گفتگو از: محمد دشتي

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- قرار ملاقات ما در طبقه سوم ساختمان مركزي بانك دي است. از كنار درختان تنومند و چنارهاي قديمي طولاني ترين خيابان شهر يعني خيابان ولي عصر(عج) مي گذريم و چند دقيقه اي زودتر در دفتر اداره كل روابط عمومي اين بانك حضور مي يابيم. ابراهيم صفرلكي با همان لبخند هميشگي بر گوشه لب از راه مي رسد. مثل هميشه ساده و بي تلكف دستمان را مي گيرد و در حين رسيدگي به كارهاي جاري، به دفتر كارش كه تميز و مرتب است،‌ وارد مي شويم.

مي نشينيم و وقتي كه از زمان در نظر گرفته شده براي گفت و گو مي پرسيم، به شوخي و مزاح مي گويد: پنج دقيقه كافي است؟ مي گوييم، خوب است اين زمان براي شروع بد نيست و گفت و گويمان آغاز مي شود تا دقايقي چند پاي سخنان مدير كل روابط عمومي بانك دي بنشينيم. آنچه مي خوانيد شرح مفصل اين گفت و گوست.

خب آقاي صفر لكي، با توجه به موضوع همايش نقش روابط عمومي ها در صنعت بانكداري كه در پيش داريم از نقش روابط عمومي ها در نظام بانكي برايمان بگوييد.
بسم الله الرحمن الرحيم. خدمت شما عرض خير مقدم دارم و براي فرصت هايي كه ايجاد مي كنيد تا روابط عمومي ها بتوانند ارتباط و تعامل بيشتر وبهتري با هم داشته باشند،‌ تشكر مي كنم. اما در خصوص نقش روابط عمومي ها در صنعت بانكداري بايد عرض كنم كه شايد مهمترين نقشي كه مي توان بدان اشاره كرد، نقش توسعه اعتبار و افرايش شهرت و تصوير سازي مناسب و شفاف از نظامي است كه در آن تنفس مي كنند و مي توانند در موفقيت اين سيستم نقشي مهم و تاثير گذر داشته باشند. البته اگر در ايفاي اين نقش كاهلي كنند و يا عملا نتوانند آن گونه كه شايسته و لازم است ايفاگر نقش حرفه اي خود باشند، به همان ميزان مي توانند در عدم توفيق و گاه شكست و آسيب پذيري به سازمان و نهاد خود نقش داشته باشند.

از نگاه شما كه سابقه در خورتوجهي درروابط عمومي بانك داريد، روابط عمومي ها درموضوع كسب اعتبار و شهرت براي بانك ها چه نقش و جايگاهي دارند؟
روابط عمومي ها بنا به زمينه كاري خود و سازماني كه در آن ايفاي نقش مي كنند،‌ جايگاه و نقش هاي متفاوتي مي توانند بر عهده داشته باشند كه از جمله آن نقش هاي مشتركي كه روابط عمومي ها در همه سازمان ها و نهادها بر عهده دارند نقش كسب اعتبار و شهرت است. دو نقش مكملي كه مي توانند به دو گونه متفاوت عمل كنند يعني ممكن است از يك سو باعث شهرت يك سازمان شده و از سوي ديگر از اعتبار آن بكاهد. به طور مثال چنانچه بنگاه اقتصادي، بانك و يا موسسه و نهادي بر اثر رفتارهاي غير حرفه اي خود جايگاهش را از دست بدهد، ممكن است به دلايل جنجالي كه در اين زمينه برپا مي شود عملا مشهورتر شود، اما اعتبار خود را قطعاًً از دست خواهد داد. موضوعي كه در سال هاي اخير هم در سطح جهاني و هم در سطح ملي و محلي شاهد آن بوده ايم. يعني وقتي يك سازمان يا نهاد و يا شركت خصوصي و يا دولتي به دليل رفتارهاي غير حرفه اي و هدر دادن سرمايه هاي مشتريان خود به ورطه ورشكستگي و بحران رسيده و اين موضوع از سوي رسانه هاي مختلف دامن زده شده است،‌ باعث شهرت و سر زبان افتادن نام آن مجموعه شده است، اما عملا اعتبار و جايگاه آن در نزد مشتريان و سرمايه گذارتان و عموم جامعه به شدت كاهش پيدا مي‌كند. همين موضوع مي تواند در رابطه اي مستقيم هم مورد توجه قرار گيرد يعني سازمان، نهاد و شركتي به دليل عملكرد حرفه اي،‌ شفاف و صادقانه خود شهرت پيدا كرده و زبانزد مشتريان، سرمايه گذاران و عموم مردم شده است، پس بنابراين اعتبار بيشتري هم كسب مي كند.

