قرآن، رسانه اي الهي است كه پيام خدا را بر بشر ابلاغ مي كند. از اين رو خود قرآن بزرگ ترين الگوي رسانه هاي مكتبي و ارزشي است. اما چه اصولي بر اين رسانه حاكم است؟ اين مقاله در پي معرفي 6 اصل مهم براي رسانه هاي ارزشي است. پاسخ به همين سؤال است.
رسانه از نگاه ديني و قرآني بايد در محتوا و هدف، حق محور و عدالت مدار باشد. عظيم ترين رسانه ديني ما (قرآن كريم)، خود داراي اين ويژ گي است:
(لا يَأْتيهِ الْباطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزيلٌ مِنْ حَكيمٍ حَميد) ٍ[1]؛
«باطل از پيش رويش و از پشتش در آن راه ندارد و فروفرستاده شده اي از سوي حكيم ستوده است».
(ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ اْلآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكيمِ) [2]؛
«اينهاست كه ما آن را از آيات و قرآن حكمت آميز بر تو مي خوانيم».
در ده ها آيه ديگر نيز خداوند با عباراتي چون: (أَنّهُ الْحَقّ مِنْ رَبِّهِمْ) [3]؛ ( نَزّلَ الْكِتابَ بِالْحَقّ) [4]، ( إِنّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقّ) [5]، ( نَتْلُوها عَلَيْكَ بِالْحَقّ) [6] از اين ويژگي قرآن كريم ياد كرده است.
هدف قرآن نيز حق است و بر اساس آن به طراحي، تبليغ، موعظه، ابلاغ، انذار، تبشير و ... مي پردازد و از همه ابزارهاي رسانه اي و شيوه هاي بلاغ در مسير آن هدف بهره مي گيرد:
(وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النّاسُ بِالْقِسْطِ)[7]؛
« و با آنها كتاب و ميزان فرستاديم تا مردم، قسط و عدل را به پا دارند».
اگر رسانه ديني در هدف و محتوا «حق محور» باشد، نوبت به آن مي رسد كه در شيوه ها و ابزارها هم حق را مقدم بدارد و با استحكام، اتقان و استدلال در عرصه خبررساني، خبرسازي و... گام بردارد. در اين صورت، رسانه توان هدايتگري خود را بدون آسيب، به ظهور خواهد رسانه: (ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدًي لِلْمُتّقينَ)[8] ؛
«آن كتاب هيچ ترديدي در آن نيست، راهنماي پارسايان است».
قرآن كريم از اين جهت كه داراي استحكام، برحق بودن و اتقان است، فاقد هر نوع نقطه ضعف در امر هدايتگري است: (الْحَمْدُ لِلّهِ الّذي أَنْزَلَ عَلي عَبْدِهِ الْكِتابَ وَ لَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا قَيِّمًا لِيُنْذِرَ بَأْسًا شَديدًا مِنْ لَدُنْهُ وَ يُبَشِّرَ الْمُؤْمِنينَ)[9]؛
«ستايش مخصوص خدايي است كه كتاب را بر بنده اش فرستاد و هيچ انحرافي در آن قرار نداد، در حالي كه استوار است، تا از جانب او، از سختي شديدي بترساند و به مؤمنان مژده دهد...».
اگر محتواي رسانه ها بر مدار حق باشد، هيچ منطقي در برابر آن تاب مقاومت نخواهد داشت و بلكه سر تسليم فرود خواهد آورد.[10]
اگر استواري و سديد بودن قرآن، به دليل «بر حق بودن» آن باشد، پس رسانه هاي ديني نيز در هر عصري كه تداوم بخش مسير قرآني اند، بايد واجد اين ويژگي باشند: (وَ قُولُوا قَوْلاً سَديدًا)[11]؛
«سخن استوار بگوييد».
