شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : رنج مي‌بَرَد تا ديگران لذت ببرند
یکشنبه، 27 مهر 1393 - 01:07 کد خبر:13743
شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- دانشجويش نبوده‌ام اما بخش مهمي از آنچه مي‌دانم، مديون اوست. همين دِين، مرا به نوشتن درباره دكتر يونس شكرخواه وادار مي‌كند. اگرچه مي‌هراسم از اينكه ناتواني و فرصت اندك، باعث شود كه حق مطلب را ادا نكنم.

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- دانشجويش نبوده‌ام اما بخش مهمي از آنچه مي‌دانم، مديون اوست. همين دِين، مرا به نوشتن درباره دكتر يونس شكرخواه وادار مي‌كند. اگرچه مي‌هراسم از اينكه ناتواني و فرصت اندك، باعث شود كه حق مطلب را ادا نكنم.

بار اولي كه در زمستان 73 و طبقه چهارم مركز مطالعات و گسترش رسانه او را ديدم، شيفته منش و زلالي نگاه و رفتارش شدم. جنس ديگري بود و جذبم كرد. هرگاه و هر جا سخن از «شكرخواه» مي‌شد، مخاطبش مي‌شدم. تا همين حالا كه قرار است جايزه بين‌المللي دكتر حميد نطقي بنيانگذار روابط عمومي ايران به او اعطا شود. بُرشي مي‌زنم به خوبي‌هايي كه ايشان را متمايز مي‌كند:

1) شخصيت فردي، شخصيت علمي و شخصيت حرفه‌اي دكتر شكرخواه تناقض و فاصله‌اي با هم ندارند. نمي‌توان اين سه شخصيت او را تفكيك كرد. براي فردي در مرتبت او، اين يك استثنا است.

در شخصيت فردي؛ شكرخواه، بيرون و درون ندارد. قلب او در نگاه و كلامش هويداست و هنري هم در مخفي كردن نيّاتش ندارد. احساسم اين است كه «ارتباط» با خدا و بنده خدا را اينگونه تعريف كرده است؛ با خدا كودكي مي‌كند و با بندگان خدا مهرباني. و دليل اصلي اينكه هر روز افتاده‌تر مي‌شود، همين است كه هر روز درخت وجود او بار بيشتري از معرفت و دانش مي‌گيرد.

در شخصيت علمي؛ همزمان استادي پيشگام و دانشجويي متواضع است. كمتر استادي مي‌توان يافت كه چون او هنرمندانه با دانشجويش (هر آنكه از او مي‌آموزد) رفاقت و رقابت كند و او را بالا بكشد. راز طراوت دانش او، يكي همين توأمانِ آموزش و آموختن است. دوم اينكه او ريشه در سنت دارد اما از فناوري عقب نمانده است. به همين دليل، هم «آقا» و هم «آنلاين» است. و سوم؛ به تمام فضاي ارتباطي و اطلاع‌رساني، از مكتوب تا آنلاين و مجازي، از راديو تا پلتفرم‌هاي چند رسانه‌اي؛ و از حيث تكنيك از خبرنويسي تا مستندسازي چيره دست است. او براي اهلِ دانستن، ذخيره‌اي تمام نشدني است.

در شخصيت حرفه‌اي؛ جامع تجربه و علوم آكادميك است. هر زندگي براي او، يك تحريريه است. يك خبر و يك روايت است. دكتر شكرخواه يك روزنامه‌نگار مولف به تمام معنا باقي مانده است؛ هنري بزرگ. علم و قلم او در كشاكش روزگار و رقابت آدم‌هاي رنگي، آسيب نديد. همين انسجام در انديشه و عمل او را در صدر نشاند. چنانچه اين عناوينند كه بايد شايسته شكرخواه بشوند، نه بر عكس.