معمولا نقش اطلاع رساني يكي ديگر از نقش هايي است كه در هر نظام اداري و يا سيستمي برا ي روابط عمومي ها در نظر مي گيرند، در اين خصوص هم كمي براي خوانندگان گرامي توضيح دهيد.
بله همين طور است. يك نقش ديگر مشترك روابط عمومي ها بحث تبليغات و اطلاع رساني است اين نقش عليرغم آن كه مي تواند نقشي بنيادي باشد، اما چون نقشي القايي و يك سويه است، نياز به توجه و مراقبت دارد و روابط عمومي ها بايد به گونه اي عمل كنند كه ضمن فاصله گرفتن از نقش هاي يك سويه و القايي به سوي نقش هاي دو سويه و تعاملي بروند. يعني اگر در موسسه، نهاد،‌سازمان و شركت خود اطلاع رساني و تبليغ مي كنند اين فرصت را هم براي مخاطبان ومشتريان خود مهيا نمايند تا آن ها نيز بتوانند نظر، عقيده و راهكارهاي خود را با سازمان در ميان گذاشته و در تعاملي دو سويه ارتباطي سازنده تر و مبتني بر بازي برد- برد را پايه گذاري كنند. يادمان باشد تنها اعتبار و شهرتي ماندگار است كه برخواسته از اعتماد و همراهي مردم باشد.
قطعا مشتريان و مخاطبان يك سازمان خرسند خواهند شد كه درموسسه،‌ نهاد و يا بنگاه اقتصادي،‌ توليدي،‌ خدماتي و . . . سرمايه گذاري كنند كه آن سازمان ازظرفيت و پتانسيل بالا و قدرت مانور فزاينده اي براي افزايش و توسعه سرمايه آنان برخورد ار باشد،‌ اما چنين وضعيتي تنها با تكيه بر دو عنصر اخلاق حرفه اي و اعتماد دوطرف مي تواند شكل گيرد و اگر در بستري يك سويه و به شكل تبليغاتي نمود پيدا كند و مشتريان و سرمايه گذاران در آن سازمان نتوانند نقش نظارتي و مشاركتي خود را از طريق نمايندگان قانوني و يا فرآيندهاي مشخصي و حقوقي ايفا كنند در درجه اول آن سازمان نخواهد توانست آن اطمينان و آرامش خاطر لازم را در بين مشتريان ايجاد كند و در درجه دوم ممكن است در خلاء نظارت هاي قانوني و مشتري محور چنين سازماني با هر عنوان و نام ونشانه اي به راه خطا برود و نتواند شهرت و اعتبار لازم را بدست آورده و براي خود كسب اعتبار كند.
در ايفاي چنين نقش هايي روابط عمومي ها در هر سازماني و بانك ها كه با سرمايه و سپرده مشتريان خود و سرمايه متعلق به بانك ادامه حيات مي دهند، با استفاده از همين سرمايه ها مي توانند زمينه بهره مندي مشتريان و سرمايه گذاران خود را فراهم كنند و در راستاي آن نقشي مهم، بي بديل و حساس و مسئوليت آفرين نيز روبرو مي شوند.

