مقدمه:
برند كه نزديك ترين ترجمه فارسي آن را مي توان "ساختن نام نيك " برشمرد، از مباحث و استراتژي هاي بسيار مهم بنگاه هاي كسب و كار است كه مي تواند به بقا و افزايش سهم بازار و همچنين ساختن مشتريان وفادار منجر گردد. برند يك مفهوم ذهني است كه جزء دارايي هاي نامشهود هر سازمان يا بنگاه كسب و كار مي باشد. برند شخصي مفهومي پيچيده تر از برندينگ در سطح شركت ها و سازمان ها است، و بسيار مرتبط با روحيات و خلقيات، ويژگي هاي فردي و در نتيجه رفتارهايي كه فرد بروز مي دهد است و مي تواند وجهه  مثبت يا منفي داشته باشد. از آنجا كه سازمانهاي هزاره سوم سازمانهايي هستند متكي بر انسان، و ارزشهاي انساني؛ آموزش و فرهنگ سازي در سازمانها بسيار اهميت پيدا كرده است، توجه به رفتارهاي سازماني كاركنان و استفاده بهينه از دانش كاركنان براي پيشبرد اهداف سازماني از اولويت هاي مديران موفق در سازمان ها است. با توجه به اين مزيت ها كه پديد آورنده يك رابطه برد – برد بين كاركنان و سازمان است، هر يك از افراد مي تواند با ساخت يك برند شخصي موفق در شغل خود نيز پيشرفت نمايند.  خواه ناخواه، روابط درون سازماني در سازمانها تاثير گذار است و افراد و جايگاه آنها در گروه هاي درون سازماني يا خود سازمان بر اساس برند شخصي است كه در طول زمان شكل مي گيرد . فاكتور هاي مهمي در ساخت برند شخصي موثر هستند از جمله: ميزان توانايي انجام كارها، اخلاق و نوع برخورد با ديگران ، دانش فردي، خوش قولي، ميزان همكاري و همياري، قابليت كار گروهي، اعتماد پذيري، ميزان تحصيلات، قدرت مديريت، قدرت رهبري، ميزان توانايي در برقراري ارتباط، ميزان صبر وتحمل، وغيره؛ كه در اين مقاله سعي ميشود چگونگي پيشرفت و موفقيت در شغل به وسيله ساخت برند شخصي مورد بررسي قرار گيرد.