بر حق بودن و استدلالي بودن محتواي رسانه ديني، باعث مي شود تا بتواند رسانه هاي رقيب و انحراف گستر را به مبارزه بطلبد و مخاطبان هم مي توانند با آگاهي يافتن از محتواي همه رسانه ها، به «رسانه ديني»، يقين و اعتماد كنند: ( قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ هذا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ)[12]؛
«بگو برهانتان را بياوريد. اين سخن كساني است كه با من هستند».، (قُلْ إِنّي عَلي بَيِّنَةٍ مِنْ رَبّي)[13]؛
«بگو من از جانب پروردگارم دليل آشكاري دارم».
به اين ترتيب، رسانه دين مدار نيازي به استفاده از ابزارها و شيوه هاي غير متقن و غير حق ندارد. و استفاده از شيوه هاي تبليغي نادرستي چون: انواع مغالطات، شارلاتانيسم مطبوعاتي و هياهو و غوغا سالاري مطبوعاتي، ايجاد فضاهاي رواني مجازي، قلب واقعيت ها و واژگون نمايي حوادث، تحليل هاي غلط و غرض آلود و ده ها حقه مطبوعاتي و رسانه اي، از نشانه هاي رسانه هايي است كه بر محور دين نيستند.
مشكل اصلي زماني پيش مي آيد كه اهدافي مخالف حق و عدالت طراحي مي گردد و آن گاه رسانه به عنوان ابزار رسيدن به آن يا تسهيل كننده وصول به اين اهداف، مورد توجه قرار مي گيرد؛ مانند آنچه امروز به نام «جنگ نرم» مطرح مي شود و رسانه ها قبل از تهاجم نظامي، با هجوم خبري، فرهنگي و... عقبه هاي كشورهاي ديگر را سست و ناپايدار مي سازند. اما اگر رسانه اي محوريت دين را بپذيرد، از اين آسيب در امان خواهد ماند. استفاده ابزاري گاه با كتمان اخبار و وقايع، زماني با «جهت دهي به آن» يا مبالغه، كم اهميت جلوه دادن، پنهان كردن واقعيت در لايه هاي خبري و ... صورت مي گيرد. قرآن كريم در آيات متعددي استفاده ابزاري از رسانه را در جهت اهداف غير حق، منع كرده و به عنوان نمونه، درباره كتمان خبر از سوي اهل كتاب براي رسيدن به اهداف پست و كم ارزش چنين ياد فرموده است:
(وَ إِذْ أَخَذَ اللّهُ ميثاقَ الّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَتُبَيِّنُنّهُ لِلنّاسِ وَ لا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَليلاً فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ) [14]؛
«و به يادآور زماني را كه خداوند از كساني كه به آنان كتاب داده شد، پيمان گرفت كه حتماً بايد آن را براي مردم بيان كنيد و كتمانش نكنيد. پس آنها آن را پشت سر خود انداختند و به بهاي كمي مبادله كردند. پس چه معامله بدي كردند!».
امام باقر(ع) درباره آيه فوق فرمود: خدا از اهل كتاب پيمان گرفت كه آنچه را درباره حضرت محمد در تورات و انجيل آمده است، براي مردم بگويند و كتمان نكنند.[15]
در آيات ديگر، وَ صَدّ سَبيلِ اللّهِ و اضلال عَنْ سَبيلِ اللّهِ هدف پنهان از به كارگيري اين شيوه بيان شده است:
(اشْتَرَوْا بِاياتِ اللّهِ ثَمَنًا قَليلاً فَصَدّوا عَنْ سَبيلِهِ)[16]؛
«آيات خدا را به بهاي اندكي فروختند و از راه خدا بازداشتند».
(وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَشْتَري لَهْوَ الْحَديثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبيلِ اللّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ يَتّخِذَها هُزُوًا)[17]؛
«و برخي از مردم سخنان بيهوده و سرگرم كننده را مي خرند تا بي هيچ علمي، از راه خدا گمراه كنند و آن را به سُخره گيرند».
در عصر رسول خدا(ص) شخصي به نام نضربن حارث، از حجاز به ايران سفر مي كرد و افسانه هاي ايراني را فرا مي گرفت و در بازگشت براي مردم عرب مي گفت و اظهار مي داشت كه: «اگر محمد براي شما داستان عاد و ثمود را مي گويد، من نيز قصه ها و اخبار عجم را مي گويم». اين آيه نازل شد و كار او را شيوه اي انحرافي معرفي كرد.
