تلويزيون ملي، تنها شبكه تلويزيوني دولتي در افغانستان است. اين تلويزيون از آنجايي كه تنها شبكه تلويزيوني دولتي است از امكانات، بودجه، پرسونل و تسهيلات بسيار گسترده اي نيز برخوردار است.
گفته مي شود اين شبكه تلويزيوني، بيشترين كارمند، بيشترين بودجه اختصاصي، بيشترين امكانات لازم براي يك شبكه تلويزيوني، بيشترين ساحه پوشش و... را داراست.
از سوي ديگر، هيچ محدوديتي نيز در مسير تهيه برنامه هاي گوناگون از سوي اين شبكه تلويزيوني وجود ندارد؛ زيرا مورد حمايت مستقيم دولت و وزارت اطلاعات و فرهنگ مي باشد.
همچنين چون اين شبكه تلويزيوني، مستقيما تحت اداره و نظارت وزارت اطلاعات و فرهنگ كشور مي باشد؛ بنابراين انتظار مي رود كه پاليسي ها، خط مشي نشراتي و ديدگاه هاي شخص وزير اطلاعات و فرهنگ در مورد رسانه، كار رسانه اي و محتوا و ماهيت برنامه هاي يك رسانه تصويري را نيز سرلوحه كار خويش قرار دهد و براساس آن به نشرات رسانه اي بپردازد؛ اما برخلاف اين امتيازات، آنچه از اين رسانه منتشر مي شود، نه تنها مبين سياست رسمي فرهنگي وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان نبوده و نيست؛ بلكه مديران اين شبكه، حداقل استفاده را نيز از امكانات و پرسونل گسترده و پرتعداد تلويزيون ملي نمي كنند.
اكنون كيفيت برنامه هايي كه روي خروجي آنتن تلويزيون ملي قرار مي گيرد، حتي قابليت رقابت با برنامه هاي يك شبكه كم بيننده خصوصي را نيز ندارد.
اين در حالي است كه انتظار مي رود اين شبكه تلويزيوني، با استفاده از فضا و فرصت كنوني و نيز امكانات و تسهيلات گسترده و مناسبي كه دارد، در راستاي كشف و شناسايي ويژگي ها و افتخارات فرهنگي، ارزشي، تاريخي و طبيعي سرزمين نامكشوف و فراموش شده افغانستان بپردازد و جاذبه هاي توريستي و گردشگري طبيعت ناب و زيبا و دست نخورده كشور را به نمايش بگذارد. تنوع فرهنگي موجود در جامعه افغانستان را به عنوان نمادي از صلح و همزيستي و تفاهم و تكثرگرايي مثبت، برجسته ساخته و به همگان نشان دهد.
نيازهاي جامعه افغانستان را با زبان فصيح سينما و رسانه تصويري به گوش مسئولان برساند. با تهيه برنامه هاي جامع، مستندهاي دلپذير، ارائه تصاوير جذاب و ديدني و با نمايش زيبايي هاي مغفول و متروك شهرها، كوهستان ها، روستاها و طبيعت دل انگيز فصول مختلف سال در افغانستان، تصوير و تصور تازه اي از افغانستاني ارائه دهد كه اين روزها متاسفانه در اثر جو غالب زهرآگين، بيشتر با جنگ و كشتار و ترور و بمب گذاري و اختطاف و مواد مخدر شناخته مي شود و تلويزيون ملي به عنوان يك رسانه رسالتمند و به مثابه چشم و زبان ملت افغانستان، در راستاي زدودن اين تصوير زشت و خشن و نامطلوبي كه از افغانستان ارائه مي گردد، هيچ اقدامي انجام نداده است.
از سوي ديگر، افغانستان، روزگاري نه چندان دور، مهد پرورش استعدادهاي ناب و حنجره هاي طلايي موسيقي اصيل شرقي در منطقه به حساب مي آمد كه شهرت و آوازه آن نه تنها در سراسر جغرافياي كشور؛ بلكه فراتر از مرزها مورد توجه محافل آكادميك، نهادهاي علمي و دانشگاهي و اساتيد برجسته صدا و سرود شرقي قرار مي گرفت و اين امر، در موارد فراواني به اعطاي مقامات بلند و ارزشمند در موسيقي از سوي اين نهادها و مراجع به حنجره هاي طلايي صدا و سرود افغانستان منجر شده است؛ اما اكنون نه تنها همه رسانه هاي مبتذل تصويري با بي توجهي متعمدانه نسبت به اين اسطوره هاي ماندگار و جايگزين سازي آن با پخش و نشر صداهاي خشن و گوش آزار نمايندگان هنر هرزه و مبتذل غربي كه جز هرزگي و برهنگي و فحشا و ابتذال هيچ متاعي براي ارائه ندارند، موسيقي اصيل افغانستان را هدف قرار داده اند؛ بلكه در كمال تعجب، تلويزيون ملي كشور نيز با نشرات غيرملي خويش به اين موج مسموم و مخرب و ويرانگر دامن زده و آن را تقويت مي كند.
به عنوان نمونه ديروز از آنتن تلويزيون ملي كشور، يكي از آهنگ هاي خواننده نيمه برهنه لبناني؛ نانسي عجرم پخش مي شد!
اين بدون شك، با هيچ يك از پاليسي ها و سياست هاي رسمي وزارت اطلاعات و فرهنگ كشور از جمله ابتذال زدايي، مبارزه با هنر هرزه، پرهيز از ترويج زبان و فرهنگ بيگانه و تقويت زبان، موسيقي، ارزش ها و فرهنگ اصيل افغاني و اسلامي، همخواني ندارد و از سوي ديگر، انتظاري نيست كه مردم، مخاطبان و بينندگان اين شبكه از آن دارند.
منبع: آوا