شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : گزارشگري جمع آوري اطلاعات براي وب
شنبه، 30 آبان 1394 - 11:15 کد خبر:19784
همانطوري كه روزنامه نگاري وب توسعه مي يابد، روزنامه نگاران بايد در گزارشگري، آيين نگارش و طرح افكارشان بهتر شوند. پوشش اخبار نخستين كماكان نياز فوري و مستمر خواهد بود.

 چكيده

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- زندگي يك گزارشگر سنتي به اين ترتيب است: اگر شما براي يك روزنامه كار كرده باشيد، يك مجموعه وظيفه محوله داشته ايد، مجبور بوده ايد افرادي را پيدا كنيد تا با شما صحبت كنند. به ساختار هرم وارونه فكر مي كرديد، مطمئن مي شديد آنچه را نوشته ايد،  برداشت مناسبي بوده است. معمولا با كمبود واژه براي بيان مناسب مطلب مواجه و با مسئله هميشگي مهلت آخر درگير بوده ايد.

به عنوان گزارشگر تلويزيون، بايد مطالبي را پيدا مي كرديد كه اصول ديداري داشته باشند و در باره حمل تجهيزات سنگين نگراني داشته ايد. مجبور بوديد اميدوار باشيد كه دوربين چيزهايي را مي گويند كه شما مي توانستيد در 5 تا 10 ثانيه تدوين كنيد. ضمنا بايستي همه اينها را با هم، زماني كه موضوعي اتفاق افتاده است، در نظر بگيريد.

اگر عكاس بوده ايد، مي بايست در باره فيلم، دوربين، مكان مناسب براي گرفتن تصوير فكر مي كرديد. بايد مطمئن مي شديد نام ها و اطلاعات را براي شرح عكس گرفته ايد. سپس مسئله آماده سازي و پردازش مطرح مي شد و اميد مي داشتيد كه اتاقي در روزنامه براي نگهداري عكس ها در اختيارتان قرار خواهد گرفت. تمام اينها بايد همانطوري كه به مهلت آخر نزديك مي شديد، صورت مي پذيرفت. شايد اين كارها چندان هم ساده نباشد. بهرحال يا ساده يا مشكل، ويژگي هاي وب زندگي گزارشگر را پيچيده تر مي سازد. اين بخش را همان طوري كه به سمت گزارشگري وب حركت مي كنيم، در نظر داشته باشيد.

 

واژه هاي كليدي: وب، اطلاعات، گزارشگري، روزنامه نگاري، رسانه


مقدمه

- مسايل اساسي روزنامه نگاري، يعني جمع آوري اطلاعات مهم، قابل توجه، روزآمد و ارايه آن به مخاطب، در وب نيز وظيفه اصلي روزنامه نگاري باقي خواهد ماند.
- وب احتمالا رويه هاي گزارشگري را تغيير مي دهد.
- وب همچنين رابطه بين گزارشگر و مخاطب را متحول مي سازد.
- گزارشگران مجبور خواهند بود مفهوم خلاقيت را در رويه هاي گزارشگري بشناسند و به اطلاعات لايه اي  تا حدي كه مخاطب به آن دسترسي داشته باشد وآن را بفهمد، نيازخواهند داشت.


نوشتن براي يك شخصيت نمادين به طور سنتي به روزنامه نگاران چاپي گفته مي شود براي يك شخصيت نمادين بنويسند. كسي كه هوش لازم را براي فهميدن يك مطلب دارد اما به قدر كافي اطلاعات و آگاهي  ندارد. سردبيرتان مي گويد وقتي يك مطلب را تنظيم مي كنيد، اين شخص را در ذهن نگه داريد و مطمئن شويد كه او مي تواند اين مطلب را بفهمد.

    روزنامه نگاران وب بايد طيف وسيعي از مخاطبان را راضي كنند و مجبور خواهند بود شمار زيادي از افراد ديگر را در ذهن نگه دارند

 

افراد مبتدي تا كارشناس و خبره: اكثر مخاطبان و اخباري كه گزارشگران سنتي درگير آن هستند، رخدادها و منابع محلي و ملي است. وب به هر حال احتمالاتي را براي يك مخاطب غير محلي ايجاد مي كند. در حقيقت يك مخاطب شبكه جهاني - مردمي كه به كار يك روزنامه نگار وب نگاه مي كنند - آنهايي خواهند بود كه به موضوع علاقه مند هستند. نه لزوما افراد محلي. وب هم چنين گونه اي از راه ها را براي برقراي تماس با منابعي كه ممكن است بيرون از محدوده محلي باشند، در نظر مي گيرد.

 

من سعي مي كنم در فرجه زماني تعيين شده مطلبي تهيه كنم (قسمت اول): زمان هميشه روي دوش روزنامه نگار سنتي سنگيني مي كند. روزنامه مي بايست در زمان مشخص آماده شود. برنامه اخبار راديو وتلويزيون در ساعات معين پخش مي شود. چنين مسئله اي براي روزنامه نگار وب وجود ندارد. او مي تواند وقتي يك مطلب تهيه شد، آن را پست كند. آنها به هرحال مقداري اخبار خوب و مقداري اخبار بد هستند.

در وب اگر مهلت آخر وجود ندارد، مهلت آخر ارسال نيز مطرح  نيست. به نظر مي رسد حضور برخي از مطالب بعد از ارسال، حداقل براي مدتي قبل از اينكه فراموش شوند، ادامه پيدا مي كند. گزارشگر مي تواند اطلاعات جديد را بعد از پست مطلب، تهيه و به واسطه آن مطلب را روزآمد نمايد. يك خواننده مي تواند اطلاعات جديد بفرستد و لزوم مسئله روزآمد سازي ليدها را به گزارشگر تذكر بدهد.  

اطلاعات نادرست مي بايست تصحيح شود. ممكن است نياز باشد ديدگاه هاي حذف شده از مطلب اول دوباره اضافه شود. يك مطلب ممكن است منحصر به خود رخداد نباشد و بيشتر به خاطر علاقه اي كه ايجاد مي كند، مورد توجه قرار گيرد.

 

من سعي مي كنم در فرجه زماني تعيين شده مطلبي تهيه كنم.(قسمت دوم): در روزنامه نگاري وب فرجه زماني وجود ندارد اما براي اخبار نخستين اين مسئله عينيت دارد. الآن و دوباره ده دقيقه بعد.

در نظر بگيريد چند ماشين در ساعات مياني روز در بزرگراه تصادف كرده اند. روزنامه نگار روزنامه كه مهلت آخرش براي گذاشتن مطالب در كنار هم ساعت 7 بعد از ظهر است، وقت كمي دارد. او مي تواند به بيمارستان زنگ بزند و در باره تصادف سوال كند و زماني را صرف منظم كردن افكارش، تنظيم يك ليد و پاراگراف دوم و سوم كه كل مطلب را به خواننده مي رساند، نمايد.

 روزنامه نگار وب مجبور است فورا با اطلاعاتي كه در دسترس دارد حركت نموده و بعد اطلاعات را به طور مستمر روزآ مد كند. چه اتفاقي افتاده است؟ چگونه؟ چه كسي صدمه ديده و چقدر؟ وقتي مردم شهر در باره رخداد بشنوند شروع به مراجعه به وب سايت خواهند كرد تا اطلاعاتي در باره مسئله پيدا كنند. روزنامه نگار وب نمي تواند ارسال مطلب را براي يك مدت طولاني جهت بررسي چند وچون موضوع به تعويق بياندازد. مهلت آخر براي وب خود را اينجا نشان مي دهد.


راهنماي مسير

زماني تمام آنچه كه يك گزارشگر احتياج داشت يك دفتر يادداشت، شايد يك ضبط صوت، دسترسي به تلفن و طي راه براي برگشتن به  اداره بود. مهارت هاي فني مورد نياز گزارشگر بدين ترتيب بودند:  يك كامپيوتر بيابد و از برنامه پردازشگر آن استفاده كند.

روزنامه نگاران وب نياز به حمل كامپيوتر كيفي دارند. مي بايست طيفي از كاربردهاي قابل پياده سازي در اينترنت را بشناسند. آنها مجبور خواهند بود تصاوير را تدوين، اسناد را اسكن و آنها را به فايل هاي pdf در وب تبديل كنند. هم چنين بايد با html آشنا باشند به قدري كه مطلب در وب سايت به صورت مناسب ارايه شود و با استفاده از برنامه هاي پايگاه هاي داده اي وب سايت را تقويت كنند.


چگونه از فرم ها ي مختلف استفاده كنند

روزنامه نگار سنتي با سبك هرم وارونه كار مي كند. روزنامه نگار سخن پراكني ساختار مطلب با قالب نمايشي را مورد توجه قرار مي دهد. هر كدام از اينها محدوديت ها و مزاياي خودش را دارد.

