شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : فراموش كرديم كه هدف روابط عمومي چيست؟
شنبه، 26 اردیبهشت 1394 - 13:10 کد خبر:16742
با تكامل اجتماعي و ترقي در افكار و پيدايش فضاهاي مناسب تر، روابط عمومي به ماهيت و كاركردهاي واقعي اش نزديك تر مي شود. روابط عمومي واقعي و اخلاقيات تفكيك ناپذيرند. در حرفه روابط عمومي، هنر، دانش و مهارت در كنار اخلاق معنا مي يابد و مهم تراز همه اينكه هميشه به خاطر داشته باشيم روابط عمومي كار عاشقانه است. روابط عمومي عشق است.

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199


شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- استاد كاظم متولي در سال 1317 در يزد و در يك خانواده متوسط شهري متولد شد. او پس از طي دوران كودكستان و دبستان در زادگاه خود، تحصيلات متوسطه را در رشته ادبي در تهران به پايان برد. بعد از سپري كردن خدمت سربازي در وزارت كشور استخدام شد، وي كه از نوجواني به مطالعات اجتماعي و مطبوعات علاقه داشت به سال 1346 در اولين آزمون ورودي «موسسه عالي مطبوعات و روابط عمومي» كه بعدا به «دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي» تغيير نام يافت و اينك دانشكده علوم ارتباطات علامه طباطبايي خوانده مي شود در رشته روابط عمومي پذيرفته شد و اين رشته كارشناسي تازه تاسيس دانشگاهي را در سال 1350 در رديف اولين فارغ التحصيلان دانشكده به پايان برد.

 

تاسيس اين مركز عالي نظري و علمي دانشگاهي نقطه عطفي در تاريخ آموزشي رشته هاي ارتباطي در كشور به شمار مي رود و اولين دوره آن نيز به برخورداري از تعاليم اساتيد نامور و برجسته آن زمان مشهور است.

 

كاظم متولي كه بهره مند از تجربيات شغلي در امور اجتماعي و دفتر روابط عمومي وزارت كشور بود پس از فراغت از تحصيلات دانشگاهي چون هنوز شاخه هاي كارشناسي ارشد و دكترا به شيوه كنوني تاسيس نشده بود به مطالعات تكميلي و آزاد از منابع خارجي و داخلي مباحث ارتباطي به ويژه دانش و هنر روابط عمومي در جهان و ايران پرداخت. او در دهه 70 همراه با دوستاني شاغل در دفاتر روابط عمومي سازمان ها به تاسيس و توسعه انجمن روابط عمومي و سپس انجمن متخصصان روابط عمومي اهتمام ورزيد. اين استاد پيشكسوت در دهه هاي 70 و 80 شمسي سال هايي را به امر تدريس دروس نظري و عملي روابط عمومي در دانشگاه آزاد اسلامي و نيز دانشكده علوم ارتباطات علامه طباطبايي تهران اشتغال داشت و همچنين با ارائه مقالات و سخنراني هاي بديع و كاربردي در بسياري از سمينارها و همايش هاي ذيربط فعالانه شركت نمود.حاصل يك عمر تحصيل و تجربه استاد كاظم متولي نگارش و چاپ بيش از يكصد مقاله در مباحث مختلف ارتباطات و روابط عمومي در نشريات تخصصي و عمومي و نيز نشر كتاب ارزشمند با عنوان:
1- روابط عمومي و تبليغات
2- كاركردهاي روابط عمومي


3- افكار عمومي و شيوه هاي اقناع مي باشد كه در نزد صاحب نظران و كارشناسان فهيم ارتباطات به عنوان منابعي ماندگار پرفايده مشهور است. از ويژگي هاي آثار استاد كاظم متولي ارائه نكات بديع و نظريه پردازي هاي جديد سازگار با فرهنگ ايراني است. گفت و گو با اين پيشكسوت روابط عمومي از نظر مي گذرد:

