شارا - شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران : شهين دخت خوارزمي: دكتر شكرخواه بنيانگذار روزنامه نگاري آنلاين است
دوشنبه، 7 مهر 1393 - 13:30 کد خبر:13427
دكتر شكرخواه دو شخصيت دارند. يكي شخصيت ژورناليستي و ديگري شخصيت علمي به عنوان استاد دانشگاه، محقق و نويسنده است. ايشان بنيانگذار روزنامه نگاري آنلاين هستند. شايد شما بسيار راحت از اين مسئله بگذريد، اما من شاهد آن بودم كه در چه شرايطي همشهري آنلاين راه اندازي شد و چه تأثيري بر روي روزنامه نگاري كشور گذاشت. دكتر شكرخواه از معدود افرادي است كه امواج انقلاب ديجيتال مجازي را به خصوص در حوزه ي ارتباطات و روزنامه نگاري درك كرد و تحول بسياري را به عنوان بنيانگذار برجا گذاشت.

 

4 Ways to Go Beyond the Press Release in a Post Panda World image panda bear 1113tm pic 106 300x199

 

 

شبكه اطلاع رساني روابط عمومي ايران (شارا)- شهين دخت خوارزمي دكتري روانشناسي و ارتباطات در گفتگوي اختصاصي با شارا دكتر شكرخواه را يك انسان فرهيخته مي داند و درباره ي او مي گويد: دو چيز از وجود آقاي شكرخواه به بيرون ساطع مي شود. يكي عشق و ديگري آرامش است و اين چيزي است كه آقاي دكتر شكرخواه را به يك فرهيخته ي كم نظيردر جامعه ي ما تبديل مي كند. ادامه ي گفتگو:


شناخت شما از آقاي دكتر شكرخواه چه زماني بود و چونه با ايشان آشنا شديد؟
- هركسي كه با مطبوعات و روزنامه نگاري سر و كار دارد، آقاي دكتر شكرخواه را مي شناسد. در نتيجه من نيز از طريق نوشته هايش با ايشان آشنا شدم. در سال 1370 بود كه در حال ترجمه كردن كتاب جابه جايي در قدرت بودم، يك روز آقاي دكتر شكرخواه با من تماس گرفتند و به من گفتند كه اگر نمي خواهيد اين كتاب را ترجمه كنيد، من آن را ترجمه مي كنم. من نيز در پاسخ گفتم بسيار خوشحال مي شوم كه دو ترجمه از اين كتاب در بازار باشد. در نتيجه آشنايي من با آقاي دكتر از طريق همين تماس بود. اما رابطه ي همكاري و دوستي من با آقاي دكتر از طريق ايجاد انجمن ايراني مطالعات جامعه اطلاعاتي شروع شد كه فرصت بسيار با ارزشي بود و باعث شد بيش از هشت سال با آقاي دكتر شكرخواه از نزديك همكاري كنم. در آنجا بود كه من آقاي دكتر شكرخواه را كشف كردم.


شما و آقاي دكتر شكرخواه در آن زمان چه چيزي در كتاب جابه جايي در قدرت ديديد كه فكر مي كرديد بايد اين كتاب ترجمه و خوانده شود؟
- در سال 1980 يكسال بعد از انقلاب بود و من نيز كه در آن زمان دغدغه ي فرهنگي داشتم، به اتفاق همسر اول خود مرحوم دكتر اسدي موجي را حاكم بر جامعه مي ديديم كه در حال به هم ريختن بنيان هاي فكري جامعه است. در آن زمان بزرگترين خطري كه براي جامعه مي ديديم، علم ستيزي، دور شدن از تفكر علمي و بحث هايي بود كه بر بنيان علم استوار بود كه بعدها تحت عنوان تكنولوژي مطرح شد. احساس مي كنم آقاي دكتر شكرخواه نيز ضرورت اين نياز فكري را براي آهسته كردن جريان علم ستيزي احساس كرده بودند.