روزنامه نگار وب مي بايست به اين سبك ها و به ديگر قالب هاي نوشتاري مانند تيتر، خلاصه، سوالاتي كه غالبا پرسيده مي شود، نظر سنجي، مدخل هاي وب لاگ  كه به مرور افزايش مي يابند، مسلط شود. در ضمن يك مسئله مهم تر اين است كه استفاده از زبان انگليسي نبايد يك مانع باشد. اعتماد به نفس و سهولت استفاده از زبان هميشه براي روزنامه نگار مهم است و اهميت بيشتري هم پيدا مي كند.

 

انتقام شخصيت نمادين

روزنامه نگاران سنتي مي توانند براي يك شخصيت نمادين بنويسند. آنها اين شانس را دارند كه به طور دقيق چيزي از اين شخصيت نمي شنوند و برداشت وي از مطلب زياد مهم نيست. او فقط يك مفهوم است. كسي نيست كه روزنامه نگار در قبالش مجبور به پاسخگويي باشد.

 اما روزنامه نگار وب ممكن است بلافاصله بعد از ارسال مطلب واكنش ها را دريافت نمايد. مثلا فردي به عنوان يك معلم سابق به اشتباهات نگارشي او اشاره كند. ممكن است از او براي پيوستن به يك گروه براي بحث در باره مطلب دعوت شود. شايد كسي در باره موضوع اطلاعات اضافي داشته باشد. يا يك ليد جديد پيشنهاد دهد و يا در باره ارايه يا تفسير مطالب يك برداشت متفاوت مطرح سازد. اين شخص ممكن است سمت وسويي را  كه روزنامه نگار مطلب را به آن سوق داده،  دوست نداشته باشد و هم چنين نشاني سردبير را داشته باشد.


فروش مطلب

روزنامه نگار سنتي مي بايست نگران جاي خود در صفحه باشد. گزارشگر تلويزيون وقت كافي براي گفتن مطلبش مي خواهد. اين دو مسئله هميشه در اين حرفه  موضوع بحث هستند كه البته نتيجه اي هم نداشته است.

 

روزنامه نگار وب نياز به شكار صفحه دارد. او نمي تواند فقط مطلب را پست كند و اميدوار باشد كه مردم آن رامي بينند. ممكن است روزنامه نگار بخواهد مطلب را به بولتن بردي كه به موضوع اختصاص داده شده است، ارسال كند تا افراد را به سوي مطلب هدايت نمايد. شايد هم مجبور شود در يك وب لاگ يا گروه خبري شركت كند تا مطلب بوسيله افراد مربوطه ديده شود. سردبير به آن صفحه اختصاصي مراجعه مي كند تا ببيند مردم چه چيزي را مي خواهند و چه چيزي را نمي خواهند.

 

روزنامه نگار وب با يك دنياي جديد مواجه است. دنيايي كه در آن رويه ها و خواسته هاي متفاوتي وجود دارد. البته او يك گزارشگر باقي خواهد ماند و اساس كار هميشه يكي است. گزارشگري جايي است كه روزنامه نگاري شروع مي شود.

 

گزارشگري هسته مركزي روزنامه نگاري است. رسانه آن مهم نيست. نوشتن، ويرايش، طراحي و ارايه در فرآيند روزنامه نگاري حياتي و مهم است. اما هدف روزنامه نگاري ارايه اطلاعات به مخاطب است. اين كار بدون گزارشگري هرگز به وقوع نمي پيوندد: كسي كه بايد اطلاعات را جمع كند نه هرنوع اطلاعاتي را بلكه مواردي كه خواسته هاي ويژه روزنامه نگاري را برآورده مي سازد و از منابع مطمئن تهيه شده است.

 

خبرها مي توانند به عنوان اطلاعات روزآمد كه مورد نظر طيف وسيعي از مخاطبين است، تعريف شوند. چه چيزي مورد توجه و اهميت است؟ مردم در قرن 21 گونه وسيعي از علايق و انتظارات را دارند كه مي تواند  زندگي شان را شكل دهد. آنها خانواده دارند. هم خانواده بسته و هم  گسترده. داراي حرفه ها و امكاناتي هستند كه يك زندگي را مي سازد.  سرگرمي هاي متعددي براي صرف اوقات فراغت دارند و با گروه هايي از مردم از طريق فعاليت هاي اجتماعي، مذهبي و شهري مرتبطند. روزنامه نگار اين موارد را با فراهم نمودن اطلاعات به قدري كه مردم بتوانند در آن مشاركت كنند و از آن در تصميم گيري هاي شان استفاده كنند، به وسيله آن سرگرم شوند و دنياي شان را تعريف نمايند، پوشش مي دهد.

 

به هر حال اطلاعات در باره هر جنبه فعاليت انسان لزوما خبر نيست. دو ويژگي بايد در اين اطلاعات موجود باشد تا آن را به حوزه اخبار بياورد:

1. يكي اينكه اطلاعات بايد مورد توجه بيشتر افراد باشد. ممكن است شما به عنوان يك دانشجو مشكل ثبت نام داشته باشيد. اين مسئله مطمئنا براي تان مهم است. اما  موضوعي در اين حد خبر نيست، مگر اينكه آنچه براي شما اتفاق افتاده، تجربه اي باشد كه ديگران هم در آن مشاركت داشته اند. به همين لحاظ اگر بسياري از دانشجويان درگير مشكل ثبت نام شوند، اين موضوع مي تواند خبر باشد. يكي از اولين چيزهايي كه  روزنامه نگاران ياد مي گيرند اين است كه بين اطلاعاتي كه مورد توجه اشخاص يا گروه هاي كوچك است و اطلاعاتي كه مورد توجه  گروه وسيعي از مخاطبين است، تميز قايل شوند.

 

2. ويژگي دومي كه اطلاعات را تبديل به خبر مي كند، روزآمد بودن آن است. اطلاعات از اين حيث شبيه تهيه مواد خوراكي فاسد شدني از يك خوارو بار فروشي است. خبر از اطلاعاتي كه صفت اخير بودن دارند، ساخته مي شود. يك رخداد بايد در گذشته نزديك اتفاق افتاده باشد، تا تبديل به خبر گردد يا بحثي باشد كه يكي از امور جاري ذهن بيشتر مردم است. هواي هفته گذشته كمتر مورد توجه مردم است تا هواي امروز. حتي اگر اثر هواي هفته گذشته هنوز باقي مانده باشد. اطلاعات در باره اين دو رخداد ـ هواي هفته گذشته و امروزـ اساسا يكي است. اما يكي جاري است و ديگري خير.

 

مشخص كردن اين مسئله كه چه چيزي خبر است و چه چيزي خبر نيست، در يك يا دو بند مشكل است. روزنامه نگاران معمولا مورد سوال قرار مي گيرند كه چرا آنها اطلاعات در باره رخدادها يا موضوعات معين را در روزنامه يا پخش تلويزيوني نمي گذارند. جواب اين است كه ما اينها را به عنوان خبر در نظر نمي گيريم. آنچه آنها مي گويند اين است كه تعيين جنبه خبري اطلاعات يك نوع قضاوت و داوري است.

 

هنوز گزارشگران بوسيله آزمون و خطا روي مواردي كه سازمان شان خبر مي نامد، تجربه كسب مي كنند. اين درك اغلب از آنچه سازمان هاي خبري در گذشته انجام داده اند، حاصل مي شود. روزنامه نگاران سنتي تصميم هاي خبري را به صورت مجزا گرفته اند و مخاطبين يا عموم درگير آن نشده اند. فرهنگ روزنامه نگاري وب مشاركتي تر و در تعامل بيشتر با مخاطب است. بنابراين فرآيند تصميم گيري مجزا احتمالا تغيير مي كند.


شرايط رشد يك گزارشگر كارآمد

گزارشگران مي بايست با ويژگي ها و تمايلات شخصي كه به آنها اجازه رشد مي دهد به عالم روزنامه نگاري بيايند و مجموعه اي از ويژگي هاي فردي را كه كمك خواهد كرد تا در يك محيط رقابتي و پر زحمت دوام بياورند، توسعه دهند. اين ويژگي هاي فردي وحرفه اي و هم چنين خواسته هاي فرهنگ روزنامه نگاري در ادامه  بررسي مي شود.