با توجه به تاكيدي كه بر موضوع كسب اعتبار داريد،‌ لطفا در خصوص اهميت آن و نقش روابط عمومي درزمينه كسب اعتبار و حفظ آن بيشتر توضيح دهيد.
بايد توجه داشته باشيم كه اعتبار يك سويه براي كسب اعتبار و شهرت كافي نيست و اگر بنا باشد كه اين اعتبار و شهرت ماندگار و رو به توسعه باشد، بايد در فرايندي دو سويه،‌با مشاركت مشتريان و مبتني بر اخلاق حرفه اي و ضمانت هاي حقوقي و قانوني همراه باشد تا بتواند ماندگار،‌ موثر و با دوام به مسير رو به تعالي خود ادامه دهد.
ارتباط تعاملي و دو سويه در صورتي شكل مي گيرد كه اسباب و لوازم ارتباط سازمان يافته،‌حرفه اي و مسئوليت محور بين سازمان و مشتريان آن نيز شكل بگيرد و اين چنين ارتباطي كه نياز به شفافيت ، صداقت و اعتماد سازي دارد در كاري تخصصي مانند بانك،‌ به دليل ويژگي هاي خاص پول و معادلات حرفه اي و فني آن كار آساني نيست و حتما نياز به حلقه واسطي در سازمان دارد تا بتواند از يك سو نماينده مشتريان در سازمان باشد و از سوي ديگر نقش نمايندگي سازمان براي حفط حقوق آن در بين مشتريان را بر عهده بگيرد. اين چنين نقشي خصوصا در بعد تبليغاتي و اطلاع رساني و ارتباطات عمومي بر عهده واحدي به نام روابط عمومي است كه حالا و بعد از گذشت سال ها از پاگرفتن چنين واحدي در سازمان ها و نهادهاي دولتي و غير دولتي، عنواني شناخته شده و معروف در نزد مشتريان است. گر چه وجود و نقش چنين واحدي عليرغم سابقه نسبتا طولاني خود هنوز وگاهي اوقات محل مناقشه است، اما نمي توان در خصوص نياز به آن و نقش مهمي كه بر عهده دارد ترديد كرد و دليل چنين ادعايي وجود واحدها و بخش هاي متعدد روابط عمومي در سازمان ها و نهادهاي مختلف دولتي در ايران و ديگر كشورهاي جهان است كه گاه شهرت و عملكرد شاخص اين واحدها نقل مجالس مختلف مي شود.

روابط عمومي ها در زمينه توسعه و توجه به نقش مسئوليت هاي اجتماعي در سازمان خود چه نقش جايگاهي دارند و اينموضوع در حوزه بانكي چقدر مهم و قابل اعتنا است؟
ايفاي نقش و توجه به مسئوليت هاي اجتماعي از ديگر نقش هاي مهم است كه در حوزه و حيطه اختيارات روابط عمومي ها قرار مي گيرد و تقريبا عموميت دارد،‌. نقشي كه بيانگر اهميت و جايگاه مشتري و حقوق قانوني او در اداره و تجديد حيات سازمان ها و نهادهاي مختلف است. اين موضوع از چنان اهميتي برخوردار است كه در برخي از كشورها ايفاي مسئوليت هاي اجتماعي از ضروري ترين و اولي ترين اموري است كه بايد مورد ت.جه قرار گيرد. موضوع توجه به مسئوليت ها ي اجتماعي شركت ها و سازمان ها سال ها است كه به دقت مورد توجه قرار گرفته و بر توجه بيشتر و عميق تر بر آن تاكيد مي شود. فلسفه چنين تاكيدي اين است كه نظريه پردازان حوزه مسئولت هاي اجتماعي شركت ها اعتقاد دارند حيات يك شركت يا بنگاه اقتصادي به جامعه وابسته است و بخشي از آن محسوب مي شود. موضوعي كه بر اساس نيازهاي اجتماعي به وجود مي آيد و رونق آن به تقاضاي اجتماعي بستگي دارد. دليل ديگر چنين نگاهي هم اين است كه وقتي يك بنگاه مالي و اقتصادي از سرمايه و ظرفيت مالي و اقتصادي اقشار مختلف جامعه استفاده مي كند در حفظ منافع اجتماعي و فردي آنان مسئول است. بديهي است كه در چنين نگاه و چشم اندازي تعالي جامعه به استواري شركت يا موسسه و نهادهاي آن وابسته و اين موضوع در نهايت خود ضامن توسعه پايدار آن جامعه است. نظريه پردازان حوزه مسئوليت ها ي اجتماعي شركت ها و سازمان ها تصريح مي كنند كه فعاليت بنگاه اقتصادي بدون درك مسئوليت اجتماعي خود، بر شاخه نشستن و بن بريدن است زيرا جامعه رنجور از بنگاه ها از موسسات رنجور تغذيه خواهد كرد و اگز عملا به اين مسئوليت ها توجه نشود، واقعيت و بهروري و كيفيت آنچه بايد باشند نشان و ماكتي بيش نخواهد بود.

