شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- ... من هم در اجلاسيه اپك در شهر وين شركت كردم كه درآن زمان سن و سالي و تجربه اي دراين زمينه نداشتم، البته تجربه شيريني بود. خود ما در آنجا خبر تهيه مي كرديم و براي رسانه ها ارسال مي كرديم. در آن زمان آقاي غرضي فرد شناخته شده اي بودند و در حوزه خبر نيز خيلي در دسترس نبودند ولي ايشان به دليل اعتمادي كه به من داشتند در برخي موارد كه رسم بود از طرف وزير مطالبي مطرح شود،سپرده بودند كه اين را تنظيم كنيم و ارايه بدهيم.

دكتر سيد محمد صحفي با داشتن بيش از 11 سال سابقه خدمت در پست مدير كلي روابط عمومي و مشاورت وزير نفت يكي از مديران پر سابقه حوزه روابط عمومي است. در بخش دوم و در ادامه گفت و گوهاي مربوط به پروژه تاريخ شفاهي روابط عمومي ايران با وي به گفت و گويي دوباره پرداخته ايم. آنچه مي خوانيد بخشي كوتاه از ديدار دوم با اوست.

از اين مجموعه قبلا بخش هايي كوتاه از ياد مانده هاي زنده ياد استاد كاظم متولي، استاد ميرزابابا مطهري نژاد، دكتر سيد محمد صحفي، دكترمحسن اميني، سيد شهاب سيد محسني، حامدرضا اسماعيلي و مجتبي آقايي در شارا منتشر شده است. آنچه مي خوانيد بخشي كوتاه از صحبت ها و نظرات اين كارشناس با سابقه حوزه روابط عمومي و ارتباطات است.

- موضوع ارتباط با رسانه معمولا براي تشكيلاتي مانند وزارت نفت يك مسئله مهم است. چون رسانه ها علاقه مند هستند كه اطلاعاتي از اين سازمان كسب كنند و ضمنا اين سازمان اقتصادي و صنعتي هم مايل است كه با رسانه ها ارتباط خوبي داشته باشد. بخصوص اين موضوع در حالتي كه كشور درگير يك جنگ ناخواسته شده است، اهميت خاصي دارد. در اين زمينه توضيح دهيد. ضمن اين كه شما در جايي هم جوابيه هايي براي رسانه داشتيد؟ اين ارتباط در آن زمان به چه صورت بود؟
جوابيه دادن به رسانه ها مربوط به دوره دوم حضور من در شركت نفت بود. در مورد ارتباط با مطبوعات، آنچه كه مسلم است، در دوران جنگ ما سياست انقباضي در مورد انتشار اخبار داشتيم زيرا انتشار خبر آسيب ديدن صنايع نفت، كشتي ها يا اسكله ها به نوعي گرا دادن به دشمن تلقي مي شد و ما معمولا به خبرنگاران كليات را مي گفتيم كه مثلا آنها يك نقطه اي را با موشك زده اند اما نمي گفتيم كه اين موشك ها به هدف اصابت كرده يا نه و يا اينكه چه نقطه اي را زده است.

بنابراين ما سعي مي كرديم به مقداري كه ضرورت اقتضا مي كند و به نحوي كه با سياست هاي ستاد تبليغات جنگ كه در آن زمان آقاي كمال خرازي مسئوليت آن را داشتند، هماهنگ باشد اين خبرها را منتشر كنيم. برخي از اخبار نيز به طور مستقيم توسط ستاد اطلاعيه جنگ صادر و منتشر مي شد. اما در ارتباط با روزنامه ها بايد بگويم كه آن زمان ما تعداد انگشت شماري روزنامه داشتيم. روزنامه هايي مانند جمهوري اسلامي، كيهان و اطلاعات و ابرار جزو روزنامه هايي بودند كه در آن زمان فعال بودند و در كنفرانس هاي خبري معمولا از خبرنگارهاي اقتصادي دعوت مي شد و دو نفر نيز همواره حضورشان بسيار برجسته بود كه يكي خبرنگار جمهوري اسلامي و ديگري خبرنگار واحد مركزي خبر بود و اينها تركيبي بود كه هميشه براي مصاحبه با وزير نفت يا شرايط مهم دعوت مي شدند. ضمن اينكه در آن زمان برخي از خبرگزاري هاي معروف خارجي نيز در تهران دفتر نمايندگي داشتند و از آن دفاتر نيز به طور مستقل براي شركت در جلسات دعوت مي شد. اين خبرگزاري ها شامل رويترز، روزنامه پر تيراژ آساهي شيمون از ژاپن و خبرگزاري هاي اروپايي و امريكايي بودند كه مي آمدند و به اين ترتيب كار اطلاع رساني از طريق صدور اطلاعيه هاي رسمي و يا برگزاري جلسات كنفرانس خبري انجام مي شد. ولي در دوره وزارت آقاي مهندس غرضي مدير روابط عمومي جايگاه ويژه اي داشت كه در سفرهاي خارجي وزير حضور داشت.

- شما خاطره و يا بياد مانده اي هم از اين سفرها داريد؟
بله. خاطرم است كه در اجلاسيه اپك در شهر وين شركت كردم و براي من در آن زمان كه سن و سالي و تجربه اي نداشتم، تجربه شيريني بود. خود ما در آنجا خبر تهيه مي كرديم و براي رسانه ها ارسال مي كرديم. يكي ديگر از تجربيات شيرين من در اين جريان اين بود كه در آن زمان آقاي غرضي فرد شناخته شده اي بودند و در حوزه خبر نيز خيلي در دسترس نبودند ولي ايشان به دليل اعتمادي كه به من داشتند در برخي موارد كه رسم بود از طرف وزير مطالبي مطرح شود،سپرده بودند كه اين را تنظيم كنيم و ارايه بدهيم و در يكي از برنامه هايي كه با ايشان سفر مي كرديم، با ايشان قبل از سفر مصاحبه نشده بود ولي انجام آن و اطلاع رساني دراين خصوص ضرورت داشت، به همين دليل من با اطلاعات و اجازه اي كه داشتم، از قول ايشان خبري را با اين مضمون كه وزير نفت قبل از ترك تهران براي شركت در اجلاس اپك راجع به تحولات بازار نفت اين طور گفت، تنظيم كردم.

حال تصور كنيد فردي كه خبر چنداني از بازار نفت ندارد و بدون مشورت با وزير و يا اصلاع دقيق از مباحثي كه قرار بود در اجلاس اپك تأثيرگذار باشد، خبري تهيه كرده است،‌ چفدر بايد اختيار داشته باشد كه اين مسئله اتفاق بيفتد ولي اين اختيار و اعتماد وجود داشت. ما خودمان يك چنين قدرت و حوزه اختيار و عملي داشتيم كه به جاي وزير حرفي مي زديم كه منتشر مي شد. به هر حال اين در حوزه و مسائل خبري اعتماد شخص وزير نسبت به فردي كه مديريت روابط عمومي بود و به خصوص در حوزه رسانه حايز اهميت بود تا حدي كه مي توانست به جاي وزير حرف بزند و اظهار نظر كند. به نظر من اقتدار مدير روابط عمومي از به رسميت شناختن جايگاه او توسط مديران ارشد سرچشمه مي گيرد.