شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)-يحيي كمالي پور در نشست ماهانه انجمن روابط عمومي ايران گفت: كار ما در عرصه روابط عمومي ناتمام است. روابط عمومي بايد در همه حوزهها فعال و محدوديت نداشته باشد و نبايد خود را در يك چهارچوب و حباب محصور كند. انجمن روابط عمومي ايران بايد چتري براي تمام روابط عموميهاي سراسر كشور باشد تا بين آنها هماهنگيهاي لازم انجام شود. در صورت بروز اين هماهنگيها ميتوانند بهتر، منسجمتر و با برنامهريزي بهتري در راه توسعه ايران قدم بردارند.
به گزارش ، يك صد و هشتاد و يكمين نشست علمي تخصصي انجمن روابط عمومي ايران، با موضوع « ارتباط آفريني، هنر روابط عمومي » با حضور يحيي كمالي پور، مدير مركز مطالعات جهاني در دانشگاه پوردو، غلامرضا كاظميدينان، رييس انجمن روابط عمومي ايران، احمد يحيايي ايلهاي، مدرس ارتباطات و جمعي از دانشجويان رشته روابط عمومي، روز چهارشنبه هفتم مرداد در خانه هنرمندان ايران برگزار شد.
در ابتداي اين نشست، كاظمي دينان با بيان اين كه خداوند با هنرمندي تمام ما انسانها را آفريده و پس از آفرينش ما به خود تبريك گفته است، ادامه داد: ما انسانها بايد مانند خداوند، هنردوست و هنرمند باشيم. محله روابط عمومي سرشار از انرژي مثبت است و افراد بدون مثبتنگري و زيبانگري نميتوانند وارد اين محله شوند؛ اگر وارد شوند نميتواند تنفس كنند. مثبت نگري، قدرت تحمل و شكيبايي روابط عموميها را بالا ميبرد تا شنونده خوبي باشند و مخاطبان بتوانند به راحتي با آنها صحبت كنند.
او در ادامه گفت: من عاشق كار روابط عمومي هستم به طوري كه آمادگي هر نوع فداكاري براي روابط عمومي را دارم. اگر امروز اسمي از خود دارم آن را مديون روابط عمومي هستم. ما بايد قدردان شغل روابط عمومي به عنوان شغلي مقدس از طرف خداي ارتباطات باشيم. شغل روابط عمومياز نظر درآمد مالي چشمگير نيست اما شادي كه به مردم اهدا ميكنيم، دنيايي دارد. قرار است انجمن روابط عمومي با سازمان محيط زيست تفاهم نامهاي داشته باشد و به آموزش تعدادي از شورا ياريهايي بپردازد كه نماينده روابط عمومي دارند.
روابط عمومي نبايد داراي چهارچوب باشد
در ادامه اين نشست، كمالي پور گفت: در طول مدتي كه به ايران سفر كردم، شاهد قدمهاي مهمي در راه توسعه و پيشرفت روابط عمومي در ايران و در استانهاي مختلف كشور بودم و شروع اين حركتها از تهران نمود پيدا كرده است. خوشحال هستم كه هنرمندان براي خود خانهاي دارند. خانه به معني عشق، دوستي، همدلي، شادي، پيشرفت، پشتيباني و حمايت است و همه ما نياز به خانه داريم و من اميدوارم انجمن روابط عمومي و روابط عموميها به طور كلي داراي خانه روابط عمومي شوند.
كمالي پور با اشاره به تجربيات و عكسهاي خود از سفر به ايران گفت: با توجه به توافقنامهاي كه انجام شد و من آن را به فال نيك ميگيرم، اميدوارم درها و پنجرهها باز شود و ايران به عرصه جهاني وارد شود و براي رسيدن به اين امر مهم نقش روابط عموميها بسيار مهم ميشود. يكي از معضلات بزرگ ما توالتهاي عمومي است. اين معضل از فرودگاه كه به عنوان اولين برخورد و نگاه شروع ميشود تا مكانهاي ديگر ادامه پيدا ميكند. توالتهاي عمومي فرودگاه بين المللي ما در پايينترين سطح قرار دارد و من از اين بابت خجالت ميكشم. در بعضي كشورهاي كوچك اطراف، نظم و سامان بهتري نسبت به كشور بزرگي مثل ايران وجود دارد. اين معضل نقطه ضعف روابط عموميها را نشان ميدهد كه نسبت به اين امور بي اعتنا هستند.
