شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- روند كلي در روابط عموميهاي كشور اين بوده است كه كمتر متخصص دانش آموخته روابط عمومي در صدر نهاد روابط عموميهاي سازمانها قرار ميگرفته است. اين موضوع باعث ميشود حتي افراد فعال در روابط عموميها نيز درك درستي از ماهيت روابط عمومي و شيوههاي صحيح و علمي انجام وظيفه در روابط عمومي نداشته باشند.
راهكاري كه قطعا ميتواند اين مشكل را در روابط عمومي كشور حل كند اين است كه در گزينش مسئولان روابطعمومي شرط تحصيلات عاليه در رشته روابط عمومي گنجانده شود تا از اين طريق امكان تجربه عملي با استفاده از روشهاي صحيح و علمي در اختيار كارشناسان فن روابط عمومي قرار گيرد. اين امر كمك خواهد كرد روابط عمومي ماهيت اصلي خود را به دست آورد. با بررسي چارت درسي دانشجويان روابط عمومي متوجه ميشويم تعداد درسهاي تخصصي روابط عموميها براي دانشجويان اين رشته حدود 25 واحد درس است كه همين واحدها هم كمتر به مسائل مربوط به روابط عموميها ميپردازد و بقيه واحدها با رشته روزنامه نگاري مشترك است.
اين در حالي است كه اين دو حرفه تفاوتهاي زيادي از نظر ماهيت با يكديگر دارند. اين امر در كنار نبود رشتههاي تحصيلات تكميلي روابط عمومي در دانشگاهها سبب ميشود فارغالتحصيلان روابط عمومي آنچنان كه بايد و شايد با مسائل مربوط به حرفه روابط عمومي آشنا نباشند. براي حل اين مشكل بايد تجديد نظر كلي در واحدهاي رشته روابط عمومي صورت گيرد به نحوي كه دانشجويان از همان ابتداي ورود به اين رشته با روابط عمومي، ماهيت و وظايف آن آشنا شوند و تا پايان تحصيل مسائل بيشتر و تخصصيتري را درباره روابط عمومي ياد بگيرند. تاسيس رشتههاي تحصيلات تكميلي و اعزام دانشجو به خارج از كشور براي تحصيل در رشته روابط عمومي ميتواند به حل اين ضعف در سيستم آموزشي كشور كمك كند.
بي توجهي به خلاقيت و نوآوري
در جامعه روابط عمومي ايران چه درون سازمانها، چه نهادهاي صنفي و چه نهادهاي عملي روابط عمومي كمتر توجهي به خلاقيت و نوآوري ميكنند. مديران قديمي روابطعمومي نه تنها خود دست به ابتكار عمل نميزنند بلكه در بسياري مواقع از اينگونه فعاليتها استقبال چنداني نميكنند.
در جشنوارههاي روابط عمومي كمتر بخشي براي معرفي يا تقدير از نوآوري وجود دارد. سيستم آموزشي نيز كمتر انگيزه و توان نوآوري و توليد علم را در دانشجويان اين رشته ايجاد ميكند. به نظر ميرسد براي رفع اين معضل كليدي كه آينده روابط عمومي ايران در گرو حل آن است بايد از طرف دولت و سازمانها جوايز ويژهاي براي تحقيقات و نوآوريهاي علمي در اين رشته در نظر گرفته شود. سيستم آموزشي نيز بايد بهگونهاي تغيير كند كه روحيه و توان نوآوري را در دانشجويان به وجود آورده و تقويت كند. همچنين افزايش كمي و كيفي نشستها و همايشهاي تخصصي روابطعمومي نيز از ديگر راهكارهاست.
عدم استفاده ازتكنولوژي جديد
هر چند ممكن است اين موضوع مورد قبول بسياري از صاحب نظران نباشد، اما اين ممكن اگر چه در ظاهر وجود ندارد اما وقتي به طور دقيق به عملكرد روابط عموميها در بخش روابط عمومي الكترونيك مينگريم متوجه اشكالات فراوان اين بخش ميشويم. با وجود گسترش فراوان اينترنت در كشور هنوز شاهد آن هستيم كه سازمانهاي بسياري سايت اينترنتي خود را فعال نكردند تا از طريق آن نسبت به معرفي سازمان خود و عملكردهايش و همچنين ارائه اخبار مربوط به سازمان اقدام كنند.
به نظر ميرسد علت اين موضوع عدم آگاهي يا دغدغه مديران و روابط عموميها در زمينه استفاده از تكنولوژيهاي جديد باشد. براي حل اين مشكل بايد مديران، همچنين مسئولان روابط عمومي را نسبت به پديده روابط عمومي الكترونيك كاملا آشنا و دغدغه بهرهگيري از آن را در ذهن آنها ايجاد كنيم. همچنين بايد با استفاده از نيروهاي جوان و متخصص فعاليتهاي نيمهكاره در اين حوزهها را به مرحله قابل قبولي برسانيم.
آموزش و تربيت نيروي انساني متخصص و به كار گرفتن آنها در راس روابط عموميها در كشور ميتوانند جايگاه روابط عمومي را تقويت كند تا به روابط عمومي به شكل حرفهاي و كارشناسي نگاه كنيم و تا زماني كه در بحث آموزش و توسعه آن قدمي برنداريم كاري پيش نميرود. براي توسعه آموزش روابط عمومي در ايران نگاهها بايد اساسي و ريشهاي تغيير كند. همچنين بايد زمينه برگزاري كارگاههاي آموزشي در داخل كشور براي كاركنان روابطعمومي ممكن شود و از سوي ديگر بايد زمينه حضور نيروهاي آموزش ديده را در دورههاي تكميلي و دانشگاهي خارج از كشور فراهم كنيم.
در بخش آموزش استادان متخصص در حوزه روابطعمومي به ويژه استاداني كه بتوان مباحث روابط عمومي روز دنيا را تدريس كنند، كمبودهايي داريم. مشكل ديگر مربوط به متون آموزشي اين رشته است. بسياري از متنهاي آموزشي روابط عمومي متعلق به سي سال پيش است. برخي از اين كتابها قبل از انقلاب تاليف يا ترجمه شدهاند. برخي از آنها اوايل انقلاب ترجمه و نوشته شدهاند و هنوز در بين منابع درسي روابط عموميها هستند،
لذا كتابهاي درسي رشته روابط عمومي بايد بازنگري شود. اگر بتوانيم فضايي ايجاد كنيم كه از نويسندگان حوزه روابط عمومي ايراني حمايت كنيم و كتاب به روز دنيا را ترجمه كنيم، محتواي آموزش ما ارتقا پيدا ميكند.
در انتها جمع بندي به اين شكل است كه مشكلات آموزشي در روابط عمومي ايران به شرح زير است.
1ـ پذيرش دانشجو واقعي و علاقهمند به رشته روابط عمومي
2ـ ايجاد امكانهاي شغلي مفيد براي رشته روابط عمومي
3ـ توجه به علم روز دنيا با نگرش فرهنگ بومي ما
4ـ پرورش اساتيد مجرب براي رشته روابط عمومي
5ـ بررسي نيازهاي واقعي كتب مورد نياز روابط عموميها
6ـ نياز سنجي به تعداد پذيرش واقعي دانشجو در رشته روابط عمومي
7ـ كاربردي كردن مراكز آموزشي روابط عمومي
8ـ كمك بخش خصوصي به آموزش جامعه روابط عمومي
9ـ چاپ كتب مورد نياز واقعي روابط عمومي
10ـ تغيير نگرش مديران ارشد سازمانها نسبت به جايگاه روابط عمومي