شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، كارمندان والمارت (Walmart) شركت خردهفروشي آمريكايي، كه داراي بزرگترين شبكه فروشگاههاي زنجيرهاي مواد غذايي، سوپرماركتها و هايپرماركتها در جهان است بسيار فقير هستند، به طوري كه بسياري از آنها سر كار ناهار نميخورند يا آن را با هم به اشتراك ميگذارند يا در برخي موارد ناهار همكارانشان را ميدزدند. اما برخي از كارمندان شركت شكايت خود را با اعتصاب غذا در اعتراض به دستمزدهاي شركت نشان دادهاند.
اگر تنها جمعه سياه (Black Friday) يا روز شكرگزاري را هم در آمريكا در نظر بگيريم، بسيار نامطلوب است كه كارمندان والمارت بايد در اين روزها در فروشگاههاي اين شركت كار كنند و نتوانند در جشنهاي سنتي خانوادگي شركت كنند. اين دو روز از شلوغترين روزهاي شركت والمارت محسوب ميشود. اوايل امسال، والمارت اعلام كرد كه براي بيش از نيم ميليون كارمندش، حقوقها را افزايش ميدهد و حداقل 9 دلار در ساعت به آنها حقوق پرداخت ميكند. شركت تصميم دارد تا سال بعد حقوق كارمندان را تا ساعتي 10 دلار افزايش دهد. اما كارمندان ميگويند اين افزايش حقوق كافي نيست و شركت بايد ساعتي حداقل 15 دلار به آنها پرداخته و به آنها كار تمام وقت نيز بدهد.
يكي از كارمندان والمارت متني راجع به اين موضوع نوشت و تقاضايي را پيرامون اين موضوع مطرح كرد كه من را به شگفتي واداشت و منجر به اين پرسش شد: بسيار خب، اگر والمارت در حقيقت اين تقاضا را تاييد كند، كدام يك از كارمندان والمارت بايد شغلشان را از دست بدهند تا اين اتفاق رخ دهد؟تقاضايي مبني بر افزايش ساعات پاره وقت به تمام وقت وجود دارد. نيروي كار زيادي وجود دارد كه والمارت ميخواهد يا ميتواند از عهده استخدام آنها برآيد اما در واقع با يك حساب و كتاب دقيق، درمييابيم كه اين تقاضا منجر خواهد شد تا 25 درصد از كل 4/ 1 ميليون كارمند والمارت شغلشان را از دست بدهند.
يكي از كارمندان والمارت مينويسد:
برنامههاي روز «جمعه سياه» من از قبل تعيين شده است: من در ونتر هون در ايالت فلوريدا از 11 صبح تا 8 شب كار ميكنم. زماني كه خانوادهام در حال غذا خوردن هستند، من در مغازه روي پاهايم ايستادهام. جمعه سياه والمارت در روز شكرگزاري از ساعت 6 عصر شروع ميشود، درحاليكه افرادي چون من بهطور خستگيناپذير بايد پاسخگوي نياز مشتريان باشيم؛ مشترياني كه براي تخفيف 15 تا 20 سنت روي هر كالا، يكديگر را زير دست و پا له ميكنند. با ساعتي 90/ 9 دلار در ساعت، بهرغم قيمتهاي تخفيفي فوقالعاده پايين، حتي نميتوانم محصولاتي را كه ميفروشم بخرم. واقعا شرمآور است كه شركتي كه وارثان آن يكي از ثروتمندترين آمريكاييها محسوب ميشوند، اين چنين كارمندان فقيري داشته باشد.
البته اگر اقداماتي براي دستمزد منصفانه به اين معني است كه كارمندان بايد استطاعت خريد آنچه توليد ميكنند را داشته باشد، پس قطعا شركت بوئينگ به مشكل برخواهد خورد، درست است؟ اما اين مثال بهطور واضح يك مثال تخيلي است. مسائل تغيير كرده است. امسال در روز جمعه سياه بسياري از حاميان ما در حمايت از كارمندان والمارت در جلوي مغازههاي اين شركت از والمارت خواستند تا همانطور كه ادعاي يك كسب و كار خانوادگي را دارد به كارمندان خود احترام بگذارد و ساعتي 15 دلار و يك كار تمام وقت به كارمندان خود بدهد. گرچه من بارها درخواست يك كار تمام وقت را داده بودم، برخي هفتهها ساعات كاري من به 28 ساعت نيز كاهش پيدا كرد.