تاكنون تعاريف متعددي از روابط عمومي شده است. از نظر جنابعالي روابط عمومي بويژه با توجه به مختصات و مقتضيات جامعه ما چه تعريفي دارد؟
تاكنون در وجه تسميه و تعريف ((روابط عمومي)) در كتاب ها و جزوات درسي مطالب و عباراتي آمده است كه مانند هر تعريفي در هر موضوعي در برگيرنده همه مفاهيم و عناصر و عوامل ذهني و عيني آن نبوده اند. اصولا تعريف موضوعات كار ساده اي نيست بخصوص درباره مباحثي كه در حوزه علوم انساني قرار دارند. اگر شما تعريف كامل و جامعي از هنر، ادبيات، فرهنگ، فلسفه، سياست و... پيدا كرديد لابد به تعريف معتبري از ((روابط عمومي)) نيز خواهيد رسيد و اين از نقصان توانايي تشخيص و تحقيق پزوهشگران نيست بلكه نشان از اهميت و وسعت مفاهيم و فراواني ارتباطات پيچيده معارف بشري در لغات و اصطلاحات دارد. با اين همه, در تعريف موضوعات, معمول چنين است كه به هر حال عباراتي كه نزديكتر و مناسبتر به موارد مورد بحث است عنوان مي شود، در اين مقطع نيز همين شيوه ملحوظ مي گردد. از نظر من روابط عمومي عبارت است از ((ابلاغ اطلاعات واقعي موسسه به مخاطبين ذيربط و كسب نظريات آنها به منظور ايجاد حسن تفاهم)). روابط عمومي دو وظيفه اساسي دارد كه عبارتند از ارسال و دريافت پيام هاي واقعي و هدف از انجام آنها نيز وصول به آگاهي هاي متقابل است. روابط عمومي بر شانه راست بار ((اقناع)) و بر شانه چپ خود ((ترغيب)) را حمل مي كند. حوزه و حيطه عمل او احساسات و عاطفه ها و در يك كلام افكار عمومي است. روابط عمومي هم دانش است و هم هنر و چون الزاما بنابر وظيفه خود بايد پيراسته از هر گونه دغل و ناراستي باشد، لذا مسئول اداره آن ناگزير بايد دانشمند، هنرور و معتمد باشد.

 نقش روابط عمومي را درتحقق اهداف مصوب موسسات در چه حوزه ها و زمينه هايي متصور مي توان شد؟
به اعتقاد من براي روابط عمومي ها بطور عام مي توان وظايف مهم و خطيري را در نظر آورد.
1- از طريق روابط عمومي نقاط ضعف اجرايي در زمينه هاي فني، اداري و توليد و توزيع و ساير جهات مربوط آشكار مي شود.
2- دلايل وانگيزه هاي واقعي بيروني و دروني تعلل و ركود و توقف شناخته مي شود.
3- از وقوع بسياري از ناهنجاري ها و معضلات محتمل پيشگيري به عمل مي آيد.
4- وجه ديگر فعاليت هاي روابط عمومي زدودن غبار فراموشي و انزوا و گمنامي از پيكره ي موسسه و شفاف نمودن و متبلور ساختن دايمي و مستمر آن در قلمرو حيات اجتماعي، اقتصادي موجود است.

