راه اندازي سامانه «اشتراك گذاري ويدئو» از چند جهت ، مهم مي نمايد. اين اقدام با تقاطع چند موضوع به ظاهر مستقل، قابل تبيين است :
1- روند دنياي ارتباطات به سوي «چندرسانه اي » حركت مي كند تا حدي كه برخي از نظريه پردازان ، مرگ رسانه هايي را كه همچنان در بي توجهي به اين روند بمانند، محتوم مي دانند . اگر تاكنون هر يك از مديوم هاي رسانه (مطبوعات ، راديو ،تلويزيون و اينترنت) ضمن همزيستي ، اما با تكيه بر نقاط مميزه و انحصاري خود ، رقابت هايي با يكديگر داشته اند ، اين همزيستي از رقابت به همكاري تغيير شكل داه است ؛ بعلاوه خصلتي هم افزا نيز مي يابد تا «وجوه مميزه رسانه ها» به خدمت همديگر در آيند . پاسكاري هاي رسانه اي نيز در همين چارچوب قابل تفسير است . وقتي يك مديوم با محدوديت سقف پرواز مواجه مي شود از خرج يا سوخت مديوم ديگر استفاده مي كند و صورت بندي تازه اي پديد مي آيد كه سخاوتمندانه به يكديگر ارجاع دهند .
2- با ظهور نسل جديد فناوري و پيدايش «باند پهن» و ضريب نفوذ بالا و حيرت آفرين، آحاد بشريت با شعار «همه وقت، همه جا و براي همه» از مفاهيمي قديمي مثل ارتباط (connection) به اتصال دائم و بر خط (connectivity) مي رسند كه تحولي شگرف در الگوي روابط انساني پديد مي آورد . تحولي كه طليعه هاي آن ، پيشتر بسياري از الگوهاي مسلط و رايج در تحليل مناسبات (از عهد وستفالي تاكنون) را به چالش كشيده است ، مرزهاي جغرافيايي را كم اثر يا بي اثر ساخته است، ژئو پليتيك يكسره متفاوتي را به تصوير كشيده است ، معادلات امنيتي را تغيير مبنايي داده است ، بازيگري صحنه را از «صرفا دولت ها» ستانده و سهم قابل توجهي به بازيگران نو پديد ( سازمان هاي مردم نهاد ، شبكه هاي اجتماعي و جهان وطن و حتي فرد) داده است .
3- مقوله «روزنامه نگاري شهروندي» انحصار سابق فعاليت روزنامه نگاري را شكسته و همه شهروندان با اتكا به ابزار همراه و نمايش و مشاركت از طريق وبلاگ و شبكه هاي اجتماعي ، لشگر روزنامه نگاران آماتور را ساخته اند . اگرچه اين پديده از جهت اخلاق حرفه اي و مقولاتي مثل حريم خصوصي ، راستي آزمايي و رعايت قوانين ، مخاطراتي دارد كه در مدل سنتي روزنامه نگاري متمركز ، ضابطه مند بود (و يا لااقل ضمانت اجرايي داشت ) اما در عين حال فرصتي براي رسانه هاي كارآفرين و پويا پديد مي آورد كه به مدد بهره برداري از مواد دريافتي از آماتورها ، پردازش حرفه اي نيز مي كنند و از اين طريق ، دامنه خود را گسترش مي دهند.
4- فعاليت هاي مشابه در سطح بين المللي و يك مورد نسبتا موفق داخلي (آپارات) نشان مي دهد بهره گيري از اين الگو مي تواند يك فعاليت جذاب ، اثر بخش و حتي جريان ساز رسانه اي باشد كه به دليل بداعت يا ضرورت سرمايه گذاري سنگين در آن ، به اصطلاح دست ، هنوز زياد نيست و لذا تا نقطه اشباع فاصله دارد و مي تواند پله هاي توفيق را با سرعت طي كند. هرچند مقررات گذاري (در سطح حاكميت) و يافتن راهكارهاي قانوني براي تعريف مرزهاي اين نوع فعاليت با تفسيري كه از قانون اساسي در خصوص سازمان صدا و سيما وجود دارد ضروري است . زيرا با گسترش «پهن باند » و فراگيري خصلت هايي چون «تحرك» و «همگرايي» كه در ابزارهاي هوشمند و همراه پديد آمده ، همه شهروندان عملا ايستگاه هاي تلويزيوني ، حتي با قابليت پخش زنده هستند و لذا ضروري است قوانين موجود با توجه به اقتضائات روز ، بازنگري يا روز آمد شوند .
5- اگرچه هر گونه فعاليت مشاركتي و تعاملي (و از جمله شبكه هاي اجتماعي ) از ويژگي هاي نسل دوم وب است اما با طليعه نسل سوم وب كه گفته مي شود وب هوشمند و ويژه نخبگان است بايد چاره اي براي افزودن رنگ و بو و مختصات نسل جديد وب بر مدل رايج كرد تا انبوه اطلاعات و بويژه اطلاعات تكراري يا كم ارزش، كاربرفرهيخته را عاصي نكند و احساس كند به مدد هوشمندي سامانه و يا انرژي گذاري مجريان رسانه ، در وقت و انرژي او صرفه جويي شود .
6- مواجهه يك فرهنگ يا يك ملت با تحولات يا پديده هاي مدرن اگر انفعالي و يا انكاري باشد قطعا در درازمدت جواب نمي دهد (اگر چه در پاسخگويي كوتاه مدت آن نيز ترديد وجود دارد ) همچنان كه در حوزه علم و فناوري ، جامعه اي كه يكسره مصرف كننده باشد نقشي در سياستگذاري و جهت دهي جريان علمي دنيا ندارد و كشوري كه تراز صادرات و واردات آن منفي باشد اقتصادي ورشكسته را در افق خود مي بيند، در حوزه هايي چون جامعه اطلاعاتي نيز ملتي كه شكاف بزرگ بين مصرف كنندگي و توليد كنندگي او ( مثلا در اينترنت) باشد محكوم به انفعال است . اهميت اين موضوع براي ما كه مدعي بينش و ارزش هستيم و ايفاي نقش راهبري را دنبال مي كنيم مضاعف مي نمايد. در عين حال با درك و دريافت درست از الگوهاي روز بايد متوجه تغييراتي كه در صحنه بازيگران به وجود آمده نيز باشيم .
7- مدل «طرح ريزي استراتژيك» ايجاب مي كند كه با اتكا به نقاط قوت خود به دنبال فرصت آفريني باشيم . نقاط قوت معمولا از امكانات يا فعاليت هاي انحصاري يا وجوه مميزه ناشي مي شود . علاوه بر اين ، آموزه هاي بازاريابي بر راهبرد «رهبري تفاوت» تاكيد دارند . اين دو نگره سبب مي شود چشم انداز روشني فرا روي اين سامانه – كه به جامعه بزرگ دانشجويي ، مثلا در خانواده دانشگاه آزاد اسلامي اتكا دارد – فراهم آورد . اين ، آورده و سرمايه كمي نيست .
سخنراني ارائه شده در مراسم رونمايي از پايگاه «اشتراك گذاري ويدئو» دانشگاه آزاد اسلامي (آزاد ويدئو)