در زمينه توجه به مسئوليت هاي اجتماعي در آموزه ها ي ديني ما هم اشارات زيادي وجود دارد،‌اگر موافقيد اشاره اي هم به برخي مصاديق اينمسئله داشته باشيد.
بله همين طوراست. اتفاقا اين موضوع زماني اهميت مضاعف پيدا مي كند كه توجه داشته باشيم توجه به مسئوليت هاي اجتماعي چه در جنبه فردي و چه درحوزه مسئوليت هاي جمعي در آموزه هاي ديني شرع مقدس اسلام مورد توجه و تاكيد قرار گرفته است و بر آن تاكيد و سفارش فراوان شده است. در همين ارتباط از پيامبر عظيم الشان اسلام حضرت محمد(ص) پيامبر رحمت و محبت منقول است كه فرموده اند: "كلكم راع و كلكم مسئوول عن رعيته." و چنين بيان روشني حكايت از مسئوليت همه انسان ها نسبت به يكديگر دارد. يا باز ازحضرت رسول اكرم(ص) در بياني روشن و مسئوليت آفرين نقل شده است كه مي فرمايند:" من اصبح لا يهتم بامور المسلمين فليس به مسلم" يعني كسي كه صبح كند در حاليكه اهتمام به امور مسلمين نداشته باشد،‌مسلمان نيست.
پس توجه به مسئوليت هاي اجتماعي هم كه ريشه در اعتقادات و آموزه هاي ديني و ارزشي ما دارد از ديگر نقش هاي مهمي است كه روابط عمومي ها در همه سازمان ها و از جمله بانك ها در عملياتي كردن آن نقشي مهم و تاثير گذار بر عهده دارند. طبيعي است كه براي چنين كار مهمي كه نهايتا مي تواند باعث شهرت سازمان و افزايش اعتبار سازمان شود ما بايد در روابط عمومي از همه كانال هاي ارتباطي و همچنين مهارت هاي حرفه اي خود استفاده كنم. در اين ميان موضوع شفاف سازي امور نقش مهم و كليدي دارد. يعني اگر اقدامات ما همراه با شفافيت باشد و مشتري و مخاط مان به اين يقين برسد كه ما براي او مشاوري امين و قابل اعتماد هستيم آن تعامل و رابطه دو سويه كه بدان اشاره كرديم به خوبي شكل خواهد گرفت و ما شاهد اقبال و استقبال مشتريان و سرمايه گذارن در بنگاه هاي اقتصادي و مالي و از جمله بانك ها خواهيم بود كه مي تواند به توسعه و گسترش اين گونه موسسات و شكل گرفتن اقتصاد يويا و موثر كمك شايان توجهي نمايد.