شما در مصاحبه هايي ديگري كه پيش ازاين انجام داده بوديد انتقاد سختي به واژه " مهندسي افكار عمومي" وارد كرده بوديد. افكار عمومي از نگاه شما در برگيرنده چه مولفه ها يي است؟
روابط عمومي مهندسي افكار نيست. اين اصطلاحي اشتباه است كه مغاير با روح روابط عمومي است مهندسي افكار، كاري بود كه دستگاه هاي تبليغاتي هيتلر انجام مي دادند. هجوم به افكار عمومي از مهندسي افكار انبساط مي شود، در حالي كه روابط عمومي همدلي و همراهي است. بطور كلي هر گروه و دسته و جامعه و حتي فرد براي ايجاد جاذبيت و تداوم و پيشرفت كار و هدف و جلوگيري از عقب ماندگي، ركود، ورشكستگي و انزوا به افكار عمومي مساعد و مثبت نيازمند است. افكار عمومي مجموعه اي پيچيده و بغرنج است كه در اكثر موارد حالتي تاريك روشن و مه آلود و مبهم دارد و گاه چون ماهي لغزنده است. قضاوت ذهني افراد در ساخت و ساز افكار عمومي نقش زير سازي و ابتدايي را ايفا مي كند. ابتدا با تكيه بر پيش زمينه ها و آگاهي هاي انباشته شده در اذهان خود به قضاوت مي پردازند. اين قضاوت ها با توجه به توانمندي هاي موضوع هاي مطروحه و مايع هاي ذهني ميتواند آشنا و سازگار با پيش فرض هاي قبلي يا نو و غير مترقبه باشد. در هر حال قضاوت هايي صورت مي گيرد. همراه با اين داوري احساساتي مانند تحسين، شادي، نفرت و خشم بوجود مي آيد كه مبتني بر قضاوت هايي است كه به عمل آمده، اين احساسات برآمده از قضاوت هاي قبلي گرايش هايي را توليد مي كند كه افكار عمومي ميناميم. با اين توضيحات اينك به تعريفي از افكار عمومي مي پردازيم كه گمان مي برد گوياي ماهيت آنست. افكار عمومي عبارت است از ((مجموعه گرايش هاي ذهني افراد يك واحد اجتماعي نسبت به موضوعات مطروحه)).

به نظر شما عوامل و شرايط موثر در ساخت و پرداخت افكار عمومي كدام است؟
نخست نفع شخصي است.منظور از ((نفع)) جهات مختلف مادي و معنوي آنست. دامنه سود خواهي و خودخواهي و خود بيني انسان ها به قدري گسترده است كه مي توان بطور كلي انسان را همه چيز خواه و سيري ناپذير دانست منفعت خواهي در ذات و طبيعت و غريزه ي انسان ها نهفته است و اين امر بديهي و قطعي است. نفع طلبي متنوع، ملموس و محسوس، ناپيدا و مخفي و گاه نزديك بين و گاه دوربين است و در يك كلام هزار چهره است. ميزان نفوذ در افكار عمومي بستگي دارد به ارزيابي ذهني افراد از مقدار منافعي كه با قبول يا رد پيام وارده براي خود پيش بيني مي كنند. واژه هاي نفع، سود، بهره بيشتر و بعد مادي قضايا را تداعي مي كنند و در صورتي كه ابعاد غيرمادي اما معتبري چون شهرت خواهي، مقام پرستي، مطلوب جلوه كردن احترام طلبي و موارد مشابه جايگاه محكمي در حس نفع طلبي انسان ها دارد. در اين جا بايد ناگزير به مقطعي از استثاء هاي مبحث فوق اشاره كنيم و آن مقوله هاي ايثار و گذشت هاي شگفت انگيز و غرور آفرين آرماني و عرفاني بعضي از انسان هاي ممتاز تاريخ است كه خوشبختانه نمونه هاي آن كم نيست. دوم گروه هاي سني را مي توان نام برد. شاخص سن افراد در طرز تلقي آن ها از رويداد ها يك عامل واضح است. ساختار هاي جسمي و رواني گروه كودكان، جوانان، ميانسالان و پيران متفاوت است، لذا شكل گيري افكار عمومي به اقتضاي سنين مختلف آن ها هماهنگ مي شود. پيام واحد براي گروه هاي سني مختلف تاثيرات متفاوت خواهد داشت فرضا دعوت به تماشاي يك مسابقه ي ورزشي گروه جوانان را بيشتر تحت تاثير و پذيرش قرار خواهد داد. سوم گروه هاي جنسي هستند. زنان و مردان در مقابل بسياري از اصول و مباني حيات اجتماعي واكنش هاي يكساني دارند و در نوع تلقي آن ها از مسائل زندگي تفاوت هاي آشكاري وجود ندارند. به هر حال در بعضي شيوه هاي رفتاري و زيستي آن ها تفاوت هايي غريزي و طبيعي وجود دارد، لذا سزاوار است تا در بررسي افكار عمومي عامل جنسيت نيز ملحوظ گردد. به عنوان مثال مقالات و گزارش هاي مربوط به مسائل آرايشي، يقينا توجه خانم ها را بيشتر جلب مي كند. تحصيلكرده ها، اوضاع اقليمي، اوضاع اقتصادي و چگونگي معشيت، تعلقات مذهبي و قومي و همچنين روشنفكران را مي توان در زمره اين عوامل قلمداد كرد چرا كه مسائل و حوادث و قضايايي اجتماعي كه توجه عامه را به خود جلب مي كند خصلتا داراي پيچ و خم و زير و بم و ابعاد و جهات مختلف است و اغلب مورد تفاسير و تعابير ناهمگون قرار مي گيرد. در اينجا ست كه قاعدتا داوري ها و روشنگري هاي روشنفكران در رفع ابهامات و ترديدات گروه هاي عمده اي از مردم نقش والايي را ايفا مي كند. حيطه اثر نفوذ روشنفكران در افكار عمومي گروه و دسته اي كوچك در مسائل معمولي روزمره محلي و منطقه اي است و گاه بحدي است كه آن ها را در جايگاه رهبران فكري ملت ها قرار مي دهد.