روابط عموميها بايد عادتهاي رفتاري بد مردم را تغيير دهند
اين مدرس ارتباطات ادامه داد: با توجه به وجود گردشگران مختلف كشورهاي اروپايي و امريكايي كه تمايل دارند ايران را از نزديك ببينند، آن هم ايراني كه بيش از 35 سال در اخبار اسم آن را شنيدهاند و چهره منفي از آن نشان داده شده است. روابط عموميها بايد اين بستر را براي گردشگران مختلف فراهم كنند و سعي كنند چهره خوب ايران را به خارج از ايران نشان دهند. ما بايد بهترين باشيم. توريستهايي كه به ايران سفر ميكنند در مسير راه، استراحتگاه و جايگاه تميزي براي توقف آنها در نظر گرفته نشده است. ايرانيها به محيط زيست اطراف خود بيتوجه هستند. من از مكانهايي عكس گرفتم كه سرشار از زباله هستند، درحالي كه سطل زباله وجود دارد اما زبالهها را در اطراف آن ميريزند و اين امر نشان دهنده عادت است و روابط عموميها وظيفه دارند اين عادتهاي بد را از بين ببرند.
كمالي پور به دو اتفاق مهم تاريخ ارتباطات اشاره كرد و گفت: اولين و مهمترين اتفاق، اختراع چاپ بود كه همه مراحل و حوزههاي زندگي را متحول كرد. دومين انقلاب ارتباطاتي، اينترنت بود كه همه ما را تحت تاثير قرار داد به طوري كه ما را از ارتباطات سنتي به ارتباطات ديجيتال پيوند داده است. دنياي ديجيتال به روابط عموميها اين امكان را ميدهد كه به طور مستمر با مخاطبان خود در تماس باشند و از شبكههاي اجتماعي استفاده كنند اما يكي از اشكالات اين است كه سرعت اينترنت خيلي كند است و دسترسي به اطلاعات به راحتي امكان پذير نيست. روابط عمومي ها بايد اين حوزهها را آسيب شناسي كنند تا بتوانند برنامهريزي متناسب با آنها را انجام دهند. همه ما خواستار ايراني موفق با چهرهاي مثبت هستيم تا بتوانيم براي ديگران الگو باشيم نه اين كه از ديگران الگوبرداي كنيم.
روابط عمومي فراتر از ارتباطات است
در ادامه اين نشست يحيايي ايلهاي با بيان اين كه ما يك تعريف شفاف و درست از روابط عمومي و ارتباطات نداريم، گفت: ميدانيم كه ارتباطات، انتقال اطلاعات و نه انتقال پيام است و بسياري از ما در حال انتقال اطلاعات هستيم. انتقال اطلاعات به سرعت در حال انجام است ولي آيا اين كه روابط انساني در حال پيشرفت است يا نه سوال اساسي است؟ چه تفاوتي بين ارتباط و روابط وجود دارد؟ روابط عمومي چيزي فراتر از ارتباطات است. اگر در روابط عمومي به احساسات خود و ديگران گوش ندهيم روابط عمومي شكل نميگيرد. در فرايند ارتباط بايد به قبل، حين و بعد از ارتباط توجه كنيم. در اين صورت، قبل از ارتباط ما بيشترين فرصت را براي تبليغات و اطلاع رساني داريم. اما بعد از ارتباط سهم اطلاعات افزايش پيدا ميكند و نكته مهم در اين بين برقراري روابط انساني است و اين ارتباطات انساني نقش مهمي در توليد اعتماد دارد. كه در اين زمينه ما بسيار ضعف داريم و ارتباط بين روابط عمومي سازمانها و مردم روز به روز شكاف بيشتري پيدا ميكند به طوري كه ما شاهد روابط عمومي زرد هستيم. زماني كه روابط عموميهاي ما پنهانكاري كنند و حقيقت را نگويند، ما شاهد روابط عمومي زرد هستيم.
