شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- ميگويند «روابط عمومي» هسته يك سازمان است. هستهاي كه كليد همه امور تقريباً در دست آن است و در واقع مثل پلي ميان مردم و سازمان عمل ميكند. اين نكته را هم مكرراً تجربه كردهايم كه كمتر پيش ميآيد مدير روابط عمومي با ترك مديرعامل آن سازمان، دستخوش تغيير نشود!انگار اين دو به هم گره خوردهاند وآمدن و رفتنشان با هم عجين شده است. اما براستي چه تعداد از مديران روابط عمومي سازمانهاي ما تبحر لازم را در كار خود دارند؟ سؤالي كه من وشما بارها از خود پرسيدهايم و بيشتر اوقات نيز پاسخي براي آن نيافتهايم. متأسفانه واقعيت اين است كه در كشور ما خيلي پيش نميآيد كه تخصص در اين رشته حرف اول را بزند.
كم التفاتي به هنر روابط عمومي نكتهاي است كه دكتر احمد يحيايي ايلهاي، استاد ارتباطات به آن اشاره ميكند و ميگويد: به طور كلي علوم انساني در ايران خيلي جدي گرفته نميشود و به روابط عمومي كه بخشي از علوم انساني است، نگاه جدي و عالمانهاي نداريم. در حالي كه در كشورهاي پيشرفته، هزينههاي تحقيقاتي مربوط به موضوع ارتباطات فوقالعاده بالاست؛ چرا كه تأثيرات زيادي دارد.
او بر اين باور است كه روابط عمومي بايد صداي مردم را بشنود و آن را به مسئولان انتقال دهد نه اينكه تنها سخنگوي بيكم و كاست و فاقد اختيار سازمانها باشد.
از نگاه اين استاد دانشگاه، مديران به همان اندازه كه به نقش روابط عمومي بها ميدهند بايد به همان اندازه به خواستههاي مردم نيز اهميت دهند.
يحيايي با ابراز تأسف از اينكه در ايران فهم درستي از روابط عمومي در سطوح عالي سازمانها وجود ندارد، معتقد است: مديران روابط عمومي چون تجربه كافي ندارند و از كار اصلي كه همان مديريت ارتباطات است غافلند بنابراين برداشت درستي از مفهوم روابط عمومي ديده نميشود واين امر موجب ميشود تا جايگاه روابط عمومي متزلزل شود.
به گفته او براساس تحقيقات انجام شده 70 درصد از هزينهها در روابط عمومي صرف تبليغات ميشود در حالي كه در كشورهاي پيشرفته اين رقم به كمتر از 50 درصد ميرسد.
تعريف او از روابط عمومي يعني زبان گوياي يك سازمان. مديران سازمانها روابط عمومي را بهعنوان يك علم و تخصص قبول ندارند و آن را كار تجربي و در واقع هنر ميپندارند در حالي كه همين اشتباه مسير رفتاري مديران را تغيير ميدهد. اين در حالي است كه ارتباطات از مسيرهاي پيشرفتهاي محسوب ميشود كه بايد به آن توجه كرد.
يحيايي درباره اينكه چرا تاكنون با گذشت سالها جايگاه روابط عمومي بدرستي تثبيت نشده اينگونه نظر ميدهد كه بزرگترين دليل آن انتخاب ناشايست مديران روابط عمومي است. يك انتخاب خوب شايستگي مدير ارشد را در درجه اول و اعتقاد داشتن به مردم را در درجه دوم نشان ميدهد.
او در پاسخ به اينكه چقدر مديران به انتخاب مدير روابط عمومي حساس هستند وانگار هيچ حساسيتي در اين زمينه وجود ندارد اينگونه واكنش نشان ميدهد كه«حساسيت هست اما اين حساسيت، بيشتر سياسي است نه علمي. متأسفانه برخي ازمديران سازمانها به روابط عمومي با رويكرد كاملاً سياسي نگاه ميكنند و از اين غافلند كه در اين رشته تخصص است كه حرف اول را ميزند و به كمك سازمانها ميآيد نه سياست. آنها تنها به نفع خود ميانديشند وخط مشي خود را دنبال ميكنند. اين اتفاق با شيب بسيار تندي در بسياري از دواير و ادارات در حركت است.
