شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- شاگردانِ پروفسور كاظم معتمدنژاد در نخستين سالروز درگذشت پدر علوم ارتباطات ايران بار ديگر ياد اين استاد فقيد را زنده نگاه داشتند.
به گزارش خبرنگار بخش رسانه ايسنا، در مراسم نخستين سالگرد درگذشت پرفسور كاظم معتمدنژاد - پدر علوم ارتباطات ايران - كه روز دوشنبه (دهم آذرماه) همراه با برگزاري يك پنل تخصصي با عنوان «معتمدنژاد و مسئله ارتباطات در ايران» در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد، محمد مهدي فرقاني (استاد ارتباطات) با اشاره به وعده رييس دانشگاه درباره تأسيس دانشكده ارتباطات گفت: آقاي سليمي توپ را در زمين ما انداختند، اميدوارم بتوانيم به خود ايشان پاس بدهيم و تا تابستان سال آينده تأسيس دانشكده را به سرانجام برسانيم.
او افزود: موضوع اين پنل تخصصي دكتر معتمدنژاد و مسئله ارتباطات در ايران است كه خودش يك اَبَرمسئله است. دكتر معتمدنژاد ساحتهاي مختلفي در عرصه ارتباطات باز كردند كه بيش از هر چيز ساحت روزنامهنگاري به معناي تخصصي و حرفهاي بوده است. ساحت روزنامهنگاري حرفهاي و دنبال كردن وجوه مختلف آن، ايشان را به پدر بنيانگذار در اين حوزه تبديل كرده است.
فرقاني با اشاره به تأسيس دانشكده ارتباطات به همت معتمدنژاد گفت: ايشان در دوران دانشجويي من در اين دانشكده روزنامهنگاري تدريس ميكردند. كتاب روزنامهنگاري ايشان هم تا مدتها تنها منبع آموزشي اين رشته بود.
او افزود: ايشان اشتياق توليد انبوه كتاب نداشتند و معتقد بودند آنچه در قالب كتاب تأليف ميكنند اول بايد سالهاي سال تدريس شده و به محك آزمون گذاشته شده باشد. بسياري از كتابهاي ايشان در سالهاي آخر عمرشان منتشر شد.
فرقاني همچنين با اشاره به فعاليتهاي معتمدنژاد در زمينه حقوق ارتباطات گفت: متوني كه ايشان تهيه كردهاند هنوز به عنوان ميراث ماندگار موجود است. اميدواريم به زودي قابليت اجرايي هم پيدا كند. عرصههاي ديگري كه ايشان به آن ميپرداختند ارتباطات و توسعه، مطالعات انتقادي و مباحث جامعه اطلاعاتي بود.
او افزود: اينها ميراثهايي است كه دكتر معتمدنژاد برجاي گذاشتند. اين گونه نشستها ميتواند خطوط اصلي اين ميراث را شفافتر كند.
•ايدههاي محققنشده معتمدنژاد
در بخش ديگري از اين نشست تخصصي، باقر انصاري - استاد دانشگاه شهيد بهشتي - گفت: بنده شاگرد رسمي ايشان نبودم اما به مناسبت علاقه به بحثهاي حقوق ارتباطات از آثار ايشان استفاده كردم.
او در ادامه با ذكر خاطرهاي از نخستين ديدارش با معتمدنژاد گفت: در آن جلسه علاقه من به حقوق ارتباطات شعلهور شد. ايشان بنده را تشويق كردند كه اين بحث را پيگيري كنم، موضوع تأسيس رشته حقوق ارتباطات را مطرح و زمينه تدريس مرا در اين زمينه فراهم كردند.
انصاري همچنين با اشاره به اينكه دكتر معتمدنژاد بنيانگذار حقوق ارتباطات هم هست، اظهار كرد: ويژگيهاي برجستهاي در آثار ايشان وجود دارد. يكي از اين ويژگيها اين است كه ايشان نگاهي كلان و همه جانبه به مباحث حقوق ارتباطات دارند و نگاهشان بينالمللي است. ايشان همزمان هم تخصص بسيار قوي ارتباطي دارند و هم تخصص بسيار قوي حقوقي. اين دو جانبه بودن باعث شده كارهاي ايشان كاملا بينرشتهاي باشد.
او در ادامه گفت: دكتر معتمدنژاد ايدهاي مهمي داشتند، ايده نظام جامع رسانهها از ايدههاي كلان ايشان بوده است اما تا به حال به آن جامع عمل پوشيده نشده است.
