شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- مدت زيادي نيست كه روابطعموميهاي ايران در سطوح عالي، همايش و كنگره و نشست علمي پيدرپي برگزار ميكنند. نخستين پرسش براي مخاطب عمومي اين است كه تا چه اندازه چنين جشنوارههايي اهميت دارند. بهتازگي نيز يازدهمين همايش روابطعموميها جايزه خود را كه به جايزه «دكتر نطقي» پدر علم روابط عمومي ايران شهرت دارد، تقديم دكتر يونس شكرخواه، روزنامهنگار و استاد علوم ارتباطات كرد. گفتوگوي زير با دكتر حسن بشير، دبير كميته علمي يازدهمين همايش روابط عموميها به جايگاه روابط عموميها و لزوم همايشهاي پيدرپي در اين زمينه ميپردازد.
همايشهاي متعددي در طول سال با مضمون روابط عموميها برگزار ميشود. چه ضرورتي وجود دارد و اساساً كاركرد اين همايشها چيست؟
روابط عمومي، قلب سازمان و در حقيقت مهمترين مركز ارتباطي هر ساختار و تشكيلات در هر جامعه است. روابط عمومي با چنين تعريفي، نه تنها يك ضرورت است، بلكه بدون راهاندازي و مديريت خوب آن، ساختارها و تشكيلات يك جامعه نميتوانند به شكل مناسب به فعاليت خود مشغول باشند. اصولاً، جامعه بدون ارتباطات نميتواند حيات اجتماعي خود را ادامه بدهد چون ارتباطات، مهمترين عنصر تأمين كننده حيات اجتماعي است. از اين رو روابط عمومي كه پل ارتباطي ميان ساختار و جامعه است بر پايه ارتباطات استوار است. اين پل ارتباطي، نه تنها فعاليت درون سازماني را تنظيم ميكند، بلكه تنظيمكننده فعاليت سازمان با متن جامعه است. به عنوان مثال، دولت كه بالاترين قدرت اجرايي يك كشور است، بدون فعاليت مناسب روابط عمومي، با جامعه دچار مشكل ميشود. ارتباط آن دچار اختلال ميشود و در نتيجه اطلاعرساني آن با مشكلات متعدد روبهرو ميشود. در يك سازمان يا نهاد و يا شركت نيز بههمين ترتيب است. روابط عمومي، ارتباط دهنده درون سازمان با بيرون سازمان است. اگر اين رابطه بر اساس منطق، شفافيت، اخلاق، فرهنگ و تعهد برقرار شود، قطعاً قرين موفقيت خواهد بود.
با چنين ضرورتي از داشتن روابط عمومي بهينه در ساختارهاي مختلف كشور، بحث كردن درباره آن نيز يك ضرورت است. اين ضرورت از آنجا ناشي ميشود كه اين بحث و مذاكره به دنبال اين است كه سطح ارتباطات موجود در روابط عموميها به سطح مطلوب برسد. برگزاري كنفرانسها، همايشها و سمينارها اصولاً براي بحث، بررسي، مذاكره، تبادل نظر و بهينهسازي مسائل و مواردي است كه به عنوان هدف آنها تعريف ميشوند. بهطور قطعي ميتوان گفت شايد در كنار بحثهاي دانشگاهي، بهترين جايگاهي كه بتوان به بحث و بررسي و تبادل نظر پرداخت برگزاري همين كنفرانسهاست.
از طرفي با توجه به اينكه روابط عمومي يك جريان مداوم ارتباطي در جامعه است و هيچگاه نه تنها كار و فعاليت آن متوقف نميشود، بلكه هر روز بيش از روز گذشته نيازمند گسترش و به روزرساني است، بنابراين برگزاري نه تنها سالانه، بلكه ماهانه و حتي هفتگي كنفرانسها و همايشهاي مرتبط نه تنها مطلوب، بلكه يك ضرورت است.
آيا به اعتقاد شما طبق اين تعاريف روابط عموميهاي ما در جايگاه واقعي خود قرار گرفتهاند؟
در اينجا ميتوان به يك مسأله مهمتر در اين زمينه اشاره كرد و آن اينكه آيا با چنين تعريف از جايگاه روابط عمومي، واقعاً روابط عموميها، بويژه در ايران، در جايگاه واقعي خود قرار دارند؟ البته به اين سؤال مهم ميتوان به دو صورت پاسخ داد. يك پاسخ صوري و يك پاسخ اساسي و عميق. شايد بتوان گفت هر دو پاسخ نيز به نحوي و تا اندازهاي توانستهاند تأمين كننده بخشي از اهداف هر سازمان باشند. در رابطه با پاسخ صوري ميتوان گفت كه برخي از سازمانها چه بخواهيم و چه نخواهيم به دنبال اين هستند كه از روابط عمومي يك ابزار تبليغاتي به نفع مدير و يا يك سازمان بههر قيمت بسازند. اين مسأله در كشور كم و بيش جا افتاده است كه روابط عمومي در حقيقت مجيزگوي مدير است، تبليغاتچي سازمان است و در نهايت منعكس كننده كارهاي شده و نشده يك سازمان. اين واقعيت، در كشور وجود دارد، اما كمكم به دليل فعاليت همين كنفرانسها و گسترش مباحث مربوط به روابط عمومي در حال كم رنگ شدن است. توسعه آگاهي در مورد حوزههاي واقعي فعاليت روابط عموميها باعث شده است سطح فعاليتهاي صوري روابط عمومي كاهش يافته و به كارهاي اساسيتر و واقعيتر پرداخته شود.