 

ويژگي هاي فردي

تمام مردم مي توانند روزنامه نگار شوند. بنابراين بيان مشخصه و ويژگي براي روزنامه نگار سخت است. چند خصيصه شخصي وجود دارد كه بسياري از گزارشگران در آن سهيم هستند و به نظر مي رسد براي موفقيت مورد نياز است:

1. كنجكاوي: يك گزارشگر خوب مي خواهد از امور سر در بياورد و تجربيات رضايت بخشي در مورد آنها داشته باشد. اين خصيصه اي است كه يك گزارشگر بايد آن را در خود بارور سازد. بهترين گزارشگران يك ويژگي دارند كه اصطلاحا شامه خبري ناميده مي شود. آنها مي توانند ببينند يا حس كنند چه چيزي يك مطلب خوب را خواهد ساخت و وقتي يك منبع اطلاعاتي كمي غير معمول است يا  امورئدر مسيري كه فرد انتظار دارد پيش نمي رود،  تشخيص مي دهند.
2. ويژگي ديگر جسارت است. گزارشگر  بايد جسور و بي باك باشد. حتي در مواجهه با يك جمعيت يا  يك فرد عصباني. گزارشگر گاهي مجبور است حتي سوالات گستاخانه بپرسد و به جايي برود كه نمي خواهد.
سرسختي شخص كمك مي كند او گزارشگر خوبي شود و حتي اگر پذيرفته نشد، دنبال كردن مطلب را ادامه دهد. گزارشگر ممكن است مجبور باشد همان اطلاعات را در جاهاي متفاوت جستجو كند. يا ممكن است ابزار متفاوت را براي بدست آوردن اطلاعات به كار گيرد. او هميشه سعي مي كند منابعش را گسترش دهد به قدري كه اطلاعات به صورت كامل تاييد شود.

3. گزارشگر بايد يك حافظه نگهدارنده و قوي داشته باشد تا مكان ها و اشخاص ارايه دهنده اطلاعات را  به خاطر بسپارد. گزارشگر خوب قادر به وصل حقايق جدا از هم است.

4. او بايد توانايي گوش دادن را توسعه دهد. قسمت عمده زندگي حرفه اي يك گزارشگر صرف مصاحبه با مردم مي شود. كسي كه عاشق صداي خودش است، احتمالا گزارشگر خوبي نمي شود. تام كلنسي ( Tom Clancy) نويسنده شكار اكتبر سرخ مي گويد: هر شخصي را كه ملاقات مي كنيد و هر كاري كه انجام مي دهيد، فرصتي براي يادگيريست. اين مسئله براي تمام افراد اهميت دارد. اما براي يك نويسنده از همه مهم تر است چون به عنوان  نويسنده مي توانيد از هر چيزي استفاده كنيد.

      5.  گزارشگران بايد متقاعد كننده باشند. آنها قدرت فراخواني منابع شان را ندارند. مردم مجبور نيستند با آنها صحبت كنند يا به ايشان اطلاعات بدهند. گزارشگران گاهي اوقات مجبورند منبع شان را متقاعد كنند كه ارزش دارد وقت شان را در راه كمك به گزارشگر صرف نمايند.

       6. توجه و دقت به جزئيات ديگر ويژگي شخصي يك گزارشگر خوب است. در جمع آوري اطلاعات او بايد مطمئن شود كه هر يك از جزئيات را فهميده، با هر منبع قانوني تماس گرفته و هر تفسير منطقي اطلاعات را مد نظر قرار داده است. گزارشگران مي دانند كه مصاحبه فقط شكل ديگر گفتگوي گاهگداري نيست. بنابراين بعد از جمع آوري اطلاعات بايد مطمئن شوند كه موارد بدست آمده درست و قابل استناد است.

       7. نهايتا تمايل به سخت كار كردن به طور غير قابل انكار يك ويژگي است كه هر گزارشگر موفقي بايد آن را داشته باشد. گزارشگري مشكل، خسته كننده و اغلب نااميد كننده است. بدست آوردن اطلاعات كيفي دشوار و حتي گاهي خطر آفرين است. افرادي كه از يك مطلب به سادگي مي گذرند، نمي توانند گزارشگران خوبي باشند.


 

قابليت هاي حرفه اي

هيچ مهارتي در روزنامه نگاري و يا كلا در تمام رسانه ها ارزشمندتر از توانايي نوشتن نيست. روزنامه نگاران بايد قواعد زبان مورد استفاده را بدانند و آن را رعايت كند. آنها هم چنين بايد اصول و قواعد نوشتن را بياموزند.

گزارشگران بايد قادر به جمع آوري اطلاعات، ارزيابي كيفي و در نظر گرفتن آن به صورت خلاقانه باشند. ارزيابي اطلاعات و منبع آن  قدم اساسي بعدي در فرآيند گزارشگري است تا فرد بتواند كارش را درست انجام دهد.

اين روزها در باره تفكر انتقادي زياد گفته مي شود. روزنامه نگاري و به خصوص گزارشگري كاربرد عملي اين مفهوم است. گزارشگران بايد اطلاعات را در مسيري قرار دهند كه با درك آن يك بافت ايجاد نمايند. اين يك فرآيند موشكافانه است كه  از مهارت هاي روشنفكرانه معمول بهتر عمل مي كند. تمام گزارشگران مطمئنا با هوش و ذكاوت نيستند. اما گزارشگران برتر، مهارت هاي تفكر انتقادي را پرورش مي دهند و آن را هر روز در شغل شان به كار مي گيرند.

يك ويژگي حرفه اي مهم ديگر صداقت  است كه شايد مانند يك ويژگي شخصي به نظر بيايد. اما در قلمرو حرفه اي تا حدودي  معناي متفاوتي مي گيرد. گزارشگر مجبور است به اطلاعات صادقانه نگاه كند و نياز دارد فرضيه ها يا پيشداوري هايي را كه در تحليل آن اطلاعات ارايه مي دهد، بررسي نمايد.

شخصيت روزنامه نگار بايد تا حدي دير باور و شك انديش باشد. او بايد در باره  آنچه مي شنود ، مي خواند و مي بيند، سوال نمايد و نبايد بوسيله كساني كه به او اطلاعات غلط مي دهند، اشتباه حركت كند. در عين حال نبايد به هر چيزي كه گفته مي شود بد گمان و بي اعتقاد باشد. از منبع براي تصحيح اشكالات سوال نموده و موارد مغاير با ديگر اطلاعات دريافتي را كنترل نمايد.

نهايتا گزارشگران در كار سخت روزنامه نگاري دوام مي آورند، چون يك حس متعالي دارند. گزارشگران عموما معتقدند به دلايلي غير از امرار معاش يا ساختن زندگي و يا حتي  ارضاي خواسته هاي شخصي در عالم روزنامه نگاري هستند و هم چنين معتقدند كه اطلاعات خوب نياز اساسي جامعه است و مشاركت دادن آن اطلاعات به عملكرد جامعه كمك مي كند.


منابع و رويه ها

منابع اطلاعاتي براي روزنامه نگاران شرط اساسي هستند. يعني بدون آن هيچ چيز وجود ندارد. يك گزارشگر بايد بداند اطلاعات كجاست و چگونه مي توان آن را بدست آورد. بيشتر وقت يك گزارشگر، بخصوص در آغاز كار، صرف توسعه منابع اطلاعاتي و روش هاي تحقيق مي شود.

گزارشگران با سه نوع منبع كار مي كنند: اشخاص، مشاهدات( رويدادها، مكان ها و ديگر مواردي كه يك گزارشگر مي تواند ببيند) و مجموعه هاي اطلاعاتي ذخيره شده مانند اطلاعات مندرج در كتاب ها و گزارش ها - در فرم چاپي يا الكترونيكي-. توسعه هر منبع يك مهارت متفاوت مي طلبد.

اكثر اطلاعاتي كه گزارشگر استفاده مي كند از منابع فردي بدست مي آيد. يعني كساني كه گزارشگر با آنها صحبت مي كند. افراد به نسبت آنچه كه در منابع ذخيره شده يافت مي شود، اطلاعات روزآمدتري دارند. گزارشگران به ندرت مي توانند در محلي باشند كه رخداد خبري روي مي دهد. طبيعتا شغل اصلي گزارشگر پيدا كردن اشخاصي است كه اطلاعات يا ديدگاهي نسبت به مطلب گزارشگر دارند.

اين مطلب حتي در عصر وب با همه فوريتش حقيقت دارد. اطلاعات به صورت خودكار يا بوسيله نيرويي از طبيعت بر روي وب قرار نمي گيرد. از يك نقطه نظر، فرد مجبور است اطلاعات را در چند مسير پردازش كند. گزارشگران خيلي سريع ياد مي گيرند كه مردم، نه فقط به خاطر اطلاعاتي كه  دارند، بلكه هم چنين به خاطر انرژي و جنب و جوشي كه به مطلب منتقل مي كنند، اساسي ترين بخش هر مطلب هستند. صحبت كردن با مردم و گرفتن اطلاعات از آنها مهارتي است كه هر گزارشگري بايد آن را توسعه داده و تمرين كند.

وب و اينترنت به طرق مختلف به گزارشگر براي توسعه منابع فردي  كمك مي كند. يكي از آنها پيدا كردن افراد ، به عنوان مثال  از طريق راهنماهاي تلفن  روي وب و يا بوسيله شركت ها و سازمان هايي است كه وب سايت دارند و فهرست كاركنان و شماره تلفن آنها را روي سايت مي گذارند. پيدا كردن منبع مناسب به سختي روزهاي قبل از پيدايي وب نيست.

