براي اينكه بتوانيم با گفتاري ساده از نظريه بازي و نظريه بازيگران و بازيگري و نقش آن در برنامه ريزي استراتژيك سخن بگوئيم، ابتدا بحث را با يك تعريف مختصر شده آغاز مي كنيم:
نظريه بازي عبارت است از مجموعه اي قواعد روشن و آشكار و بدون هيچ ابهامي كه بازيگران بر مبناي نقش و موقعيت هائي كه در جراين بازي بروز مي كند بر اساس آن قواعد مبادرت به اتخاذ تصميم مي نمايند. البته تصميم ها را (كه مي توان آن را انتخاب هم ناميد) در جريان بازي با توجه به موقعيت هاي خاص بايد اتخاذ نمود.
بازيگران بايد قبل از شروع بازي تمام موقعيت هايي كه ممكن است در جريان عمل پيش بيايد و حوادثي كه در عمل امكان وقوع آن مي رود پيش بني كنند.
اگرچنين منظومه اي تهيه و تدوين شود در حقيقت بازيگران تصميمات استراتژيكي معني را كه در يك فهرست همراه با قواعد مشخصي باشد، برنامه ريزي كرده اند. بديهي است كه نمي توان اين استراتژي ها نامحدود باشد و لازم است در يك محدوده اي تدوين گردد.
پس ناچار هستيم ابتدا موقعيت هارا تجزيه و تحليل كنيم، تحليل موقعيت ها تصميم گيري ها را عقلائي مي سازد، اما چون در عمل، اجرا بسيار پيچيده مي شود بايستي از يك الگو استفاده شود. در نظريه بازي، استراتژي يك برنامه هدفدار است كه با مدل سازي، تركيب عوامل، تصميم گيري ها، پرداخت بها(عمليات)، قبول خطر، نرمش و انعطاف، كنترل نتايج، آزمون و تحليل، تصحيح و حذف همراه است، بايد با عقل و درايت حركت كرد (كسي كه خانه اش شيشه اي است هرگز سنگ پرتاب نمي كند).
استراتژيست چون هدف دارد با تركيب عوامل مختلف سعي مي كند به نتيجه مطلوب و معيني برسد.
در تدوين استراتژي بايد بدانيم كه از چه امكانات و منابعي مي توانيم استفاده كنيم؟ چگونه آن ها را بايد تهيه كدر؟ و چطور بايد آن ها را به كار بست؟ پس برنامه ريزي استراتژيك عبارتست از ترتيب دادن تصورات ذهني كه از عقل و منطق الهام و سرچشمه مي گيرد تا بتوانيم بدانيم به چه نكاتي بايد توجه كرد تا بتواند پاسخگوي اين چند سوال باشد:
1- چه كسي (كي)؟
2- در چه مكاني (كجا)؟
3- در چه زماني (كي)؟
4- چه عملي (كاري)؟
5- چگونه (چطور)؟
6- چرا؟
به عبارت ساده نظم آهنگ سازي ذه براي صدور دستور و فرمان، عيناً مانند عمل نيمكره هاي مغزي (ليدستون و كاريلون ) مي باشد كه قادرند فرامين برنامه ريزي شده صادر كنند تا بتوانند 200-150 ميليون حكم را در ثانيه ضبط نمايند.
بدون ترديد در هر بازي عوامل زير همواره وجود دارند كه بايد مورد توجه خاص قرار بگيرند:
(صفحه بازي – مهره ها – قوانين – علم – تجربه – مهارت – فرصت – تصميم گيري – نو آوري- زمان – مكان – نظم و انضباط – قبول خطر – آينده نگري – قدرت مانور – ارتباط موقعيت – شرايط – امكانات – محدوديت ها – فرصت ها – هدف – موانع و ...)
در يك برنامه ريزي استراتژيك، ابزاري كه در دست است شامل:
1- نيروي انساني، 2- منابع مالي، 3- ابزار فني و ماشيني، 4- زمان، 5- مكان، 6- روش ها، 7- مهارت و تجربه، 8- تخصص، 9- مواد و 10- استانداردها، مهره هايي هستند كه بازيگران بايد قدرت به كارگيري و مانور را در مكان مناسب، زمان مناسب، نيروي مناسب و رفتار مناسب داشته باشند.
مزاياي برنامه ريزي استراتژيك:
امروزه كليه سازمان هاي جهان اعم از دولتي و خصوصي به اين نتيجه رسيده اند كه برنامه ريزي استراتژيك با روش نوين مي تواند آن ها را در موارد زيرين ياري نمايد:
* تفكر و انديشيدن به شكل استراتژيك
* تشخيص جهت گيري آينده
* اتخاذ تصميمات امروز، در پرتو نتايج و بازتاب هاي آينده تصميمات
* تدوين و توسعه مبنايي جامع و قابل دفاع براي تصميم گيري
* رعايت حداكثر احتياط و بصيرت در نواحي تحت كنترل سازماني
* حل مشكلات اساسي سازمان
* بهبود عملكردها
* برخورد موثر با محيطي كه با تغييرات شگرف و سريع مواجه هستند
* ايجاد تيم ها و گروه هاي كاري با رعايت اصول كارشناسي و تخصصي با سپردن كارها به كاردان.
مادامي كه مديران و تصميم گيرندگان اصلي به كارگيري اين روش اعتقاد داشته و مايل به صرف وقت و هزينه براي تامين منابع مورد نياز باشند، اين روش مي توانند بسيار مفيد و موثر واقع گردند.
در صحنه بازي استراتژيكي اين گونه مديران هدف گرا هستند و تدابير آنان بر مبناي هدف تدوين مي گردد. در اين مجموعه به طور خلاصه بحث كوتاهي پيرامون (MBO) يا (مديريت بر مبناي هدف) مي كنيم تا با ذهنيت روشني بتوانيم به بحث درباره منابع برنامه ريزي نوين استراتژيك بپردازيم. سپس براي اينكه بتوان با پيروي از روشي علمي در اين راه حركت كرد، الگوهاي تنظيم استراتژيك شماره 1- الگوي فراگرد و نگرش استراتژيك، 2- چرخه حل مساله، 3- الگوي عوامل بنيادين استراتژيك استفاده مي كنيم : (به پيوست ها مراجعه فرمائيد)