2) دكتر شكرخواه نَسب به خراسان مي‌برد. خطّه‌ي ارتباطات‌خيز ايران! جمعيت كثير مشهدي‌ها در ميان اساتيد و دست‌اندركاران حوزه ارتباطات حكايتي است؛ از مهدي محسنيان‌راد، يونس شكرخواه، هادي خانيكي، حسن بشير و احمد توكلي تا حسين انتظامي و علي‌اصغر محكي و ديگران. اما خوب كه يونس شكرخواه محدود به دوستان مشهدي نشد و از سيد فريد قاسمي تا فريدون صديقي، يكي از لرستان و ديگري از خطه كردستان، از صميمي‌ترين دوستانش هستند.

فراتر از اين؛ شكرخواه متعلق به تاريخ مليِ ارتباطات است. چه به واسطه پيشگامي و راه‌اندازي اولين روزنامه‌هاي آنلاين در ايران (جام‌جم آنلاين و همشهري آنلاين) و چه به لحاظ صاحب سبكي و ايده‌پردازي و تاليف ده‌ها كتاب، ترجمه و مقاله در حوزه‌هاي ارتباطات، روزنامه‌نگاري آنلاين و روابط عمومي.

3) نقش دكتر شكرخواه در صحنه بين‌المللي ارتباطات نيز غرور انگيز است. نه به نمايندگي از دانشگاه و نه به عنوان سردبير يك روزنامه آنلاين، بلكه با تكيه بر همه اعتبار و مهارتي كه «يونس شكرخواه» در سي سال مجاهده براي آموختن و سپس آموختنِ علم ارتباطات كسب كرده؛ بارها نماينده شايسته ايران در نشست‌هاي تخصصي مرتبط با جامعه اطلاعاتي نظير WSIS بوده است. و با رقابت علمي و مواضع حرفه‌اي‌، سطح نفوذ و توانمندي اساتيد ايرانيِ علم ارتباطات را به رخ كشيده است. دقايقِ نگاه او در مفهوم‌سازي و واژگان‌سازي براي تنظيم سندهاي جهاني در حوزه ارتباطات مغتنم است.

4) درباره نسبت يونس شكرخواه و سياست، ديدگاه‌هاي مختلفي است. برخي معتقدند شكرخواه اصلاً سياسي نيست يا خبرِ سياسي را كمتر دوست دارد. حال آنكه او عاشقِ رويداد است، چون گامِ اول دانستن است. برخي هم شكرخواه را روزنامه‌نگاري ميانه‌رو مي‌دانند به اين معني كه اهميت همه حوزه‌ها را به نسبت خودشان پاس مي‌دارد. من اما معتقدم كه شكرخواه يكي از سياسي‌ترين روزنامه‌نگاران ايراني است. در همين اتمسفر نفس مي‌كشد اما بالاتر از سطح، به صحنه سياست مي‌نگرد. گواه اينكه در ميانِ همه چهره‌هاي موجه و سلايق سياسي، دوستانِ سينه چاكي دارد!

5) «آقاي شكرخواه» نه به افراد و نگرش‌ها، كه به رسانه وفادار است. چه بسا فرصت‌هاي بهترِ اقتصادي كه به عشق رسانه كنار گذاشته است. 16 سال بودن با روزنامه كيهان و همچنين گذراندن دوره‌هاي پيوسته و موثر با صنعت چاپ، كتاب هفته، جام جم آنلاين و همشهري آنلاين و ... آموزه ديگر او به ما روزنامه‌نگاران است.

6) و سرانجام اينكه شكرخواه دوستان متواضعي هم دارد كه آن عزيزان هم سهمي از اين تقديرها دارند. مثل استاد نمكدوست كه او را «استاد خبر» مي‌نامد و در مقايسه مهارت او به خود، ارتفاعِ قله دماوند و تپه‌هاي عباس‌آباد را مثال مي‌زند. و يا استاد فريدون صديقي كه در يك جمله‌ي پر مغز، شكرخواه را چنين تعريف مي‌كند: «رنج مي‌برد تا ديگران لذت ببرند».

چه تيتري بهتر از اين؟
•منبع : خبر آنلاين