پست الكترونيكي قسمت ديگري از تكنولوژي مدرن است كه در توسعه منابع اطلاعاتي گزارشگر را ياري مي كند. بسياري از افراد حتي كساني كه پست هاي اداري بالا دارند، اين روزها به نامه هاي الكترونيكي پاسخ مي دهند(در آينده ممكن است اين حالت وجود نداشته باشد). پست الكترونيكي اغلب تنها راهي است كه يك گزارشگر مي تواند با شخصي كه گرفتار است يا بوسيله مسئول دفترها و معاون ها محاصره مي شود، در ارتباط باشد. بعضي از گزارشگران  مصاحبه ها را بوسيله پست الكترونيكي يا سيستم هاي پيام گير شخصي كنترل مي كنند. بيشتر گزارشگران معتقدند كه مصاحبه چهره به چهره ارزشمندترين نوع مصاحبه است و  مصاحبه تلفني در مرحله بعد قرار دارد. زيرا ارتباط تلفني در باره واكنش هاي غير كلامي مصاحبه شونده  نشانه اي نمي دهد. بنابراين آنها مجبورند سوالات ديگري مطرح كنند. گاهي اوقات مصاحبه از طريق پست الكترونيكي يا پيام گير شخصي تنها راه دسترسي سريع به اطلاعات مورد نياز گزارشگر است. يك مزيت مصاحبه بواسطه پست الكترونيكي اين است كه سندي از اطلاعات مبادله شده تهيه مي شود و اين امر از بروز اشتباهات در نقل قول مستقيم جلوگيري مي كند.

دومين نوع منبع اطلاعاتي، مشاهده است. به اين معنا كه گزارشگر بايد در محل رخداد خبري باشد. به نظر مي رسد تكنولوژي مدرن در اين جا استفاده كمي دارد. گزارشگران بايد از چشم و گوش خود استفاده كنند و  قادر به تفسير اطلاعاتي كه مي بينند، باشند. مي بايست بدانند چرا  در صحنه هستند و  از اين حضور چه مي توانند بدست آورند. آنها بايد بتوانند خودشان را در موقعيت رخداد بگذارند، تا اطلاعاتي را كه نياز دارند، تهيه نموده و رخداد را به صورت مناسب پوشش دهند. هم چنين بايست گوش به زنگ رخدادهاي غير منتظره باشند. بعضي از منابع روي وب ممكن است به آنها براي حضور در صحنه كمك كند. اما فقط در صورتي اين امكان فراهم مي شود كه روي خط باشند. بنابراين نياز دارند كه به منابع فيزيكي تكيه كنند.

سومين بخش، منابع ذخيره شده است. جايي كه وب تفاوت فاحشي در كار گزارشگر ايجاد كرده است. اثرات وب روي گزارشگري  همانطوري كه روزنامه نگاري وب توسعه پيدا مي كند، ادامه خواهد يافت.

 

منابع ذخيره شده

كيسي استنگل(Casey Stengel ) مربي تيم بيس بال در دهه 40 و 50 اغلب پاسخ هاي پيچيده، طولاني، گيج كننده و مغشوشي به گزارشگران مي داد. سپس اين اطناب كلام را اينگونه تمام مي كرد: برويد جستجو كنيد. اين رويه چالش با افرادي بود كه به گفته هاي او اعتقاد نداشتند. البته اگر اصلا مي فهميدند او چه مي گويد!        آنچه استنگل به گزارشگران مي گفت، چيزي است كه ما امروزه مي دانيم.

مقدار زيادي از اطلاعات ذخيره شده در دسترس هست كه بايد جستجو شود. اين اطلاعات شامل كتاب ها، گزارش ها، مقاله ها، اطلاعيه هاي مطبوعاتي و اسناد است و اكنون به گونه اي مبهوت كننده و شگفت آور بر روي وب قرار دارد.

منابع ذخيره شده براي روزنامه نگاران ضروري هستند. عصر وب جستجوي اطلاعات را قسمت اصلي فرآيند گزارشگري ساخته است. اما كندوكاو اطلاعاتي كه از طريق وب قابل دسترسي است ، مي تواند يك وظيفه تشويش آور باشد. از كجا شروع كنيم؟ اين مسئله به موضوع گزارش  و اطلاعاتي كه يك گزارشگر نياز دارد، مربوط مي شود. البته بسياري از كاربران مجرب وب  از موتور هاي جستجو براي پيدا كردن وب سايت ها و صفحات وب كه شامل اطلاعاتي در باره يك موضوع است، استفاده مي نمايند. موتورهاي جستجو به طور روز افزون در پيدا كردن اطلاعات و گروه بندي آن  در لايه هايي كه براي جستجوگر مفيد خواهد بود، خبره تر و كارآتر مي شوند.

اينكه موتور جستجو چگونه كار مي كند، فراتر از چشم انداز اين مطلب است. آنچه كه بايد مورد توجه روزنامه نگار وب باشد، نتايج جستجوست. آيا موتور جستجو سرعت دارد و آيا به نتايج خوب مي رسد؟ چون موتورهاي جستجو به طرق مختلف كار نموده و  فهرست هاي متفاوتي در همان موضوع ايجاد مي كنند. بسياري از روزنامه نگاران وب از چندين موتور جستجو استفاده مي نمايند تا اطلاعات بيشتري راجع به يك موضوع بدست آورند.  

به هر حال اگر روزنامه نگار وب روش مكان يابي  اطلاعات را بداند، مي تواند كارآتر باشد و شايد نيازي به موتورهاي جستجو پيدا نكند. همانطوري كه قبلا يادآوري شد، برخي از منابع استاندارد  وجود دارد كه روزنامه نگاران  به خاطر ماهيت آنچه كه پوشش مي دهند و نوع اطلاعاتي كه تبديل به خبر مي شود، بارها و بارها به آن مراجعه مي كنند.

يكي از مشاغل اصلي هر شركت دولتي جمع آوري اطلاعات است. طبيعتا يكي از بهترين راه هاي بدست آوردن اطلاعات در باره جنايات وقرباني ها مراجع قضايي است. اطلاعات در باره غلات، محل رشد آنها و آخرين فنون كشت را مي توان از سازمان تحقيقات كشاورزي بدست آورد. اطلاعات در باره فارغ التحصيلان، نحوه توزيع رشته هاي تحصيلي در مدارس  از دفاتر پژوهشي آموزش وپرورش بدست مي آيد.

خارج از حوزه دولت، روزنامه نگاران اطلاعات  را از موسسات تجاري و مستقل كه روي موضوعات خاص كار مي كنند،  بدست مي آورند. تقريبا در هر حرفه و يا حوزه صنعتي يك انجمن بزرگ وجود دارد. گاهي چند موسسه بزرگ اطلاعات در باره كاركنان، محصولات و ديگر مسايل حوزه را روزآمد نگه مي دارند. بسياري از سازمان ها وب سايت هايي را كه به طور ويژه براي توزيع اطلاعات در باره خودشان طراحي شده، نگه داري مي كنند. يك جنبه مفيد بسياري از  وب سايت ها اين است كه آنها افراد مرتبط در سازمان ها را كه مي توانند  براي جمع آوري اطلاعات مربوط به يك مطلب كمك كنند، معرفي مي نمايند.

به علاوه وب منابع تخصصي در باره هر موضوعي را توسعه داده است.گروه هاي خبري، بولتن برد مربوط به يك موضوع واحد است. جايي كه پيام ها به آن ارسال مي گردد، بحث صورت مي گيرد و پرسش و پاسخ مطرح مي شود. پس سوال نماييد و گروه هاي خبري مناسب را پيدا كنيد. (احتمالا شماري از كارشناسان را خواهيد يافت كه مي توانند به شما پاسخ بدهند). موضوعات گروه هاي خبري از تعمير ماشين تا بازي بيس بال و بيماران سرطاني طيف بندي مي شود.

روزنامه نگاران هم چنين ممكن است اطلاعات ذخيره شده را در سرويس هاي اطلاعاتي روي خط يا الكترونيكي جستجو كنند. چنين سرويس هايي اشتراك را با دسترسي به طيف وسيعي از اطلاعات مانند روزنامه ها، مجلات، نسخه هاي تلويزيوني، گزارش هاي دولتي ، اسناد قانوني، دايره المعارف ها، برگه هاي فهرست نويسي كتابخانه ها  و بسياري از منابع ديگر فراهم مي نمايند.