به غير از عواملي كه در ساخت افكار عمومي نقش دارند به چه مواردي ديگري مي توان پرداخت؟
حاكميت، مجموعه اي كه بنام رژيم، دولت، حكومت، نظام خوانده مي شود اجمالا حاكميت مي ناميم. بيشترين ارتباطات ذهني افراد جوامع به نوعي با جلوه ها و نمودهاي حاكميت ها برقرار مي شود. هر چقدر عملكردهاي حاكميت همسو و هماهنگ با خواسته ها و انتظارات مردم باشد پشتيباني و حمايت افكار عمومي بيشتر جلب و جذب خواهد شد. مقوله آزادي بعنوان امري اجتناب ناپذير و مقدس تقريبا مورد قبول و احترام كليه كشورها و احزاب و جمعيت ها با ايدئولوژي هاي متضاد مي باشد. تقدس جهاني آزادي بحدي است كه كشورها و جوامع بسته و استبدادي كوشش مي كنند تا اقدامات سركوب گرانه و خشن و غير انساني معموله را مخفي و پوشيده نگاه دارند و ايجاد محدوديت ها و مقررات ايذائي را بنحوي توجيه و تاويل كنند. اين نتيجه در اذهان عمومي بويژه مردم جهان سوم جاي گرفته است كه مفهوم آزادي با مفاهيم عدالت، رفاه اجتماعي، توسعه اقتصادي و فرهنگي عجين است و تفكيك ناپذير.
آزادي في نفسه دانش و فن و متاع خاصي بلكه فرصت و زمينه و فضا و ميدان مناسب و مساعدي است كه باعث شكوفايي استعدادها و نمود بروز روند طبيعي تحركات انديشه بشري مي شود. افكار عمومي در مقابل رويدادها تنها در بستر پرنعمت آزادي است كه هويت واقعي خود را آشكار مي كند. تجدد طلبي و دگرگوني خواهي و تازه جويي از مباحث بسيار مهم روانشناسي و جامعه شناسي است كه در بررسي مبحث افكار عمومي توجه به ظرايف و دقايق آن شايان توجه است. نكته جالب اينكه انسان نه تنها براي رفع حاجات و مشكلات و دفع خطرات، خود را ملزم به دستيابي به شرايط بهتر و ابزار و وسايل جديد و ضروري مي داند بلكه براي تفنن و سرگرمي و ارضاء حس كنجكاوي و موارد ظاهرا غيرضروري نيز تلاش مي كند و از صرف مال و وقت خود دريغ ندارد.