روابط عموميها ميتوانند انرژي مثبت توليد كنند
او در ادامه گفت: من معتقدم ارتباط آفريده ميشود. درست است كه همه ابزارها براي برقراري ارتباط در اختيار ما قرار دارد اما ارتباط بين ما ناقص شكل ميگيرد و براي برقراري يك ارتباط كامل نيازمند روابط عمومي هستيم. روابط عمومي نقش مهمي در شكل دادن و انتقال پيام دارد. تمام انرژي ما صرف ارتباط ميشود. اما نكته مهم اين است كه آيا اين انرژي صرف ارتباطات مثبت ميشود يا خير؟ ما چه ابزارهايي لازم داريم تا ارتباط مثبت برقرار كنيم؟ ارتباط آفريني با برقراي ارتباط متفاوت است. چون ارتباط آفريني برقراري ارتباط مثبت و ماندگار است به طوري كه ما هميشه اين ارتباط را به عنوان يك حس خوب به ياد داريم. ما ارتباطيها بايد بر بحث انرژي مثبت بسيار كار كنيم. بر اين اساس استادان ارتباطي بايد به سمت آموزش مهارتهاي ارتباطي بروند. اما بسياري از استادان ارتباط اين آموزشها را حتي در سطح عام آن تدريس نميكنند.
يحيايي ايلهاي در پايان به مدلي براي ارتباط آفريني اشاره كرد و گفت: اين مدل شبيه درختي است كه ريشههاي آن را تحقيق، تحليل، برنامهريزي و ارزيابي تشكيل ميدهد. اگر اين ريشهها تقويت نشوند، دچار مشكل ميشويم. در ساقههاي اين درخت ما با تبليغ، اطلاعرساني و روابط عمومي مواجه ميشويم. در نتيجه ميوه، محصول اين ريشه ميشود. اگر ريشهها قوي نباشند، ما استادان و شاگردان خوبي تربيت نميكنيم. در بخش تحقيقات در روابط عمومي بسيار ضعيف هستيم.
روابط عموميها بايد با مديريت بحران آشنا باشند
در پايان اين نشست پنلي با موضوع بررسي نقش روابط عمومي سازمان هواشناسي در بروز اتفاقات اخير برگزار شد كه طي آن مطهري نژاد به عنوان دبير انجمن روابط عمومي ايران در نقد روابط عمومي سازمان هواشناسي گفت: روابط عمومي سازمان هواشناسي توانايي پاسخ واكنشي به رسانهها و مردم را نداشت. در صورتي كه وظيفه روابط عمومي در شرايط بحران پيش بيني اين بحرانها و برنامهريزي متناسب با اين دسته از اتفاقات است تا بتواند افكار عمومي را هدايت كند.
كاظميدينان نيز در اين باره گفت: روابط عمومي بايد نقش آينده نگري داشته باشد. روابط عمومي شهرداري آمل و سواد كوه بايد به اجراي مقررات توجه كنند تا خانهها در حريم رودخانهها ساخته نشوند. بر اين اساس ميگويند روابط عموميها، چشم، گوش، زبان و مغز يك سازمان هستند. روابط عموميها در اين زمينه كوتاهي كردند و ميتوانستند تمام اخبار را بشنوند و تحليل كنند.
كمالي پور در توضيح نقش روابط عمومي در شرايط بحران گفت: در اين اتفاق بحث مديريت بحران مهم ميشود و روابط عمومي بايد روند و نحوهي پوشش اطلاعات را مديريت كنند. آيا روابط عموميها خود را براي بحران آماده كردهاند؟ در اين زمينه تمرين كردهاند؟ روابط عموميهاي شهرداري بايد برنامهريزي و آيندهنگري داشته باشند تا در بروز بحرانها بتوانند مديريت صحيحي انجام دهند. در امريكا ما با مجموعهاي وسيع از وسايل ارتباطي زندگي ميكنيم و با تلفن همراه از اخبار مطلع و از طريق شبكههاي اجتماعي به پخش اخبار ميپردازيم. شبكههاي سنتي در مرحله بعدي وارد ميشوند. هنگام بروز يك رخداد يك سيستم اضطراري وجود دارد كه راديو و تلويزيون پيامي را منتقل ميكنند كه مردم براي كسب اطلاع بيشتر دربارهي يك بحران به يك منبع مشخص مراجعه كنند. هماهنگي بين رسانه در وقوع بحرانها بسيار تعيينكننده است.
مطهرينژاد به جمعبندي اين پنل پرداخت و گفت: بايد روابط عموميها مديريت بحران را بدانند تا قادر به پيشبيني حوادثي باشند كه ممكن است در سازمان آنها رخ دهد و بگويند كه در آن شرايط چه خواهند كرد. روابط عموميها بايد به تحليل اتفاقات و مسايل اطراف خود بپردازند و از آنها به سادگي عبور نكنند تا بتوانند نقش خود را با تحليلهاي درست ايفا كنند و از ابزار اطلاعرساني درست استفاه كنند.