- بايد محدوديت هاي ارتقاء مشاغل در سمت هاي كليدي را ازميان برداشت تا با انگيزه بيشتري در اداره جامعه حضور داشته باشند و قطعاً با توجه به روحي دقيق و وسواس آنان، كارها با خطاي كمتري پيش خواهد رفت.
10- در عرصه و حوزه روابط عمومي بايد دوره هايي را براي مديران روابط عمومي ها برگزار كرد تا نگاه و نگرش آنان نسبت به نيروي زن شاغل در روابط عمومي ها و ارتقاء سمت هاي سازماني، بر اساس شايسته سالاري و تخصص و تحصيلات ارتقاء يابد.
11- بايد زنان و فعالان موفق در عرصه ها و تخصص هاي مختلف در حوزه روابط عمومي ها را شناسايي و در مجامع و محافل درون سازماني و همايش هاي برون سازماني معرفي و از آنان تجليل به عمل آيد تا انگيزه ايي براي ساير بانوان شاغل باشد و بر همگان ثابت شود كه توانايي زنان در حوزه روابط عمومي و علوم ارتباطات نه تنها كمتر نيست بلكه در برخي از رشته ها موفق تر و داراي درجات بالاي علمي و تخصصي هستندو نسبت به مردان از جايگاه ممتازي برخوردار هستند.
در خاتمه و نتيجه، خاطر نشان مي گردد كه امر توسعه و رشد جامعه بدون در نظر گرفتن نقش مهم زنان امكان پذير نيست و بدون مشاركت مستقيم يا غير مستقيم آنان جامعه نمي تواند به صورت تك بعدي مسير توسعه را طي كند، زنان داراي انرژي و توانايي قابل ملاحظه ايي هستند كه با كمي توجه و ميدان دادن در عرصه مديريتي و مشاغل رده بالا، مي توان به كارآمدي آنان پي برد، آنان علاوه در محيط خانه، همسرداري و تربيت فرزندان در عرصه اجتماع نشان داده اند كه مي توانند مديران موفقي باشند، كما اينكه همانگونه كه در مطالب بالاگفته شد، در سمت هايي همچون معاونت هايي رياست جمهوري اسلامي، شهرداريها، سخنگوي وزارتخانه، سفير، مديران ارشد، حتي در برخي از دولتها به عنوان وزير، توانسته اند توانمندي خود را علاوه بر وظيفه سازماني و اجتماعي، آن را به رخ بكشند، پس بايد به آنان ميدان داد تا با انگيزه بيشتري در جامعه حضور يابند و از تجارب، تحصيلات و مهارت آنها بهره جست.
تدوين استاندارد هاي لازم جهت ارزيابي در تشخيص شايستگي حرفه اي زنان در حوزه روابط عمومي و تدوين قوانين خاص جهت الزامي نمودن سازمان هاي دولتي به اختصاص بخشي از پست هاي سطوح مديريتي به زنان در روابط عمومي از اهداف اصلي هر سازمان بايد باشد.
كارشناس ارشد علوم ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبايي ،كارشناس پژوهش و نظرسنجي دفتر روابط عمومي شركت توزيع نيروي برق تبريز
منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)