هدف قرآن كريم به عنوان بلاغ مبين و رسانه روشنگر، چيزي جز نماياندن جلوه رحماني خدا و رحمت گستري در عرصه هستي و كشاندن مخاطبان به سوي رحمت الهي نيست و البته كتب آسماني ديگر نيز اين ويژگي را دارند:
(ثُمّ آتَيْنا مُوسَي الْكِتابَ تَمامًا عَلَي الّذي أَحْسَنَ وَ تَفْصيلاً لِكُلّ ِ شَيْ ءٍ وَ هُدًي وَ رَحْمَةً لَعَلّهُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ. وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتّبِعُوهُ وَ اتّقُوا لَعَلّكُمْ تُرْحَمُونَ. ... فَقَدْ جاءَكُمْ بَيِّنَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدًي وَ رَحْمَةٌ...)[18]؛
«سپس به موسي كتاب (تورات) داديم تا بر كسي كه نيكي كرده، (نعمت خود را ) تمام كنيم و بيانگر همه مسائل و وسيله هدايت و رحمت باشد. شايد مردم به ديدار پروردگارشان ايمان بياورند. و اين (قرآن) كتابي است مبارك كه آن را نازل كرديم. پس آن را پيروي كنيد و تقوا پيشه سازيد، باشد كه مورد رحمت قرار گيريد ... بي شك از سوي پروردگارتان دليلي روشن و هدايت و رحمت آمد...».
(هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَ هُدًي وَ رَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ) [19]؛
«اين (قرآن)، بصيرت هايي از پروردگارتان است و براي كساني كه ايمان آوردند، مايه هدايت و رحمت است».
به اين ترتيب، ويژگي اين رسانه الهي اين است كه پيروي از آن (تلاوت)، رحمت الهي را در پي دارد و رسانه هاي ديني نيز مي توانند همين شيوه را الگوي خود قرار دهند.
بخشايش، احسان و نيكي، مهر و شفقت و دلسوزي و نرم دلي كه در لسان قرآن از آنها به «رحمت» ياد مي شود، اصل مهم در اين كتاب الهي است. امام خميني(ره) دلسوزي، خيرخواهي و كاركرد مهرورزانه قرآن كريم را چنين ياد آور مي شود:
«اين كتاب بزرگ الهي كه از عالم غيب الهي و قرب ربوبي نازل شده و براي استفاده ما مهجوران و خلاصي ما زندانيان سجن طبيعت و مغلولان زنجيرهاي پيچ در پيچ هواي نفس و آمال، به صورت لفظ و كلام درآمده، از بزرگ ترين مظاهر رحمت مطلقه الهيه است».[20]
ايشان لزوم توجه رسانه ها به همين اصل مهم جاري در قرآن را در عرصه هاي فرهنگي، سياسي، اجتماعي و ديني يادآور مي شود كه ما نمونه هايي از سخن ايشان را ذكر مي كنيم:
«مطبوعات، سينما، تلويزيون، راديو، مجله ها، همه اينها براي خدمت به يك كشور است. اينها بايد در خدمت باشند، نه اينكه هر كس پا شود يك مجله اي درست كند، هر چه دلش بخواهد در آن باشد و هر عكسي بهتر مشتري داشته باشد، توي آن بيندازد، عكسهاي مهيّج، عكسهاي مهوّع در آن بيندازد كه مشتري هايش زياد بشود. آن وقت اسمش مطبوعات است».[21]
«مطبوعات كه حامل پيام ملت و حامل پيام اسلام بايد باشد و مبلغ احكام اسلام و مجري احكام اسلام و مهذّب جامعه بايد باشد و اخلاق را در جامعه بايد پخش بدهد، اخلاق الهي را».[22]
«مجله مسئوليتي بزرگ دارد، هم پيش خداي تبارك و تعالي، هم پيش مردم. ممكن است اينها مملكتي را به تباهي بكشانند، اگر كوشش نكنند در اينكه اصلاح كنند، و اگر آن كه مي نويسد از روي صلاحديد و مباني غيرنفساني و رسوا نكردن مسلمانان و اين طور مسائل باشد، مجله مفيد خواهد بود».[23]
«هر كس مجله مي خواهد بنويسد، بايد مجهز باشد كه اين نسل آينده را تربيت كند. براي نسل آينده فكري بكنيد. اسلام همه نسل ها را مكلف مي داند. پيغمبر اسلام مكلف بودند براي همه نسل ها. همچنين مكلفيم كه براي نسل هاي آينده كار كنيم».[24]
از اصول حاكم بر محتواي رسانه دين محور، طاغوت ستيزي آن است. از اين رو، وقتي قرآن كريم وظيفه طاغوت ستيزي پيامبران را يادآوري مي كند، از واژه «رسول» (فرستاده) استفاده مي كند:
(وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلّ ِ أُمّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ) [25]؛
«و در هر امتي همانا رسولي برانگيختيم كه ]بگويد[ خدا را عبادت كنيد و از طاغوت دوري كنيد».