شما به عنوان استاد پيشگام روابط عمومي الكترونيك آقاي دكتر شكرخواه را چگونه توصيف مي كنيد؟
- من هميشه معتقد هستم كه اين كشور نياز به آدم هاي فرهيخته دارد و من چند ويژگي را براي اين فرهيختگي قائل هستم. اول اينكه دانش روز داشته باشند. يعني با اين فرض كه دانش با شتاب منسوخ مي شود، انساني فرهيخته است كه بتواند پا به پاي نو شدن و پيشرفت دانش در حوزه ي حرفه ي خود قدم بردارد و اين كار سختي است. بنابراين داشتن دانش روز و به روز رساني آن اولين شرط فرهيختگي است. دوم اينكه بتواند اين دانش را به كاربرد تبديل كند. يعني از قلمرو نظر وارد عمل شود. سوم اين كه قدرت تجزيه و تحليل داشته باشد، به خصوص در حوزه علوم اجتماعي تا بتواند اين دانش را در بافت اجتماعي و فرهنگي جامعه آن را تفسير و براي آن كاربردهاي مناسب پيدا كند. ويژگي اول را ممكن است خيلي از افراد داشته باشند، اما زماني كه با ويژگي دوم تركيب مي كنيم تعداد افرادي كه اين ويژگي را دارند، محدودتر مي شوند و آن فروتني و تواضع است. زيرا هر اندازه دانش زياد شود، علم به جهل نيز بيشتر مي شود. يك انسان فرهيخته هر اندازه كه بيشتر بداند اين احساس در وجود او نمايان مي شود كه كمتر مي داند. در نتيجه به طور خودكار به يك انسان فروتن و متواضع تبديل مي شود. سومين ويژگي اين است كه اين فرد از نظر شخصيتي در فرآيند كشف حقيقت و فهم دانش روز خود را از شهوت، قدرت، ثروت و شهرت خلاص مي كند. در نتيجه اگر اين اتفاق بيافتد، شما شاهد گام آخر فرهيختگي هستيد. گام آخر اين است كه اين انسان فرهيخته ديگر چيزي براي خود نمي خواهد و تمام دغدغه وجودي او اين است كه دانش و قابليت هايي را كه كسب كرده است در خدمت به ديگران به كار بگيرد.

من آقاي شكرخواه را تجلي اين نوع فرهيختگي مي دانم. فكر مي كنم اين تركيب و سير تكامل را در كمتر فردي ديده ام. در سالهايي كه در كنار دكتر شكرخواه از نزديك كار كرده ام اين موارد را در وجود ايشان ديده ام. جالب اينجا است كه وقتي اين ويژگي ها در وجود يك انسان جمع مي شود، يكسري جلوه هاي رفتاري پيدا مي كند. يكي از اين جلوه هاي رفتاري كيفيت حضور در جلسات است. آقاي دكتر شكرخواه وارد هر جلسه اي كه مي شدند، يك كيفيت حضور ناب داشتند. زيرا ايشان براي كمك به بحث جلسه مي آمدند و از ديگران فرا مي گرفتند. به همين دليل است كه هميشه مي گويم دو چيز از وجود آقاي شكرخواه به بيرون ساطع مي شود. يكي عشق و ديگري آرامش است و اين چيزي است كه آقاي دكتر شكرخواه را به يك فرهيخته ي كم نظير در جامعه ي ما تبديل مي كند.

ويژگي يك انسان فرهيخته اين است كه در محل كار، كلاس درس و همكاران همه ايشان را دوست داشته باشند. من تاكنون نديده ام كه آقاي دكتر شكرخواه در بين دانشجويان، همكاران و دوستان خود رنجيده باشد. رابطه ي دكتر شكرخواه با دانشجويان خود تحسين برانگيز است. اين مواردي است كه جامعه ي ما كم دارد و بايد در وجود دكتر شكرخواه بايد كشف و براي جامعه الگو سازي شود. هنگامي كه دكتر شكرخواه را در انجمن ملاقات كردم، مشاهده ي رفتار دكتر شكرخواه با الگوي ارتباطي ايشان با دكتر معتمدنژاد براي من شگفت انگيز بود. يك نوع ارادت صادقانه و بي ريا، يك احترام با تمام وجود كه يك نوع اطاعت محض مي آفريد. به اين معني كه فردي با داشتن چنين سطحي از دانش، نسبت به استاد خود چنين رفتاري داشته باشد، خود نشانه ي يك شخصيت متعالي و رشد يافته است. در مورد شخصيت دكتر شكرخواه مي توان نكات برجسته اي گفت. براي مثال هيچ گاه در وجود ايشان ترس و يأس نديدم و اينها تماماً جلوه هاي وجودي شخصيت ايشان است كه آن شخصيت ناب را مي سازد. به عنوان مثال هنگامي كه از آقاي دكتر شكرخواه خواهش كردم كه در پروژه انسان شناسي من همكاري كنند و به عنوان مشاور در كنارم باشند، ايشان آنقدر زيبا واكنش نشان دادند كه اگر قبل از آن جرأت نداشتم اين كار را با اطمينان خاطر پيش ببرم، بعد از آن احساس كردم ديگر هيچ چيز نمي تواند مانع كار من شود.