هميشه در خصوص تبليغات و روابط عمومي بحث هاي زيادي مطرح است و معمولا روابط عمومي را چهره اي مسئولانه تر و پيشروتر در خصوص ارتباط و تعامل با مشتريان مي دانند،‌نظر شما در اين زمينه چيست؟
اساسا وقتي صحبت از روابط عمومي مي شود ما از نهاد وعنصري ياد مي كنيم كه يكي از نقاط فصل و تمايز آن با تبليغات دو سويه و تعاملي عجين است. حوزه اي كه ماهيت آن براساس شكل گرفتن اعتماد براي افزايش و توسعه اعتبار استوار است و تلاش مي كند اين ارتباط دو سويه و تعاملي را در جهت منافع و خواسته هاي سازمان و مشتري به گونه اي مساوي و عادلانه بر اساس فرمول هاي اقتصاد توسعه شكل ببخشد و امور را به گونه اي تدبير و مديريت كند كه كه هر دو سوي اين معادله در يك فرآيند هم افزايي باعث رشد و توسعه همديگر شوند.
لذا به نظر مي رسد ما درصنعت بانكداري بايد يك مجموعه فعل و انفعالاتي انجام دهيم كه هم زمان منجر به توسعه اعتبار و افزايش شهرت سازمان ما بشود. درشرايط فعلي در نظام بانكي شفافيت مي تواند كمك زيادي به برقراري رابطه تعاملي و دو سويه با مشتريان و مخاطبان داشته باشد. يعني در شرايطي كه مشتريان ما درخيلي از موارد با ابهام روبرو هستند و مسائل براي آنان روشن نيست،‌اين شفافيت و روشن شدن امور في مابين مي تواند به اعتبارسازمان بيفزايد. در حقيقت اين شفافيت به اين معناست كه عملكرد نظام بانكي بايد براي مردم به صورت روشن و قابل فهم بيان شود، به گونه اي كه آنان بتوانند با خيالي راحت و با آرامش و اطمينان سرمايه خود را در اختياراين شبكه مالي و پولي قرار دهند و با مشاوره اي كه از بانك ها مي گيرند با بهره مندي از سرمايه گذاري خود بتوانند درمورد نحوه سرمايه گذاري و انتخاب بانك كارگزارخود بر اساس انتظاراتي كه دارند و خدماتي كه بانك هاي مختلف ارائه مي كنند تصميم گيري و اقدام كنند.
اگر اين شفافيت اتفاق بيفتد بسياري از مسائل حل خواهد شد و نكته مهم در اين ميان آن است كه روابط عمومي ها مي توانند، نقش مهم و به سزايي داشته باشند. من مي توانم ادعا كنم كه مجموعه روابط عمومي هاي ما در شبكه بانكي نتوانسته اند شفافيت لازم را ايجادكنند و به همان نسبت اين عدم شفافيت اعتبار و شهرت بانك ها را هم تحت تاثير قرار داده است. اين نسبت كه مي گويم يعني به هر ميزان اين شفافيت در بانكي بيشتر بوده و مشتريان توانسته اند بهتر و موثرتر با آن بانك ارتباط و تعامل برقرار كنند همين نسبت كمك كرده است كه اعتبار بانك نزد مشتريان افزايش پيدا كند و در مجموع باعث معرفي و شهرت بانك شود و درسمت مقابل هم اين عدم شفافيت به همان نسبت باعث كاهش اعتبار در ذهن و نگاه مشتري نسبت به آن بانك شده است.

بانك ها و موسسات اقتصادي به دليل هويت مالي، اقتصادي ومسئوليت هاي حقوقي كه عهده دار هستند،‌ همواره ارتباطي متكي برقوانين و مقررات با مشتريان خوددارند،‌ا زنگاه شما روابط عمومي ها تا چه حد توانسته اند اين قوانين و مقررات و بخصوص قوانين و مقرراتي را كه به اعتقادات و ارزش هاي ديني و اخلاقي مردم گره خورده است را براي مردم معرفي و تبيين كنند؟
سئوال خوبي است ومتاسفانه بايد گفت از همين رهگذر و به دليل همين عدم شفافيت در اطلاع رساني در خصوص چنين قوانين و مقرراتي نظام بانكي ما در حال حاضر درمظان اتهام است و مشتري و حتي مسئولان رده هاي مختلف مطالباتي دارند كه احساس مي كنند بانك پاسخگوي آنان نيست و به همين دليل هم ما دراين زمنيه نياز به اطلاع رساني، ‌ايجادشفافيت،‌ گشودن فضاي ارتباط با مشتري و پاسخگو داريم كه انشالله بايد بدان سمت و سو حركت كنيم. در اين زمينه روابط عمومي ها مي توانند با فعل و انفعالاتي كه در شبكه بانكي اتفاق مي افتد به اين شفافيت و روشن شدن موضوعات براي مشتريان كمك كنند.
مستحضر هستيد كه قانون بانكداري بدون ربا در سال 1362 به تصويب رسيده است و در حال حاضر 32 سال از اين موضوع مي گذرد،‌ اين در حالي است كه قرار بود در عرض 5 سال درخصوص قانون بانكداري بدون ربا تجديد نظر كنيم اما بعداز 32 سال هنوزاين اتفاق نيفتاده است. در قانون عمليات بانكداري بدون ربا،‌ حدود معاملات و قرارداد ها مشخص شده است اما مي توان گفت در طول اين 32 سال روابط عمومي ها نتوانسته اند اين فضا را براي مشتريان روشن و شفاف كنند. نگاه عموم مردم به بانكداري بدون رباي بانكداري اسلامي، اين است كه ميزان درصد سود پايين بيايد در صورتي كه الزاما چنين نيست و نرخ سود تابع نرخ تورم وشاخص هاي ديگري است و قوانين خودش را دارد. رعايت قانون بانكداري بدون ربا به قرار دادهاي بين بانك و مشتري بر مي‌گردد كه اگر در آن قراردادها، قوانين و چارچوب هاي بانكداري بدون ربا و شرع مقدس رعايت شده باشد ـ فارغ ا ز ميزان درصد سودـ آن معاملات تابع قانون بانكداري بدون ربا است و در فرهنگ عامه مردم هم همان بانكداري اسلامي اطلاق خواهد شد.