در آيات ديگر نيز طاغوت ستيزي، وظيفه رسولان الهي معرفي شده است.[26]
رسالت رسانه ها در مبارزه دائمي با طاغوت ها و طغيانگران عليه دين و قرآن، در كلام امام و رهبري جلوه بارز تري دارد. امام خميني(ره) به رويكرد طاغوت ستايي و همنوايي رسانه ها با طاغوتيان، اشاره مي كند و مي فرمايد:
«آن كه از همه خدمت ها بالاتر است، اين است كه نيروي انساني ما را رشد بدهد و اين به عهده مطبوعات است، مجله هاست، راديو تلويزيون است، سينماهاست، تئاترهاست. اينها مي توانند نيروي انساني ما را تقويت كنند و تربيت صحيح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد، و مي توانند مثل رژيم سابق باشند كه همه چيز به هم ريخته بود. همه چيز در خدمت استعمار بود. آنها خودشان هم نمي دانستند. خيلي ها خودشان نمي دانستند. نمي دانست كه اين عكسي كه از اين زن لخت مي اندازد، چند تا جوان را آشفته مي كند، از بين مي برد».[27]
«مأموريت داشتند كه كشور ما را با آن تبليغات دامنه دار اين رسانه هاي طاغوتي، تمام مسائل اسلامي و تمام مسائل كشوري را به طرف منافع طاغوتي سوق دهند. صدمه اي كه اسلام از مطبوعات و رسانه هاي طاغوتي خورد، از كمتر دستگاه هايي خورد. آن قدر كه جوان هاي ما را اين مطبوعات فاسد و آن مجله هاي فاسد تر و آن راديو و تلويزيون هاي فاسد تر به فساد كشيدند، معلوم نيست كه مراكز فساد آن قدر به فساد كشيده باشند. اين مجلات بود و اين مطبوعات بود و اين راديو و تلويزيون و تمام اين رسانه هاي گروهي بود كه جوان هاي ما را به جاي اينكه به طرف دانشگاه بكشد، به طرف علم و ادب بكشد، به طرف فساد كشاند».[28]
رسانه ديني، بهترين ابزار دفاع علمي و تبليغي از ساحت ارزش هاست. تعهدهاي دين محورانه رسانه ديني، اقتضا مي كند كه دفاع از دين را اصل قرار دهد و در اين مسير از غير خداوند واهمه اي به خود راه ندهد. اين سخن به معناي بي تدبيري نيست، بلكه منظور، حفظ هويت دفاعي رسانه هاي ديني در هر شرايط است:
( الّذينَ يُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللّهِ وَ يَخْشَوْنَهُ وَ لا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللّهَ)[29]؛
«كساني كه پيام هاي خدا را مي رسانند و از او مي هراسند و از هيچ كس جز خدا نمي هراسند».