اطلاعات ذخيره شده چه از يك كتابخانه بدست بيايد و چه از اينترنت، گزارشگر را با سه مسئله اساسي مواجه مي كند:

مسئله اول مديريت است. چگونه موردي را كه نياز داريد پيدا مي كنيد؟ گاهي جستجو به آن سادگي هم كه به نظر مي آيد، نيست. وقتي از طريق اينترنت با مقدار زيادي اطلاعات مواجه مي شويد، مسئله داراي ابعاد مختلف مي گردد. بسياري از گزارشگران بيشتر از اينكه از كتابخانه يا موتور جستجوي اينترنت استفاده نمايند، استراتژي هايي را براي كشف منابع اطلاعاتي از طريق تجربه گسترش داده و در مي يابند كه  اطلاعات از چه منبعي قابل دسترس است.

مسئله دوم كنترل اطلاعات است. چه مقدار اطلاعات در مورد هر موضوع در دسترس است. گزارشگر بايد در خصوص آنچه كه براي اهداف روزنامه نگارانه مورد نياز است، حسي تيزبينانه داشته باشد.

تجربه بهترين راه كنترل اطلاعات است. اين امر به داشتن يك سيستم بايگاني سازماندهي شده به قدري كه براي جمع آوري همان اطلاعات بيشتر از يك دفعه وقت صرف  نشود، كمك مي كند.

مسئله سوم قابل اعتماد بودن است. آيا اطلاعاتي كه گزارشگر بدست آورده، صحيح است؟ چگونه مي توان اين را فهميد؟ ارزيابي قابل اعتماد بودن اطلاعات هميشه  يك مسئله بوده و بواسطه افزايش اطلاعات در دسترس، پيچيده تر هم شده است. گزارشگران مي بايست  يك منبع اطلاعاتي را به طور دقيق از نظر قابل اتكاء بودن تحت نظر داشته باشند و اگر شكي در باره منبع اصلي وجود دارد،  بايد تلاش نمايند همان اطلاعات را از يك منبع ديگر هم بدست بياورند و به خاطر بسپارند كه صرف بودن مطلبي در يك كتاب يا روي صفحه وب به معناي صحيح بودن آن نيست.


سرعت بدون فرجه زماني

وب فرصت ها و محدوديت هاي ويژه اي براي فرآيند گزارشگري بوجود مي آورد. روزنامه نگاراني كه به وب سايت هاي خبري  ملحق مي شوند – به خصوص آنهايي كه سابقه كار خبر در روزنامه و تلويزيون دارند-  در مي يابند در حالي كه راه هاي اصلي  جمع آوري اطلاعات براي تمام رسانه ها يكي است، وب خواسته هاي ويژه اي دارد و مهارت هاي خاصي را مي خواهد. اين خواسته ها و مهارت ها مربوط به خصيصه هاي وب هستند: فوريت، توانايي، تعامل، انعطاف پذيري و دائمي بودن.

وب سرعت سخن پراكني را گسترش مي دهد. و اخبار وب يك خواسته آني مخاطب مي شود. زماني انتظارمي رفت خبر رخدادهاي مهم خيلي سريع از تلويزيون پخش شود و بالطبع روزنامه نگاران هم مي بايست سريعتر كار مي كردند. اما خواسته ها از وب براي اطلاعات فوري تفاوت زيادي با راديو و تلويزيون دارد. پوشش زنده تلويزيون بستگي به تصاوير دوربين حاضر در محل رخداد با يك گوينده يا گزارشگر كه تفسيري را ارايه مي دهد، دارد. اين فرآيند ممكن است در مصاحبه با عوامل دخيل در رويداد و كارشناسان موضوعي رويداد تركيب شود و چون بخش زيادي از اين پوشش زنده است، فرآيند تدوين انجام نمي شود.

كلمات در وب نيزي اساس كار روزنامه نگاري است. گزارشگر وب نه تنها بايد اطلاعات را جمع آوري نمايد، بلكه بايد آنها را به شكلي تنظيم كند كه قابل ارايه در وب سايت ها باشد. گزارشگران خبرگزاري ها براي دهه ها تحت فشار اين فوريت عمل كرده اند. اما گزارشگران رسانه هاي چاپي حداقل مقداري وقت بين جمع آوري و آماده سازي اطلاعات داشته اند. وب اين زمان را حذف  و گزارشگران را تبديل به افرادي متفاوت نموده است.

 سرعت فرآيند گزارشگري يك اثر عميق روي روزنامه نگاران و نحوه انجام كارشان  دارد. به عنوان مثال در سپتامبر 2002  طي مذاكرات ليگ بيس بال در تلاش براي رسيدن به يك توافق قبل از اتمام فرجه زماني مسئولان و بازيكنان تمام شب بيدار ماندند. گزارشگران پوشش دهنده رخداد مي دانستند در مورد توافق هاي مورد نظر يك اطلاعيه تهيه مي شود. بنابراين قبل از رسيدن به مهلت آخر و پيش از آنكه اطلاعيه اي منتشر شود، آنها بدنه مطلب را با بخش هايي شامل احتمال وقوع يك شوك و مذاكرات صورت گرفته آماده كردند.  اطلاعيه منتشره شامل توافق هاي بدست آمده بود. به اين ترتيب گزارشگران توانستند اصل مطلب را بنويسند تا سريع روي وب سايت قرار داده شود. 

براي رخدادهاي قابل پيش بيني ، برنامه ريزي يك اصل كليدي در فرآيند گزارشگري وب است.

فكر كردن در باره آنچه كه ممكن است اتفاق بيفتد و گذاشتن بسته هاي اطلاعات در كنار هم قبل از اينكه وقوع رخدادها، قسمتي از عملكرد استاندارد يك روزنامه نگار خوب است.

اما در باره رخدادهايي كه نمي توان برنامه ريزي كرد، چطور؟ وقايعي كه بدون هيچ نشانه اي اتفاق مي افتد، مانند اطلاعيه غير مترقبه دفتر رياست جمهوري ، يا حمله هوايي به يك منطقه غير نظامي؟

كليد پوشش چنين رخدادهايي آگاهي از منابع و تسهيلات و تسلط بر زبان است. يك روزنامه نگار خوب بايد بداند اطلاعات كجا قرار دارد، به چه كسي زنگ بزند و كجا برود. روزنامه نگار مي بايست در باره افراد و مكان هايي كه در باره يك خبر دست اول اطلاعات دارند، خلاقانه فكر كند. يكي از اولين موارد، آرشيوها و سازمان هاي خبري است. جايي كه مطالب مرتبط، نقشه ها و ديگر اطلاعات ذخيره شده، نگهداري مي شود. چنين فرآيندي در مورد رخداد 11 سپتامبر در اتاق هاي خبر مشاهده شد. وقتي روزنامه نگاران نام و شماره تلفن دوستان( و دوستان دوستان) را در نيويورك، با اين تصور كه احتمالا شاهد صحنه بوده اند، جستجو مي كردند.

آنها هم چنين به سراغ اطلس ها رفتند تا محل دقيق برج هاي تجاري، پنتاگون و محل برخورد چهار هواپيما را بررسي كنند.

 براي اخبار غير قابل پيش بيني اطمينان در مورد استفاده صحيح از زبان يك ضرورت روزنامه نگاري وب است. اگر اطلاعات  بايد سريع پست شود، زمان براي انجام ويرايش حداقل است. بنابر اين روزنامه نگار بايد فورا اطلاعات را در قالب كلمات و عبارات شكل دهد تا رخداد را براي مخاطبين جمعي قابل درك سازد.

حتي وقتي  يك رخداد اخبار نخستين نيست يا بر روي تعداد زيادي از مخاطبان اثر ندارد، سرعت اساس كار روزنامه نگاري وب است. همانطوري كه قبلا گفته شد مهلت آخر در روزنامه نگاري وب نسبت به رسانه هاي سنتي يك ويژگي كاملا متفاوت دارد. چون وقتي ويرايش كامل شد، مطلب فورا روي سايت مي رود. اما در روزنامه چاپي مهلت آخر مربوط به رويه هاي ويرايش و برنامه هاي خود سازمان خبري است. بنابراين گزارشگران ديگر به وسيله برنامه چاپ و توزيع يا زمان پخش تحت فشار نيستند. اگر آنها به زمان بيشتري براي تاييد مطلب و پيدا كردن اطلاعات اضافي نياز دارند، مي توانند آن را داشته باشند. به خصوص اگر در يك محيط غير قابل رقابت هستند.


كار گروهي و چند منظوره

چون وب يك رسانه انعطاف پذير است، مي تواند شكل هاي متفاوت اطلاعات را كنترل كند. روزنامه نگاران وب  بايد در كار با ابزار متفاوت جمع آوري اطلاعات و ارايه اخبار منعطف باشند. آنها بايد قادر به گذاشتن اطلاعات در قالب هاي مختلف نوشتاري باشند. به عنوان مثال يك عنوان براي يك تصوير، اطلاعات متفاوتي از تشريح  يك طرح گرافيكي دارد.

