شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، در دنيايي با بازار كار بهشدت سيال، بسياري از كارمندان مسنتر ميترسند با وجود كارمندان جوانتر و ديناميكتر، از سوي كارفرما كنار گذاشته شوند. اما آيا اين نگراني واقعا توجيه دارد؟ آيا با افزايش سن، بهرهوري ما كاهش مييابد؟
پاسخ به اين سوال كاملا بستگي به اين دارد كه چگونه افراد مسنتر را در محيط كار حفظ و مديريت كنيم. در گفتوگو با ديگر كارشناسان به اين نتيجه رسيدهام كه اگر حتي در سن بالا مهارتها و تواناييهاي مناسب شغلي داشته باشيم، نهتنها زندگي طولانيتر و سالمتري داريم، بلكه ميتوانيم در سنين بالاتر هم كار كنيم، البته مسلما هرچه سن بالاتر ميرود، بدن كندتر و ضعيفتر ميشود، اما مغز ما چطور؟ و حتي اگر بدن و مغز ما ضعيفتر شود، آيا اين موضوع براي كارفرمايان اهميت دارد؟
نه لزوما. مهارتها و تواناييهاي كارمندان مسنتر همزمان با كاهش قدرت فيزيكي آنها تحليل نميرود و كارفرمايان باهوش ميدانند چگونه از چنين نيروي كاري، استفاده كنند. اولا، با اينكه بهطور حتم افزايش سن قدرت فيزيكي را كاهش ميدهد، اما برخي تواناييها وجود دارند كه تا زماني كه بهطور منظم از آنها استفاده ميكنيم، بدن ما قابليت قابل توجهي براي حفظ آنها دارد. قدرت فشار دست يك نمونه خوب در اين زمينه است. بهطور كلي براي عامه مردم، قدرت فشار دست تا سن 35 سالگي به اوج ميرسد و پس از آن به سرعت كاهش مييابد. اما تحقيقات نشان داده براي كارگران خط مونتاژ اين قدرت بدن تا سن 65 سالگي همچنان ثابت است.
موضوع دوم و شايد مهمتر، قابليت مغز ما براي جبران كاهش برخي قابليتها از طريق تقويت برخي قابليتهاي ديگر است. اين درست است كه برخي كارآييهاي شناختي اوليه انسان – بهويژه سرعت پردازش اطلاعات و حافظه رويدادي – با افزايش سن تحليل ميروند، اما كارآييهاي ديگري وجود دارند – مانند حافظه معنايي، زبان و مكالمه – كه بالا رفتن سن آنها را تقويت ميكند. مهمتر از آن، براي برخي از كارآييهاي تحليلرونده مانند قوه ادراك – يعني توانايي شنيدن، حس كردن و ديدن – راهحلهاي ساده و ارزانقيمتي وجود دارد.
اما مهمترين مزيت كارمندان مسنتر تجربه آنها است و حتي ميتوان آن را در الگوي سازماني خود مغز نيز مشاهده كرد. در شكل زير ميتوان تصاوير فعاليت مغز را در قشر جلوي پيشاني مغز سه گروه مختلف كه از آنها تست حافظه گرفته شده، مشاهده كرد: جوانان، افراد مسن با عملكرد كاري ضعيف و افراد مسن با عملكرد كاري قوي. جوانان عمدتا از نيمكره راست مغز خود استفاده ميكنند كه مسووليت پردازش اطلاعات جديد را بر عهده دارد. جالب است افراد مسني كه عملكرد ضعيف دارند، سعي ميكنند از جوانترها تقليد كنند، اما شكست ميخورند چراكه كاهش سرعت پردازش مغز افراد مسن نميتواند با مغز جوانان رقابت كند. از طرف ديگر، افراد مسني كه عملكرد قوي دارند، از هر دو نيمكره راست و چپ مغزشان استفاده ميكنند.
افراد مسني كه عملكرد كاري خوبي دارنداز هر دو نيمكره مغز خود استفاده ميكنند
افراد مسني كه در كارشان موفق هستند، از مغزشان به شيوه متفاوتي استفاده ميكنند و با اين كار ميتوانند به اندازه جوانان عملكرد خوبي داشته باشند. تفسيري كه وجود دارد اين است كه افراد مسن با مجموعه دانش گستردهاي كه در اختيار دارند، هنگام پردازش اطلاعات بيشتر بر تجربه خود تكيه ميكنند. آنها هنگام تصميمگيري به جاي اينكه كلا اطلاعات جديد را مدنظر قرار دهند، به تجربيات گذشته استناد كرده و برخي اطلاعات جديد را كنار ميگذارند اما در نهايت با آنچه در اختيار دارند به اندازه جواناني كه عملكرد مغزي قويتر دارند، تصميم درست اتخاذ ميكنند. بنابراين، جوانان در واقع توانايي سريعتر دويدن را دارند، اما افراد مسن ميدانند چگونه از راههاي ميانبر به مقصد برسند. در نهايت ممكن است حتي مسنترها در اين رقابت زودتر از همتايان جوان خود به خط پايان برسند.
بنابراين كليد كار اين است كه اذعان كنيم افراد مسن در كار لزوما عملكرد بدتري نسبت به جوانان ندارند، بلكه عملكردشان صرفا متفاوت است. افراد مسن نيز از نظر مهارتهاي اجتماعي-احساسي ويژگيهاي متفاوتي دارند. بهطور كلي، آنها در وظيفهشناسي، سازگاري و ثبات احساسي بهتر از جوانان عمل ميكنند، درحاليكه جوانان در برابر تجربيات جديد و برونگرايي پذيراتر هستند.
نكته مهم آن است كه كارفرماهاي باهوش ميدانند چگونه از نيروي كار مسن خود استفاده كنند. در آلمان برخي كارفرماها به اقداماتي مانند تشكيل تيمهايي با تركيب سنين مختلف، تعيين وظايف مختص هر سن و برنامهريزيهاي محيط كار براي كارمندان مسنتر و سطوح بالاتر بهرهوري آنها روي آوردهاند.
در يك سطح گستردهتر، شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد كشورهايي كه نيروي كار مسنتر دارند، ميتوانند در توليد كالاها و خدمات به تخصص برسند. همچنين زندگي كاري هرچه بيشتر به سوي مشاغل دفتري پيش ميرود، اين موضوع فرصت بيشتري براي كار افراد مسن ايجاد ميكند. به عبارت ديگر، بالا رفتن سن ميتواند به يك مزيت رقابتي براي كشورها تبديل شود، البته اگر كارفرماهاي هوشمند بتوانند با اين تحولات كنار بيايند و از ويژگيهاي مهارتهاي جديد و ميانبرهايي كه كارمندان مسنتر ايجاد ميكنند، بهره ببرند.
منبع: روزنامه دنياي اقتصاد - شماره ۳۵۷۵