در حــاشيه بــرگـزاري دوميـــن همايش «فلسفه رسانه» كه 14 اسفندماه در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي برگزار شد دكتر غلامرضا آذري مشكل تدريس ارتباطات بهعنوان يك رشته تحصيلي و حوزه مطالعاتي در كشور را اولويت نخست در بعد ساختار دانست. به اين معني كه آموزش، آموزشي تدويني و تجويزي است.
از نظر اين محقق فلسفه ارتباطات، اين مسئله در بلندمدت مشكلات زيادي را باعث ميشود كه يكي از آنها عدم فهم بنيادها و ريشههاست. به گونهاي كه بسياري از دانشجويان دوره كارشناسي ارشد و دكترا با مشكلي به نام «انتخاب نظريه» مواجه هستند.
اهميت توجه به ريشههاي تاريخي و فلسفي به حدي است كه در سال 2002 در «آتن» همايشي به نام «فلسفه ارتباطات» برگزار ميشود كه در آن تأكيد ميشود كه تاريخ علم و ادبيات نقش بسياري در ارتباطات داشته است. دكتر غلامرضا آذري در پاسخ به اين پرسش كه چرا بسياري از بزرگان ارتباطات در چنين همايشي گرد هم ميآيند و ارتباطات را از زاويه «تاريخ فلسفه» بررسي ميكنند، گفت: اين به معناي اهميت تاريخ فلسفه نيست بلكه به اين معني است كه گستره ارتباطات آنقدر وسيع الطيف ديده شده است كه «تاريخ فلسفه ارتباطات» اولويت نخست را به خود اختصاص داده است.
اما به نظر اين پژوهشگر حوزه ارتباطات رويكرد دوم آسيبشناسي تدريس ارتباطات در دانشگاه رويكرد كاركردي است. به تحليل او بيشتر محققان و دانشجويان منتظرند در رسانه اتفاقي رخ دهد و تفسيري محقق شود كه در مكاتب به آن اشاره شده باشد. هرگز نبايد چنين توقعي داشت. اين مسئله نيز به رويكرد ساختاري بر ميگردد كه سرفصلهايي تعيين ميشود و فرض ميشود كه «رشته ارتباطات» خواهيم داشت اما به واقع مهمترين و كليديترين درسها در اين حوزه جايشان خالي است.
به عقيده اين استاد ارتباطات اين درسها، «تاريخچه ارتباطات» و «فلسفه ارتباطات» و «فلسفه و تاريخ رسانه» است. به شهادت دكتر آذري بيشتر دانشجويان از اين دروس «فرار» ميكنند و از چيزي به نام «تاريخ» شانه خالي ميكنند زيرا بحث را انتزاعي ميدانند كه تفكر را تجريدي ميكند و باعث ميشود انديشه زيادي صرف فهم مكاتب شود. آنها ميخواهند زود به مقصد برسند زيرا ارتباطات در كشور به معني روابط عمومي و روزنامهنگاري است.
وقتي ارتباطات به اين سادگي تفسير ميشود دانشجو از فهم عميق سرباز ميزند. بنابراين نظريههايي كه دانشجويان به دنبال انتخاب آن براي پاياننامه هستند درست فهم نشدهاند.
به بيان وي دانشجو بايد بداند كه چه ميخواهد و جامعه علمي نيز بايد از او انتظار علمورزي داشته باشد اما دانشجوي ما در فكر حضور و غياب و نمره است تا با مدرك به نيازهاي اوليه خود پاسخ دهد. بنابراين بايد به سمتي رفت كه مراكز پژوهشياي چون پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي رشته فلسفه ارتباطات را ايجاد كند تا بررسي تاريخ فلسفه ارتباطات نيز آغاز شود. دكتر آذري در پايان به جامعه علمي مژده داد كه جلد نخست كتاب «فلسفه ارتباطات» تا سال ديگر روانه بازار نشر خواهد شد. رشته ديگري كه اين محقق بر آن تحقيق ميكند «فلسفه تكنولوژي» است.