شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : روابط عمومي اثرگذار
چهارشنبه، 20 خرداد 1394 - 09:33 کد خبر:17253
عصر ارتباطات و اطلاعات عبارتي است كه همواره در تمامي نوشته‌ها و يادداشت‌هاي مدعيان- دوستداران و طرفدران- روابط عمومي به چشم مي‌خورد. اما آيا تا به حال سؤال كرده‌ايم كه روابط عمومي به اصطلاح مدرن شده در عصر ارتباطات و اطلاعات چه تأثيري در جامعه(جامعه هدف سازمان) به ويژه در افكار عمومي و خاصه‌تر مخاطبان داشته است؟

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)، عصر ارتباطات و اطلاعات عبارتي است كه همواره در تمامي نوشته‌ها و يادداشت‌هاي مدعيان- دوستداران و طرفدران- روابط عمومي به چشم مي‌خورد.

اما آيا تا به حال سؤال كرده‌ايم كه روابط عمومي به اصطلاح مدرن شده در عصر ارتباطات و اطلاعات چه تأثيري در جامعه(جامعه هدف سازمان) به ويژه در افكار عمومي و خاصه‌تر مخاطبان داشته است؟

آيا اين تأثير زودگذر و آني بوده و يا ماندگار؟ و يا اينكه اين تأثير با اراده و خواست مخاطبان بوده(اقناع) يا از روي اجبار(القاء) بوده است؟

پاسخ همه اين سئوالات چيزي جزء اين نيست كه روابط عمومي در هرحال بايد وام‌دار افكار عمومي و مخاطبان باشد و لاغير چون اينها ولي‌نعمتان يك سازمان هستند.

همانطوريكه مي‌دانيم روابط عمومي در كشورمان حسب الزامات قانوني در هريك از وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها، نهادها و مؤسسات دولتي متناسب با نياز ايجاد شده و در راستاي وظايف تعيين شده بروكراتيك اقدام به فعاليت مي‌كند – البته اين خود جاي شكر دارد- اما بايد اقرار كرد كه روابط عمومي‌ها عليرغم ادعاي بي‌شمار دست‌اندركاران و متخصصان اين عرصه كه همه ساله همايش‌هاي علمي و تخصصي بين‌المللي و ملي متعددي براي انتقال آورده‌هاي جديد اين دانش و هنر به كارشناسان و پژوهندگان آن برگزار مي‌كنند، هنوز آنچنان‌كه بايد و شايد در عصر ارتباطات و اطلاعات براي خود جايگاه مناسبي دست و پا نكرده است.

درست است كه تعابير گوناگوني همچون چشم‌و‌گوش سازمان، مشاور رئيس سازمان، درب اول ورود مخاطبان سازمان، پل ارتباطي سازمان با مخاطبان و امثالهم براي آن استعمال مي‌شود اما آيا تا به حال توانسته‌ايم در پي اطلاع‌رساني -نه تبليغ صرف- به افكار عمومي و مخاطبان، بازخوردي صادقانه و واقعي از آنان داشته باشيم؟ و به نوعي اطلاع‌يابي كنيم؟

به نظر بنده نه تنها اين كار را به نحو مطلوب و علمي انجام نداده‌ايم بلكه هيچ انگيزه‌اي براي انجام آن نداشته‌ايم. چون باور قلبي كه مظهر تبلور واقعي يك اراده و خواسته است را به روابط عمومي و رسالت اطلاع‌يابي آن نداريم.

ديدگاه و نقطه نظر هيچ كسي را جزء رئيس سازمان قبول نداريم و آن را تضميني براي بقاء خودمان مي‌دانيم.

شايد همه اين كم‌كاري‌ها و كوتاهي‌ها نشأت گرفته از انگيزه مسئولان و متخصصان روابط عمومي باشد كه به نوعي خود را وام‌دار حاكم سازمان مي‌دانند و صرفاً تلاش مي‌كنند رضايت آنان را جلب كرده تا هميشه جاي مناسبي در اتوبوس و يا قطار مخصوص حزب و يا گروه داشته باشند.

آيا اين تفكر مجالي مي‌دهد كه روابط عمومي به عبارتي هنرهشتم بتواند در جامعه تأثيرگذار باشد.

بنده پس از سال‌ها تحصيل، تجربه و تدريس متأسفانه روز به روز شاهد افول اين هنر هستم و هر روز غصه مي‌خورم كه چرا بايد روابط عمومي‌ها روز به روز به ورطه‌ سقوط منيّت سازماني هدايت شده و از رسالت غائي خود كه همان توجه به افكار عمومي و تنوير آنان است دور مي‌شوند.

بررسي تعاريف متعدد روابط عمومي از منظر انديشمندان و صاحب‌نظران اين عرصه بيانگر اين است كه همه آنها بر صداقت و راستگوئي روابط عمومي تأكيد دارند و آن را مدافع حقوق مخاطبان مي‌دانند و بس.

حال‌چه بايد كرد؟ آيا بايد به همين منوال راه را طي كرد؟ به نظر مي‌رسد پايان اين راه چيزي جزء بي‌اعتمادي جامعه نسبت به روابط عمومي نيست. چاره اين است كه روابط عمومي‌ها بايد يك دگرديسي در خود ايجاد كرده و به دور از هرگونه گرايش حزبي و گروهي با ايجاد رابطه صميمي و تفاهمي به فكر مخاطب و افكار عمومي بصورت موازي باشند.

زيرا در عصر حاضر عليرغم انفجار اطلاعات و نبود سواد رسانه‌اي كافي در مخاطبان، تنها كساني قادر به ادامه حيات و رقابت خواهند بود كه بتوانند در اين عرصه، صداقت را پيشه كرده و در كنار منافع سازماني به منافع مخاطب و افكارعمومي به صورت موازي نيز توجه جدي داشته باشند.

زيرا اين عصر، عصر ارتباطات دوسويه همسنگ است و اگر به مخاطب و خواسته‌هاي وي توجه كنيم به راحتي از جريان بازي خارج خواهيم شد.

اين عصر، عصر شفاف‌سازي عملكرد و رفتارهاست و ديگر نمي‌توان مخاطب را جاهل فرض كرد و رفتار تساهلي داشت.

اطلاع‌رساني شفاف و صحيح از واقعيت‌ها اعم از موفقيت‌ها و يا احياناً شكست‌هاي سازمان است كه همواره در افزايش اعتماد مخاطبان نسبت به سازمان مؤثر مي‌باشد.

اما اگر فقط پيشرفت‌ها و موفقيت‌هاي سازمان برجسته شود مخاطب به خوبي متوجه مي‌شود كه صداقت و درستي دركار نيست و كم كم اعتماد او نسبت به سازمان سلب مي‌شود.

پس روابط عمومي‌ بايد با واقع‌نگري تمام و به دور از هرگونه محافظه‌كاري تلاش‌ كند بر افكار عمومي تأثيرگذار شده و آينده سازمان را براي بقاء و رقابت با ديگران تضمين كند.

درپايان ضمن تبريك 27 ارديبهشت سالروز ارتباطات و روابط عمومي به دست‌اندركاران و فعالان اين عرصه اميدوارم بتوانيم با فرهنگ‌سازي درست بيش از گذشته نقش تأثيرگذاري اين هنر را در جامعه تبلور سازيم.

 

علي ميرزائي‌پور، رئيس گروه تبليغات و افكارسنجي روابط عمومي پست بانك ايران

 

منبع: شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)