شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : ارزيابي كارآيي كارمندان مجازي
چهارشنبه، 5 مهر 1391 - 09:45 کد خبر:1644
سه نوع كار مجازي وجود دارد: فرد مجازي كه در آن تنها يك فرد از دور با استفاده از ارتباط از راه دور به كار مشغول مي‌شود؛ تيم مجازي كه در آن يك تيم يا يك بخش از شركت...

نويسنده در شماره‌ پيش پيوستاري از كار مجازي ترسيم كرد و گفت كه در خلال اين طيف سه نوع كار مجازي وجود دارد: فرد مجازي كه در آن تنها يك فرد از دور با استفاده از ارتباط از راه دور به كار مشغول مي‌شود؛ تيم مجازي كه در آن يك تيم يا يك بخش از شركت به طور كلي با كار مجازي به توليد مي‌پردازد؛ و بالاخره سازمان مجازي كه هيچ دفتر مركزي واقعي داخل خيابان‌ها ندارد. در اين شماره توضيحات مفصل مربوط به فرد مجازي را خواهيم خواند.

فرد مجازي
شركت‌هاي بسياري نياز ضروري به اتخاذ سياست‌هاي كار مجازي احساس نمي‌كنند يا ميلي به آن ندارند. اما اين بي‌ميلي يا عدم نياز تنها تا زماني كار مي‌كند كه بالاخره پاي زندگي و ضرورت‌هاي زيستي يك كارمند مهم به وسط كشيده شود؛ كارمندي كه شركت سال‌ها روي او سرمايه‌گذاري كرده است و خوش ندارد وي را از دست بدهد.
اين ضرورت‌هاي زندگي مي‌تواند به خاطر جابه‌جايي همسر يا مشكلات حاد پزشكي و درماني كه نيازمند مراقبت ويژه است، يا هر چيز ديگري پيش بيايد كه باعث مي‌شود كارمند مورد نظر از حضور در محل كار باز بماند. به اين دليل، كارمند مزبور ممكن است به استعفا تن بدهد.
يك كارمند به عنوان فرد مجازي مي‌تواند خارج از محل كار به وظايف خود مشغول شود، در حالي‌كه بقيه‌ شركت از يك آدرس مشخص در خياباني واقعي برخوردار است. احتمالا افراد مجازي از سياست‌هاي شركتي پشتيبان برخوردار نيستند، بلكه بايد با مدير يا كارفرماي خود مذاكره كنند و مشخصات كار مجازي خود را مورد به مورد با وي به بحث بنشينند.
مذاكره و توافق در اين مورد نيز همچون ديگر موارد مربوط به شخصي‌سازي محيط كار عنصري ضروري است.
براي مثال، شايد كارفرما از شما بخواهد هر روز به طور مرتب به صورت تلفني با وي در تماس باشيد، در حالي كه در محل كار متعلق به شركت، پيشتر چنين تماس مداومي ضروري نبوده است يا شايد كارمند از كارفرماي خود بخواهد كه هزينه‌ اتصال به شبكه و تلفن را تقبل كند.
قطعا چالش‌هايي در برابر موفقيت كار فرد مجازي وجود دارد. يكي از چالش‌هاي يادشده اين است كه شركت براي كارمند مجازي امكانات مخصوص را پيش‌بيني نكرده باشد. اين كار شايد وقتي اضافي را از مدير بطلبد يا نيازمند پيش‌بيني‌هاي سازماني مخصوصي باشد كه كار افراد مجازي را تسهيل مي‌كند.
براي مثال، دايركردن كنفرانس‌هاي تلفني يا كنفرانس‌هاي ويدئويي از راه دور يكي از اين موارد است و شايد كارمند ما مجبور باشد وقت بيشتري را بر سر مواردي بگذارد كه پيش‌تر در محل كار متعلق به شركت با چند قدم راه رفتن به انتهاي سالن و واردشدن به دپارتمان‌هاي ديگر آنها را رفع و رجوع مي‌كرد. همچنين شايد براي تمركز بر كار گروهي و پاسخگويي دقيق به مدير كار بيشتري نسبت به سابق لازم باشد.
فرد مجازي همچنين با تغييرات اساسي و البته ضروري در راه‌هاي ارتباط برقراركردن روبه‌رو خواهد بود: در حالي كه وي پيش‌تر از ارتباطي چهره به چهره سود مي‌جسته است، اكنون اوضاع تفاوت كرده است. همچنين ممكن است اين كارمندان مجازي مجبور باشند كه با احساس انزواي ناشي از كار در خانه كلنجار بروند.
كار مجازي افراد بي‌عيب و نقص نيست، اما نتايج حاصل از پيگيري اين سياست براي فرد و شركت امتحان كردن آن را ارزشمند مي‌كند.
بسياري از كارگران مجازي از بالارفتن بازده خود سخن گفته‌اند و علاوه بر آن، مرخصي‌هاي استعلاجي ناشي از بيماري نيز در ميان اين گونه كارمندان بسيار اندك است.
در واقع، كارگران مجازي بسيار سالم‌تر هستند و ارتباط بيشتري با اجتماعات خويش دارند و به همين دلايل استرس كمتري به ايشان وارد مي‌شود.
آنها از آزادي بيشتري براي پيگيري اهداف مهم خود يا از انعطاف‌پذيري بيشتري براي رسيدگي به مسووليت‌هاي خانوادگي فوري برخوردارند.
نتيجه‌ بررسي‌هاي يك موسسه‌ پژوهشي كانادايي در مورد كارگران اين كشور نشان داده است كه 43 درصد كاركنان حاضرند كارفرماي فعلي خود را به خاطر موقعيت شغلي كار مجازي نزد كارفرمايي ديگر ترك كنند و 35 درصد ايشان نيز حاضرند از دستمزد خود بكاهند تا چنين گزينه‌اي را در اختيار داشته باشند.
