شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- بي گمان از ديرباز تاكنون يكي از بزرگترين دستاوردهاي بشر در حوزه ترويج دانايي رسانهها بودهاند. رسانه ابزاري است كه دانش را از حوزه علم و دانشگاه خارج ساخته و با كاهش دادن وجوه پيچيده، آن را به سادگي در اختيار عموم مردم قرار ميدهد.
از اين روست كه رسانهها بيشترين تاثيرگذاري را در انتقال مفاهيم به اجتماع دارا هستند و نميتوان براي اين نقش رسانه بديلي در جامعه پيدا كرد.
هوشمندان به هنگام احساس نياز به افزايش درك عمومي از يك مفهوم خاص به سراغ رسانهها ميروند و بايد پذيرفت كه امروزه ميزان اطلاعات عمومي در جامعه ايران نسبت به غالب پديدههاي اقتصادي بالاخص بانكداري اسلامي اندك است و متاسفانه همين امر سبب ميشود تا تعامل لازم بين جامعه و سيستم بانكي جهت پيشبرد و تعميق روزافزون بانكداري اسلامي در اقتصاد كشور صورت نگيرد.
وقتي مشتريان درك صحيحي از ماهيت عقود اسلامي نداشته باشند و تفاوت سود مشاركت به عنوان يك حق اسلامي با نرخ بهرهاي كه به عنوان يك منفعت ربوي مطرح است را تشخيص ندهند؛ بدون شك نميتوان انتظار داشت تا به هنگام مراجعه به شعب خواستار اجراي هرچه بهتر قوانين بانكداري بدون ربا در قراردادها شوند.
مسلما تحقق هر پديده اجتماعي بيش از خواست حاكميت وابسته به خواست ملتهاست و اين آحاد مردمند كه با مطالبه يا عدم مطالبه يك مساله رقم خوردن يا رقم نخوردن آن در سرنوشت جامعه خود را تعيين ميكنند.
طبيعتا گزارههاي اقتصادي نيز از ساير ابعاد پديدههاي اجتماعي مستثني نيستند و بدين ترتيب است كه بانكداري اسلامي در چنين شرايطي براي ترويج هرچه بيشتر در سطح جامعه نيازمند خواست و اراده ملت است و براي تبديل شدن يك مساله به خواست و اراده ملت تنها و تنها ياري رسانههاست كه موفقيت را به ارمغان ميآورد.
اين رسانهها هستند كه ميتوانند يكي را محبوب جامعه سازند و يا وي را به دست فراموشي سپارند و اين رسانهها هستند كه ميتوانند مردم را به استقبال از پديدهاي فراخوانند يا به ترك و طرد آن!
پس امروز نيز رسانهها هستند كه ميتوانند بر عمق دانايي مردم از اهميت و ضرورت بانكداري اسلامي بيافزايند و آن را به مطالبه مردم از سيستم بانكي كشور تبديل سازند. در بررسي ابعاد تاثيرگذاري رسانهها در ترويج بانكداري اسلامي چند نكته را ميتوان داراي اهميت بالايي برشمرد:
نخستين و اساسيترين نكته كه در فوق نيز بدان اشاره شد، تعميق و افزايش آگاهي و درك مردم از ماهيت بانكداري اسلامي و تفاوت آن با بانكداري ربوي است. اين اتفاق بي گمان در افزايش مطالبهگري عمل به بانكداري اسلامي در قراردادها و رعايت وجوه اسلامي عقود اهميت بسزايي دارد.
دوم اطلاع رساني از پيشرفت نظريهپردازي و ابزارها در بانكداري اسلامي به مردم است. با اين كار تصور غلطي كه در اذهان مردم از ايستايي نظام بانكداري اسلامي شكل گرفته است برطرف ميشود و پويايي و تحولات آن را در مسير افزايش كارآمدي آشكار ميسازد.
متاسفانه يكي از گزارههاي نادرست شكل گرفته از بانكداري اسلامي در افكار عمومي ناكارآمدي آن در انجام وظايف سيستم بانكي است كه بدين گونه و با ياري رسانهها برطرف ميشود.
سوم مرور منظم و مستمر اخبار حوزه بانكداري اسلامي در تمام ايام سال و نه منحصر به هفته بانكداري اسلامي است كه ميتواند تاثير به سزايي بر درگير كردن دائمي ذهن مخاطبان با پديدهاي به نام بانكداري اسلامي داشته باشد و اين مقوله را در اذهان مردم از موضوعي مناسبتي كه سالي يكبار بدان توجه ميشود به پديدهاي مستمر و جاري در بطن زندگي كه همه روزه با آن سرو كار دارند؛ تبديل كند.
به اين ترتيب است كه ميتوان از عطف توجه جدي آحاد مردم به مساله بانكداري اسلامي براي تعميق و ترويج آن بهره برد و يقين داشته باشيم تا پديدهاي به خواست و اراده ملت بدل نشود تحقق و اجراي آن در سطوح مختلف اجتماعي جاري و ساري نخواهد شد.
در همين راستا و در جهت ترويج هرچه بيشتر اقتصاد اسلامي مبتني بر نظام بانكداري بدون ربا، روابط عمومي بانك دي بيش از پيش دست ياران و همكاران رسانهاي را ميفشارد و براي هرگونه هم افزايي در ارتباط بانك و رسانه در راستاي تاثيرگذاري بهتر بر اطلاع رساني به جامعه آمادگي خود را اعلام ميدارد.
باشد تا حاصل عملكرد امروز ما آيندهاي باشد هرچه بيشتر مبتني بر سبك زندگي اسلامي و حيات طيبه براي نسل هاي آينده.»