انصاري سپس با اشاره به مسائل مختلف حقوق ارتباطات از جمله محقق نشدن آزاديهاي رسانه، افزود: مقررات گذاري در حوزه رسانه از ديگر مسائل اين حوزه است. الگوهاي مختلف مقرراتگذاري وجود دارد اما ما به يك الگو چسبيدهايم. موضوع ديگر نظام مسئوليت رسانهاي است. در اين زمينه سه حوزه كيفري، مدني و اخلاقي وجود دارد. متأسفانه در حال حاضر تمام تمركز نظام حقوق ما بر مسئوليت كيفري است.
•ياد آر، ز شمع مرده ياد آر
در بخش ديگري از اين پنل تخصصي، هادي خانيكي - استاد دانشگاه - گفت: در توجه به سوگواري براي هر بزرگي بايد سه لايه را در نظر گرفت. لايه اول، لايه عاطفي است. وقتي كسي به ناگاه از دنيا ميرود ابتدا احساسات جريحهدار ميشود. سال گذشته قرار بود 23 آذرماه براي دكتر معتمدنژاد مراسم نكوداشتي برگزار كنيم اما روز 14 آذرماه دكتر رامين معتمدنژاد (فرزند زندهياد معتمدنژاد) در تماسي خبر در گذشت ايشان را به ما دادند و نكوداشت به مجلس ختم و بزرگداشت تبديل شد. متأسفانه پيكر پدر علوم ارتباطات ايران كه با بازنشستگي نابجا از اين دانشگاه رفته بود به اينجا برگشت و با شكوه تشييع شد.
او ادامه داد: اينكه يك استاد بزرگ بعد از بازنشستگي از دانشگاه ميرود و به آنجا برنميگردد خود بزرگترين مسئله است. دكتر شكرخواه و دكتر نمكدوست هم از اين دانشكده رفتند و جايشان خالي است.
خانيكي همچنين اظهار كرد: سطح دوم سطح رسمي است. سنت اين است كه ما مراسم بزرگداشت برگزار كنيم. اين مراسم يك سال بعد از درگذشت دكتر معتمدنژاد به اين صورت باشكوه برگزار ميشود. در اين بزرگداشتها اجزاي مختلف حاكميتي به ميدان ميآيند. سال گذشته هم رئيسجمهور، وزيران و مسئولان دستگاههاي مختلف به ميدان آمدند.
او افزود: در اين سطح ميخواهم از كوتاهيهاي خودمان بگويم. قرار بود بنياد دكتر معتمدنژاد تأسيس شود. گامهاي عملي رو به جلويي در اين زمينه برداشته نشده است. قرار بود جايزه علمي دكتر معتمدنژاد تأسيس شود و نشد. قرار بود دانشكده علوم ارتباطات تأسيس شود كه نشد. قرار بود بين گروههاي ارتباطات دانشگاههاي مختلف پيوند بيشتري به منصه ظهور برسد و بين نهادهاي علمي نزديكي بيشتري بهوجود بيايد.
خانيكي سپس گفت: سطح سوم سطح علمي است. هر چه از مراسم رسمي دورتر ميشويم بايد به اين سطح نزديكتر شويم. ما نبايد در دنياي كساني بمانيم كه از دنيا ميروند. اما بايد به اين بهانه زمينههاي ناگشودهاي را كه داريم بگشاييم و در آنجا گام برداريم. دكتر معتمدنژاد با همه ويژگيها و برجستگيهايشان بخشي از سرمايه نمادين علوم ارتباطات در ايران هستند. تعبير ديگري كه ميشود براي ايشان به كار برد «گرانيگاه علوم ارتباطات در ايران» است و ميتوان به اعتبار ايشان به اين حوزه تكاني داد.
او ادامه داد: در علوم ارتباطات دكتر معتمدنژاد، دكتر نطقي، دكتر مجيد تهرانيان و دكتر علي اسدي، سرمايههاي نمادين ما بودند كه از دنيا رفتهاند. اگر ببينيد كه اين افراد چه جايگاهي دارند متوجه ميشويد كه ما از اين سرمايههاي نمادين به خوبي استفاده نكردهايم. ما به عنوان شاگردان و خانواده معنوي دكتر معتمدنژاد وظيفه داريم ايشان را به نسل بعد از خود منتقل كنيم.
هادي خانيكي سخنانش را با شعر «ياد آر، ز شمع مرده ياد آر» از علي اكبر دهخدا كه در يادبود ميرزا جهانگيرخان شيرازي سروده بود، به پايان رساند.