جنابعالي براي رسانه هاي گروهي چه نقش و جايگاهي در كنار ساير عواملي كه ذكر كرديد قايل هستيد؟
نفوذ شديد و شگرف رسانه هاي گروهي بر اذهان عمومي واقعيتي است آشكار. سپاهي عظيم از خبرنگاران و روزنامه نويسان و متخصصين فني و هنري و حجمي سنگين از دستگاه هاي چاپ و تكثير و شمار فراواني از وسايل حمل و نقل و توزيع و سازمان هاي عريض و بزرگ خبرنگاري ها و وسايل مخابراتي بزرگ و كوچك از تلفن گرفته تا ماهواره هاي فضايي همه و همه در كارند تا در حركتي شتاب آلود كه پيام هاي وارده را به مغز انسان ها برساند و بدينوسيله افكار عمومي را تحت شرايطي متاثر سازد.
تعداد افزون تري از گروه هاي اجتماعي ترجيح مي دهند دريافت كننده ي خوب از تلويزيون باشند. جذابيت هاي هنري و آرايش هاي جنبي و قدرت بيشتر انتشار جزئيات وقايع موجب رغبت و توجه بيشتر در مخاطبين مي شود. گاه بيننده مي تواند جزئيات برگزاري مراسمي را حتي بيشتر و بهتر از شاهد عيني بودن خود از صفحه ي تلويزيون تماشا كند. بهره گيري از اين وسيله مدرن فراگير و موثر براي نفوذ در افكار عمومي مستلزم رعايت نكات بسياري است.
گسترده ي تاثير گذاري ادبيات و هنرها در افكار عمومي از ايجاد سرگرمي و تفنن تا بروز تحولات بزرگ سياسي و اجتماعي را شامل مي گردد. يك شعر، فيلم، قصه، تابلو كه با مفهوم عالي انساني و با ظرايف و دقايق فنون ساخته و پرداخته شده باشد مي تواند در عمق انديشه ها و احساس مخاطبين نفوذ كند و در شكل گيري تمايل ها و باورها و يا تغيير ديدگاه ها و جبجايي ارزش ها و درنگ در يقين ها موثر و كارساز باشد.
به شهادت تاريخ از عوامل مهم بيداري ملت ها و ايجاد تحولات اجتماعي، سياسي و وقوع انقلابات بزرگ فرانسه، روسيه، ايران و ساير خيزش ها و جوشش هاي اجتماعي در مناطق كوچك و بزرگ جهان خطابه ها، شعر،ها، رمان ها، و مقالات خطبا، شعرا و نويسندگان بوده است.

از نظر شما در روابط رسانه اي روابط عمومي هاي كشور ما چه شرايط و فضايي حاكم است؟ آيا صرف ارتباط با مخاطبان سازمان از طريق رسانه ها به اعتقاد شما متضمن ايفاي نقش واقعي روابط عمومي هاي كشور ما خواهد بود؟
در آمريكا اين «ايويلي» بود كه تابلو اداره اطلاعات و مطبوعات را با تابلوي روابط عمومي عوض كرد. اما كمتر از خودمان پرسيدهايم كه چرا و به چه علت اين كار را انجام داد. در حالي كه دامنه اغتشاشات و آشوب هاي اجتماعي در كشور آمريكا روندي رو به تزايد داشت و سازمان ها و نهادهاي دولتي و خصوصي دليل آن را نميدانستند، ايوي لي خيلي زود متوجه شد كه صرف وجود كانال ارتباطي مردم با دولت از طريق اداره اطلاعات و مطبوعات ناقص است. در آن دوره اخبار و اطلاعاتي كه فقط رنگ و بوي تبليغاتي داشتند به روزنامهها داده ميشد و ديگر هيچ. در حالي كه اقدامات و كارهاي بزرگي توسط سازمانها انجام مي گرفت، اما مردم آن ها را نمي ديدند. تنها اخبار مثبت و آغشته به نگاه هاي تبليغي بود كه در مطبوعات منعكس مي شد.