به لحاظ علمي، دكتر شكرخواه را چگونه مي بينيد و شخصيت علمي ايشان از ديد شما چگونه است؟
- دكتر شكرخواه دو شخصيت دارند. يكي شخصيت ژورناليستي و ديگري شخصيت علمي به عنوان استاد دانشگاه، محقق و نويسنده است. ايشان بنيانگذار روزنامه نگاري آنلاين هستند. شايد شما بسيار راحت از اين مسئله بگذريد، اما من شاهد آن بودم كه در چه شرايطي همشهري آنلاين راه اندازي شد و چه تأثيري بر روي روزنامه نگاري كشور گذاشت. دكتر شكرخواه از معدود افرادي است كه امواج انقلاب ديجيتال مجازي را به خصوص در حوزه ي ارتباطات و روزنامه نگاري درك كرد و تحول بسياري را به عنوان بنيانگذار برجا گذاشت. دكتر شكرخواه در حوزه ي جامعه ي اطلاعاتي از نظر مفاهيم و بنيان هاي نظري و نقشي كه در تدوين قوانين بين المللي (SIS) ايفا كرد، خدمات بسياري انجام داده اند. من شك دارم كه انجمن مطالعات ايراني جامعه ي اطلاعاتي بدون حضور آقاي دكتر شكرخواه مي توانست نقش بسيار مؤثري در اجلاس سران جامعه ي اطلاعاتي و اولين بيانيه ها در اجلاس تونس و آتن داشته باشد و اين مسئله بدون حضور آقاي دكتر شكرخواه به هيچ عنوان عملي نبود. در حال حاضر نيز ايشان سرپرست مركز مطالعات جامعه مجازي در دانشكده جامعه مطالعاتي جهان هستند. ما وارد فضاي مجازي شده بوديم، ولي با اين وجود در مورد قواعد حضور مؤثر در فضاهاي مجازي آشنايي چنداني نداشتيم. بنابراين دكتر شكرخواه در اين زمينه ها نقش بسيار مؤثري داشتند. كمتر استادي را مي توان در حوزه ي رسانه و ارتباطات ديد كه به اين اندازه به دانش ارتباطات و فضاي مجازي در جامعه ي اطلاعاتي مسلط باشد. من دكتر شكرخواه را هم در حوزه ي دانشگاه و نظري و هم در حوزه ي اجرايي به خصوص روزنامه نگاري پيشگام مي دانم.


از دوره ي همكاري خود با آقاي دكتر شكرخواه خاطره اي در ذهن داريد؟
- انجن جامعه اطلاعاتي دو دوره ي خاص را پشت سر گذاشت. در هر دو دوره من نايب رييس و آقاي دكتر شكرخواه عضو هيات رئيسه بودند. دوره ي اول همه چيز خوب و عالي بود ولي در دوره ي دوم ورق برگشت و تمام فرصت ها و امكاناتي كه داشتيم، از دست رفتند. به اين صورت كه ما به جاي اينكه وقت خود را صرف توسعه ي فعاليت هاي انجمن كنيم، تمام وقت ما صرف حفظ بقاي انجمن مي شد و گاهي اين اتفاق مي افتاد كه بيش از يك جلسه در هفته برگزار مي كرديم. در تمام اين جلسات چيزي كه از آقاي دكتر شكرخواه ديدم، اين بود كه تمام وجود آقاي دكتر شكرخواه مانند من اين دغدغه را داشتند كه چه كاري انجام دهند تا اين انجمن از بين نرود. با وجود خاطره هاي بسيار زياد و ناب با آقاي دكتر، شايد يكي از زيباترين خاطره ي من از آقاي دكتر شكرخواه به روزي بر مي گردد كه آقاي دكتر كمالي پور در جلساتي كه آقاي دكتر شكرخواه در همشهري آنلاين گذاشته بودند، شركت كرد. در اين جلسات هر بار يكي از صاحب نظران شركت مي كردند و مطلبي را ارايه مي دادند. در آن جلسه دكتر كمالي پور، آقاي دكتر شكرخواه را به عنوان كدخداي دهكده ي جهاني معرفي كردند و اين نام روي آقاي دكتر شكرخواه ماند. يكي ديگر از زيباترين خاطره هايي كه در ذهن دارم، عشق و ارادت دكتر شكرخواه به مادرشان بود. روزي كه مادر ايشان از دنيا رفتند، نگران اين بودم كه يك سياه چاهي در وجود آقاي دكتر شكل بگيرد و تمام وجود ايشان را ببلعد كه خوشبختانه اين اتفاق نيافتاد.