درهمين ارتباط و در خصوص موضوعاتي مانند تسهيلات بانكي و ارائه خدمات مشاوره اي تا چه حد توانسته ايم انتطارات مشتريان را برآورده كنيم؟
اين كه ما چقدر ما توانسته ايم اين فضا را شفاف كنيم، ‌ موضوعي است كه نياز به بررسي و تفحص دارد. اما من به عنوان كسي كه حدود 10 سال است دراين حوزه تنفس و فعاليت مي كنم، اعتقاد دارم كه ما اين فضا را نه تنها براي عموم مردم كه حتي براي مشتريان خود هم شفاف نكرده ايم. نكته مهم اين است كه اگر ما اين فضا را شفاف كنيم، مشتريان ما خواهند دانست كه ميزان پايبندي نظام بانكي ما به بانكداري با عمليات بدون ربا به چه ميزان است و با دغدغه خاطر كمتري به اين حوزه روي خواهند آورد.
در اعطاي تسهيلات هم همين عدم شفافيت هست؛ يعني مشخص نكرده ايم كدام بانك،‌ به كدام مشتري و به چه ميزاني و در چه موضوعي‌ با چه شرايطي مي تواندتسهيلات اعطا كند. اين در حالي است كه اگر ما به ازاي تسهيلات معامله واقعي انجام نشود وتسهيلات دريافتي در موضوع تعيين شده درقرارداد بين مشتري و بانك مصرف نشود اين معامله باطل و سود حاصله از آن اشكال دارد. پاشنه آشيل يك عقداسلامي است كه طرفين نسبت به تعهدي كه به همديگر دارند، عمل كنند. بانك بايد در مقابل تسهيلاتي كه مي دهد در سود و زيان آن به صورت واقعي شريك باشد و مشتري هم بايد اين تسهيلات را به همان نسبت كه تسهيلات دريافت كرده، هزينه كند. مشتري حق ندارد كه تسهيلاتي را براي هزينه درتوسعه بخش كشاورزي دريافت كند و آن را در راه ساخت و ساز و مسكن هزينه كند.
از نگاه من بانك ها در خصوص بيان احكام عمليات بانكداري بدون ربا و عقوداسلامي براي مشتري مسئوليت دارد. در حالي كه در كميسيون هاي فقهي بانك ها با حضورصاحب نظران و اساتيد حوزه، شرايط عقود اسلامي تعريف مي شود. ‌پسنديده ولازم است كه اين قوانين به اطلاع عموم مردم و بخصوص مشتريان بانك ها برسد كه در چنين كاربزرگ و ارزشمندي كه انجام آن هم ضرورت دارد، ‌نقش روابط عمومي ها خيلي مهم و تاثير گذار است و بايد بتواند به عنوان نماينده مردم درسازمان خود و نماينده بانك دربين مشتريان نقش خود را به خوبي ايفا كند. اصلا اگر لازم باشد نظام بانكي بايد يك سري آموزش هايي را در اين خصوص براي مشتريان خود ارائه كند و آنان را نسبت به مفاد اين قوانين و مقررات و حقوق متقابل بانك ومشتري آگاه نمايد. مفاد عقدي كه بين مشتري وبانك برقرارمي شود بايد دقيقا براي طرفين روشن باشد و در خيلي از موارد اين موضوعات نياز به آموزش و ارتباطات رو در رو و نزديك دارد.