منشأ و سرآغاز ترك سنگرباني از دين را بايد همين «ترس از غير خدا» و «ملاحظات غير الهي» دانست كه صاحبان رسانه ها را به گزينش راه هايي غير الهي وا مي دارد تا منافع زود گذر را از دست ندهند يا تهديد هاي واهي را پشت سر گذارند. از اين رو، در برابر شبهات و هجوم ها عليه دين، نهايت لطفي كه مي كنند، «سكوت» است! حال آن كه اين رويكرد، غضب الهي را در پي دارد؛ چنان كه پيامبر(ص) مي فرمايد:
«اذا ظهرت البدع في أمتي فليظهر العالم علمه فمن لم يفعل فعليه لعنة الله؛[30] هنگامي كه بدعت ها در امت من ظاهر شود، عالم بايد علمش را آشكار كند و اگر چنين نكرد، لعنت خدا بر اوست».
دفاع رسانه اي از دين، مي تواند به افشاي روش كار مفسدان منجر شود: (وَ لِتَسْتَبينَ سَبيلُ الْمُجْرِمينَ).[31] حال آنكه سكوت و محافظه كاري ، راه هاي ضلالت را پنهان مي دارد و جامعه را در ضلالت و گمراهي وا مي نهد.
دفاع از ارزش ها به عنوان رسالت محتوايي رسانه ها، برخاسته از همان ولايتي است كه بر اساس آن، مؤمنان همديگر را به ارزش ها فرمان مي دهند و از ضد ارزش ها باز مي دارند و امروزه مطبوعات و رسانه ها از مهم ترين ابزارهاي اعمال اين ولايت هستند: (وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر).[32] جبهه باطل نيز رسانه هاي ضد ديني دقيقاً همين پيوستگي را دارند و زنجير وار محتواي باطل خود را با هماهنگي و حمايت يكديگر تبليغ و ترويج مي كنند: (الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ).[33] حاصل اينكه رسانه ديني از حق نظارت الهي خود در مسير دفاع از ارزش ها نبايد غافل شود و مسلم است كه هر حقي، وظيفه اي هم به دنبال دارد.
نكته ديگر اينكه گستره ارزش ها به عبادات خاصي منحصر نيست، بلكه تمام ابعاد اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي را شامل مي شود و «رسانه دين محور» بر اساس عموميت وجوب امر به معروف و نهي از منكر، حق نظارت و دفاع از همه اين ابعاد را دارد. به اين ترتيب، حتي رسانه هاي تخصصي كه در حوزه هايي چون: ورزش، اقتصاد، سياست و .... فعاليت مي كنند، نمي توانند خود را فارغ از اين وظيفه بدانند و در حوزه هاي تخصص خود، به شيوه سكولاري با ارزش هاي اسلامي برخورد كنند، بلكه هر كس در حوزه خود، مأمور به (دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ)[34] است.
اين عرصه را بايد عرصه پيكار مجاهدان رسانه اي دانست: ( يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ)[35]؛
«در راه خدا تلاش مي كنند و از سرزنش هيچ ملامتگري نمي ترسند».
از اين رو، پيامبر وقتي معاذ را براي تبليغ دين به يمن مي فرستاد، فرمود: «ولا تخف في الله لَوْمَةَ لائِمٍ».[36]
رسانه ديني در مسير دفاع از دين، به سبب اتهام ها و غوغاسالاري هاي رسانه اي، عرصه را خالي نمي كند و مقاوم و پايدار و هوشمندانه و با شيوه اي حرفه اي، خواسته خود را به كرسي مي نشاند. آيات متعددي از قرآن نشان مي دهد كه رسولان الهي در برابر غوغاهاي مخالفان و سيل تهمت ها و افتراهاي آنان، مقاومت مي كردند و بدون هراس، مسير حق را ادامه مي دادند. از اين رو، وقتي كه كافران به نوح(ع) مي گفتند: (إِنّا لَنَراكَ في ضَلالٍ مُبينٍ)[37]، به آنان پاسخ مي داد: (يا قَوْمِ لَيْسَ بي ضَلالَةٌ وَ لكِنّي رَسُولٌ مِنْ رَبّ ِ الْعالَمينَ)[38]، و چون به هود(ع) مي گفتند: (إِنّا لَنَراكَ في سَفاهَةٍ وَ إِنّا لَنَظُنّكَ مِنَ الْكاذِبينَ)[39]، او مي گفت: (يا قَوْمِ لَيْسَ بي سَفاهَةٌ وَ لكِنّي رَسُولٌ مِنْ رَبّ ِ الْعالَمينَ).[40] به رسول اكرم(ص) هم فرمان داده شد كه: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرّسُلِ)[41]، و (فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ)[42].