روزنامه نگاران هم چنين مي بايست بدانند چگونه دوربين هاي ديجيتالي، ضبط صوت، اسكنرها و ديگر تمهيدات وب سايت ها را كه ممكن است براي پردازش اطلاعات مورد استفاده قرار گيرد، كنترل كنند. آنها هم چنين بايد در زمينه نرم افزارها آموزش ببينند. استفاده از اين تجهييزات و نرم افزار ها ممكن است در حد مقدماتي باشد. اما روزنامه نگاران نياز به آگاهي از ميزان كمك اين امكانات در فرآيند گزارشگري دارند.

در سازمان هاي خبري كوچكتر مديريت احتمالا بيشتر انتظار دارد كه روزنامه نگاران وب طيفي از مهارت هاي گزارشگري را كسب كنند. در سازمان هاي خبري بزرگتر روزنامه نگاران به هر حال ممكن است يك مهارت متفاوت يعني كار گروهي راياد بگيرند. كارهاي گروهي فرصت هايي هستند كه گزارشگران طي آن با طيفي از مهارت ها آشنا خواهند شد. براي تهيه مطالب متعدد جهت ارضاي خواسته هاي تمام نشدني وب و مخاطبينش نياز به حضور گزارشگران است و آنها بايد بدانند كه به عنوان بخشي از گروه گزارشگري آنجا هستند تا تركيبي از اطلاعاتي را كه وب سايت مي خواهد، تهيه كنند. گزارشگران مي بايست براي ارايه يك بسته مطلب مناسب به مخاطب، حمايت گر و مكمل باشند.

اين بسته هاي مطلب احتمالا حول يك موضوع مركزي كه گزارشگر اطلاعاتش را جمع آوري مي كند و به صورت تركيبي مي نويسد، تهيه مي شود. او در اين حالت رهبر پوشش گروهي يك رخداد يا مسئله مي گردد و حتي ممكن است  وظيفه سازماندهي گروه و تعيين وظايف افراد به وي سپرده شود. شناخت و درك موضوع نياز اصلي گزارشگر است. اما مهارت هاي رهبري و هم چنين شناخت  راه هاي مختلف ارايه اطلاعات كه ممكن است گروه از آنها استفاده كند نيز براي او مهم است.


آن سوي منابع سنتي

منابع اطلاعاتي براي روزنامه نگاري اساسي هستند. همانطوري كه پيشتر صحبت كرديم، بخشي از فرهنگ روزنامه نگاري تمايل به اراطه بهترين اطلاعات به خوانندگان دارد. به اين معنا كه آخرين اطلاعات را  از قابل اعتمادترين و كارشناسانه ترين منابع در دسترس قرار دهد. اهميت منابع با بيان آنها به طرق مختلف استناد در نوشته هاي روزنامه نگارانه، نشان داده مي شود.

براي گرفتن اطلاعات مناسب، روزنامه نگاران به طور سنتي به سمت منابع رسمي يا كارشناسان مي روند. اين افراد صاحب منصبان دولتي و حقوقي، استادان دانشگاه، مديران اجرايي، رهبران مدني يا اجتماعي كه نه فقط اطلاعات بلكه نفوذ و عناوين خاصي دارند، هستند. روزنامه نگاران  با ارايه اين عناوين در نوشته هاي شان  مي خواهند بگويند آنچه در مطلب ارايه شده است، بهترين اطلاعات قابل دسترس مي باشد.

يك مسئله در سطور فوق بيان اين نكته است كه افراد مطلع اما بدون قدرت اجرايي و پست اداري به عنوان منابع قانوني اطلاعات در نظر گرفته نمي شوند. به موارد زير توجه نماييد:

براي يك مطلب در باره درمان بيماران سرطاني روزنامه نگار بايد با پزشكان، محققان و كاركنان مركز درمان بيماري هاي سرطاني مصاحبه كند. با بيماران نيز ممكن است صحبت شود، اما ديدگاه شان قسمت اصلي مطلب را تشكيل نمي دهد، چون آنها چشم انداز يا دانش وسيعي در باره موارد درمان ندارند.

مطلبي در باره مصرف الكل و رانندگي شامل اطلاعات و ديدگاه هاي مديران اجرايي، كارشناسان قانوني و افرادي است كه اين مسئله را مطالعه كرده اند و حتي ممكن است  شامل اطلاعات از شخصي باشد كه قرباني تصادف رانندگي در حال مستي است. اما هم اتاقي شما- كسي كه  به خاطر رانندگي در اين حال دستگير شده است - نبايد به عنوان يك منبع مجاز اطلاعاتي براي اين مطلب در نظر گرفته شود، حتي اگر  دانش و ديدگاهي راجع به مسئله دارد كه هيچ يك از منابع سنتي ندارند.

هيئت مديره يك مدرسه تصميمات منطقه اي براي مدارس ابتدايي محلي مي گيرد و  روزنامه نگار با كاركنان مدرسه و حتي والديني كه تحت تاثير اين تصميم گيري هستند، مصاحبه مي كند. بچه هايي كه مجبورند مدرسه اشان را تغيير بدهند، چطور؟ ساكنين محل كه بچه ندارند اما ارزش ملك شان تحت تاثير اين تغيير و تحول قرار مي گيرد؟ شهروندان بدون پست يا موقعيت اداري در اين تغيير  چطور؟ چه كسي عمل هيئت مديره را در مورد اين مسئله  نسبت به يك گروه از شهروندان  غير منصفانه مي بيند؟

به خاطر ويژگي تعاملي وب، روزنامه نگاران بايد در باره منابع گسترده تر فكر كنند. افرادي كه  اطلاعات و ديدگاه هاي شان در گزارش هاي خبري سنتي گنجانده نمي شود قادر خواهند بود به اين مطالب واكنش نشان دهند و به سادگي با سردبيران و روزنامه نگاراني كه آن را تهيه كرده اند، ارتباط برقرار كنند.

برخي سايت هاي خبري فعالانه واكنش به مطالب خبري شان را جستجو مي كنند و حتي به طور خودكار اظهار نظرها را در انتهاي مطلب مي گنجانند. در واقع مطلب را آغازگر تبادل نظر و بحث در باره موضوع مي سازند. اين گسترش بحث ها و ديدگاه ها روي روزنامه نگاري وب، تاثير عميقي خواهد داشت

در برخي از سازمان هاي خبري گزارشگران به سراغ بررسي واكنش هاي احتمالي بعد ازچاپ مطلب مي روند و قبل از اينكه مطلب نوشته شود، فعالانه اطلاعات و ديدگاه ها را از عموم مردم درخواست مي كنند. اين گزارشگران از وب سايت هاي شان براي پيدا كردن منابع اضافي كه ممكن است به طرق ديگر قابل رديابي نباشد، استفاده مي كنند.


خلاقيت: ذهن روزنامه نگار وب

به اين سوالات اساسي كه يك روزنامه نگار بايد پاسخ دهد، فكركنيد:

چه كسي. افراد مهم و مرتبط با موضوع چه كساني هستند؟ آيا همه افراد آنقدر با موضوع مرتبط هستند كه مطلب به طور دقيق و يكنواخت گفته شود؟ آيا اطلاعات پيش زمينه ارايه شده در باره شخصيت ها كمك مي كند مخاطب آن را بفهمد؟

چه. عمل و رخداد اصلي مطلب چيست؟ رخدادها و اعمال كم اهميت تر كدامند؟ چه اطلاعات و رخدادهايي  مي تواند زمينه و بافت بيشتري براي چيستي يك مطلب فراهم كند؟

چه وقت. كي رخداد صورت گرفت؟ آيا رخداد يك مورد از رخدادها يا نتيجه يك مجموعه از رخدادهاست ؟ترتيب رخداد چگونه بود و چگونه مي تواند به مخاطب مرتبط شود؟

كجا. مسئله كجا اتفاق افتاد؟ چيزي در باره مكان آن وجود دارد كه مي بايست در مطلب گنجانده شود؟

چرا و چگونه. آيا دلايل زيربنايي در باره چرايي يك رخداد وجود دارد كه مخاطب به منظور درك موضوع بايد آن را بداند؟ آيا رويه ها و فرآيندها براي مطلب مهم است؟

روزنامه نگاران و رسانه هاي سنتي معمولا نمي توانند به خاطر محدوديت زمان و مكان به پاسخ تمام سوالات برسند. در نتيجه ياد مي گيرند افكارشان را به آنچه كه براي يك مقاله 500 كلمه اي يا يك مطلب سخن پراكني 30 ثانيه اي مناسب است، محدود كنند. اما اگر مي توانستند به تمام اين سوالات پاسخ بدهند – حتي براي يك مطلب عادي ـ چه اتفاقي مي افتاد؟

مثال هايي را كه در ادامه مي آيد در نظر بگيريد. يك مربي مشهور تيم فوتبال بيرون از محدوده  شما به شهر مي آيد تا با باشگاه محلي صحبت كند. گزارشگر روزنامه برخي اطلاعات پيش زمينه را در باره مربي جستجو مي كند تا ببيند تيم او اخيرا چگونه عمل كرده است و مطمئن شود كه وي به تمام مسايل و مناقشات مربي گري اشراف دارد. گزارشگر ممكن است يك مطلب كوتاه در باره سخنراني بنويسد. او در جلسه حاضر مي شود و يادداشت هاي دقيقي براي نوشتن مطلب به سبك هرم وارونه تهيه مي كند.  ممكن است يك ضبط صوت و دوربين نيز به همراه داشته باشد و يا شايد روزنامه يك عكاس براي پوشش  سخنراني همراه او بفرستد.  گزارشگر ممكن است تلاش نمايد با مربي بعد از سخنراني صحبت كند تا چند سوال در باره آنچه گفته، بپرسد. او هم چنين با افراد باشگاه صحبت مي كند تا عكس العمل آنها را نسبت به حضور مربي بسنجد.

