شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- سمانه بامشاد- شبكه هاي اجتماعي با ورود اپليكيشن هاي موبايل مدت زماني است كه مناسبات و تعاملات اجتماعي افراد را بيش از بيش تحت تاثير قرارداده اند. از اين رو به سراغ دكتر حميد ضياييپرور از محققين علوم ارتباطات اجتماعي و رييس مركز روابط عمومي واطلاع رساني سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري كشور رفتيم و با ايشان در اينباره به گفتوگو نشستيم.
پيشينه شبكه هاي اجتماعي به كي و كدام بستروزمينه هاي اجتماعي و ارتباطي برمي گردد ؟
شبكه هاي اجتماعي مجازي ادامه وب هستند. در سال 1990 وب بوجود آمد و بعد ازآن در سال 2000 وبلاگها پا به عرصه گذاشتند. با بروزعواملي چون تعاملي بودن و مشاركت پذيري افراد در توليد محتوا، به مرور و با توسعه دامنه ارتباطات و دايره اطلاعات ديگر وب استاتيك و يك سويه تلقي نمي شد و با ظهور سايتهايي چون فيس بوك و لينكد اين، وب به اشتراك اين فضاها درآمد.
امروزه آنچه كه از آن به عنوان شبكههاي اجتماعي ياد ميكنيم اپليكيشن هاي موبايلي هستند كه امكان گروه سازي و مشترك سازي علايق بين افراد را به همراه دارند. به عبارت ديگر شبكههاي اجتماعي مجازي، تداوم شبكه هاي اجتماعي واقعي هستند كه شامل دوستان، دانشجويان ،خيرين، هياتهاي مذهبي و گروههاي صنفي هستند و بربستر شبكه هاي اجتماعي واقعي بوجود آمدنده اند.
بنابراين پديده جديد شبكه هاي اجتماعي مجازي كه بر بستر شبكه هاي اجتماعي واقعي شكل گرفتهاند، خود بسترساز ايجاد گروههايي شدهاند كه عمر آنها از چند روز تا چند وقت درنوسان است.
در گذشته وجود شبكههاي واقعي چون سنديكاها ماهها وسالها ودهه ها ادامه پيدا ميكرد در حالي كه عمر شبكههاي اجتماعي كوتاه، سريع و فوري است. اين شبكه ها در جريان وقايع اجتماعي به سرعت شكل گرفته و سريع عمل ميكنند و ميتوانند فضاي اجتماعي را به واكنش واداركنند. بنابراين هر قدر جامعه اي زيرساختهاي اينترنتي اش گسترده تر باشد و ضريب نفوذ اينترنت در آن بيشترباشد، امكان شكل گيري شبكه هاي مجازي بيشتر و تاثيرگذاري شبكه هاي اجتماعي بيشتر و شديدتر است.
كاركردهاي اين نوع از شبكه هاي اجتماعي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به موضوع مهمي اشاره كرديد در برنامه ريزي هاي اجتماعي و فرهنگي اين شبكه ها ابزارهايي دولبه هستند وظرفيت هاي چندگانه اي دا رند. اگر يك سويه نگاه كنيم حتما راه را به خطا رفتهايم. به طورمعمول از اين فناوري براي توسعه مناسبات اجتماعي، آموزش، ايجاد گفتمان هاي فرهنگي، اصلاح رفتارهاي فردي، كسب و كارواطلاع رساني، نقد اجتماعي، تفريح و سرگرمي، اشتراك گذاري اطلاعات، بروز خلاقيت و استعدادهاي جوانها استفاده ميشود.
اما استفاده هاي نامناسب از اين فضاها ميتواند انتشار اطلاعات نامناسب، كلاهبرداري، شايعه پراكني، توهين، افترا، تهمت، جنايت، تخلف، رشوه گيري را شامل شود.
اصولافناوري درذات خود مشكلي ندارد. شبكههاي اجتماعي مجازي به عنوان نوعي فناوري تلقي شده و بسته به نوع استفاده ازآن تاثيرات و پيامدهاي مثبت يا منفي آن مورد بررسي قرار ميگيرد.
روند اثر بخشي شبكه هاي اجتماعي درجامعه ماچگونه است ؟
اين مساله به سواد ديجيتالي وسوادرسانه اي مردم بستگي دارد. طبيعتا اگر در اين باره اطلاعات مثبتي نداشته باشند به سمت جنبه هاي منفي كشيده ميشوند.
بنابران بالا بردن سواد رسانه اي شهروندان، مانند ايجاد شبكه هاي بومي و بالا بردن ضريب امنيتي استفاده ازاين ابزارها، آسيبها را كاهش ميدهد. جوامع درحال توسعه با ورود فناوري ها دوره هاي مختلفي را تجربه مي كنند:
اول- دوره ورود وگذار: اين دوره توام با شگفتي، افراط، تفريط و ريسك بالا است.
دوم- دوره تثبيت: در اين دوره افراد ياد ميگيرند كه چگونه استفاده درست و مناسبي از اين رسانهها داشته باشند.
سوم-دوره كسب وكار: در اين دوره ازشبكه هاي اجتماعي به عنوان بستري براي تسهيل فعاليت هاي اقتصادي وكسب و كاراستفاده ميشود.
