شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا) وقتي تلاش ميكنيم مفهوم مديريت را تعريف كنيم، اولين فكري كه به ذهن ما ميرسد معمولا تصور فردي است كه نقش يك مدير را بر عهده گرفته و بر گروهي از افراد كنترل و تسلط دارد. اما در دنياي دانشمحور امروزي مديريت يك فرآيند است كه ميتواند هر فردي را درگير كند. بنابراين، وقتي مديريت را بهعنوان يك نقش تعريف ميكنيم، آن را فقط به خود مديران محدود كردهايم. چنين تعريفي علاوه بر محدوديتي كه ايجاد ميكند، روش تغيير كار و مسووليت در دنياي امروز را ناديده ميگيرد.
متخصصان و صاحبنظران مديريت براساس بينش و برداشت خود تعاريف متعدد و گوناگوني از مديريت ارائه كردهاند. اين نظرات گاه براساس رويكرد علمي و گاه از منظر هنر و گاهي تلفيقي از هر دو است. برخي مديريت را اكتسابي و برخي ديگر ذاتي و شايد هم تركيبي از هر دو عنوان كردهاند. با اين حال در تمام ديدگاهها و تعاريف ارائه شده مفاهيم برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي جزء لاينفك فرآيند مديريت بوده و هست.
در اين مقاله برآنيم تا برداشتي ديگر از مفهوم مديريت داشته باشيم برداشتي كه بر اساس شرايط و عرصه امروز فضاي كسبوكار حادث شده و البته بدون شك پيش نياز درك اين مفهوم درك مفاهيم اوليه و ساختار مديريتي است. چرا كه برداشت دوم با گذر از مفاهيم قبلي مديريت و براساس بينش متكي به بيش از دو دهه تجربه مديريت اجرايي نويسنده ايجاد شده است.
مديران بر اساس نوع نگرش خود در انواع برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي مشكلات و مسائل بسياري در دنياي كسبوكار امروز ايجاد ميكنند، دنياي كسبوكاري كه مهمترين چالش آن پيچيدگي و مستمرآن است. اما نكته جالب توجه آن است كه بعدا با همان نگرش قبلي درصدد رفع مشكلات وحل مسائلي هستند كه با رويكردهاي مديريتي خود ايجاد كردهاند.
اين چرخه ايشان را باز به مرحله جديدي از انواع برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي بازميگرداند (تسلسل باطل) و در نهايت به مرحلهاي ميرسند كه عوامل اصلي و اثر گذار در عدم توفيق خود را در محدوديت امكانات، موانع سياسي و اقتصادي، عدم حمايت دولتها، عدم تامين نقدينگي از سوي نظام بانكي و... معرفي ميكنند.
اين در حالي است كه پر واضح است براي رفع مشكلات و حل مسائل ايجاد شده قبل از ورود مجدد به دور باطل و قبل از هر اقدامي بايد پيچيدگيهاي فضاي كسبوكار خود را خوب درك ميكردند و بعد بهجاي برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي مجدد درصدد رفع موانع موفقيت برميآمدند. تجربه گوياي اين واقعيت است كه در بيشتر مواقع در واكاوي صادقانه و جسورانه موانع و اقدامات لازم براي رفع آنها به خود فرآيند مديريت ميرسند.
بهطوريكه كاملا مشخص ميشود كه مانع اصلي و مهم اين عدم توفيق خود مفهوم مديريت اعمال شده است. اما از آنجاييكه براي رفع اين مهم جسارت و اراده لازم وجود ندارد بنابراين رفع موانع محقق نميشود و ناگزيربراي پاسخگويي به صاحب سهم و مالك بنگاه اقتصادي چارهاي نيست جز افتادن در دور باطل ديگري از برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي مجدد و در نهايت ارائه اعداد و ارقامي كه گاهي خيلي حرفهاي حساب آرايي شدهاند.
به اين ترتيب ميتوان تعريفي ديگر از مديريت با اين مفهوم كه: «مديريت توانايي درك واقعي ازشرايط پيچيده كسبوكار و شناسايي و رفع موانع پيشرفت سازمان است» ارائه كرد.
حال بايد ديد مديران براي توانمند بودن در درك پيچيدگي و شناسايي و رفع موانع چه ويژگيهايي بايد داشته باشند؟
چهار ويژگي اصلي به شرح ذيل ميتوانند مديران را در مسير رسيدن به سطحي از توانايي مذكور برسانند، البته بايد توجه داشت كه برآيندي از اين چهار مهارت مديريتي ميتواند به مديران در رسيدن به موفقيت كمك كند و هريك از آنها به تنهايي كافي نيست:
دانش: دانش مديريتي در قالب مطالعات آكادميك و تجربيات مربوطه، لازمه تحول در مسير تعالي سازمان و درك پيچيدگيها خواهد بود و براي شناسايي موانع راهبردي بنگاه اقتصادي الزامي است.
خلاقيت: خلاقيت همواره منجر به آن خواهد شد تا مديران درمقابل با آرمانهاي خود قرار بگيرند و به نوعي سنتشكني كنند و موجب خلق ايده و ديدگاههاي جديد و متفاوت شوند.
تفكر جهاني: مديران با تفكر جهاني و تعامل محلي، درك واقعي از پيچيدگيها و موانع خواهند داشت. تفكردرعرصه جهاني پهنه گستردهاي از فضاي كسبوكار را ايجاد ميكند.
سادهسازي: سادهسازي از استراتژيهاي كليدي براي از بين بردن يا كمرنگ كردن پيچيدگيها و كشف موانع راهبردي سازمان است. هنگامي كه همه چيز پيچيده است ساده بودن و سادهسازي ميتواند يك مزيت رقابتي قابلتوجه باشد.
مديران با دارا بودن ويژگيهاي دانش مرتبط، خلاقيت، تفكرجهاني و سادهسازي بهراحتي قبل از اعمال مديريت در فرآيندهاي (برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، نظارت، كنترل و هماهنگي) نسبت به پيچيدگيهاي فضاي كسبوكار پيرامون خود واقف گشته و سپس سعي در رفع موانع مسير حركت سازمان خواهند كرد. امروزه مديران دريافتهاند كه ديگر در بيشتر مواقع بهخصوص در بنگاههاي اقتصادي فعال چندان نياز به اعمال مديريت به مفهوم سنتي آن نخواهند بود.
فتحاله شكرانه مهرباني مدير شركت پخش البرز
روزنامه دنياي اقتصاد