شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، اتريش يك كشور محصور در خشكي، واقع در قلب اروپا با جمعيتي حدود هشت ميليون نفر است.
اين كشور منابع طبيعي اندكي دارد و در هر دو بخش صادرات و واردات بيشتر به كشور همسايه خود آلمان وابسته است. با وجود اين موانع ظاهري، اتريشيها از استاندارد بالاي زندگي و اقتصاد نسبتا قدرتمندي برخوردارند.
پايتخت اين كشور، وين، قرنها يكي از شهرهاي اصلي اروپا و نقطه اتكاي پادشاهي اتريش-مجارستان بود. اتريش كشوري با گذشته درخشان و آينده روشن است.
موقعيت اين كشور به گونهاي است كه توانسته از توسعه و بزرگي اتحاديه اروپا بيشترين استفاده را ببرد. اتريش سرمايه انساني و زيرساختهاي توسعهيافته مورد نياز را دارد تا بتواند مانند پلي بين اروپاي شرقي و غربي عمل كند.
اتريش يك مقصد جذاب براي تجارت با فرهنگ كسبوكار مختص به خودش است و نقاط قوت معيني در نقاط مختلف مانند بانكداري و مالي، مهندسي و بيوتكنولوژي دارد.
ساختارهاي كسبوكار
پس از ايجاد دولت فعلي اتريش و طي مرحله نوسازيهاي بعد از جنگ، بيشتر صنايع اساسي در اختيار بخش دولتي بودند و گرچه سطح مشاركت دولت در صنعت از طريق مجموعهاي از خصوصيسازيها به شدت كاهش يافت اما ميراث بوروكراسي و سلسله مراتب هنوز باقي مانده است. بيشتر سازمانهاي اتريشي بزرگ تمايل به سطح عظيمي از بوروكراسي دارند. نمودارهاي سازماني بهجاي اينكه صرفا براي اين طراحي شوند كه بازديدكنندگان را تحت تاثير قرار دهند، معمولا واقعيت ساختار يك كسبوكار را بازتاب ميدهند. كسبوكار اتريشي هميشه به خاطر مفهوم Sozialpartnerschaft1 يا مشاركت اجتماعي به خود باليده است. اين مفهوم گفتوگو و همفرماني2 در روابط صنعتي را ترويج ميدهد.
بنابراين، همه صنايع، كسبوكار و مشاغل، بدنههاي خاصي دارند كه با يكديگر كار ميكنند تا روابط خوب كارگر را توسعه و راهبري كنند؛ بنابراين زماني كه با شركتهاي تابعه اتريشي كار ميكنيد، كار كردن براي توسعه مفهوم همفرماني و همكاري اهميت فراواني دارد.
شيوه مديريتي
همان طور كه انتظار ميرود در يك فرهنگ كسبوكار سلسله مراتبي، مديران نسبت به كشورهايي كه نگرش مشمولتر و ساختار ماتريسي را بهكار ميگيرند، رضايت كمتري دارند؛ بنابراين مديران ميتوانند در مسيري حركت كنند كه به زيردستان خود دستورالعملهاي مستقيم را ارائه كنند آنها اين دستورات را مو به مو اجرا خواهند كرد.
اين به آن معني است كه از مديران انتظار ميرود تصميم بگيرند و همكاران خود را در فرآيند تصميمگيري دخيل كنند. اين نوع از دخيل كردن همكاران در اتريش نسبت به كشورهاي اجتماعمحور مانند سوئد و هلند به مراتب كمتر است.
تيمهاي اتريشي
كار تيمي در اتريش بين افرادي كه وظايفي توسط رهبر تيم به آنها محول شده در گردش است. اعضاي تيم انتظار دارند كه دستورات تعريفشده و اهداف توسط مديرانشان به آنها داده شود و آنگاه انتظار خواهند داشت كه به آنها اجازه داده شود تا آن اهداف را بدون مداخله يا بازخواست دنبال كنند. افراد واقعا انتظار ندارند كه نقشهاي تيمشان تبادلپذير باشد. همچنين هيچيك انتظار ندارند كه از آنها خواسته شود تا وظايفي را كه به ساير اعضاي تيم واگذار شده، انجام دهند. خطوط تعيينكننده مرزها ميتوانند خيلي قوي باشند.
زنان در كسبوكار
اغلب غيرمعمول است كه زنان را در جايگاه ارشد در شركتهاي اتريشي ببينيد. انتظار برخي تغييرات در برخي بخشها مانند قانون وجود دارد اما هر تغييري كه در حال رخ دادن است به نسبت آرامي صورت ميگيرد.
گرچه مديران زن در اتريش ميتوانند انتظار برخورد خوب و حرفهاي را داشته باشند؛ حتي اگر از رفتار سنتي همكاران مرد خود شگفتزده شوند.
جلسات
جلسات در كسبوكارهاي اتريشي رسمي هستند و از افراد انتظار ميرود كاملا آماده در جلسات حاضر شوند. اتريشيها بهعنوان افرادي كه در جلساتشان برنامهريزي قبلي دارند، شناخته ميشوند. اينكه به محض ورود به جلسه و شروع آن به كاغذهاي خود نگاه كنيد، رفتاري غيرحرفهاي قلمداد ميشود.
وقتشناسي اهميت اساسي دارد و از هر فردي انتظار ميرود تا سر وقت در جلسات حاضر شود. اگر فردي دير به جلسه برسد بهعنوان فردي شناخته خواهد شد كه «وقت ديگران را ميدزد». بهطور كلي، جلسات طبق جدول پيش ميرود و سر وقت هم پايان مييابد. براي فرد ارشد در سازمان معمول است كه كنترل جلسه را به عهده بگيرد. رهبر جلسه از افراد حاضر دعوت به صحبت ميكند و از ساير افراد انتظار نميرود كه دخالتي در اين امر كنند.
در فرهنگ كسبوكار اتريشي، تخصص اهميت بسزايي دارد، از افراد انتظار ميرود تنها در حوزهاي صحبت كنند كه در آن حرفي براي گفتن دارند. اگر تخصص نداريد، بهتر است سكوت كنيد.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد – شماره 3617