پاسخ واقعي نيز با توضيح پاسخ صوري مشخص ميشود. فعاليت واقعي روابط عمومي، جايگاه واقعي آن را نيز مشخص ميكند. روابط عموميها اگر به واقعيتها بپردازند، جايگاه واقعي نيز پيدا ميكنند و اين جايگاه، ميتواند در تثبيت و استمرار سازمان تأثيرگذار باشد. مديران سازمانها در كشور بايد بخوبي بدانند كه يك روابط عمومي مطلوب روابط عمومي تبليغاتي بههر قيمت نيست، بلكه اطلاعرساني واقعي است كه سازمان را به شكل واقعي و به دور از دروغ و مبالغه و گزافه گويي معرفي و در جامعه براي آن اعتمادسازي ميكند.
در حالي كه هر لحظه ميلياردها نفر به اينترنت و ماهواره و ساير شبكههاي ارتباطي دسترسي دارند نقش روابط عمومي در اين ميان چگونه تعريف يا بازتعريف ميشود؟
بايد گفت شبكههاي اجتماعي و مجازي از بهترين ابزارهاي ارتباطي هستند كه اگر به شكل مناسب و به دور از فساد و بياخلاقي باشند، قطعاً ميتوانند تقويت كننده رابطه سازمان با جامعه باشند. اگر سازمان را به عنوان مثال يك سازمان كلان در حد يك كشور بدانيم، ساختارهاي ارتباطي بويژه در شكل مجازي، ميتوانند منعكس كننده بسياري از فعاليتهاي جاري براي جامعه و براي ساير ملل و كشورهاي ديگر باشند.
بنابراين، با توسعه شبكههاي ارتباطي و تحول در ساختارها، شبكه روابط عموميها نيز گسترش يافتهاند. اگر اطلاع يافتن از نيازهاي مردم در گذشته با سختي انجام ميگرفت، هماكنون با وجود شبكههاي ارتباطي وسيع ديجيتالي، ميتوان در كوتاهترين زمان به اين نيازها دست يافت و براي آنها برنامهريزي كرد. از طرف ديگر با وجود چنين ساختارهاي ارتباطي، اطلاعرساني فوري و آني نيز امكان پذير ميشود و جامعه در خلأ قرار نميگيرد. اين مسأله زماني اهميت حياتي پيدا ميكند كه به عنوان يك مثال يك خطر يا يك بحران متوجه يك كشور يا يك سازمان شود. اينجاست كه اطلاعرساني آني و فوري در اين زمينه نيز حياتي ميشود. يعني شبكههاي اجتماعي به شكلهاي مختلف ميتوانند بخوبي به اين مهم بپردازند و مسئوليت اطلاعرساني را بخوبي انجام دهند. اما در اين زمينه به يك مسأله مهم و حساس نيز بايد اشاره و به آن توجه كرد و آن «اخلاق ارتباطي» و «فرهنگ رسانهاي» است.
اين اخلاق و فرهنگ نيز در جامعه ما بايد برمبناي فرهنگ و اخلاق اسلامي باشد. اين مسأله نه تنها در بهينهسازي جهان مجازي تأثيرگذار است، بلكه ميتواند جامعه را نيز با اخلاق و فرهنگ مطلوب آشناتر سازد و موجب استمرار آن شود.
اگر بخواهيم روابط عمومي هاي ايران را با ساير كشورها مقايسه كنيم، به نظر شما نقاط ضعف و قوت آن چگونه است؟
در سطح جهان هر روز روابط عموميها در حال تحول سريع و گسترده هستند. اين واقعيت در جامعه ما نيز بايد به شكل مطلوب و بر اساس فرهنگ، اخلاق، امنيت و دين تعريف شود. با چنين وضعيتي ميتوان گفت حركت روابط عمومي در جهان به يك حركت همه گير وسيع تبديل شده است كه ايران، تاكنون گرچه تلاش كرده است كه در سطح مناسب و مطلوب قرار گيرد، اما هنوز گامهاي بلند ديگري مورد نياز است تا بهسطح مطلوب برسد. اين سطح مطلوب به معناي دور شدن از اخلاق و غرق شدن در منفعت گرايي نيست، بلكه پيروي از اخلاق و فضيلت و تكيه بر منافع ملي و اساسي است كه ميتواند روابط عموميها را در سطح مناسب قرار دهد.
منبع: وب سايت شخصي دكتر حسن بشير