از بحث تسهيلات و حق و حقوق مشتريان يادكرديد،‌اين هم موضوعي است كه زياد مورد مناقشه و سئوال است. لطفادر اين خصوص هم بيشتر توضيح دهيد.
ببينيد، بانك اساسا بايد به عنوان مشاوري امين به كمك سپرده گذاران خرد خود هم بيايد و كمك كند تا كساني كه با سرمايه كمتر و محدود تري در يك بانك سرمايه گذاري مي كنند، بتوانند از اين سرمايه گذاري خود سود ببرند و به دليل عدم آگاهي و اشراف برقوانين و مقررات بانكي سرمايه آنان دچارمشكل نشود و دراين زمينه هم روابط عمومي ها مي توانند نقش آفرين و موثر باشند. وقتي كه همه اين شرايط بين بانك و مشتري و سپرده گذار و اصحاب رسانه روشن و شفاف باشد،‌به توسعه اعتبار و اعتماد و افزايش وجهه مثبت بانك ها و موسسات مالي و پولي كمك خواهد كرد.
اما اگر اين اتفاق نيفتد معمولا شرايطي پيش مي آيد كه گاه ما در جامعه با آن مواجهيم و متاسفانه اعتماد لازم يه شبكه وسيستم بانكي وجود ندارد و اگر هم باشد آن طور كه شايسته و لازم است نيست. از سويي ديگرنظام بانكي كشور درپويايي نظام اقتصادي كشور بسيار نقش آفرين است و در شرايط سخت اقتصادي كه كشور ما در آن قرار دارد خيلي مهم است كه شرايطي فراهم شود تا سلامت و رواني عمليات بانكي برقرار و تسهيل شود تا سرمايه هاي كشور بتواند در مسير برقراري اقتصاد مقاومتي در مسير بهتر و موثر تري به كارگرفته شود و هم مردم و هم سيستم بانكي و نظام افتصادي بتوانند در يك تعامل دو سويه سرمايه هاي موجود در كشور را در مسير پويايي اقتصاد و خروج ا زچرخه دلالي و و اسطه بازي به كار گيرند و اقتصاد را از بيماري هايي كه هر چند گاه يك بار دامنگير آن مي شود نجات بخشند.
يعني اگر در همه تعاملاتي كه در بانك صورت مي گيرد و شامل مردم،‌بانك ها،‌تسهيلات گيرندگان و سپرده گذاران مي شود،‌ روابط عمومي هم حضور داشته باشد ونقش آفريني كند، اتفاقات خوبي دراين زمينه صورت مي گيرد. البته در اين ميان نقش رسانه ها هم بسيار مهم و حياتي است و رسانه ها هم براي حضور و نقش آفريني نياز به هماهنگي و ايجاد زمينه مناسب با حضور روابط عمومي ها دارند و بايد به اين موضوع مهم هم توجه شود.

اگر دراين زمينه هاي ارتباطي كه بدان اشاره كرديد ضعفي وجود داشته باشد،‌ چه تبعاتي براي بانك در پي خواهد داشت؟
ادامه صحبتم در همين خصوص بود. اگر ما نتوانيم در اظلاع رساني و تعامل با مشتري به درستي نقش آفريني كنيم ـ كما اين كه تا كنون به طرز شايسته اي نتوانسته ايم اين كار را انجام دهيم ـ سيستم بانكي آسيب پذير خواهد شد و نخواهد توانست در مقابل هجمه هايي كه گاه ناروا هم نسبت بدان صورت مي گيرد، از خود دفاع كند. اين نكته را هم درنظربگيريم دراين شرايط سخت اقتصادي كه بازارسرمايه واقعي هم وجود ندارد، بانك ها نقش خيلي مهم و حياتي در تداوم حيات اقتصادي كشور دارند و بايد مورد حمايت قرارگيرند كه اين حمايت در گرو همان شفافيت و آگاهي بخشي به مشتري و جلب نظر اوست تا آن اعتبار و اعتماد به دست آيد و بانك بتواند با كسب اعتبارلازم و داشتن شهرت در بين مشتريان نقش خود را به خوبي ايفا كند.