در حال حاضربسياري ازكشورها در دوره سوم هستند كه البته آسيبهايي را نيز دچار ميشوند.
اپليكيشن ها وشبكه هاي اجتماعي موبايلي چقدر درزندگي ما تاثير گذار هستند؟
تاثير گذاري اين اپليكيشن رادر مناسبات اجتماعي همچون به خاكسپاري (مرحوم مرتضي پاشايي) و يا اتفاقي كه براي كارمند زن يك هتل در كردستان افتاد به و ضوح ديديم كه داراي چه ضريب نفوذ بالايي هستند. اين گونه اخبارو اطلاعات بر افكارعمومي تاثير گذرا ست و به نوعي يك جريان سازي فرهنگي، اجتماعي را شگل مي دهد كه كمتر كسي توان مقابله با آن را دارد.
جامعه شناسان ماهنوز به شكل قابل قبول به اين موضوع ورود پيدا نكردهاند در حالي كه در چين كمپين هايي براي اين موضوع داريم. اما در ايران آن را به رسميت نميشناسيم.
اثر بخشي شبكه هاي اجتماعي بر روي جوانان چقدر است ؟
با توجه به پژوهش هاي مختلفي كه روي جوانان انجام شده است. در ايران بيشترين كاربران اين شبكه ها يعني بين 10 تا 22 درصد آنها را جوانان تشكيل مي دهند. در حالي كه در امريكا كاربران فيس بوك افراد 45 سال به بالا هستند كه اين شبكه هاي اجتماعي را براي برون رفت از انزواي اجتماعي استفاده ميكنند. در حالي كه د رايران جوانان از آن بيشتر استفاده ميكنند. البته اين تحقيقات محدود بوده و تحقيقات جامعي وجود ندارد.
بر اساس تحقيقي كه من در مجله رسانه به چاپ رساندم ضريب نفوذ كاربران براي استفاده از شبكه هاي اجتماعي در ايران 87در صد است. البته اين موضوع درزمان استفاده از يكي از شبكه هاي اجتماعي چون فيسبوك و توييتر بوده است. الان با ورود اپليكيشن هاي موبايل اين آمار بالاتر نيز ميرود.
نهادهاي آموزشي ومتوليان فناوري در زمينه استفاده مناسب از شبكه هاي اجتماعي چه نقشي دارند؟
متوليان فناوري و نهادهاي آموزشي نقش حياتي و حساسي را درتوسعه اين رسانه دارند، آنها بايد به اين ضرو رت پي ببرند كه فناوري در مجموع تاثير مثبتي درتوسعه جامعه دارد. نبايد ازتوسعه آنهاجلوگيري شود. مسدود سازي مانع ازرشد اين شبكه ها نشده است.در مدت 6 تا 7 سالي كه از عمر از اين شبكه ها در ايران ميگذرد نه تنها از ميزان كاربرانش كاسته نشده بلكه سال به سال ارتقا يافته است. چون شهرو ندان نيازهاي خود را درون اين شبكه يافته اند. بنابر اين به طرق و روش هاي مختلفي موانع را پشت سر گذاشته و موفق به استفاده ازاين شبكه ها شده اند.
كشور ما در زمينه توليد محتوا براي اين فضا در چه مو قعيتي است و چقدر مي تواند تاثير گذار باشد ؟
بحث توليد محتوا ازاساسي ترين موضوعات است. اين فناوري ها يك پلت فرم و سكوي براي فناوري اطلاعات هستند، چيزي كه بربستر اين سكوها انتشار پيدا ميكند محتواي آموزشي، فرهنگي، مذهبي، تجاري است. به نظر ميرسد كشور ما در اين حوزه داراي ضعف هاي بنيادي است.
ما ياد نگرفته ايم كه اصولا محتوا توليد كنيم، حجم فضاي موجود در كل وب به فارسي شايديك هزارم وب جهاني است. علي رغم اينكه در اين زمينه داراي گنجينه هاي غني ادبي و هنري هستيم. ولي در توليد محتوا و باز پروري و فراوري اين محتوا به فرمت هاي قابل درك براي مخاطب امروزي ضعيف عمل كردهايم.
من گنجينه هاي محتوايي را به مخازن نفت تشبيه ميكنم كه داراي انبوهي از مخازن زيرزميني هستيم كه كشف شان كردهايم ، ميدانيم حجم آنها چقدر است ولي تكنولوژي استخراج و فرآوري آنها را نداريم.مثلا
يكي از ضعف هاي ما در زمينه توليدبازيهاي رايانه اي به عنوان يكي از جنبه هاي نوين ارتباطي است. انبوه كتابهاي طنزو ادبي را ما به فارسي داريم و ميتوانيم در اختيار افراد قراردهيم ولي تنها به شكل چاپي از اين كتابها استفاده ميكنيم.
از سوي ديگر سياستگذاران ارتباطي ما اكنون خط مشي خود را برمبناي ديدگاه سلبي قرار داده اند و به سياست هاي ايجابي فكر نمي كنند. زيرا سياستهاي سلبي آسانتر از سياست هاي ايجابي است. كار ايجابي و تو ليد محتوا كارسختي است و تخصص و مهارت و نيز حوصله و استمرار ميطلبد، ولي ما معمولا به دنبال نتايح زودرس و شتابزده هستيم كه به جايي هم نميرسيم.