روشن است كه رسانه هاي مخالف در برابر خطرات ايجاد شده براي منافعشان، سكوت نخواهند كرد و با تمام توان خواهند كوشيد آن رسانه هاي متعهد را به خطر اندازند. از همين رو است كه قرآن كريم بارها از تهديد شدن رسولان الهي به تبعيد، اخراج و ... سخن مي گويد:
(وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْيَتِكُمْ)[43]،
(لَنُخْرِجَنّكَ يا شُعَيْبُ وَ الّذينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيَتِنا) [44]،
(وَ قالُوا يا أَيّهَا الّذي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنّكَ لَمَجْنُونٌ)[45].
بنابراين، رسانه ديني با حفظ ميدان و سنگر با ابزارهاي گوناگون، به تكرار مواضع اصولي خود در قالب هاي متنوع مي پردازد و تا عملي كردن آنها از پاي نمي نشيند:( وَ لَقَدْ وَصّلْنا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلّهُمْ يَتَذَكّرُونَ)[46]. از اينجاست كه يكي از اسرار برخي تكرارها در قرآن كريم به دست مي آيد. از باب نمونه، غفلت از خدا، حدود صد بار در قرآن كريم با عناويني متنوع تكرار شده است.[47]
يكي از شيوه هاي مخالفان كه امروزه نيز مرسوم است، دعوت مردم به بايكوت كردن رسانه ها و رسولان ديني است:
(وَ قالَ الّذينَ كَفَرُوا لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فيهِ لَعَلّكُمْ تَغْلِبُونَ)[48]؛
«و كساني كه كافر شدند، گفتند: به اين قرآن گوش ندهيد و لغو و باطل را در آن داخل كنيد؛ شايد بر آن غلبه كنيد».
از جمله آفات كار رسانه اي ، ناديده گرفتن حقايق و واقعيت هايي است كه مخاطب در گذشته با آن آشنا بوده است. مخالفت با آن واقعيت ها به ناكارآمدي رسانه و دوري از حقيقت مي انجامد. بدين جهت، قرآن كريم پي در پي تمام واقعيت ها و حقايق گذشته را تصديق مي كند. البته به پالايش و تصفيه حق از باطل نيز مي پردازد و حقايق را زلال تر از سابق در اختيار مخاطب مي گذارد و آن گاه مخاطب را به پذيرش آموزه هاي خود فرامي خواند:
( آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوّلَ كافِرٍ بِهِ)[49]؛
«و به آنچه فرستاديم (قرآن)، ايمان آوريد؛ در حالي كه (قرآن) تصديق كننده چيزي است كه با شماست و نخستين كافر به آن نباشيد».
مديريت رسانه اي بايد در دست اشخاصي باشد كه بالاترين شايستگي ها را دارند و نبايد «آزادي» را چنان معنا كرد كه هر شخصي بتواند ناشايستگي ها را در عرصه جامعه پراكنده سازد. از اين رو، خداوند براي رسالت و رسانه ديني دست به گزينش و اجتبا و اصطفا مي زند و يادآور مي شود كه خود، گروهي را براي رسالت فرستاده است:
(أَرْسَلْناكَ لِلنّاسِ رَسُولاً)[50]،
( يا أَيّهَا الّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الّذي نَزّلَ عَلي رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الّذي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ...)[51]،
( يا أَيّهَا النّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الرّسُولُ بِالْحَقّ ِ مِنْ رَبِّكُمْ)[52].
