شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- خاطرم هست كه به ما گفته بودند شما چك سفيد داريد، به اين معني كه هر كجا تشخيص مي دهيد كه بايد هزينه كنيد، مي توانيد هزينه كنيد. اين درحالي بود كه در اغلب روابط عمومي ها در اين خصوص مشكل وجود داشت و معمولا از لحاظ بودجه كمبود داشتند، اما ما كمبود بودجه و مشكلات مالي نداشتيم، بنابراين جذب نيرو به راحتي صورت مي گرفت و كارشناسان زيادي را جذب كرديم.
جواد قاسمي از دانشجويان قديمي رشته روابط عمومي است كه حدود 45 سال قبل در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي، تحصيلات آكادميك خود را در اين رشته آغاز كرده است و بعدها پس از پيروزي انقلاب اسلامي به عنوان مديركل روابط عمومي بنياد مستضعفان عملا وارد اين حوزه كاري و اجرايي شده و بقيه سنوات خدمتي خود را با عناوين مدير كل روابط عمومي هواپيمايي جمهوري اسلامي ايران(هما) و ديگر پست هاي مديريتي و اجرايي گذرانده و از اولين دوره تشكيل انجمن روابط عمومي ايران در سال 1371 عضو و 5 دوره نيز رئيس اين انجمن بوده است. در ادامه گفت و گوهاي پروژه تاريخ شفاهي روابط عمومي ايران با وي كه در حال حاضر مدير مسئول و سردبير نشريه روابط عمومي و همچنان دراين حوزه فعال است به گفت و گو نشته ايم كه بخش كوتاهي از بياد مانده هاي او را در اينجا نقل مي كنيم.
از اين مجموعه قبلا بخش هايي كوتاه از ياد مانده هاي زنده ياد استاد كاظم متولي، استاد ميرزابابا مطهري نژاد، دكتر سيد محمد صحفي، دكترمحسن اميني، سيد شهاب سيد محسني، حامدرضا اسماعيلي، مجتبي آقايي و دكتر حسنينعلي افخمي در شارا منتشر شده است. آنچه مي خوانيد بخشي كوتاه از صحبت ها و نظرات اين كارشناس با سابقه حوزه روابط عمومي و ارتباطات است.
گفتني است از اين مجموعه قبلا بخش هايي كوتاه از ياد مانده هاي زنده ياد استاد كاظم متولي، استاد ميرزابابا مطهري نژاد، دكتر سيد محمد صحفي(بخش اول و دوم )، دكترمحسن اميني، سيد شهاب سيد محسني، حامدرضا اسماعيلي ، مجتبي آقايي و دكتر حسنينعلي افخمي در شارا منتشر شده است.
- در دوره اي و بعد از انقلاب اسلامي رشته روابط عمومي كنار گذاشته شد، احتمالاً نگاه به روابط عمومي ديد مثبتي نبود و شايد آن را برگرفته از غرب مي دانستند، اما در يك چنين فضايي بنياد مستضعفان تصميم مي گيرد در مدت زمان كوتاه واحدي به عنوان روابط عمومي را تاسيس و نيرو جذب و فعاليت كند، آيا شما به عنوان مدير روابط عمومي دراين زمينه با هيچ مخالفتي روبرو نبوديد؟
خوشبختانه مديريتي كه در آنجا اعمال مي شد، با حضور افراد تحصيل كرده بود و نگاه مثبتي به روابط عمومي داشتند. بنابراين نه تنها مانعي نبود، بلكه امكانات زيادي در اختيار ما مي گذاشتند. خاطرم هست دوره اي كه مهندس مظاهري كه بعدها رييس كل بانك مركزي و بعد وزير اقتصاد شدند، حضور داشتند، به ما مي گفتند كار شما آنقدر اهميت دارد كه در تمام جلسات محرمانه بايد حضور داشته باشيد و مدير روابط عمومي مي تواند كارت سبز داشته باشد، تا به مسائل ورود كند و ببيند اوضاع و احوال مؤسسات به چه صورت است و درنتيجه بتواند از آن به نفع سازمان و مشتريان بهره برداي كند و فعاليت هاي خود را به درستي انجام دهد.
خاطرم هست كه به ما گفته بودند شما چك سفيد داريد، به اين معني كه هر كجا تشخيص مي دهيد كه بايد هزينه كنيد، مي توانيد هزينه كنيد. اين درحالي بود كه در اغلب روابط عمومي ها در اين خصوص مشكل وجود داشت و معمولا از لحاظ بودجه كمبود داشتند، اما ما كمبود بودجه و مشكلات مالي نداشتيم، بنابراين جذب نيرو به راحتي صورت مي گرفت و كارشناسان زيادي را جذب كرديم. جالب است كه بدانيد حدود چهار سال من از مرحوم دكتر نطقي خواهش كردم مشاور ما در آنجا باشند و بيشتر كارهاي علمي و تخصصي و برنامه ريزي در سطح كلان با نظارت، هدايت و حمايت مرحوم دكتر نطقي بود. همان دوران يك مجموعه هشت بندي را تحت عنوان اصول و سياست هاي ارتباطي سازمان تنظيم كرده بودند كه هنوز هم همچنان آن را در برخي مراكز آن را تدريس مي كنيم.
- اين رويكرد كه شما چك سفيد و كارت سبز داشتيد و مي توانستيد درهمه جلسات شركت كنيد امتياز بزرگي بوده است. اما آيا خودتا ن هم كارشناساني را كه جذب كرده بوديد رشته روابط عمومي خوانده بودند؟
بله ترجيح اين بود كه رشته روابط عمومي خوانده باشند ولي به دليل اينكه برخي از كارهاي ما نياز به تخصص هاي مختلف داشت، انتخاب هاي ديگري هم صورت مي گرفت. براي مثال براي بخش بين الملل، فارغ التحصيل زبان هم مي گرفتيم. من اعتقاد دارم روابط عمومي فقط مربوط به داخل مرزها نيست بلكه بحث ارتباطات به خارج از مرزها نيز مربوط مي شود. سازمان ها با اين فرض اشتباه، حوزه امور بين الملل را بنا به كارشان به بخش حقوقين يا بازرگاني مي دهند. ما اگر بحث رسانه، رسانه هاي گروهي و مردم را داريم، كه مرزي نمي شناسد. در حال حاضر كه شبكه هاي اجتماعي و فناوري هاي جديد تمامي مرزها را شكسته است كه موضوع خيلي فرق مي كند و در نتيجه حوزه روابط عمومي مرزي ندارد. داخل يك سازمان، شهر، كشور و حتي بيرون از مرزها نيز بايد فعاليت كند، چشمش خوب ببيند، گوشش خوب بشنود تا بتواند مسائل را به خوبي تجزيه و تحليل كند و گزارش هاي درستي را به مديريت منتقل كند.