و اما اينكه تعامل روابط عمومي با مردم و رسانه چقدر است؟ اين استاد دانشگاه معتقد است كه رسانه ميتواند بهعنوان يك كانال مهم براي ارتباط گرفتن با مردم تلقي شود اما امروزه كمتر ديده ميشود كه مردم اطلاعات خود را در اختيار سازمانها قرار دهند و اين ضعف روابط عمومي تلقي ميشود. يعني ما شاهد جرياني يك سويه هستيم كه ميتوان از آن بهعنوان يك بحران ياد كرد. اين در حالي است كه در سازمانهاي بزرگ دنيا اينگونه نيست. در آنجا برخلاف كشور ما، شنيدن حرف مردم برهر چيزي تقدم دارد. چراكه معتقدند شنيدن صداي مردم سودمند است و اگر اينگونه عمل نكنند چه بسا مشتري و مخاطب خود را از دست ميدهند.
او ويژگي يك روابط عمومي ايدهآل را تلاش براي حفظ و رعايت منافع مردم ميداند، چون از نظر او هيچ چيزي مهمتر از مردم و توجه به آن نيست وبايد روابط عمومي بيشترمسائل بيرون از سازمان را رصد كند تا درون سازمان.
اين استاد دانشگاه نقش همايشهايي را كه درباره روابط عمومي برگزار ميشود بيتأثير نميداند چون معتقد است كه اگر اين گونه همايشها هم نبود معلوم نبود چه اتفاقي ميافتاد. به نظر او همايشها كاركردهاي خاص خود را دارند كه بايد از آنها استفاده كرد. قرار نيست برگزاري يك همايش كه 70 درصد شركتكنندگان آن را كارشناسان روابط عمومي تشكيل ميدهد نه مدير، تحولات بنيادي در دنياي روابط عمومي ايجاد كند ولي بايد از محتواي آن استفاده بهينه كرد.
به گفته او، امروزه مشاور حرفهاي و علمي در روابط عموميها ديده نميشود حتي يك درصد؛ و اين يك فاجعه است. گلهمندي او از اين است كه علم اين كار وجود دارد ولي از آن استفاده نميشود. حتي متوليان آن آموزش هم نميبينند.
سيد شهاب سيد محسني عضو هيأت مديره انجمن متخصصان روابط عمومي و مدرس دانشگاه نيز كه در بسياري از موارد با يحيايي هم نظر است به مغفول ماندن جايگاه روابط عمومي در كشور معتقد است و ميگويد: در بسياري از كشورها از روابط عمومي بهعنوان مديريت ارتباطات بين سازمانها و مردم براي از افزايش شهرت سازماني استفاده ميكنند. چراكه روابط عمومي علمي است كه رابطه سازمان، رسانه و مردم را مديريت ميكند و زماني كه اين ارتباط برقرار شد جامعه تبديل به يك جامعه شفاف كه داراي اطلاعات روان است ميشود و در نهايت موجب توسعه ملي كشور ميشود.
او روابط عمومي را در دو محور كليدي اطلاعرساني و اطلاعيابي تعريف ميكند كه اگر اين دو در كنار هم قرار گيرند فرآيندي را ايجاد ميكنند كه در تثبيت جايگاه روابط عمومي مؤثراست. يعني با استفاده از اين دو محور است كه انتظارات مردم به مديران انتقال مييابد و موجب ميشود تا مديران روشهايي را به كار ببندند كه رضايت مردم در آن فراهم شود. از طرفي روابط عمومي با استفاده از تكنيكهايي كه در ارتباط با رسانهها دارد به دنبال اين است كه سازمان را معرفي كند و در نهايت انتقال دهنده ديدگاه مردم نسبت به آن سازمان هم باشد.