به‌علاوه، بايد به خاطر داشت كه وقتي كارفرمايي با اعطاي گزينه‌ كار مجازي احترام نسبت به كارگران خويش ابراز مي‌دارد، كارگران نيز در عوض وفاداري بيشتري از خود نشان مي‌دهند و راندمان كاري آنها بالاتر مي‌رود.
ديويس مثال فوق‌العاده‌اي است براي نشان دادن اينكه وفاداري چه نقش مهمي در كار دارد. او اكنون مهندس سي ساله‌اي است كه روي نرم‌افزار مهمي براي شركتي بزرگ كار مي‌كند. او از بيست و يك‌سالگي وارد اين شركت شد و در بيست‌و‌شش سالگي رييس تيمي شد كه قرار بود چندين نرم‌افزار براي شركت طراحي كنند. ديويس از موقعيت بسيار خوبي برخوردار بود، تا اينكه او و همسرش به اتفاق تصميم گرفتند پيش از آغاز زندگي مشترك خود مدتي را در خارج از كشور به سر برند.
همسر ديويس معلم است و به همين خاطر فرصت‌هاي بسيار مناسبي در خارج از كشور نيز براي او مهيا است و او توانست فرصت تدريس يك‌ساله در اروپاي شرقي را به دست آورد. پيش از اينكه همسر ديويس فرآيند تقاضا براي تدريس را آغاز كند، ديويس با كارفرماي خود درباره‌ تصميمش سخن گفت و از او پرسيد كه آيا مي‌تواند براي يك سال به صورت راه دور كار كند يا خير.
او تصور مي‌كرد كه پاسخ كارفرما منفي باشد؛ هم به خاطر شرايط پروژه و هم به اين خاطر كه تا كنون مدير براي كسي شرايط كار مجازي را فراهم نكرده بود. به همين خاطر ديويس آماده بود تا استعفاي خود را تسليم كند و تجربه‌اي را كه براي همسرش و او مهم بود، با آغوش باز پذيرا شود.
اما اوضاع اين طور نشد. ديويس از اينكه كارفرما از پيشنهاد او حمايت كرد بسيار شگفت‌زده بود. تنها نگراني كارفرما درباره‌ شرايط اين دوركاري بود. ديويس به كاركردن در محل كار واقعي خود عادت كرده بود و شركت و محيط آن نيز تنها كاركردن در چنين فضايي را ممكن مي‌ساختند.
براي مثال، شركت ابزارهاي بسيار زيادي براي ارتباط كسب و كار با تيم‌هاي دور از محل در هند داشت، اما ساختار مديريتي آن پشتيبان ملاقات‌هاي مجازي يا حل مشكلات با افراد مستقر در هند به طريقي جز ايميل نبود. به علاوه، در محيط كار جلسات منظم هفتگي ملاقات با مدير برپا مي‌شد و بسياري از مشكلات با جمع‌شدن مهندسان در يك اتاق رفع و رجوع مي‌شد.
اگرچه مي‌شد گزارش چهره به چهره با مدير را با استفاده از امكانات ارتباط از راه دور نيز انجام داد، اما معلوم نبود ديگر قسمت‌هاي سيستم اين شركت چطور خودشان را با كار در خارج ديويس تطبيق مي‌دهند.
با اين حال، مهيانبودن كارخانه براي پشتيباني از كار مجازي به معناي دور از دست بودن خواسته‌ ديويس نبود. موقعيت شغلي او با توجه به محدوديت‌هاي شركت تغيير كرد. شرح وظايف او نيز با توجه به دوركاري بازنويسي شد و وي ديگر مديريت مهندسان زيردست را بر عهده نداشت ـ نقشي كه به واقع نيازمند تماس چهره‌به‌چهره بود ـ و به او وظايف مستقلي داده شد كه بدون حضور فيزيكي‌اش قابل حل باشد.
مديران شركت تصميم به انجام كاري گرفتند كه معنايش حفظ ديويس در كنار شركت (و البته همسرش!) بود. مديران ديويس از تدابير پياده‌شده راضي بودند و به علاوه، حفظ استعدادها و سرمايه‌ ديويس نيز براي آنها خبر خوشي بود.
ديويس از سفر بازگشت و اكنون در محل كار مشغول است. مدير فعلي وي را «كارمندي فوق‌العاده با آينده‌ بسيار روشن حرفه‌اي» توصيف مي‌كند. وي مي‌گويد: «به نفع ما نيست كه يكي از رقبا از استعدادهاي پرورش‌يافته‌ ما استفاده كند.» خود ديويس نيز از اينكه اوضاع به گونه‌اي پيش رفت كه توانست شغل خود را نگاه دارد بسيار راضي است.
ديويس نمونه‌ كسي است كه مي‌خواسته به طور موقت كار مجازي انجام دهد. كار مجازي اين امكان را براي وي فراهم آورد تا به آرزوهاي خويش برسد و كنار همسرش باقي بماند. براي بسياري از شركت‌ها تكوين سياست كار مجازي افراد چنين خط سيري دارد.
به عبارت ديگر، بسياري از شركت‌ها براي موارد خاص امكان كار مجازي را فراهم مي‌كنند كه بسته به هر مورد، اين كار مجازي مي‌تواند تمام وقت باشد يا تنها بخشي از كارهاي كارمند مورد نظر را در بر بگيرد.
پس از مدتي ممكن است امكان كار مجازي فردي به يكي از سياست‌هاي شخصي‌سازي محيط كار آن شركت بدل شود و كاركنان و كارفرمايان به طور يكسان از مزايا و منافع آن بهره‌مند شوند.