شما رسالت خود را در زمينه ي ارتباطات چه مي دانيد؟ بزرگترين گامي كه آقاي دكتر شكرخواه و شما مي توانيد در اين زمينه برداريد چيست؟
- در دوراني كه در انجمن بوديم، دغدغه ي اصلي ما، دو گروه بود. در درجه ي اول افرادي بودند كه سياست گذاري، برنامه ريزي و تصميم گيري در حوزه اي به تعبير شما ارتباطات و از نظر من مسائل جامعه مجازي را در اختيار داشتند. فرض ما بر اين بود كه به دليل جهلي كه دارند، به طور مداوم در حال اشتباه كردن هستند. فكر مي كرديم كه چگونه مي توانيم سطح دانش و آگاهي اين گروه را آنچنان بالا ببريم كه هر نوع سياست گذاري، برنامه ريزي و تصميمي كه مي گيرند، مبتني بر درك عميق و درست از واقعيت هاي جهان معاصر باشد. گروه ديگر جوانان بودند كه بخشي از آنها جوانان دانشگاهي و عده ي ديگر درجامعه غير دانشگاهي بودند. ما به دنبال اين بوديم كه چگونه آنها با فهم اين واقعيت ها بتوانند از فرصت هاي جامعه ي مطالعاتي و اطلاعاتي براي شكوفايي استعدادهاي خود و رقم زدن يك سرنوشت بهتر استفاده كنند. اين دو گروه نيازهاي متفاوتي با يكديگر داشتند. ما تمام تلاش خودمان را كرديم و اكنون كه نگاه مي كنم، مي بينم تأثير خودمان را گذاشته ايم ولي داستان بر سر اين است كه واقعيت با تكامل پيدا و پيشرفت مي كند و پيچيده تر مي شود. احساس مي كنم هر چه نسل جوان ما درك بيشتري از واقعيت هاي جهان امروز داشته باشند، تصميمات بهتري براي خود و جامعه مي گيرند. بايد زيربناي فكري و اعتقادي جامعه را ارتقاء داد. شك دارم كه آقاي دكتر شكرخواه نيز اين رسالت را در خود نبيند. داستان بر سر اين است كه ما دو گروه از اساتيد و پژوهشگران را داريم. يك دسته افرادي هستند كه به دنبال رتبه ي علمي بالا و داشتن مقاله هاي بسيار در ISI هستند. افرادي هم مثل دكتر شكرخواه هستند كه اين مسائل براي آنها مهم نيست. بلكه مهم اين است كه بدانند چگونه به جامعه كمك كنند تا مسايل جامعه را بهتر حل كنند و اين رسالت ما است. اينكه چه اندازه در اين راه موفق بوديم، خود داستان ديگري است. ما با مشكلاتي دست و پنجه نرم كرديم كه خيلي قوي تر از اراده ي ما بود و در حال حاضر كه از بيرون نگاه مي كنم، مي بينم كه در حوزه ي اقتصاد، تكنولوژي ارتباطات و مديريت تلنگرهايي زديم ولي كافي نبوده است. كار ما به تنهايي نبود. شما تنهايي اين جامعه ي فكري را مي توانستيد در وجود مرحوم دكتر معتمدنژاد ببينيد.


شما به عنوان استاد روانشناس علاوه بر همه ي تخصص هايي كه داريد، دكتر يونس شكرخواه را چگونه توصيف مي كنيد؟
- يك انسان بسيار سالم كه در درون خود آرامش و يك روح بزرگ دارد. به همين دليل مي تواند بسيار بخشنده باشد. دانش درون انسان را به هم مي ريزد و انسان هايي هستند كه صاحب دانش ولي از درون نا آرام هستند و يكپارچگي شخصيت در درون آنها ديده نمي شود. در حالي كه در درون دكتر شكرخواه هم يك شخصيت يكپارچه و هم پايدار و تداوم ديده مي شود.