سيد محسني با اشاره به اينكه روابط عمومي در دنيا پيشينهاي بيش از 100 سال و در ايران نيز سابقهاي حداقل 60 ساله دارد، ميافزايد: با وجود اين سالها، هنوز روابط عمومي يك واحد تبليغاتي و مراسمگرا تصور ميشود در حالي كه در دنيا از روابط عمومي نوين، بهعنوان روابط عمومي تحليل گري كه نقش اتاق فكر را دارد ياد ميكنند.
او يكي از مشكلات روابط عمومي در ايران را نداشتن نگرش علمي به اين حرفه ميداند كه هنوز از سوي بسياري از مديران روابط عمومي به عنوان يك شغل كارشناسي و مديريتي نگاه نميشود و تا زماني كه اين نوع نگاه بهبود پيدا نكند اوضاع به همين شكل موجود ميماند.
به باور اين مدرس دانشگاه، بايد عملكرد و جايگاه روابط عمومي بازتعريف شود چراكه نياز است تا بهصورت تخصصي و حرفهاي باز تعريف و به آن پرداخته شود. از طرفي لازم است تا در اين حرفه مديران حرفهاي و متخصص ورود پيدا كنند، چون امروزه شاهد هستيم كه افراد غيرمتخصص و غيرحرفهاي در مسند روابط عمومي هستند كه اين آسيب بزرگي است كه در دولتهاي مختلف بوده و هست. از اين رو نياز است تا مسئولان دستگاهها با دقت و وسواس بيشتري مديران روابط عمومي را انتخاب كنند.
از نظر او يك روابط عمومي ايدهآل يك روابط عمومي تخصصي، هوشمند و به روز از نظر تكنولوژي است. يك روابط عمومي كارآمد بايد از هر هنر براي پيشبرد اهداف سازمان استفاده كند. علاوه برآن بايد به دنبال شيوههاي نوين براي ارتباط با مخاطبين باشد و از ظرفيت رسانهها استفاده كند تا به نتيجه برسد.
سيد محسني براين موضوع تأكيد ميكند كه بايد همه متوليان روابط عمومي در كشور در ساماندهي و برنامهريزي براي روابط عمومي پاي كار بيايند تا كمك كنند وضعيت موجود به وضعيت مطلوب برسد. چراكه به گفته او، به نظر ميرسد اين رشته هنوز يك قانون جامع يا نظام مشخصي ندارد و اگر بخواهيم به افق روابط عمومي مطلوب برسيم بايد به جذب نيروهاي انساني آن توجه كنيم تا انتخاب براساس شايسته سالاري باشد نه چيز ديگر.
اين مدرس دانشگاه درباره اينكه برگزاري همايشها چه تأثيري ميتواند در بهبود جايگاه روابط عمومي داشته باشد ميگويد: در اين سالها كه همايشها به همت انجمنهاي خصوصي برگزار شده است نميتوان گفت كه برگزاري آنها بيتأثير يا خالي از اشكال بوده.
ما در 15 سال گذشته تنها 10 جلد كتاب در اين زمينه داشتيم ولي امروز بيش از 500 عنوان كتاب در اين باره وجود دارد و اين نشان ميدهد كه برگزاري همايشها موجب شده است تا ادبيات روابط عمومي تقويت شود. البته بايد گفت كه گاهي اين همايشها موجب رشد تئوري و نظري اين حرفه شده ولي متأسفانه مطالب ارائه شده در همايشها پيادهسازي نشده است. شايد يكي از دلايل آن تخصصي نبودن كارشناسان اين رشته باشد. از طرفي ما درارتباط با اين موضوع، كارگاه آموزشي كمي داير كردهايم و به ندرت از مشاوران تخصصي استفاده كردهايم كه همه اين عوامل ميتواند در اين زمينه تأثيرگذار باشد.
او از روابط عمومي بهعنوان «هنر هشتم» ياد ميكند و معتقد است كه روابط عمومي ميتواند حتي از بحرانها جلوگيري كند و در واقع نقش يك سنسور را در سازمان دارد. ظرفيتهاي موجود در اين حوزه بايد حائز اهميت بوده وتوجه به اين نكته كه سال گذشته حرفه روابط عمومي يكي از 5 شغل پر استرس شناخته شده است لازم است.
منبع: رورنامه ايران