شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- 28 دسامبر 2008 (بمناسبت پايان سال ميلادي) ناشران روزنامه هاي آمريكا اعلام كردند كه افت تيراژ، كاهش اعلان و در نتيجه زياندهي آنها در طول سال (2008) همانند سالهاي بعد از 2003 ادامه داشته است.

در همين اعلاميه به كمپاني رسانه اي "گانت" اشاره شده بود كه تصميم گرفته بود روزنامه هاي اين كمپاني در منطقه ديترويت از جمله ديترويت فري پرس، تنها دو روز در هفته "هوم دليوري" داشته باشند. بيش از 20 ناشر ديگر گفته بودند كه صفحات نشريات خودرا كاهش خواهند داد و از عرض صفحات 5ر2 تا 5 سانتيمتر خواهند كاست و .... اين ناشران اذعان كرده بودند برغم تطبيق محتواي خود با عصر اينترنت، كاهش مخاطب و زياندهي ادامه داشته و از رقابت با وبسايت ها و آنلاين ها (نشريات اينترنتي كم هزينه و احيانا بدور از رعايت برخي ملاحظات) تلويحا ابراز عجز كرده بودند.

در سال 2004 به سردبيران روزنامه ها توصيه شده بود كه چون اخبار به صورت مطلق در اينترنت قرارمي گيرد و در دسترس مخاطبان است براي جلب مخاطب، به مقاله نگاري (نظر) و فيچر نويسي و چاپ كاريكاتور و تصوير روي آورند و اخبار را به صورت توصيفي - مشاهده اي و گام به گام (ناراتيو) ارائه كنند نه بشكل مثلث معكوس و رعايت شش عنصر خبر و ترتيب دادن آنها بر حسب اهميت اين عناصر كه از آغاز قرن بيستم از قواعد خبرنويسي بوده اند.

سردبيراني كه اين روش را دنبال كرده بودند در دسامبر 2008 اعلام كردند كه نتيجه برعكس بوده است و نه تنها مخاطبان بيشتري را ازدست داده بودند بلكه با اعتراض استادان روزنامه نگاري رو به رو شده بودند كه گفته بودند ژورناليسم خوب يعني خبر مطلق و رعايت قواعد خبرنويسي و اگر قواعد رعايت نشود كه مفهوم روزنامه نگاري از دست مي رود و بازگشتي خواهد بود به نشريه داري قرن هجده تا نيمه قرن نوزدهم. بعلاوه، توصيف نويسي باعث طولاني شدن مطلب و گرفتن جاي روزنامه و وقت مخاطب مي شود و قيد خواندن روزنامه را مي زند.

مردم به جاي خبر "نظر" و شرح صحنه و داستان نمي خواهند و كار آنان ضربه سختي به ژورناليسم بوده است. اين سردبيران گفته بودند كه گرفتن نتيجه معكوس و دريافت اين اعتراضها باعث شد كه به روش سابق بازگردند.

ادامه كاهش تيراژها در سال 2009 سبب شد كه كارخانه بزرگ كاغذسازي مستقر در شهر فرانكلين آمريكا تعطيل شود و هزاران تن كاركنان آن بيكار شوند. 27 دسامبر 2009 (بمناسبت پايان سال) گزارش هايي انتشار يافت كه مفاد آنها مشابه اعلاميه 28 دسامبر سال 2008 بود و حكايت از ادامه افت تيراژها نه تنها در آمريكا بلكه در سطح جهان مي كرد.

طبق اين گزارشها، بسياري از روزنامه هاي آمريكا اعلام كرده اند كه تصميم گرفته اند از كاركنان خود بخواهند كه داوطلبانه چند هفته در سال را سركار نيايند (دستمزد نگيرند) تا موسسه بدون تعديل نيروي انساني بتواند به حيات خود ادامه دهد. وضعيت شبكه هاي تلويزيوني بهتر از روزنامه ها نيست و اعلان هاي لابلاي بخش اخبار آنها مدتي است منحصر به آگهي هاي موسسات ساخت دارو شده است.

كارشناسان امور رسانه ها و موسسات سنجش عقايد براين باور خود تاكيد مي كنند كه بازگشت رسانه هاي چاپي به دوران پيش از عصر وبسايت ها و آنلاين ها محال است و براي رسانه هاي چاپي راهي نيست جز ورود به كسب و كار و نيازمندي مردم هر شهر يعني توجه كردن به آگهي هاي مردم به مردم (نيازمندي ها ـ وسيله رفع نياز روزمره فرد و افراد جامعه شدن) و يا كاهش صفحات برحسب ميزان آگهي و در صورت نبودن اعلان، انتشار در حد 4 و يا 8 صفحه در روز و يا دو ـ سه شماره در هفته يعني بازگشت به وضعيت قرن 19.

اين قانون تحول است. به عبارت ديگر؛ اينترنت اطلاع رساني را كه قبلا كار رسانه هاي چاپي بود و بعدا رسانه هاي صوت و تصويري شريك آنها شدند متحول ساخته و تكامل داده و بايد واقعيت را پذيرفت به همانگونه كه پرورش و استفاده از اسب با عموميت يافتن اتومبيل به حد اقل رسيده است.
 

منبع: www.iranianshistoryonthisday.com