•ارتباطات جزئي از زندگي مردم شده است
محمد تقي روغنيها - مديرعامل موسسه فرهنگي مطبوعاتي ايران - نيز در بخشي اين نشست با نقل چند مورد از اظهارات معتمدنژاد، اظهار كرد: ارتباطات موضوعي نيست كه فقط در دانشكدههاي ارتباطات بررسي شود. امروز ارتباطات جزئي از زندگي تك تك مردم است. همه مردم يك وجه حضور و اشتراك در اين حوزه دارند و موضوع ارتباطات برايشان به اندازه معيشت مهم شده است. امروز براي بسياري از مردمِ ما فيلترينگ و بودن يا نبودن آن يك مسئله است. سياستمداران نيز در وعدههاي انتخاباتي درباره ارتباطات، آزادي مطبوعات و مسائل اين حوزه وعدههايي ميدهند.
•پيشنهاد تأسيس مدرسهي فكريِ معتمدنژاد
يونس شكرخواه - استاد ارتباطات - نيز در بخش ديگري از نشست تخصصي «معتمدنژاد و مسئله ارتباطات در ايران» گفت: ميگويند نوابغ، تيراندازاني هستند كه به چيزهايي شليك ميكنند كه ديگران نميبينند و درست هم به هدف ميزنند. خيليها معلم ارتباطات هستند، اما هيچوقت معتمدنژاد نميشوند. من با تلقيهاي موجود از آقاي دكتر معتمدنژاد مسأله دارم. دكتر خانيكي سه نفر را در اين حوزه مثال زدند كه من شانس ديدن هر سه نفر را داشتهام. صادقانه عرض ميكنم كه هيچكدام از آنها مانند دكتر معتمدنژاد نيستند، به دليل فقدان ديد شبكهاي در آنها؛ البته كارهاي بزرگي كردند.
او افزود: من در پاسخ به سؤال اين سمينار ميگويم مسئلهي آقاي دكتر معتمدنژاد آموزش نيست، مسئلهي دكتر معتمدنژاد تاريخ است. اتكاي دكتر معتمدنژاد هم در حيطه ارتباطات، هم در روزنامهنگاري و هم در تكنولوژي به طور خاص، روي تاريخ بود. در زمينه تكنولوژي با چاپ نزديك بودند، با تلويزيون و وب تا حدودي مسئله داشتند و وب را بيشتر در بستر سرمايهداري ديجيتال ميديدند. نوع نگاه ايشان اساسا راديكال است. در نگاه به تاريخ، هدف ايشان عمدتا درسآموزي از تاريخ است. هارولد انيس و مكتب تورنتو را تا حدود زيادي ميپذيرند، اما وقتي نوبت مارشال مك لوهان ميرسد، نگاه دكتر كاملا عوض ميشود.
شكرخواه همچنين ادامه داد: دكتر معتمدنژاد در مطالعات فرهنگي، با تاريخ مطالعات فرهنگي سر و كار دارد. به همين دليل با ريموند ويليامز و بيرمنگاميها با احترام مواجه ميشود، و در همين حال از فرانكفورتيها صنعت فرهنگ را مورد تاكيد قرار ميدهد. دكتر به تئوريهاي ارتباطات كه نزديك ميشود، عمدتا دنبال تئوري دموكراتيك در تبيين وضعيت ارتباطات توسعه است و نه توسعه ارتباطات. شما ميتوانيد تك تك كارهاي آقاي دكتر را نگاه كنيد، يك متانت ذاتي، نگاه شبكهاي و متانت فردي به دكتر معتمدنژاد امكان ميداد سيستمي جلو برود. درخواست عاجزانه من از دانشگاه اين است كه دكتر معتمدنژاد را به تابلوي دانشكده خلاصه نكنند. دكتر معتمدنژاد يك سپهر فكري است. دكتر معتمدنژاد يك مدرسه فكري ميخواهد كه هر كدام از شاخههاي تفكر آن، به يك رشته تبديل شود.
او افزود: نكته ديگري كه من غبطه آنرا ميخورم اين است كه چرا از دكتر معتمدنژاد خوب ياد نگرفتم كه آماتورها را بايد باور كرد. دكتر معتمدنژاد عادت داشت به آماتورها احترام بگذارد. متاسفانه ما هنوز نميتوانيم مثل ايشان باشيم.
شكرخواه افزود: در اين مراسم علام كردند كه «شاگردان برجسته دكتر معتمدنژاد درباره ايشان صحبت ميكنند»، اما هيچ برجستگياي در كار نيست. شانس بزرگ ما اين بوده كه معلم ما دكتر معتمدنژاد بوده است. من شخصا زيرِ چكشِ فهمِ دكتر معتمدنژاد شكل گرفتم. ايشان به من نشان داد كه پيشرفت آسانسوري نيست و بايد از پلهها بالا برويم.
شكرخواه سپس تأكيد كرد: اگر ميخواهيد واقعا به تفكر دكتر كمك شده باشد، مدرسه فكري براي ايشان راه بيندازيد.
همشهري آنلاين