شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، مديريت كردن در ابتداي امر كمي سخت و پيچيده به نظر ميرسد و همين مساله موجب ميشود تا اشتباهاتي از نومديران سر بزند كه ميتواند پيامدهاي منفي و زيانباري را براي كليت سازمان و شخص مدير به دنبال داشته باشد. در اينجا به 10 مورد از اشتباهاتي كه از اغلب نو مديران سر ميزند اشاره شده است كه مديران تازه كار با اجتناب از آنها خواهند توانست نخستين گامها در عرصه مديريت و رهبري سازمان را مقتدرانه و موفقيت آميز بردارند.
اشتباه شماره 1: من همه چيز را ميدانم: اگر شما بهعنوان مدير توليد شركتتان انتخاب شدهايد اين به آن معنا نيست كه همه چيز را درباره توليد ميدانيد حتي اگر چنين نيز باشد باز هم شما بايد به خاطر داشته باشيد كه مهمترين بخش كارتان بهعنوان مدير توليد عبارت است از؛ هماهنگسازي افرادتان در راستاي تحقق اهداف بخش توليد. پس به جاي غرور بيجا بايد به افرادتان گوش دهيد و در صورت نياز از آنها نظر بخواهيد و اطلاعات كسب كنيد و به ياد داشته باشيد كه همهچيز را همگان دانندو همگان هنوز از مادر نزادهاند.
اشتباه شماره2: من بايد به همه نشان دهم كه رئيس هستم
هرگاه شما بهعنوان مدير جديد منصوب ميشويد همه كساني كه بايد از اين قضيه مطلع شوند خيلي سريعتر و كاملتر از آنچه كه شما فكرش را بكنيد از اين مساله آگاه ميشوند، بنابراين نيازي نيست كه رئيس بودنتان را به رخ ديگران بكشيد و سعي در اعمال قدرتتان كنيد. پس به جاي اين قدرتنماييها به دنبال حل مشكلات و چالشهاي خود و سازمان تحت امرتان باشيد.
اشتباه شماره 3: من ميخواهم همه چيز را تغيير دهم
شما بهعنوان يك نومدير بايد بدانيد كه قرار نيست همه چيز و همه كس را تغيير دهيد و بهگونهاي شرايط را دگرگون سازيد كه همه مثل شما و باب ميل شما رفتار كنند. همچنين بايد به ياد داشته باشيد كه تفاوتهاي بسياري بين متفاوت انديشيدن و عمل كردن و غلط انديشيدن و عمل كردن وجود دارد بنابراين بايد به تنوع فكري و عملكردي افرادتان احترام بگذاريد.
اشتباه شماره 4: من از انجام هر كاري ميترسم
شايد شما هم جزو آن دسته از نومديراني هستيد كه چندان علاقهاي به مدير شدن نداشتهايد و بنا به دلايل ديگري بهعنوان مدير برگزيده شدهايد يا اينكه خود را در حد انجام يكسري كارهاي بزرگ نميبينيد. در چنين وضعيتي و با چنين تفكراتي بدانيد كه به هيچ عنوان كاري از پيش نخواهيد برد و از قبل باختهايد. در مقابل هميشه بايد به اين نكته اساسي فكر كنيد كه مديران مافوق و مالكان شركت هيچگاه با چشم بسته و بدون اطمينان كامل به تواناييهاي شما راضي نميشدند كه سكان مديريت را به دست شما بسپارند و بهطور حتم توانايي انجام اين كار را در شما ديدهاند.
اشتباه شماره 5: من آن قدر وقت ندارم كه آن را براي شناخت افرادم صرف كنم
مسلم است كه هر مديري در روزهاي نخست تصدي پست مديريت، بهدليل مشغلههاي كاري بسيار نميتواند به موضوعاتي مانند شناخت دقيق و همه جانبه افرادش بپردازد. از سويي ديگر برخي از مديراني كه سلسله مراتب اداري را بهتدريج طي كردهاند و به مقام مديريت رسيدهاند و تا پيش از آن با اغلب كاركنان سازمان همكار بودهاند فكر ميكنند كه شناخت كاملي از آنها دارند و ديگر نيازي به وقت گذاشتن براي اين كار ندارند. درحاليكه به هيچ عنوان چنين نيست و يكي از اولويتهاي اصلي نومديران شناخت كامل و دقيق افرادشان است كه شامل آگاهي يافتن از بيمها و اميدها و انگيزهها نيز ميشود.
اشتباه شماره 6: من ديگر با رئيس شركت كاري ندارم
با ارتقاي شما به مقام مديريت، ارتباط شما با رئيس شركت يعني كسي كه بيشترين تاثير مثبت را بر ارتقاي شما به مقام مديريت داشته است كمتر ميشود. اما اين به آن معنا نيست كه شما ديگر نبايد وقتتان را با او سپري كنيد يا از او نظر بخواهيد. پس هيچ گاه جلسات منظم با رئيس تان را فراموش نكنيد.
اشتباه شماره 7: من اصلا كاري به مشكلات و كاركنان مشكل ساز ندارم
يكي از وظايف ذاتي هر مديري عبارت است از شناسايي مشكلات و نيروهاي مشكل دار و مشكل ساز و تلاش براي برطرف ساختن مشكلات، اگرچه افراد شما نيز وظيفه دارند به حل مشكلات موجود بپردازند و گزارش عملكردشان را به شما تحويل دهند اما باز هم اين شما هستيد كه بايد رهبري كل اين فرآيند را بر عهده بگيريد.
اشتباه شماره 8: من يك مدير هستم نه يك انسان
بعضي از نومديران به اشتباه فكر ميكنند كه برخورد انساني و احساسي با مسائل كاري امري اشتباه است در حالي كه مدير بودن به معناي فراموش كردن احساسات و علائق انساني نيست. خنديدن، نشان دادن عواطف انساني و همدردي كردن با كاركنان نه تنها از مقام و منزلت مديران نميكاهد، بلكه بر ارج و ارزش آنها نزد پرسنل ميافزايد.
اشتباه شماره 9: اين وظيفه من نيست كه مواظب افرادم باشم و از آنها هميشه حمايت كنم
يكي از چيزهايي كه نومديران به آن توجه كافي ندارند اين است كه افرادشان از طرف بخشهاي مختلف تحت فشار هستند و تنها كسي كه ميتواند از آنها در برابر فشارهاي وارده از بخشهايي چون نيروي انساني و بازاريابي و غيره حمايت و دفاع كند مديرشان يعني شما هستيد. شما با اين كار هم از افرادتان حمايت ميكنيد و هم وفاداري و علاقه آنها را به خود جلب ميكنيد.
اشتباه شماره 10: من كه مسوول همهچيز نيستم
چه بخواهيد و چه نخواهيد شما بهعنوان مدير، مسوول همه آن كارها و اتفاقاتي هستيد كه در حوزه تحت مديريت تان روي ميدهد و شما نميتوانيد به خاطر مقصر بودن افرادتان در يك قضيه از بار مسووليت خود شانه خالي كنيد، بنابراين براي اجتناب از وقوع مسائل و چالشهاي خاص بيشترين و بهترين پيوندها و ارتباطات را با افرادتان برقرار كنيد تا در موقع نياز بتوانيد روي كمك آنها حساب كنيد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3714