شما در صحبت هايتان به خدمات و كارهايي هم كه در نظام و شبكه بانكي كشور شده است اشاراتي داشتيد و قطعا منصفانه نخواهد بود كه تنها ا زضعف ها و مشكلات بگوييم و حتما هم در اين شرايط سخت اقتصادي بانك ها خدمات زيادي به اقتصاد كشور كرده اند،‌در اين زمينه هم صحبت كنيد.
بله عرض مي كنم! متاسفانه دراين سال ها سوء استفاده هايي هم صورت گرفته است و مشتريان و مردم خوب ما از اين ناحيه گلايه مند شده اند، ‌اما بايد اين را بدانيم نسبت اين تخلفات به حجم عظيم كارهايي كه در نظام بانكي كشور صورت گرفته است، خيلي پايين بوده و شايد لازم باشد كه روابط عمومي ها در تعمل بارسانه ها و با همكاري آنان گام هاي بزرگ برداشته شده و اين زمينه را براي مشتريان و مخاطبان روشن و شفاف كنند. من اطمينان دارم در تعاملي كه بين روابط عمومي ها، اصحاب رسانه و مسئولان قانون گذار در نظام بانكي مي تواند شكل بگيرد، ‌بسياري ا زمسائل و مشكلات پيش رو مرتفع خواهد شد و ما به سوي آينده اي بهتر و روشن تر گام برخواهيم داشت. صحبت من اين است كه نظام بانكي نقشي بي بديل در سيستم اقتصادي كشور داشته و دارد و تا كنون هم اين نقش را به خوبي ايفا كرده است اما بايد تلاش كنيم تا مردم و مشتريان ما هم در جريان اين اقدامات ارزنده قرارگيرند و با اعتماد و اعتباري كه ا زاين رهگذرحاصل خواهد شد و نقشي كه روابط عمومي ها در اين ميان ايفا خواهند كرد، ‌روزهاي بهتري را براي كشور عزيزمان ايران رقم بزنيم.

و اگر موافقيد سخن پاياني شما در مورد همايشي باشد كه انشالله درروزهاي پاياني مردادماه با عنوان همايش نقش روابط عمومي در صنعت بانكداري برگزار خواهد شد.
لازم است درهمين جا به دست اندركاران برگزاري ا ين همايش كه همكاران خوب ما در حوزه روابط عمومي، ‌رسانه و بانك ها هستند خسته نباشيد و خداقوت بگويم. ما اساسا در برگزاري همايشي مانند همايش نقش روابط عمومي ها در صنعت بانكداري به دنبال همين مسائل هستيم كه روابط عمومي ها بتوانند به نقش حرفه اي و موثر خود در اين حوزه نزديك شوند. تا در فرصتي يك روزه در كنار هم بنشينيم و در مورد اين مسائل و موضوعاتي كه در اين زمينه وجود دارد با يكديگر به گفت و گو و تبادل نظر بپردازيم و راه را براي بهتر و موثر تر عمل كردن در اين زمينه بگشاييم.
همچنين تبادل تجربيات مختلف در بانك هاي كشور و بهره گيري از تجارب و اقدامات ارزنده اي كه توانسته است دراين زمينه موثر واقع شود از ديگر دستاوردهاي چنين همايشي خواهد بود تا ما بتوانيم با بهره گيري از تجربيات همكاران خود در شبكه بانكي گام هاي موثرتري دراين خصوص برداريم. گام ها و اقداماتي كه به ضرورت آن ها در طول اين گفت و گو اشاره شد و راه چاره آن هم استفاده از خردجمعي است كه اميدواريم به شايستگي در اين همايش اتفاق بيفتد.
 

منبع مرجع:  شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)