شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، اين روزها بيشتر وقتمان در طول يك روز را بيش از اينكه خواب باشيم، در اينترنت ميگذرانيم. اما اين مساله چگونه بر زندگي روزمره ما اثر گذاشته است؟ چه اثري بر نحوه برقراري ارتباط و تعاملات ما دارد؟ چگونه با بقيه دنيا در تعامل هستيم؟پروژه جديدي با عنوان «شكلدهي اثرات آينده رسانههاي ديجيتال» كه در مشاركت مجمع جهاني اقتصاد با شركت مشاوره مالي ويليس تاورز واتسون (Willis Towers Watson) صورت گرفته، پاسخهايي به اين سوالات دارد. اين نظرسنجي از مردم پنج كشور چين، برزيل، آفريقاي جنوبي، آلمان و آمريكا در مورد اثر رسانههاي ديجيتال بر ظرفيت آنها براي مشاركت در جوامع سوال كرده است.
نتايج به دست آمده جالب است. مشاركتكنندگان در هر پنج كشور گفتهاند كه رسانههاي ديجيتال، ميزان و كيفيت مشاركت مدني آنها و حس توانمندسازي شخصي آنها را ارتقا بخشيده است. البته يافتههاي اين تحقيق نشان ميدهد در كنار عواقب منفي بالقوه، رسانههاي ديجيتال، اثرات و پيشرفتهاي مثبت زيادي بر زندگي روزمره ما دارند. كليد كار اين است كه از اين رسانهها به شيوه مفيدي استفاده شود. بسياري از فرصتهايي كه رسانههاي ديجيتال ارائه ميدهند را بقاپيد و از ريسكهايي كه بهدليل استفاده بيش از حد يا نادرست ايجاد ميشوند، پرهيز كنيد. شركتكنندگان در اين نظرسنجي 5 هزار كاربر رسانههاي ديجيتال هستند كه پاسخهاي آنها تصوير مثبتي را نشان ميدهد: نيمي از پاسخدهندگان موافق بودهاند كه استفاده از رسانههاي ديجيتال كيفيت زندگي آنها را بهطور كلي – چه از نظر اجتماعي و چه از نظر حرفهاي – افزايش داده است. در پاسخ به اين سوال، تنها يك نفر از هفت نفر مخالف بودند.
از شنوندگان تا گويندگان
بيش از 40 درصد شركتكنندگان در نظرسنجي گفتهاند حداقل يك بار در هفته نسبت به پستهاي سياسي واكنشي نشان ميدهند (لايك كردن، پست گذاشتن، فوروارد كردن و...) و در مورد مسائل سياسي و اجتماعي نظرات خود را در اين رسانهها بيان ميكنند يا ديگران را به واكنش نشان دادن نسبت به پستهايي كه براي آنها مهم است، تشويق ميكنند. در عصر ديجيتال اين موضوع را چگونه از فرضياتمان در مورد مشاركت مدني جدا ميكنيم؟ يوچاي بنكلر در كتاب خود با عنوان «ثروت شبكهها» اشاره كرده كه امكان برقراري ارتباط آسان چگونه به افراد اجازه ميدهد خود از خوانندگان و شنوندگاني (و بينندگان) غيرفعال به گويندگان و مشاركتكنندگان بالقوه در يك مكالمه تبديل شوند. در سازمان حقوق بشري WITNESS، مشاهده شده كه چگونه افزايش ظرفيت براي ايجاد، نظر دادن و به اشتراكگذاري تصاوير ويدئويي و ديگر رسانههاي ديجيتال به مشاركت مردم در زمينههاي مختلف كمك كرده است.
بهترين و بدترين جنبههاي رسانههاي ديجيتال
مثبتترين اثرات رسانههاي ديجيتال در حوزه كار پيدا شدهاند. تقريبا دو سوم پاسخدهندگان در اين نظرسنجي گفتهاند كه استفاده از رسانههاي ديجيتال توانايي آنها را براي يادگيري و توسعه حرفهاي افزايش داده است. اين موضوع توانايي آنها را براي انجام كارهاي روزمره، تعامل با همكاران و برقراري ارتباطات موثر كاري دربرميگيرد. تكنولوژيهاي ديجيتال جديد فرصت كار كردن فراتر از مرزهاي مكاني و زماني را ايجاد ميكنند، فرصتهاي شغلي را براي نيروي كاري كه در فاصله مكاني بسيار دوري قرار دارد فراهم ميآورند و دسترسي به بهترين استعدادها را تضمين ميكنند؛ بدون توجه به اينكه در كجاي دنيا قرار گرفتهاند. سپس بحث آموزش اينترنتي مطرح است: برنامههاي نرمافزاري امكان دورههاي آموزشي اينترنتي از دانشگاههاي مختلف دنيا را فراهم ميكنند. شبكههاي اجتماعي حرفهاي مانند لينكدين شبكهسازي را تسهيل كردهاند و پايگاههاي استعداديابي مانند Upwork منبعي براي يافتن بهترين استعدادها هستند. به هر حال، استفاده از رسانههاي ديجيتال بايد به خوبي مديريت شود، بهخصوص زماني كه بحث وسعت استفاده، نوع تعامل اجتماعي و ماهيت محتواي ارزيابي شده مطرح ميشود. طبق نظرسنجي مذكور، كمترين اثر مثبت در حوزه شخصي افراد گزارش شده است. درحاليكه حدود 4 نفر از هر 10 شركتكننده در نظرسنجي در مورد اثرات مثبت رسانههاي ديجيتال بر حافظه بلندمدت، تمركز، توانايي برقراري ارتباط موثر و كنترل استرس و سلامتي گزارش دادهاند، يك نفر از هر 10 نفر گفتهاند رسانههاي ديجيتال بر همين حوزهها اثر منفي داشته است.
ترديدهايي در دنياي توسعه يافته
اين نظرسنجي فقط به تفاوت اثرات رسانههاي ديجيتال بر افراد نپرداخته، بلكه كشورها هم نتايج كاملا متغيري را نشان دادهاند. درحاليكه نظرات در بازارهاي نوظهور مانند چين و برزيل عمدتا مثبت بوده (در چين دوسوم افراد موافقند كه استفاده از رسانههاي ديجيتال كيفيت زندگي آنها را بهبود بخشيده است)، آمريكاييها و آلمانيها اشتياق كمتري در اين باره نشان دادهاند. به عنوان مثال، در آلمان تنها 30 درصد افراد موافقند كه استفاده از رسانههاي ديجيتال كيفيت زندگي آنها را بهبود بخشيده است (و 24 درصد مخالفند). تفاوتي كه مشاهده ميشود بسيار حيرتانگيز است. نتايج كلي اين نظرسنجي به دو فرضيه اشاره ميكند. اول اينكه فرصتهايي كه رسانههاي ديجيتال ايجاد ميكنند، در كشورهاي در حال توسعه بسيار قابل توجهتر از بازارهاي تثبيت شده است. دوم، افرادي كه تجربه بيشتري در استفاده از رسانههاي ديجيتال دارند، متوجه اثرات منفي بالقوه بيشتري ميشوند. اين اثرات عبارت است از: ارتباط فيزيكي كمتر، از بين رفتن مرزهاي بين زندگي كاري و زندگي شخصي و افزايش بدگويي و كينهجويي. اگرچه در مورد دلايل اصلي اين نتيجهگيري بايد با جزئيات بيشتري تحقيق شود، اما در كل ميتوان گفت رسانههاي ديجيتال هم مزايا و هم ريسكهايي به دنبال دارند كه اين موضوع به نحوه استفاده از آنها برميگردد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3698