امسال من به همراه بسياري از همكارانم در اعتراض به دستمزدهاي شركت 15 روز اعتصاب غذا كردهايم. درخواست ما اين است كه پيش از شروع فصل شلوغ تعطيلات 15 دلار در ساعت و جداول كاري تمام وقت داشته باشيم. در واقع هدف ما اين است كه توجهها را به اين موضوع جلب كنيم كه دستمزد پايين به آن معني است كه كارمندان والمارت در حال فقير شدن هستند. افراد ديگري كه مثلا بهدليل بيماريهايي چون ديابت نميتوانستند اعتصاب غذا كنند، از والمارت خواستند تا مانند خردهفروشان ديگري مانند Target و Whole Foods تخفيف برنامههاي غذايي خود را به 10 درصد افزايش دهد. من از حقوق اين ماه تا حقوق ماه بعد گذران زندگي ميكنم و تلاش ميكنم تا سقفي بالاي سرم و غذايي روي ميزم داشته باشم. هميشه با ترس بيمار شدن روبهرو هستم؛ چرا كه اگر مريض شوم، والمارت بيمه درماني براي من فراهم نميكند يا حتي به من مرخصي استعلاجي نميدهد تا بتوانم به دكتر بروم و خودم را درمان كنم. در عوض، نياز دارم تا بر كوپن غذا و ديگر برنامههاي دولتي براي امرار معاش تكيه كنم. چندي پيش به علت مخارج بيماري عفوني كه سالها بود درمان نميشد، خودم را در بدهي مالي عظيمي يافتم. اگر كارفرمايم من را تحت پوشش بيمه درماني درميآورد يا حداقل مرخصي استعلاجي به من ميداد، اين چنين در مضيقه قرار نميگرفتم.
من سخت كار ميكنم و نميخواهم به دولت براي پرداخت حقوقم و تامين خواربارم تكيه كنم. من استحقاق 15 دلار در ساعت براي كاري كه انجام ميدهم دارم. من شايسته اين هستم كه با خيال راحت بدانم كه حقوق ثابتي با 40 ساعت كار هفتگي دارم. درخواست ما احترامي است كه شايسته آن هستيم و اين احترام با دستمزد كافي، كار تماموقت و ساعات كاري ثابت آغاز ميشود. دليلي كه كارفرمايان ترجيح ميدهند كه كارمندان پاره وقت داشته باشند، اين است كه قانون كار دستمزد كارمندان تمام وقت را بسيار بالاتر تعيين كرده است. پس هم تقاضاي 15 دلار وجود دارد و هم كار تمام وقت، اما اين صحيح نيست كه همه پرسنل والمارت بهطور پاره وقت كار ميكنند، اما اين طور فرض ميكنيم كه تعداد آنها زياد است. والمارت 4/ 1 ميليون كارمند دارد؛ فرض كنيد كه آنها بهدليل هزينههاي بالاتر بيمه خدمات درماني و مانند آن به 28 تا 30 ساعت كار محدود شدهاند.
اين آمار دقيق نيست، اما نكتهاي را به ما نشان ميدهد. والمارت در حال حاضر در يكسال از 4/ 1 ميليون كارمند *52 هفته *28 ساعت كاري استفاده ميكند. يعني 2 ميليارد ساعت. اكنون ما اصرار داريم كه هر كسي بتواند بهطور تمام وقت يعني 40 ساعت در هفته كار كند. اين اعداد ما را هوشيار ميسازد كه يك ميليون نفر در سال 2 ميليارد ساعت كار ايجاد ميكنند. اين بدون در نظر گرفتن اثرات اشتغال دستمزدي است كه 50 درصد بالاتر از دستمزد فعلي است. (بله دستمزد بالاتر به معني نيروي كار كمتر است).اين محاسبات شايد چندان دقيق نباشد، اما يك شاخص به ما ميدهد كه لازم است 400 هزار نفر شغلشان را در والمارت از دست بدهند. اين چيزي است كه مردم براي آن فعالانه كمپين راه مياندازند؟ آيا نزديك به نيم ميليون نفر بايد از شغلشان محروم شوند؟ اتحاديهها اين را ميخواهند؟ آندريا دلندورف يكي از مديران والمارت ميگويد« داستان فقر و ناامني غذايي براي كارمندان والمارت داستاني آشنا است. در جمعه سياه اين فصل، كارمندان والمارت تصميم گرفتهاند كه داستان اين فقر را به اشتراك بگذارند و درد خود را به گوش همه برسانند».
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3646