اي وي لي خبرنگار اقتصادي بود و با فهم و شعور بالايي كه داشت فهميد كه كانال ارتباطي با مردم مشكل دارد و گفت: ما به روابط عمومي نيازمنديم تا عدم تفاهم و سوءتفاهم را از بين ببريم. او به شدت مشغول تغيير و تحول در سازمان شد و معتقد بود در كنار آنكه سازمان بايد از حق و حقوق خود دفاع كند، لازم است تا حق و حقوقي را براي شهروندان در نظر بگيرد. ابتدا در محل كار خود كه بزرگترين شركت راه آهن نيويورك بود، حركت هاي انقلابي خود را آغاز كرد و مديران را متقاعد كرد ابزار و امكانات درخواستي او را فراهم كنند. نام هاي چندخطي نوشت و اسمش را گذاشت بيانيه اصول كه همچنان براي آيندگان راهگشا و پابرجاست.

به مطبوعات گفت: داستان به گونه اي ديگر رقم خورده است. ارتباط ما با شما تغيير كرده است. ايمان داشته باشيد هرآنچه براي تان ارسال مي كنيم با توجه به اصول حرفه اي چيزي جز واقعيت نيست و اغوا و تبليغ نخواهد بود. اگر بخواهم تبليغ كنيم، بايد در بخش جداگانه اي با عنوان آگهي بياوريد و از بخش اخبار جدا كنيد. هنوز كه هنوز است پايين صفحات روزنامه ها محل درج آگهي است و بخش هاي خبري در بالاي صفحه درج مي شود.

ايوي لي تاكيد كرد در بخش آگهي كسي تضمين نمي كند كه اطلاعات، حقيقت محض باشد، اما در بخش اخبار همه چيز مبتني بر صداقت خواهد بود. مرز باريكي ميان آگهي تجاري و سياسي و خبر وجود دارد كه مانند يك برگ با اندكي تغيير، از اين رو به آن رو خواهد شد. ايوي لي جلسات هفتگي مديران با يكديگر، مديران با كاركنان و مردم با مديران را برگزار كرد. برنامه بازديدهاي دانش آموزي و ساير اقشار جامعه را فراهم كرد تا از نزديك با روند فعاليت هاي سازمان آشنا شوند. مردم مي آمدند و از نزديك مشاهده مي كردند فعاليت ها و اقدامات شگرفي در حال انجام است. او وظايف متعدد ديگري را براي روابط عمومي تعريف كرد و آرام آرام ساير سازمانه اي آمريكايي با دعوت از او براي بيان آنچه كه در شركت راه آهن انجام داده، به تحولات مثبت پيوستند. بنابراين نظير اداره اطلاعات و مطبوعات آمريكا قبل از تغيير آن به روابط عمومي، در كشور ايران در سال 1320 وجود داشت.

جنابعالي به عنوان نخستين گروه از فارغ التحصيلان اين رشته چگونه و در كجا وارد بازار كار شديد؟
من زماني كه در وزارت كشور مشغول كار بودم، تازه اداره اطلاعات و ارتباطات به روابط عمومي تغيير نام داده بود اما بايد پرسيد آيا با تغيير نام اين اداره، ماهيت فعاليت ها نيز دگرگون شد؟ متاسفانه بايد بگويم خير، فقط يك تابلو عوض شد. با همان نيروي انساني و با همان شرح وظايف. بنابراين گسست و فاصله ميان مردم و دولت برطرف نشد. بنابراين بايد روند نهاديه شدن روابط عمومي در كشور را با توجه به فضاي فرهنگي و اجتماعي جامعه مورد بررسي قرار دهيم. تا زماني كه فرهنگ پاسخگويي وجود نداشته باشد، آنلاين شدن و الكترونيكي شدن و استفاده از ابزارهاي نوين دردي را دوا نخواهد كرد.