گزارشگر تلويزيون تجهييزات كافي با خود خواهد برد تا يك تصوير مناسب بگيرد و يك مصاحبه كوتاه قبل و بعد از گفتگو داشته باشد. گزارشگر، تحقيقات پيش زمينه كافي انجام مي دهد تا بفهمد آيا مسئله اي وجود دارد كه بايد در باره آن بپرسد. او بريده مطالبي را كه تهيه كرده است كنار هم مي گذارد تا بتواند دقيقه به دقيقه يا حداقل نصف زمان كارش را پر كند.

در هر دو مورد وقتي مطلب چاپ يا مخابره مي شود، كار تمام شده است.  مطلب يك آغاز و يك پايان دارد و - اگر شما بخواهيد- يك جريان عمودي است.

براي روزنامه نگاري وب بايد خلاقيت وجود داشته باشد. روزنامه نگاران براي گسترش مطلب بررسي مي كنند.

روزنامه نگار وب خيلي از كارهايي را كه روزنامه نگار روزنامه و تلويزيون انجام مي دهد، بكار مي برد چون قالب مورد استفاده او ممكن است همان سبك هرم وارونه يا ساختار نمايشي باشد كه روزنامه نگار سنتي استفاده مي كند. اما روزنامه نگار وب نياز دارد وراي اين قالب هاي  سنتي فكر نمايد.

قبل از اينكه اولين مطلب نوشته شود، در پيش نويس،  روزنامه نگار وب  هر گونه وب سايتي را كه اطلاعاتي در باره مربي دارد، بدست آورده و آن اطلاعات را به صورت پيوندهايي در پيش نويس قرار مي دهد. روزنامه نگار هم چنين منابع تصويري و سايت هاي اختصاص داده شده به مربي را كه ممكن است تصاوير قابل استفاده داشته باشد، پيدا مي كند. اكثر مربي هاي فوتبال سايت اختصاصي حاوي گالري عكس و گزينه هاي ديگر دارند كه براي چنين استفاده هايي ايجاد شده است. در پوشش سخنراني روزنامه نگار يك دوربين ديجيتال،  ضبط صوت ويا تركيبي از چنين تجهييزاتي همراه خود مي برد. يك مطلب در باره سخنراني، براي ارسال و يا براي انتشار در وب نوشته خواهد شد. به علاوه گزارشگر ممكن است مجبور شود يكي از چند اقدام زير را انجام دهد:

 

- يك نمايش اسلايد از تصاوير حضور مربي در باشگاه و تصاويري كه از ديگر وب سايت ها پيدا كرده، ايجاد كند. هر كدام از اين تصاوير مقداري توضيح مي خواهد. معمولا چيزي در حدود 25 تا 75 كلمه. روزنامه نگار ممكن است مجبور باشد اين تفسير را ضبط نموده و صدا و تصوير را با هم تركيب كند.
- فيلم ويدئويي سخنراني مربي را بگيرد، آن را تبديل به كليپ 45 ثانيه اي نمايد و بعد به مطلب اضافه كند.
- اگر مربي از اظهار نظرهاي آماده براي سخنراني استفاده كرده است، روزنامه نگار بايد يك رونوشت از آنها براي ضميمه كردن به مطالب تهيه نمايد.
- اگر مربي زندگينامه اش را به صورت كتاب منتشر كرده است، روزنامه نگار يك اتصال به وب سايت كتاب يا احتمالا يكي از فروشنده هاي  اصلي كتاب خواهد خواست. او مي خواهد نقدهاي كتاب را پيدا نموده و اتصال هايي به آن نقدها روي صفحه اي كه اطلاعاتي در باره كتاب دارد، بگذارد.
- روزنامه نگار مي تواند اطلاعات گردآوري شده در باره موقعيت شغلي مربي را ، شامل مسابقاتي كه به عنوان بازيكن در آن حضور داشته، مدرسه هايي كه در آن مربي گري كرده، بازي هايي كه برده و ركوردهايي كه بدست آورده است،  ارايه دهد. اين اطلاعات به سايت دپارتمان هاي ورزشي كه او در آنها بوده، متصل مي شود.
- روزنامه نگار مي تواند يك صفحه تبادل نظر پايه گذاري كند تا خوانندگان بتوانند در مورد آنچه مربي گفته است، بخصوص آنچه جدل آميز است، اظهارنظر نمايند. اين واكنش ها به نوبت واكنش هاي ديگري را ايجاد نموده و تبادل نظر  براي چند روز ادامه پيدا مي كند.
 

روزنامه نگار وب مي تواند تمام اين موارد را انجام دهد. روزنامه نگار ديگر محدود به فضاي كم در روزنامه يا زمان اندك در راديو و تلويزيون نيست. يك روزنامه نگار وب با مهارت  و خلاقيت بالا مي تواند از اين رسانه براي ارايه طيف گسترده اي از اطلاعات در بسياري از مسيرها، به عنوان مثال براي خشنود كردن يا شگفت زده كردن خوانندگان، استفاده كند.

البته مسايلي هم وجود دارد. اولين نكته يك مسئله قديمي است كه هر روزنامه نگاري هميشه با آن مواجه بوده است. چه اطلاعاتي در باره موضوع در دسترس است. در مثال مربي و برنامه سخنرانيش در شهر فرض اين است كه  اطلاعات فراواني وجود دارد. كه اين امر احتمالا به صورت موردي اتفاق مي افتد و هميشه اطلاعات، بخصوص اطلاعات روزآمد ممكن است به سادگي به دست نيايد. شايد تصاوير جديد مربي روي وب نيامده، ممكن است مربي متن آماده نداشته باشد و يا مانع ضبط اظهاراتش شود.

مسئله ديگر ادراكي ساختن تمام بندهاي هاي اطلاعاتيست كه در گفتن مطلب مفيد مي باشد. برخي از گزارشگران هميشه وقت، خلاقيت و دانش توسعه مطالب شان را به طريقي كه در بالا ذكر شد، ندارند. خلاقيت مهارتي است كه گزارشگر بايد توسعه بدهد و يكي از راه هاي آن تجربه است. يك گزارشگر خوب به طور مستمر  به منابعي كه بهره ور بوده اند، رجوع مي كند. به عنوان مثال شما تمايل داريد دوباره به افرادي رجوع كنيد كه براي مطالب قبلي سراغ شان رفته ايد. به همين ترتيب آن دسته از روزنامه نگاران وب كه تلاش مي كنند مطالب شان را گسترش بدهند يك فهرست مناسب از منابع ، وب سايت ها و تكنيك هايي كه مي توانند در گسترش مطلب شان استفاده كنند، را به طور مستمر توسعه خواهند داد.

يك شروع سريع براي گسترش منابع، همكاري و تشريك مساعي است. همراهي فرد ديگري در جريان تهيه مطلب، يك راه خوب براي بدست آوردن ايده ها و اطلاعات است. همكاران گزارشگر، سردبير و يا حتي يك دوست علاقمند كه  در باره مطلب مواردي را مي داند يا ايده اي دارد كه شما نداريد، ديگر فرصت هاي خوب هستند.

سومين مسئله كه مهم تر از بقيه نيز مي باشد، اين است كه  روزنامه نگار وب خلاق،  آنچه را  مي خواهد در مطلبش بگويد، ترسيم مي كند.  وب اجازه مي دهد روزنامه نگار خيلي از كارها را انجام دهد. ارايه اطلاعات به بهترين صورت و قابل فهم ترين شكل يك كار روشنفكرانه سخت است. گزارشگران بايد اطلاعات و قالب هايي را كه قابل دسترس هستند، بشناسند. جاناتان دوب ناشر  cyberjournalist.net و سردبير msnbc.com  مي گويد روزنامه نگار بايد در باره نحوه ارايه مطلب فكركند.  او اين تقسيم بندي را ارايه مي دهد:

از چاپ براي تشريح استفاده كنيد.

چند رسانه اي ها را براي نمايش بكار ببريد.