ا
ز ارتباط از راه دور تا حضور از راه دور
بله، هم ارتباط چهره‌به‌چهره داريم و هم كنفرانس از راه دور، اما چطور مي‌توان بهترين خصيصه‌هاي هر يك از اين دو را كنار يكديگر گذاشت و تركيب كرد ـ ارتباط فوري با حضور در محل كار به علاوه‌ همه‌ مزاياي ارتباط مجازي؟ براي اين كار بايد يك روبات باشيد.
دالاس گروكر در اينديانا زندگي و در شركت ويلو گاراژ در سيليكون والي كار مي‌كند. اين شركت دست بر قضا طراح سخت‌افزار و نرم‌افزار براي كاربردهاي روباتيك شخصي است. همكاران دالاس به خوبي او را مي‌شناسند، هر روز با او حرف مي‌زنند، در سالن با او ملاقات مي‌كنند، به او مي‌گويند كه در اتاق كنفرانس بايد حضور به هم برساند و... اما خوب؛ آنها دالاس را به نام تگزاس صدا مي‌زنند. تگزاس يك روبات است.
تگزاس با استفاده از يك وب‌كم، اسكنر ليزري و دستگاه‌هايي از اين دست ارتباط برقرار مي‌كند. رييس دالاس در مصاحبه با اي.بي.سي نيوز مي‌گويد: «ابتدا اين كار به نظرمان غيرضروري آمد. معناي اين كار را نمي‌فهميديم، اما دست آخر فهميديم چه تفاوت عظيمي ايجاد كرده و چقدر شناخت ما را نسبت به دالاس دستخوش تحول كرده است.» دالاس نيز موافق است. به باور او همكارانش اكنون بهتر او را مي‌شناسند.
اين روبات‌هاي به اصطلاح «حضور از راه دور» به طور خاص در مراقبت‌هاي پزشكي و درماني مورد استفاده قرار مي‌گيرند و به پزشكان امكان مي‌دهند تا از راه دور تماس با بيماران را حفظ كنند. اكنون اين روبات‌ها در آموزش نيز به كار گرفته شده اند. مراكز پژوهشي آمريكا و ژاپن بر كار روي روبات‌هايي همچون تگزاس تمركز كرده‌اند؛ روبات‌هايي كه مي‌توانند جانشين يك كارگر دوركار باشند. و البته علاوه بر آن به دنبال ساخت روبات‌هايي مي‌گردند كه در كار خانه و خريد از مغازه به كمك خانواده‌ها بيايند.


خوب! شما اسم روبات‌تان را چه مي‌گذاريد؟
كارگران مجازي بسيار سالم‌تر هستند و ارتباط بيشتري با اجتماعات خويش دارند و به همين دلايل استرس كمتري به ايشان وارد مي‌شود.
آنها از آزادي بيشتري براي پيگيري اهداف مهم خود يا از انعطاف‌پذيري بيشتري براي رسيدگي به مسووليت‌هاي خانوادگي فوري برخوردارند.

http://www.donya-e-eqtesad.com/Default_view.asp?@=319444