گاهي فراموش مي كنيم هدف روابط عمومي چيست؟ تعاريف زيادي از آن شده است، اما تعريفي را كه من ارائه مي دهم، ثمره سال ها فكر و انديشه است كه پشت هر واژه آن دريايي از مفاهيم نشسته است. روابط عمومي در تعريف من همانگونه كه ذكر كردم عبارت است از: ابلاغ اطلاعات واقعي موسسه به مخاطبان ذي ربط و كسب نظريات آن ها به منظور ايجاد حسن تفاهم. در بخش اول وظيفه روابط عمومي، اطلاع يابي و اطلاع رساني واقعي است.

اگر واقعي نباشد، چرخه فعاليت هاي روابط عمومي، غيرحرفه اي و غيراستاندارد است. در روابط عمومي خبري از دروغ و اغوا نيست. اگر جز اين عمل كنيم، مردم بي اعتماد مي شوند و نقطه سياهي حك مي شود. ايوي لي با صداقت و رو راستي وارد ميدان شد و تلاش زيادي كرد تا اعتماد مخاطبان را كسب كند. خوشبخت ترين انسانها كساني هستند كه با شريك زندگي خود تفاهم دارند. تفاهم يعني چه؟ ايجاد تفاهم به محوريت صداقت استوار مي شود. صرفا با ارسال خبر اتفاق نمي افتد، بلكه با بازديدها، پوسترها، بروشورهاي خوب و سلسله اقدامات ديگر امكان پذير است. بايد پاسخگو بود. براي ارائه يك پوستر خوب مجموعه اي از انسان هايي كه جامعه شناس، روانشناس و مردم شناس هستند، بايد نظر دهند و به طراح بسپارند كه چه مي خواهند. اين گونه پوسترها هستند كه ماندگار هستند و اثرگذار مي شوند. به هر حال نهاد روابط عمومي در كشور را متناسب با فرهنگ حاكم بايد ارزيابي كنيم. فرهنگ پاسخگويي به مخاطب متاسفانه هنوز در شرايط ايدهآل نيست هر چند معتقدم در آينده اوضاع بهتر مي شود.

به عنوان مثال با كمك يكي از دانشجويان، نام هاي براي 10 وزارتخانه و سازمان نوشتيم و در آن نامه قيد كرديم كه ما از اتفاق ناخوشايند اختلاس در سازمان شما آگاهي پيدا كرده و قصد داريم جلو ضرر به بيت المال را با كمك شما بگيريم. 70 نامه را در 70 صندوق دريافت پيشنهادها و انتقادها و ارتباط مستقيم با مدير سازمان با قيد شماره تلفن انداختيم. خبري نشد. ماه ها بعد زنگ تلفن به صدا درآمد. كسي از پشت خط گفت: از صندوق نامه، شما را پيدا كرده ايم. جريان چيست؟ گفتم خدا پدرت را بيامرزد تو تنها كسي بودي كه بعد از گذشت چهارماه زنگ زدي. خبري نيست. حالا همچنان همان فرهنگ حاكم است. به مدير روابط عمومي سازمان ايميل زديم، اما كوچكترين خبري نشد. از اين لاين به آن لاين شدنها بدون توجه به مقوله پاسخگو بودن بي فايده است.

آينده و مسير حركت روابط عمومي در كشور را چگونه پيش بيني مي كنيد؟
به هر تقدير گمان غالب من اين است كه با تكامل اجتماعي كه داريم و ترقي در افكار و پيدايش فضاهاي مناسب تر، روابط عمومي به ماهيت و كاركردهاي واقعي اش نزديك مي شود. روابط عمومي واقعي و اخلاقيات تفكيك ناپذيرند. در حرفه روابط عمومي، هنر، دانش و مهارت در كنار اخلاق معنا مي يابد و مهم تراز همه اينكه هميشه به خاطر داشته باشيم روابط عمومي كار عاشقانه است. روابط عمومي عشق است.