از ارتباطات دوسويه كامپيوتري براي اثبات مطلب و جلب توجه استفاده نماييد.

مسئله ديگر براي روزنامه نگار وب سازماندهي متنوع و متكثر اطلاعات و قالب هاست. اگر طيفي از اطلاعات وجود دارد، چگونه به اطمينان مي رسيد كه خواننده آن را مي بيند و مغشوش نمي شود. در بخش بعد در باره لايه بندي اطلاعات بحث مي كنيم. طراحي مناسب وب سايت اين مسئله را پيش بيني نموده و راهكارهايي ارايه مي دهد. اما حتي بهترين برنامه ريزي ها تمام تصميماتي را كه روزنامه نگار بايد در باره ارايه اطلاعات اتخاذ نمايد، پيش بيني نمي كند.

مسئله پنجم و يك مورد خيلي عملي، منابع شخصي روزنامه نگار است. او مي بايست چقدر وقت و انرژي  در گسترش مطلب صرف كند؟ اين مسئله كوچكي نيست. حتي با وقتي رسانه اي مانند وب سر وكار داريم كه مطابق تصورات است، زمان و مكان آنچه را كه روزنامه نگار مي تواند انجام دهد، محدود مي كند. روزنامه نگار وب بايد ياد بگيرد زمان و وقت را مديريت نمايد. همانطوري كه روزنامه نگاران ديگر اينكار را انجام مي دهند.

مسئله ششم هم عملي است. آيا موضوع ارزش كارهاي در نظر گرفته شده را دارد؟ مطالبي كه نيازمند خلاقيت و گسترش هستند، كدامند؟ سازمان هاي خبري يك مجموعه پيشينه را براي برآورد آنچه كه سردبيران احساس مي كنند مهم  و مورد توجه خوانندگان است، گسترش مي دهند. آنها از اين امكانات براي تصميم گيري در باره موارد كاربرد منابع، تصميم گيري در باره آنچه كه براي خوانندگان مهم است، زمينه هايي كه مورد علاقه و رضايت خوانندگان است و آنها خودشان مي خواهند در موردش بحث و تعامل داشته باشند، استفاده مي كنند.

خلاقيت چيزي بيش از پيدا كردن اتصالاتي به اطلاعات مرتبط با يك مطلب است. اين امر الگويي از افكار را درگير مي كند كه بايد ماهيت دوم روزنامه نگار وب گردد. هم چنين تكنيك هاي گزارشگري را كه مورد نياز روزنامه نگار وب است و باعث استفاده كامل از اين رسانه خواهد شد، مطرح مي نمايد.

 

 لايه بندي اطلاعات

تمام رسانه ها اطلاعات را به روشي لايه بندي مي كنند. اين امر چيزي بيش از تلاش براي ارايه  اطلاعات در باره يك موضوع به مصرف كنندگان به صورت ناگهاني است. َآنها آن را – حداقل در آغاز- در اندازه كوچك تهيه مي كنند. روزنامه ها بخش تيتر و تيتر فرعي دارند. هم چنين تصاوير،گرافيك، ستون فرعي و ديگر تمهيدات را براي ارايه تهيه مي كنند. برنامه هاي تلويزيوني تيزر نشان مي دهند و قبل از اينكه دقيقا مطلب را بگويند، بخش معرفي دارند،  كتب ومجلات حاوي فهرست مندرجات، فصل ها وعناوين مقالات هستند. لايه بندي به خوانندگان و بينندگان سرنخ محتواي مطالب را، بدون آن كه خود مطلب را بخوانند يا ببينند، مي دهد.

لايه بندي دو هدف مهم دارد: كمك به رسانه براي سازماندهي اطلاعات و كمك به خواننده براي تصميم گيري در مورد بررسي عمقي يا سطحي مطلب. به همين دليل براي هر رسانه اي مهم است كه اصول لايه بندي را دنبال كند.

با وب، لايه بندي يك ويژگي اضافي بخصوص در كمك به سازماندهي اطلاعاتي كه مي توان در باره يك مطلب ارايه داد، پيدا مي كند. وب بيش از هر رسانه اي مي تواند اطلاعات را به مقدار بيشتر و در طيفي از قالب ها ارايه دهد. لايه بندي مناسب نه تنها به خوانندگان اجازه مي دهد محتواي مطلب را بدست آورند، بلكه هم چنين امكان تفحص در بسته مطلب را فراهم مي نمايد، تا از مطلب تا حدي كه مي خواهند اطلاعات بگيرند.

لايه بندي بر اساس منطق ديداري و متني است كه اجازه مي دهد خواننده ببيند و بفهمد  اطلاعات كجا قرار داده شده است. منطق متني مي تواند هرگونه مسير يا ترتيبي  را دنبال كند. مهم ترين تا كم اهميت ترين، جالب ترين تا معمولي ترين، جوهر و اساس مطلب تا اطلاعات جانبي. منطق ديداري شامل در نظر گرفتن ابعاد مختلف (با حداقل متن ) تا توصيف هر جزء( با حد اكثر متن) مي شود.

در يك روزنامه لايه هاي مطلب از تيتر، تيتر فرعي تا بدنه متن  ارايه مي گردد. در وب لايه بندي مي تواند دقيقا ترتيب و توالي استاندارد روزنامه را دنبال كند. اما الزامي براي رعايت آن نيست. معمولا مطلب مانند روزنامه با يك تيتر آغاز و با همان الگو نوشته مي شود.

بسياري از سايت هاي خبري يك فرم استاندارد را كه ليد دارد، مورد استفاده قرار مي دهند. خلاصه با ليد فرق مي كند. در خلاصه سعي مي شود اطلاعاتي در باره كل مطلب داده شود تا اينكه روي مهم ترين اطلاعات تمركز كند. خلاصه ها حتي مي توانند براي فروختن يك مطلب به خواننده استفاده شود. اين امر نشان مي دهد مطلب چقدر اطلاعات قابل توجه دارد.

تمام وب سايت ها لايه بندي تيتر، خلاصه و ترتيب مطلب را دنبال نمي كنند. برخي اتصال هايي به خلاصه، قسمت هاي ديگر بسته مطلب و هم چنين  مطلب اصلي فراهم مي كنند. بقيه اتصال هايي به تصاوير و ستون فرعي را در آغاز  مطلب مي گذارند.

يك روش معروف لايه بندي قرار دادن لينك ها به قسمت هاي ديگر مطلب درون خود مطلب اصلي است. اين اتصالات معمولا فرم استاندارد html هستند. متن آبي زير خط دار. اما يك وب سايت مي تواند  اين لينك ها را به صورت متفاوت نشان دهد. منطق ديداري لايه بندي بايد در سراسر وب سايت يكسان باشد. چون خواننده ها هنگام گشت و گذار به آن روش وابسته مي شوند.

 گزارشگران چاپي به ندرت با تيتر، تيتر فرعي يا صفحه آرايي مرتبط مي شوند. آنها اطلاعات را جمع آوري نموده، مطلب را مي نويسند و به سردبير مي دهند. فرد ديگري تيتر و تيتر را مي نويسد و صفحه را طراحي مي كند.

روزنامه نگاران وب بهرحال بايد با مفهوم خلاقيت و لايه بندي اطلاعات را به عنوان بخشي از فرآيند گزارشگري آشنا شوند و در حين جمع آوري اطلاعات، بايد در باره اينكه جاي مناسب اين اطلاعات در يك بسته مطلب كجاست، فكر كنند. مي بايست اطلاعات بيشتري ايجاد نموده و به نمايش اطلاعات كنترل داشته باشند. آنها بايد به چيزي وراي ارايه يك مطلب صرف به مخاطب شان فكر كنند و دورنماي گسترده تر اطلاعات قابل عرضه را در نظر داشته باشند.


نتيجه گيري

همانطوري كه روزنامه نگاري وب توسعه مي يابد، روزنامه نگاران بايد در گزارشگري، آيين نگارش و طرح افكارشان بهتر شوند. پوشش اخبار نخستين كماكان نياز فوري و مستمر خواهد بود. چون مخاطب انتظار دارد از آنچه كه گزارشگر مي داند، آگاهي يابد. پوشش اخبار غير نخستين تفكر برانگيزتر و كامل تر است، چون خوانندگان  وقتي يك وب سايت خبري را مي بينند،  انتظار تجربه اي متفاوت و غني را دارند.

 نياز اوليه تمام روزنامه نگاران كه تغيير هم نخواهد كرد، سهولت استفاده از زبان است. اين امر در حقيقت ارزشمندتر هم خواهد شد .گزارشگران مجبور خواهند بود از يك تعداد زياد قالب ها استفاده نمايند و بايد هرچه سريعتر در كاربرد اين قالب ها و زباني كه با آن كار مي كنند به اطمينان برسند.

 

منبع مرجع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)

مترجم: ناهيد مهريزي