اين واقعيت براي اصحاب رسانه ها امروزه كاملاً ملموس است كه سيطره مديريت رسانه اي فاسد بر جهان، چه فجايعي در عرصه هاي مختلف به بارآورده و چگونه پيشاهنگ سلطه نظامي و اقتصادي بر ملل مختلف شده است. در عرصه هاي داخلي نيز همين وضعيت وجود دارد و سلطه مديريت فاسد بر رسانه ها، به محو ارزش ها و سلطه فاسدان بر صالحان مي انجامد. بنابراين، تمام راهكارها در نظام اسلامي بايد به سويي حركت كنند كه سلطه ناصالحان بر مديريت هاي رسانه اي، خنثي و ناكارآمد شود.
تلاش ناشايستگان براي تسلط بر مديريت رسانه اي، به دليل طمع ورزي شان به منافع مادي متعددي است كه رسانه ها توان زمينه سازي براي وصول به آن را دارند؛ حال آنكه از معيارهاي مهم در مديريت سالم رسانه اي، اخلاص است و هدف، فقط اصلاح وضعيت و حركت دادن جامعه در مسير تكامل و خواست الهي است. بدين رو، مديران شايسته هرگز خواهان سهم و سهام از نظام سياسي و اقتصادي نيستند و اين است راز تكرار اين آيه از زبان تمام انبياي الهي:
(وَ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلاّ عَلي رَبّ ِ الْعالَمينَ)[53]،
(لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلاّ ذِكْري لِلْعالَمينَ)[54].
مديريت رسانه اي، اصل كار رسانه اي را وظيفه خود مي داند: )أَنّما عَلي رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبينُ( [55] و از اين رو، طمع و چشمداشتي هم به حاصل كار خود ندارد و اين، بر عكس چيزي است كه امروزه در عرصه مطبوعات و رسانه ها مي بينيم كه گروهي در پي سهم خواهي از دولت ها و نظام ها بر مي آيند و اين سهم را به دليل تلاش خود در رسيدن افرادي خاص به حاكميت ها، حق خود مي شمارند!
1. فصلت / 42.
2. آل عمران / 58.
3. بقره /26.
4. همان /176.
5 . آل عمران / 62.
6 . همان / 108.؛ بقره/252؛ نساء /105.
7 . حديد / 25
8 . بقره/2 و 23؛ نساء/82.
9 . كهف/1و2؛ زمر /28.
10 . حشر/21.
11 . احزاب/ 70.
12 . انبياء/24؛ بقره/111؛ قصص /75.
13 . انعام / 57.
14 . آل عمران / 187؛ ر.ك: بقره/41؛ مائده/44.
15 . تفسير نور، ج2، ص218، به نقل از تفسير قمي، ج1، ص128.
16 . توبه / 9.
17 . لقمان / 6.
18 . انعام/154157.
19 . اعراف / 203.
20 . آداب الصلاة، امام خميني، ص66.
21 . صحيفه امام، ج8، ص496.
22 . همان، ج13، ص156.
23 . همان، ج14، ص384.
24 . همان، ص500.
25 . نحل / 36.
26 . طه/24؛ حجر/94.
27 . صحيفه امام، ج8، ص498.
28 . همان، ج13، ص156.
29 . احزاب /39.
30 . اصول كافي، ج1، ص54.
31 . انعام/ 55.
32 . توبه /71.
33 . همان/ 67.
34 . انفال/24.
35 . مائده/54.
36 . ترجمه تحف العقول، ص26.
37 اعراف/60.
38 . همان/61
39 . همان/ 66
40 . همان /67.
41 . احقاف/35.
42 . شوري/15.
43 . اعراف/82.
44 . همان/88.
45 . حجر/6.
46 . قصص/51؛زمر/23
47 . قرآن و تبليغ، ص96.
48 . فصلت/26.
49 . بقره/41 و97؛ آل عمران/21؛ نساء/47؛ انعام/92.
50 . نساء /79.
51 . همان /136.
52 . همان/170.
53 . شعراء/109.
54 . انعام/90.
55 . مائده/67 و92؛ آل عمران/20.